ارگاسم و جنابت زن در خواب
چگونه میشود که زن متوجه شود که در خواب به ارگاسم رسیده است؟
آیت الله خامنه ای : بطور کلى اگر زن به اوج لذّت جنسى برسد و در آن حال مایعى از او خارج شود جنابت محقق شده و غسل بر او واجب است ولى اگر شک کند که به این مرحله رسیده یا نه و یا شک در خروج مایع داشته باشد، غسل واجب نیست.
آیت الله مکارم شیرازی: در مورد احتلام زنان، هرگاه زنان به اوج لذّت جنسى برسند و همزمان رطوبتى از آنها خارج گردد (که غالباً همراه با سستى بدن است) رطوبت مذکور حکم منى دارد و باید غسل جنابت کنند. و در صورت شک وظیفه ای ندارند.
آیت الله سیستانی : اگر شک کرد و آبی خارج نشده بود غسل واجب نیست .
آیت الله فاضل لنکرانی: اگر زن از رسیدن به ارگاسم درخواب متوجه شود و بعداز بیدار شدن یقین کند که به ارگاسم رسیده و درآن حال مایعی خارج شده جنب می شود اما اگر نفهمد که به ارگاسم رسیده یانه و یا شک کند؛ مایعی هم اگرخارج شود پاک است و غسل ندارد.
آیت الله وحید خراسانی: لازم نیست که متوجه شوید که به ارگاسم رسیده اید یا نه ،اگر متوجه شدید که همراه با این حالت رطوبتی آمده که از خروج آن لذت بردید در این صورت جنب شده اید
منبع:talabehpasokhgoo.parsiblog.com
[ جمعه 26 تیر 1394 ] [ ] [ داستانی ]
غسل جنابت در حال حیض
سوال: اگر خانمی قبل از این که غسل جنابت انجام دهد، حائض شود وظیفه اش چیست؟ آیا می تواند قبل از پاک شدن از حیض غسل جنابت کند؟
امام خمینی(ره):
در حالت حیض صحّت غسل جنابت خالی از اشکال نیست.
(العروة الوثقی، 1383، ج1، ص 247، م 43، پاورقی 1)
ادامه مطلب ...
[ جمعه 26 تیر 1394 ] [ ] [ داستانی ]
بستن لوله های رحم از نظر شرعی
سوال: بستن لوله های رحم جهت کنترل جمعیت چه حکمی دارد؟
حضرت آیة الله خامنه ای(دام ظله):
در فرض مزبور وجود غرض عقلایی بستن لوله ها به شرط اذن شوهر بلامانع است.
ادامه مطلب ...
[ جمعه 26 تیر 1394 ] [ ] [ داستانی ]
نمایان بودن موهای مصنوعی، گردنبند و دستبند
نمایان بودن موهای مصنوعی، گردنبند و دستبند
سوال: آیا پوشاندن موهای مصنوعی و زینت پنهان (گردنبند و دستبند) در نماز و یا نزد نامحرم لازم است؟ اگر زینت پنهان روی لباس باشد چطور؟
ادامه مطلب ...
[ جمعه 26 تیر 1394 ] [ ] [ داستانی ]
فتوای حضرت آیة الله العظمی خامنه ای دراین باره همان فتوای حضرت امام خمینی است، که در زیر بیان می شود:
نگاه کردن به عورت دیگرى حرام است، اگر چه از پشت شیشه یا در آیینه یا آب صاف و مانند اینها باشد... ولى زن و شوهر مىتوانند به تمام بدن یکدیگر نگاه کنند.[1] و نگاه کردن زن هم به بدن زن دیگر با قصد لذّت حرام است.[2]
پس، نگاه کردن به خانم های بدون لباس در استخر در غیر عورت و بدون قصد لذت اشکال ندارد.
[ شنبه 30 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
تعیین اقسام استحاضه[1] به وسیلۀ پنبه انجام می شود و منظور از دستمال، دستمالی است که در گذشته بر روی پنبه بسته می شده و امروزه به جای آن از نوار بهداشتی استفاده می شود. بنابراین، اگر بر روی پنبه دستمال کاغذی بسته شود و خون از پنبه رد شود و به آن برسد، حکم سایر دستمال ها را دارد و اگر خون از جهت غلظت، در پنبه نفوذ نکند قلیله محسوب می شود. و ملاک در تعیین اقسام استحاضه به شرح زیر می باشد.
استحاضۀ قلیله: آن است که خون فقط روى پنبه اى را که زن با خود بر مى دارد آلوده کند و در آن فرو نرود.
استحاضه متوسطه: آن است که خون در پنبه فرو رود، اگر چه در یک گوشه آن باشد، ولى از پنبه به دستمال یا نوار بهداشتی، نرسد.
استحاضۀ کثیره: آن است که خون پنبه را فرا گرفته و به دستمال یا نوار بهداشتی، برسد.
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[2]
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
استحاضۀ قلیله، استحاضۀ متوسطه و استحاضۀ کثیره
استحاضه قلیله: آن است که خون فقط روى پنبه اى راکه زن با خود بر مى دارد آلوده کند و در آن فرو نرود.
استحاضه متوسطه: آن است که خون در پنبه فرو رود، اگر چه در یک گوشه آن باشد، ولى از پنبه به دستمالى که معمولاً زنها براى جلوگیرى از خون مىبندند، نرسد.
استحاضه کثیره: آن است که خون پنبه را فرا گرفته و به دستمال برسد.
در استحاضه قلیله باید زن براى هر نماز یک وضو بگیرد، و ـ بنابر احتیاط مستحب ـ پنبه را آب کشیده و یا عوض کند، و باید ظاهر فرج را اگر خون به آن رسیده آب بکشد.
در استحاضه متوسطه باید (بنابر احتیاط لازم) زن براى نمازهاى خود روزانه یک غسل نماید، و براى هر نماز یک وضو بگیرد، و (بنابر احتیاط مستحب) پنبه را آب کشیده و یا عوض کند، و باید ظاهر فرج را اگر خون به آن رسیده آب بکشد. و اگر عمداً یا از روى فراموشى براى نماز صبح غسل نکند، باید براى نماز ظهر و عصر غسل کند، و اگر براى نماز ظهر و عصر غسل نکند، باید پیش از نماز مغرب و عشا غسل نماید، چه آنکه خون بیاید یا قطع شده باشد.
در استحاضه کثیره باید (بنابر احتیاط واجب) زن براى هر نماز پنبه و دستمال را عوض کند یا آب بکشد، و لازم است یک غسل براى نماز صبح، و یکى براى نماز ظهر و عصر، و یکى براى نماز مغرب و عشا بجا آورد، و بین نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا فاصله نیندازد، و اگر فاصله بیندازد باید براى نماز عصر و عشا دوباره غسل کند، اینها همه در صورتى است که خون پى در پى از پنبه به دستمال برسد، امّا چنانچه رسیدن خون از پنبه به دستمال با قدرى فاصله باشد که زن بتواند در آن فاصله یک نماز یا بیشتر بخواند احتیاط لازم آن است که هر گاه خون از پنبه به دستمال برسد پنبه و دستمال را عوض کرده و یا آب بکشد و غسل نماید. بنابر این اگر زن غسل کرد و نماز ظهر را مثلاً خواند ولى قبل از نماز عصر یا در میان آن خون دوباره از پنبه به دستمال رسید باید براى نماز عصر نیز غسل نماید، ولى چنانچه فاصله به مقدارى باشد که زن بتواند در آن میان دو نماز یا بیشتر بخواند، مثل اینکه بتواند نماز مغرب و عشا را نیز قبل از آنکه خون دوباره به دستمال برسد، بخواند، براى آن نمازها لازم نیست غسل دیگرى بکند، و در هر صورت در استحاضه کثیره غسل از وضو کفایت مى کند.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
طبق فتوای ما استحاضه فقط دو قسم است: «قلیله» و «کثیره»: استحاضه قلیله آن است که هرگاه زن پنبه اى را داخل کند، خون، آن را آلوده نماید ولى از طرف دیگر خارج نشود، خواه خون در پنبه فرو رود یا نه، و استحاضه کثیره آن است که خون، در پنبه فرو رود و از آن بگذرد و جارى شود.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
تعیین تشخیص اقسام استحاضه بوسیله پنبه مخصوص است و منظور از دستمال، دستمالی است که در گذشته بر روی پنبه بسته می شده و امروزه به جای آن از نوار بهداشتی استفاده می شود، بنابراین اگر بر روی پنبه دستمال کاغذی بسته شود و خون از پنبه رد شود و به آن برسد، حکم سایر دستمال ها را دارد و اگر خون از جهت غلظت، نفوذ در پنبه نکند قلیله محسوب می شود.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
باید مقداری پنبه در فضای رحم گذاشته شود تا از طریق نفوذ در آن به کیفیتی که در رساله ذکر شده است نوع استحاضه تشخیص داده شود و در صورت شک در نوع باید بنا را بر اقل گذاشت یعنی در دوران امر بین قلیله و متوسط باید بنا را بر قلیله گذاشته شود و بین متوسط و کثیره بنابر متوسط گذاشته شود.
نمایه مرتبط: نمایه14472 (مشخصات خون استحاضه)
[ شنبه 30 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
تا یقین به برخورد شیر با خون نداشته باشید، مانعى ندارد. و بر فرض برخورد خون هم، چنانچه شیر دادن به نوزاد از طریق دیگر زحمت داشته باشد، اشکالی ندارد.
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]
حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):
تا یقین به اصابت شیر با خون نداشته باشید، شیر دادن به نوزاد مانعى ندارد.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
اشکالی ندارد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
چنانچه راهی برای تغذیه او جز این نباشد یا زحمت داشته باشد مانعی ندارد.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
در فرض ضرورت مانعی ندارد.
[ شنبه 30 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]
حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):
اگر لکههای کوچک قبل از دوران عادت ماهانه خون نباشد و یا در سه روز اول هرچند در باطن مستمر نباشد حکم حیض را ندارد و اگر خون باشد و بهگونهای است که بگویند حیض را جلو انداخته محکوم به حیض است و اما نسبت به بعد از دوران عادت ماهانه اگر خون نباشد حکم حیض را ندارد و اگر خون باشد اگر چه بهصورت لکههاى قهوهاى رنگ و از ده روز تجاوز نکند همه آن لکهها محکوم به حیض است. ولى اگر از ده روز تجاوز کند به مقدار عادت حیض و بقیه محکوم به استحاضه است.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
آبهایی که قبل از عادت ماهانه خارج میشود تا وقتی که صدق خون نکند حکمی ندارد، و اگر به هنگام وارسی خود در اواخر عادت ماهیانه بر روی پنبه زردی ببیند، تا هنگامی که از ده روز نگذشته باشد به معنای استمرار عادت ماهیانه شمرده میشود، و اگر از ده روز تجاوز کرد چنانچه به آن خون گفته شود به مقدار روزهای عادت حیض و بقیه استحاضه است، و اگر خون گفته نشود از آبهای عادی زن میباشد و حکمی ندارد .
و اگر ترشحات دیگری غیر از خون ببیند ربطی به عادت ماهیانه ندارد و محکوم به طهارت است هرچند رنگش رو به زردی باشد.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
به مسائل 487 و 488 و 494 و 495 رساله عملیه معظم له مراجعه شود.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
چنانچه عادت ماهیانه مرتب دارد و خون یا لکه در ایام عادت و یا چند روز قبل از آن دیده شود و سه روز پشت سر هم باشد(هر چند فقط باطن آلوده باشد)، حیض است ولی اگر مجموع خون و لکهها از ده روز بیشتر شود فقط خونهایی که در روزهای عادت دیده حیض است و بقیه استحاضه.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی (مد ظله العالی)
[ شنبه 30 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
1. در سه صورت، مخرج غائط فقط با آب پاک مىشود: اول: آن که با غائط، نجاست دیگرى مثل خون بیرون آمده باشد. دوم: آن که نجاستى از خارج به مخرج غائط رسیده باشد. سوم: آن که اطراف مخرج بیشتر از مقدار معمول آلوده شده باشد. و در غیر این سه صورت مىشود مخرج را با آب شست و یا با پارچه و سنگ و مانند اینها پاک کرد، اگر چه شستن با آب بهتر است.[1]
پس اصل در تطهیر مخرج، اطمینان از پاک شدن آن از غائط است و دست کشیدن محل غائط واجب نیست اگر چه برای اطمینان از تطهیر محل غائط اشکال ندارد. پس اگر مخرج غائط را با آب بشویند، باید چیزى از غائط در آن نماند، ولى باقى ماندن رنگ و بوى آن مانعى ندارد، و اگر در دفعه اول طورى شسته شود که ذرهاى از غائط در آن نماند، دوباره شستن لازم نیست.[2]
2. مخرج بول با غیر آب پاک نمىشود، و مردها اگر بعد از برطرف شدن بول یک مرتبه بشویند کافى است، ولى زنها و هم چنین کسانى که بولشان از غیر مجراى طبیعى مىآید، احتیاط واجب آن است که دو مرتبه بشویند.[3]
یکی از مستحبات بعد از بول، استبراء است که جهت اطمینان از خروج بول انجام می شود و طریقۀ آن به این شرح است:
که بعد از قطع شدن بول، اگر مخرج غائط نجس شده، اول آن را تطهیر کنند، بعد سه دفعه با انگشت میانه دست چپ از مخرج غائط تا بیخ آلت بکشند و بعد شست را روى آلت و انگشت پهلوى شست را زیر آن بگذارند و سه مرتبه تا ختنهگاه بکشند و پس از آن سه مرتبه سر آلت را فشار دهند.[4]
3. آب قلیلى که براى بر طرف کردن عین نجاست روى چیز نجس ریخته شود و از آن جدا گردد، نجس است. ...ولى آبى که با آن مخرج بول و غائط را مىشویند با پنج شرط پاک است؛ اول: آن که بو یا رنگ یا مزه نجاست نگرفته باشد. دوم: نجاستى از خارج به آن نرسیده باشد. سوم: نجاست دیگرى مثل خون، با بول یا غائط بیرون نیامده باشد . چهارم: ذرّههاى غائط در آب پیدا نباشد. پنجم: بیشتر از مقدار معمول، نجاست به اطراف مخرج نرسیده باشد.[5]
ولى پاک بودن این آب به آن معنى است که اگر به بدن و لباس ترشّح کند لازم نیست آن را آب بکشند، امّا سایر استفادههاى آب پاک را از آن نمىتوان کرد.
البته تحقیق دربارۀ این که مقداری از این آب به لباس ریخته است یا نه؟ لازم نیست و تا یقین نکنید که آب نجس به لباس یا بدن شما برخورد کرده است،حکم نجاست ندارد.
پس سعی کنید دچار وسواس نشوید که باعث آسیب های زیادی خواهید شد.شما می توانید برخی از آثار مخرب وسواس و حکم آن را در سؤالات زیر ببینید.
4. طهارت گرفتن با دست راست کراهت دارد و در روایات این حکم بیان شده است، اما این کراهت، مطلق نیست و در مواقع ضرورت برطرف میشود.
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) نَهَى رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَنْ یَسْتَنْجِیَ الرَّجُلُ بِیَمِینِهِ»؛[6] امام صادق(ع) میفرماید: رسول خدا(ص) از طهارت گرفتن با دست راست نهی کرده است.
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: الِاسْتِنْجَاءُ بِالْیَمِینِ مِنَ الْجَفَاءِ»؛[7] امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) نقل می کند طهارت گرفتن با دست راست جفا است.
«قَالَ وَ قَدْ رُوِیَ أَنَّهُ لَا بَأْسَ إِذَا کَانَتِ الْیَسَارُ مُعْتَلَّةً»؛[8] اگر دست چپ مشکل داشته باشد، طهارت با دست راست اشکال ندارد.
[ شنبه 30 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
پاسخ آیت الله سیستانی در این باره این گونه است: اگر عین نجس زائل شود، کفایت می کند. [1]
[ شنبه 30 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
به طور کلى اگر خون نباشد حکم حیض را ندارد، و اگر خون باشد اگر چه بهصورت لکههاى زرد رنگ و از ده روز تجاوز نکند همه آن لکهها محکوم به حیض است و در این فرض با فرض جهل و اعتقاد به جواز اعمال گذشته، حرامی مرتکب نشدهاید، و لکن نمازهایی که بدون غسل انجام دادهاید، باید قضا نمایید، مگر این که بعد از پاک شدن کامل، غسل جنابت انجام داده باشید که فقط آن مقداری که وظیفه شما غسل حیض بوده تا زمان غسل جنابت قضا کنید.[1]
دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
آب هایی که قبل از عادت ماهانه خارج می شود تا وقتی که صدق خون نکند حکمی ندارد و اگر به هنگام وارسی خود در اواخر عادت ماهیانه بر روی پنبه زردی ببیند، به معنای استمرار عادت ماهیانه محسوب می شود ـ مادامی که از ده روز تجاوز نشده باشد ـ و اگر ترشحات دیگری غیر از خون ببیند ربطی به عادت ماهیانه ندارد و محکوم به طهارت است هرچند رنگش رو به زردی باشد.
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
در صورتی که در یادگیری احکام کوتاهی نکرده اید، اشکالی ندارد و از این به بعد دقت بیشتری نمایید و چنانچه از ده روز بگذرد به مقدارى که در ماههاى قبل خون مى دیده عادت ماهانه قرار مى دهد، و بقیّه حکم استحاضه دارد. و اگر از ده روز تجاوز نکند همه آن حیض محسوب مى شود.
پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) به این شرح است:
اگر نماز یا عملی که مشروط به طهارت از حدث است بدون غسل حیض انجام داده اید و آن عمل دارای قضا می باشد، باید آن را قضا کنید. البته چون در آن زمان از مسأله خبر نداشتید و جهل شما ظاهراً ناشی از قصور بوده است، گناهی مرتکب نشده اید.
نماز هایی که در حال حیض قبل از پاک شدن خوانده اید، باطل است و قضا ندارد.
[1] تبصره: بنابر فرضی که ترشحات بعد از خون حیض (مادامی که از ده روز تجاوز نکرده باشد)، جزء عادت ماهیانه حساب شود، با انجام اولین غسل جنابت، از غسل حیض هم کفایت می کند و لازم نیست اعمال عبادی بین غسل حیض تا غسل حیض بعدی را قضاء کنید.
[ شنبه 30 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
توجه به این نکته لازم است که، مدّت حیض کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نمى شود و اگر مختصرى هم از سه روز کمتر باشد، حیض نیست.[1] پس اگر لکههای خون قبل از دوران عادت ماهانه در سه روز مستمر نبوده است حکم حیض را ندارد و استحاضه است. که برای آگاهی بیشتر در این زمینه به نمایه 2692 (سایت: 2928)، شرائط یائسگی در زنان و احکام مستحاضه مراجعه نمایید.
با این حال برخی از فقها[2] در فرض سؤال، احتیاط نموده و می گویند در زمان مذکور (چند روز قبل از شروع خونریزی) آنچه که بر حایض حرام است را ترک کند و وظایف مستحاضه را نیز انجام دهد.
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است: [3]
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
اگر لکههای خون قبل از دوران عادت ماهانه در سه روز مستمر نباشد حکم حیض را ندارد و استحاضه است. برای آشنایی با احکام استحاضه به رساله امام خمینی « رضوان الله تعالی علیه» مراجعه کنید؛ و غسل حیض پس از پایان عادت ماهانه انجام می شود.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
اگر لکه های دیده شده خون باشند شما استحاضه بودید و احکام استحاضه بر شما جاری است. و اگر در خون بودن لکه ها شک داشته باشید وظیفه ای ندارید.
در این حالت بعد از اتمام عده باید غسل حیض انجام دهید.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
در صورتی که تا سه روز ادامه پیدا نکند در حکم استحاضه است و باید به وظیفه مستحاضه عمل نماید.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
در آن چهار روز باید عمل به احکام مستحاضه کند و چون استحاضه احکام خاصی دارد و در بعض اقسام آن غسل لازم است می تواند به رساله توضیح المسائل مراجعه و بعد از تشخیص آن قسم که به آن مبتلی شده عمل به وظیفه کند و زمان عادت ماهانه در فرض سؤال از شروع خونریزی است پس اگر تا ده روز یا کمتر ادامه داشت وقتی قطع شد باید غسل حیض بجا آورد و اگر از ده روز گذشت بمقدار همیشگی، حیض قرار دهد و غسل حیض کند و زائد بر آن استحاضه است که حکم آن گفته شد.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
اگر دو یا سه روز زودتر از زمان عادت خون دیده شود به گونه ای که عرفاً گفته شود عادت جلو افتاده، حیض محسوب می شود. در غیر اینصورت بنا بر احتیاط در زمان مذکور بین تروک حیض و افعال استحاضه جمع کند.
[ شنبه 30 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
به طور کلی اگر خون حیض پیش از ده روز بند آید و یقین به پاک شدن ندارد باید خود را آزمایش کند، به این صورت که پس از قطع شدن خون، مقداری پنبه داخل فرج نموده و پس از کمی صبر و خارج نمودن، اگر تمیز بود حکم به پاک بودن می نماید.[2] ولی اگر خود را آلوده دید دو حالت دارد:
1. عادت معین داشته باشد، که سه صورت برای آن متصور است:
یک. می داند که تا ده روز به طور حتم قطع می شود، باید صبر کند تا خون قطع شود.
دو. می داند از ده روز می گذرد، زیادی بر ایام عادت را باید استحاضه قرار دهد.
سه. شک دارد که از ده روز می گذرد یا نه؟ وظیفه دارد استظهار[3] کند.
2. عادت معین نداشته است: باید صبر کند تا خونش قطع شود (البته تا ده روز).
نکته: اگر آزمایش را ترک کند و نماز بخواند نمازش باطل است، اگر چه بعد هم بفهمد که پاک بوده است، مگر با این که به وظیفه اش رفتار نکرده، توانسته باشد قصد قربت نماید.[4]
برای آگاهی بیشتر می توانید به منابع زیر مراجعه کنید:
1. توضیح المسائل مراجع، ج1، ص252 – 295
2. احکام بانوان، محمد وحیدی، ص67 – 90
[ شنبه 30 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است: [1]
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
اگر در مجموع از سه روز بیشتر و از ده روز تجاوز نکند همه آن خونها محکوم به حیض است که اگر در روز هفتم لکه بینى هر چند در باطن قطع شود، بعد از آن غسل نمایید و در صورتی که خون دیدن هر چند به صورت لکهبینی از ده روز تجاوز کند به مقدار عادت حیض و بقیه محکوم به استحاضه است که دستور آن در رساله توضیح المسائل حضرت امام«قدس سره» مذکور است مراجعه نمایید.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
باید سه روز اول حیض پشت سر هم باشد، پس اگر مثلاً دو روز خون ببیند و یک روز پاک شود و دوباره یک روز خون ببیند، حیض نیست. و ابتدا حیض لازم است خون بیرون بیاید، ولى لازم نیست در تمام سه روز خون بیرون بیاید، بلکه اگر در باطن فرج خون باشد کافى است، و چنانچه در بین سه روز مختصرى پاک شود به نحوى که در بین زنها تماماً یا بعضاً متعارف است، باز هم حیض است. و اگر به هنگام وارسی خود در اواخر عادت ماهیانه بر روی پنبه زردی ببیند، به معنای استمرار عادت ماهیانه محسوب میشود مادامی که از ده روز تجاوز نشده باشد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
چنانچه از ده روز بگذرد به مقداری که در ماههای قبل خون میدیده عادت ماهانه قرار می دهد، و بقیّه حکم استحاضه دارد. و اگر از ده روز تجاوز نکند همه آن حیض محسوب می شود. و توجه داشته باشید که سه روز اوّل حیض باید پشت سر هم باشد، بنابراین اگر مثلاً دو روز خون ببیند و یک روز پاک شود و دوباره ببیند، حیض نیست و این که می گوییم باید پشت سر هم باشد، معنایش این نیست که در تمام سه روز خون بیرون آید، بلکه اگر در فضای داخل فرج خون باشد کافی است.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
در صورتیکه خون قطع نشده هر چند که داخل فضای رحم خون وجود داشته باشد، در حکم حیض است و تا انقطاع کامل باید صبر کند مگر آنکه از ده روز تجاوز کند.
حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):
تا روز هفتم عادت است و احکام حیض را دارد. لینک به سایت استفتائات
[ شنبه 30 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است: [1]
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
اگر در مجموع از سه روز بیشتر و از ده روز تجاوز نکند همه آن خونها محکوم به حیض است که اگر در روز هفتم لکه بینى هر چند در باطن قطع شود، بعد از آن غسل نمایید و در صورتی که خون دیدن هر چند به صورت لکهبینی از ده روز تجاوز کند به مقدار عادت حیض و بقیه محکوم به استحاضه است که دستور آن در رساله توضیح المسائل حضرت امام«قدس سره» مذکور است مراجعه نمایید.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
باید سه روز اول حیض پشت سر هم باشد، پس اگر مثلاً دو روز خون ببیند و یک روز پاک شود و دوباره یک روز خون ببیند، حیض نیست. و ابتدا حیض لازم است خون بیرون بیاید، ولى لازم نیست در تمام سه روز خون بیرون بیاید، بلکه اگر در باطن فرج خون باشد کافى است، و چنانچه در بین سه روز مختصرى پاک شود به نحوى که در بین زنها تماماً یا بعضاً متعارف است، باز هم حیض است. و اگر به هنگام وارسی خود در اواخر عادت ماهیانه بر روی پنبه زردی ببیند، به معنای استمرار عادت ماهیانه محسوب میشود مادامی که از ده روز تجاوز نشده باشد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
چنانچه از ده روز بگذرد به مقداری که در ماههای قبل خون میدیده عادت ماهانه قرار می دهد، و بقیّه حکم استحاضه دارد. و اگر از ده روز تجاوز نکند همه آن حیض محسوب می شود. و توجه داشته باشید که سه روز اوّل حیض باید پشت سر هم باشد، بنابراین اگر مثلاً دو روز خون ببیند و یک روز پاک شود و دوباره ببیند، حیض نیست و این که می گوییم باید پشت سر هم باشد، معنایش این نیست که در تمام سه روز خون بیرون آید، بلکه اگر در فضای داخل فرج خون باشد کافی است.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
در صورتیکه خون قطع نشده هر چند که داخل فضای رحم خون وجود داشته باشد، در حکم حیض است و تا انقطاع کامل باید صبر کند مگر آنکه از ده روز تجاوز کند.
حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):
تا روز هفتم عادت است و احکام حیض را دارد. لینک به سایت استفتائات
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
حکم رانندگی زنان از احکامی است که باید با استفاده از قوانین و اصول دیگر بیان شود؛ یعنی، در کتاب و سنت حکم مستقیمی برای رانندگی زنان نداریم، زیرا از مسائل جدید (مستحدثه) است. علمای عربستان که حکم به حرمت داده اند دلائلی نقل کرده اند که همه ی آنها قابل مناقشه است و عقل پسند نیست. اما همه ی علمای شیعه با استفاده از آیات و روایات و عدم وجود دلیلی برممنوعیت و حرمت رانندگی زنان حکم به جواز آن با حفظ حجاب و شئونات اسلامی داده اند. کما اینکه عده ای از علمای اهل سنت در دیگر کشورهای عربی اسلامی حکم به جواز رانندگی زنان داده اند.
در جامعه گاهی مسائل و موضوعات جدیدی پیش می آید که در شرع اسلام برای آن حکمی تعیین نشده است و حکم آن را باید از طریق استنباط، یعنی با استفاده از قواعد و اصول دیگر به دست آورد. رانندگی بانوان نیز از این قسم است که حکم آن از طریق استنباط به دست می آید.
علمای عربستان که حکم به حرمت رانندگی بانوان داده اند دلائلی نقل کرده اند که همه ی آنها قابل مناقشه است و عقل پسند نیست.
در استفتائی که از عبدالعزیز عبدا.. بن باز، در باره ی حکم رانندگی زنان شده، وی می گوید: «شکی نیست که آن جایز نیست چون که رانندگی زنان موجب مفاسد زیادی می شود که در شرع باید جلوی این مفاسد را گرفت.»[1] همچنین محمد بن صالح العثیمین در این باره می گوید: «جایز نیست چرا که دارای مفاسد زیادی است.»[2] وی علت تحریم رانندگی زنان را مفاسدی می دانند که به گمانش بر رانندگی زن بار می شود.ایشان، نزع حجاب (کنار گذاشتن حجاب)، از بین رفتن حیا، زیاد از خانه خارج شدن زن، سرکشی زن بر اهل خانه و یا شوهرش و شلوغی خیابان ها و محروم شدن بعضی از جوان ها از رانندگی[3] را از جمله ی این مفاسد می داند.
همانطور که ملاحظه می شود برای رانندگی زن اموری را مفروض و حتمی دانسته و حکم به تحریم رانندگی زنان داده اند. ولی سؤال این است که آیا این مسائل در باره ی زنان مسلمان و مؤمنی که می خواهند رانندگی کنند، صدق می کند؟ و آیا رانندگی زنان بدون هیچ یک از این امور ناپسند امکان ندارد؟
در جامعه ی اسلامی ایران سال ها است که بسیاری از زنان مؤمن و مسلمان بدون به وجود آمدن حتی یک مورد از این مسائل، رانندگی می کنند؛ یعنی، در عمل ثابت شده است که زن مسلمان می تواند رانندگی کند در حالی که حیاء و متانت و حجابش را هم رعایت کرده و باعث فسادی نیز نگردد. به نظر می رسد که مفتیان عربستان بین مسائل گوناگون خلط کرده اند. آیا زیاد از خانه خارج شدن اگر با اجازه ی شوهر و با رعایت شئونات اسلامی باشد حرام است؟ آیا رانندگی، دلیل سرکشی زن است؟ چگونه ممکن است؟ بله، ممکن است در یک یا چند مورد، زنانی که رانندگی می کنند سر کش باشند ولی همیشه اینطور نیست. اینها دلائلی نیست که در مورد زنان مؤمن و محجّبه ای که همه ی موازین شرعی را رعایت می کنند قابل طرح باشد. آیا شلوغی خیابان ها حرام است و می تواند دلیلی بر حرام بودن رانندگی زنان باشد؟ آیا اگر ثابت شود مردان علت شلوغی خیابان ها هستند باز هم حرام است و باید آنان نیز شرعاً از رانندگی منع شوند؟ و آیا در شهرهای کوچک و روستاهایی که خیابان ها خلوت است رانندگی زنان بی اشکالی است؟
باید اضافه کرد که عمل بعضی از کشورها مصداق اسلام نمی باشد؛ یعنی، نمی توان گفت اگر فلان کشور (اسلامی) کاری را جایز بداند پس حتماً از نظر اسلام جایز است و یا اگر منع کند از نظر اسلام ممنوع است؛ جایز بودن و جایز نبودن دلیل شرعی معتبر می خواهد.
فقهای شیعه، با توجه به اینکه از نظر اسلام هیچ کس حق ندارد بدون دلیل معتبر شرعی، حلالی را حرام و یا حرامی را حلال کند و همچنین اگر در جایی که شک داشته باشیم چیزی حرام است، اصل، حلال بودن آن است (اصل حلیت)، فتوا داده اند که رانندگی زنان با حفظ کامل حجاب و شئونات اسلامی اشکالی ندارد.[4] چیزی که درباره ی زنان مؤمن و با حیای ایران می بینیم و بسیاری از آنها بدون هیچ مشکل و با حفظ شئونات اسلامی این کار را انجام می دهند. البته به جز ایران در بسیاری از کشورهای عربی اسلامی منطقه، رانندگی زنان بلا مانع است و عده ای از علمای آنها این حکم علمای سعودی را نپذیرفته و نقد کرده اند.[5]
[1] . الادله المختلف فیها عند الاصولین و تطبیقاتها المعاصره، دکتر مصلح بن عبدالحی النجار(استاد دانشکده ی ریاض)، ص 144؛فوائد و فتاوی، عبدا.. بن عبدالرحمن، ص 164؛ فتاوی المرأة، خالد الجریسی، ص 8.
[2] . همان، ص 147.
[3] . همان.
[4] . توضیح المسائل مراجع، ج 2، ص 931؛ استفتائات امام خمینی(ره)، ج 3، ص 358، سؤال های 35 - 41.
[5] . ر.ج : الادله المختلف فیها عند الاصولین و...، قسمت سدّ ذراتع، ص 144.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
وقتی از پیامبر اکرم(ص) درباره عادت ماهانه بانوان سؤال شد، آیهاى که در پاسخ این پرسش نازل شد این نبود که حیض پلیدى است و زن حائض پلید است و با او معاشرت نکنید، بلکه خدای متعال فرمود: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّسٰاءَ فِی الْمَحِیضِ»؛ از تو درباره عادت ماهانه [زنان] میپرسند، بگو: «آن، رنجى است. پس هنگام عادت ماهانه، از [آمیزش با] زنان کنارهگیرى کنید. یعنی عادت ماهانه، نوعى بیمارى تن است و در حین آن بیمارى از همخوابگى با آنان دوری کنید، نه اینکه با آنها معاشرت خانوادگی نداشته باشید. قرآن کریم این حالت را برای بانوان، فقط نوعى بیمارى مانند سایر بیماریها میداند و هرگونه پلیدى را از آن سلب کرده است.[2] در شأن نزول این آیه شریفه نقل شده است: «انس بن مالک گفت عادت یهود این بود؛ همینکه زنى از آنها حائض میشد او را از خانه بیرون میکردند، نه با او غذا میخوردند و نه از ظرف او آب میآشامیدند و نه با او در یک اتاق میزیستند. لذا از رسول خدا(ص) در اینباره سؤال شد و این آیه نازل گشت. رسول خدا(ص) از دورى گزیدن از آنها منع کرد و فرمود: جز همبسترى هیچ ممنوعیت دیگرى ندارند».[3]
همچنین روایاتی داریم که دلالت میکنند بر اینکه انجام فعالیتهای خانگی توسط حائض حرام نیست؛ مانند:
1. پیامبر اکرم(ص) به یکى از همسران خود فرمود: «آن خمره را به من بده («خمره»؛ نام قطعه حصیرى بود که مخصوصاً براى در پوش کاسه بافته میشد[4] و پیامبر اکرم(ص) از آن حصیر براى سجده نماز استفاده میکرد.)»
پس آن زن به رسول خدا(ص) عرض کرد: من حائضم، آنحضرت به او فرمود: «مگر اختیار حیض تو در دست تو است».[5]
2. معاویة بن عمّار از امام صادق(ع) پرسید: آیا زن حائض میتواند برایم آب بیاورد؟ امام(ع) فرمود: «یکى از همسران رسول خدا(ص)، با آنکه در عادت ماهیانه به سر میبرد، روى سر آنحضرت آب میریخت تا خود را بشوید. و گاهى خُمره(حصیر نماز) را مقابل آنحضرت مینهاد تا بر آن سجده کند».[6]
بر اساس این روایات نه تنها حرمت، بلکه کراهتی در فعالیتهای خانگی حائض نیست.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
در ضمن، چیزهایی که بر زن حایض حرام است، عبارتند از:
1. عبادت هایى که مانند نماز باید با وضو یا غسل یا تیمّم به جا آورده شود، ولى به جا آوردن عبادت هایى که وضو و غسل و تیمّم براى آنها لازم نیست، مانند نماز میّت، مانعى ندارد.
2. تمام چیزهایى که بر جنب حرام است؛ که عبارت است از: یک. رساندن جایى از بدن به خطّ قرآن یا به اسم خدا، و اسامى مبارکۀ پیامبران و امامان (ع) به احتیاط واجب حکم اسم خدا را دارد؛ دو. رفتن در مسجد الحرام (و مسجد پیغمبر (ص)، اگر چه از یک در، داخل و از در دیگر خارج شود؛ سه. توقّف در مساجد دیگر، ولى اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود یا براى برداشتن چیزى برود مانعى ندارد. و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان (ع) هم توقف نکند. چهار. گذاشتن چیزى در مسجد. پنج. خواندن سورهاى که سجدۀ واجب دارد (النجم، اقرء، الم تنزیل و حم سجده) و اگر یک حرف از این چهار سوره را هم بخواند حرام است.[2]
3. نزدیکی کردن در فرج، که هم براى مرد حرام است و هم براى زن، اگر چه به مقدار ختنهگاه داخل شود و منى هم بیرون نیاید، بلکه احتیاط واجب آن است که مقدار کمتر از ختنهگاه را هم داخل نکند و در دبر زن حائض، وطى کردن، کراهت شدیده دارد.[3]
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
ولی، برخی از مراجع تقلید،[1] صرف آنچه که در سؤال آمده را، مجوز انجام سقط جنین نمیدانند. و در هر حال، عواقب بعدی سقط نکردن، به عهده پزشک نمیباشد.
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[2]
حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):
صرف آنچه که در سؤال آمده مجوز انجام حرام نمیشود. عواقب بعدی سقط نکردن هم به عهده پزشک نیست.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
انداختن حَمْل پس از انعقاد نطفه جایز نیست، مگر این که باقى ماندن حمل براى مادر ضرر جانى داشته باشد، یا مستلزم مشقت شدیدى باشد که معمولاً تحمل نمىشود هرچند این مشقت بعد از زایمان و به جهت نگهداری و سرپرستی او باشد، که در این صورت قبل از دمیدن روح و جان گرفتن جنین اسقاط آن جایز است، و بعد از دمیدن روح جایز نیست حتی - به احتیاط واجب - در فرض ضرر جانی یا مشقت شدید.
و اگر مادر حمل خود را بیاندازد، دیه آن بر مادر واجب است، و باید آن را به پدر یا دیگر ورثهاش بپردازد. و اگر پدر حمل را بیاندازد، دیهاش بر او واجب است، و باید آن را به مادر یا دیگر ورثهاش بپردازد. و اگر مباشر اسقاط، پزشک باشد دیه بر او واجب است، مگر اینکه وارث ببخشد، هر چند اسقاط جنین به درخواست پدر و مادر باشد.
و کافى است در دیهی جنین، پس از جان گرفتن آن پرداختن پنج هزار و دویست و پنجاه مثقال نقره، اگر جنین پسر باشد، و نصف این مقدار اگر دختر باشد. و ـ بنابر احتیاط واجب ـ دیه جنینى که در رحم بمیرد نیز همین مقدار است.
و اگر جنین جان نداشته باشد در صورتى که نطفه باشد کافى است در دیه آن، یکصد و پنج مثقال نقره و اگر خون بسته باشد دویست و ده مثقال، و اگر گوشت باشد سیصد و پانزده مثقال، و اگر استخوان داشته باشد چهارصد و بیست مثقال، و اگر اعضا و جوارحش کامل باشند پانصد و بیست و پنج مثقال. و ـ بنابر احتیاط واجب ـ فرقى بین پسر و دختر در فرض جان نداشتن نیست.
همچنین [غیر از دیه] کفاره، بر مباشر اسقاط واجب است هر چند روح در جنین دمیده نشده باشد و کفاره آن دو ماه روزه متوالی و اطعام 60 فقیر، هر کدام 750 گرم گندم یا آرد یا نان یا ماکارونی.
و دمیده شدن روح در نطفه در ماه چهارم است مگر اینکه توسط دستگاههای جدید غیر از آن ثابت گردد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
1. سقط جنین جایز نمیباشد، مگر در صورتی که واقعاً مشکل بسیار بزرگی پیش آید که در این صورت پایاندادن به بارداری مانعی ندارد. و خودکشی جایز نیست و چیزی به عهدهی پزشک نخواهد بود.
2. سقط جنین در حمل از زنای زن شوهر دار، در صورتی که در حال حاضر واقعاً مشکل بسیار بزرگی پیش میآید پایان دادن به بارداری مانعی ندارد.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی (مد ظله العالی):
سقط جنین جایز نیست.
حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):
در هر موردی که بقاء جنین منجر به ضرر قابل اعتناء عقلایی یا عسر و حرج شدید باشد سقط جنین قبل از دمیده شدن روح جایز خواهد بود و مادامی که یقین به ضرر یا عسر و حرج مزبور نباشد و احتمال ضرر، احتمال عقلایی قابل اعتناء محسوب نشود، این عمل حرام است و برای رعایت احتیاط ، واجب است این امر در مراجع ذی صلاح قضایی و پس از تأیید متخصصان امر صورت پذیرد.
لینک به سایت استفتائات
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
حضرت امام خمینی و دیگر مراجع محترم فرموده اند: اگر زنى از زنا آبستن شود، در صورتى که خود آن زن یا مردى که با او زنا کرده، یا هر دوى آنان مسلمان باشند، براى آن زن جایز نیست بچه را سقط کند[1]. بنابر این ] چنین فرزندی[ فرزند او محسوب شده اما ارث شامل حال او نمی شود[2].
با این حال سؤال مذکور به دفاتر چند تن از مراجع ارسال و پاسخ های آنان به شرح ذیل می باشد:
دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی):
سقط جنین حرام است و آنچه در سؤال مرقوم شده، مجوز آن نمی باشد.
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی):
این کار جایز نیست مگر اینکه مشکل بسیار مهمی در کار باشد.
دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مدظله العالی):
اگر ترس ضرر باشد و یا این که در عسر و حرج شدید قرار می گیرد جایز است قبل از این که روح در جنین دمیده شود آن را بیاندازد.
دفتر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مدظله العالی):
عذرهایی را که نوشته اید مجوز برای سقط جنین نیست و اسقاط جنین حرام است.
نظر حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):
در هر موردی که بقاء جنین منجر به ضرر قابل اعتناء عقلایی یا عسر و حرج شدید باشد سقط جنین قبل از دمیده شدن روح جایز خواهد بود و مادامی که یقین به ضرر یا عسر و حرج مزبور نباشد و احتمال ضرر، احتمال عقلایی قابل اعتناء محسوب نشود، این عمل حرام است.
برای رعایت احتیاط واجب است این امر در مراجع ذی صلاح قضایی و پس از تأیید متخصصان امر صورت پذیرد.
برای آگاهی بیشتر مراجعه شود به:
نمایه: حکم زن و مرد زناکار و فرزندی که از این راه متولد شده، سؤال شماره 2030 (سایت: 2397).
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
در باره موضوعی که در سؤال مطرح شد مراجع عظام تقلید فتاوایی دارند که اشاره به آنها خالی از لطف نیست:
س 1260: آیا سقط جنین بر اثر مشکلات اقتصادى جایز است؟
ج: سقط جنین به مجرّد وجود مشکلات و سختىهاى اقتصادى جایز نمىشود.
س 1261: پزشک بعد از معاینه در ماههاى اول حاملگى به زن گفته است که استمرار باردارى احتمال خطر جانى براى او دارد و در صورتى که حاملگى ادامه پیدا کند، فرزندش ناقص الخلقه متولد خواهد شد و به همین دلیل پزشک دستور سقط جنین داده است، آیا این کار جایز است؟ و آیا سقط جنین قبل از دمیده شدن روح به آن جایز است؟
ج: ناقص الخلقه بودن جنین، مجوّز شرعى براى سقط جنین حتّى قبل از ولوج روح در آن محسوب نمىشود، ولى اگر تهدید حیات مادر بر اثر استمرار حاملگى مستند به نظر پزشک متخصص و مورد اطمینان باشد، سقط جنین قبل از ولوج روح در آن اشکال ندارد.
س 1262: پزشکان متخصص مىتوانند از طریق استفاده از روشها و دستگاههاى جدید، نواقص جنین در دوران باردارى را تشخیص دهند و با توجه به مشکلاتى که افراد ناقص الخلقه بعد از تولد در دوران زندگى با آن مواجه مىشوند، آیا سقط جنینى که پزشک متخصص و مورد اطمینان آن را ناقص الخلقه تشخیص داده، جایز است؟
ج: سقط جنین در هر سنّى به مجرّد ناقص الخلقه بودن آن و یا مشکلاتى که در زندگى با آن مواجه مىشود، جایز نمىشود.ِ[1]
مسأله 2453: اگر زنى از زنا آبستن شود، جایز نیست بچهاش را سقط کند.
(خوئى)، (اراکى)، (گلپایگانى)، (صافى): اگر زنى از زنا آبستن شود در صورتى که خود آن زن یا مردى که با او زنا کرده، یا هر دوى آنان مسلمان باشند، براى آن زن جایز نیست بچه را سقط کند.
(مکارم): مسأله زنى که از راه نامشروع باردار شده جایز نیست بچهاش را سقط کند و فرزند او حساب مىشود فقط ارث از او نمىبرد.
(سیستانى): مسأله سقط کردن بچه جایز نیست، هر چند از زنا باشد، مگر اینکه باقى ماندن آن براى زن ضرر غیر قابل تحملى داشته باشد یا مشقّت زیاد داشته باشد که در این صورت قبل از جان یافتن بچه سقط کردن آن جایز است ولى دیه دارد، و امّا بعد از جان یافتن بچه به هیچ وجه اسقاط جایز نیست.[2]
نظر حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) در این باره آنست که:
در هر موردی که بقاء جنین منجر به ضرر قابل اعتناء عقلایی یا عسر و حرج شدید باشد سقط جنین قبل از دمیده شدن روح جایز خواهد بود و مادامی که یقین به ضرر یا عسر و حرج مزبور نباشد و احتمال ضرر، احتمال عقلایی قابل اعتناء محسوب نشود، این عمل حرام است.
برای رعایت احتیاط واجب است این امر در مراجع ذی صلاح قضایی و پس از تأیید متخصصان امر صورت پذیرد.[3]
برای آگاهی بیشتر در این باره می توانید به سؤال 3734 (سایت: 4544) مراجعه نمایید.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
سؤال مذکور از دفاتر مراجع عظام تقلید استفتا شد و پاسخ آنان به شرح زیر است:
دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی):
ناقص الخلقه بودن جنین، مجوّز شرعی برای سقط جنین حتی قبل از ولوج روح در آن محسوب نمی شود.
دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مدظله العالی):
سقط جنین قبل از دمیدن روح در آن جایز نیست، البته در صورتی که تشخیص داده شود وجود جنین خطر جانی برای مادر دارد قبل از دمیده شدن روح مانعی ندارد، ولی بعد از دمیدن روح که اصولاً حدود سه ماه و نیم شاید باشد، سقط جنین به هیچ عنوان جایز نیست. و مسئول کسی است که خود اسقاط می کند البته والدین می توانند از دیه او گذشت کنند.
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی):
اسقاط جنین حرام است، ولی هر گاه جنین در مراحل ابتدایی باشد، و به صورت انسان کامل در نیامده باشد، و باقیماندن جنین در آن حالت و سپس تولد ناقص آن به تصدیق اهل اطلاع متدین باعث عسر و حرج شدید برای پدر و مادر گردد، پایان دادن به حاملگی جایز است، و احتیاطاً باید دیه را بدهند.
دفتر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مدظله العالی):
در فرض سوال، اسقاط جنین جایز نیست و مباشر سقط، ضامن دیه است و در جهت عدم جواز هم فرقی بین قبل از ولوج روح یا بعد از آن نیست.
و چنانچه بدانید با آزمایش بچه سقط می شود آزمایش کردن هم جایز نیست.
حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):
- سقط جنین در فرض علم به ابتلای وی به سندرم داون (مونگولیسم) جایز نیست.
- اگر احتمال سقط به واسطه آزمایش در حدی باشد که عقلا به آن اعتنا می کنند انجام این آزمایش جایز نیست و مسئولیت آن متوجه والدینی که اجازه آزمایش می دهند، اولاً و پزشکی که آزمایش می کند ثانیاً، خواهد بود.
- اگر سقط صورت پذیرد، دیه بر عهده کسی است که سقط را انجام داده است. البته والدین می توانند دیه را ببخشند و این که اذن والدین برای اسقاط جنین به معنای بخشش دیه در صورت توجه به آن باشد، خالی از وجه نیست.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
در فرض سؤال، عذر مذکور، مجوّز شرعى براى سقط جنین نمی باشد و اسقاط آن معصیت دارد و موجب دیه هم هست.
با توجه به اینکه در این موضوع اختلاف نظری بین مراجع عظام تقلید نمی باشد، نظر شما را به استفتایی در همین باره که از محضر آیت الله صافی گلپایگانی شده است جلب می نماییم:
در فرض سؤال، مجوّز شرعى براى سقط جنین وجود ندارد و اسقاط آن معصیت دارد و موجب دیه هم هست؛ خداوند می فرماید: (و لا تقتلوا أولادکم خشیة املاق نحن نرزقهم و إیاکم انّ قتلهم کان خطأ کبیرا)، شاید همین فرزندى که شخص به فکر سقط آن افتاده است موجب وسعت رزق و رفع مشکلات زندگى و سعادت دنیا و آخرت پدر و مادر شود امر رزق و روزى با خداوند متعال است (فو رب السماء و الأرض إنه لحق مثل ما إنکم تنطقون).[1]
حال جهت آگاهی از دیه سقط جنین، در این مسئله دقت فرمایید:
«ظاهر این است که جنین از وقتى که در رحم قرار مى گیرد، به مدت 40 روز، نطفه است. و دیه اسقاط آن در این مدت 20 مثقال شرعى طلاى سکه دار است که هر مثقال، هیجده نخود مى باشد، پس از آن، 40 روز علقه یعنى خون بسته شده است و دیه آن 40 مثقال است، بعد، 40 روز مضغه یعنى پاره گوشتى است، که دیه آن 60 مثقال است. (که مجموع چهار ماه مى شود) پس از آن به صورت استخوان مى شود. و دیه آن 80 مثقال است. بعد گوشت روییده و صورتبندى مى شود، و دیه آن 100 مثقال است. و همین که روح در آن دمیده شد، چنانچه پسر باشد دیه او هزار مثقال و اگر دختر باشد 500 مثقال شرعى طلاى سکه دار است. و در تمام این صور، اگر عوض هر یک مثقال طلا، ده درهم نقره بدهند کافى است و اگر زن حامله از روى عمد کارى کند که جنین او سقط شود باید دیه آن را به تفصیلى که بیان شد به وارث جنین بپردازد و خود او از این دیه ارث نمىبرد، بلى چنانچه ورثه جنین، او را عفو کنند دیه ساقط مى شود ولى در جنینى که روح دمیده شده، کفاره قتل بر او واجب است». [2]
با این همه، شما می توانید با مشورت با پزشک حاذق، مقدار ضرر و خطری که مادر را تهدید می کند را بسنجید؛ چرا که فقها، در صورت وجود خطر جانی یا ضرر مهمی برای مادر، سقط جنین را جایز دانسته اند؛ مانند:
آیت الله تبریزی: چنانچه مادر خوف داشته باشد که وجود حمل براى جان او خطر دارد (و لو از گفته دکتر حاذق این حرف براى او پیدا شود) خود مادر مى تواند با خوردن دوا و مثل آن اسقاط کند، و الله العالم. [3]
آیت الله مکارم: در صورتى که یقین یا خوف خطر یا ضرر مهمّى براى مادر داشته باشد، سقط جنین در مراحل اولیّه ] پیش از چهار ماهگی [ جایز است. [4]
برای آگاهی بیشتر نمایه «اسلام و مسئله سقط جنین»، سؤال 4514 (سایت: 4961) را مطالعه کنید.
[1] . گلپایگانى، لطف الله صافى، جامع الأحکام ، ج2، ص 55، انتشارات حضرت معصومه سلام الله علیها، قم - ایران، چهارم، 1417 ه ق.
[2] . لنکرانى، محمد فاضل موحدى، جامع المسائل، ج1، ص 515، انتشارات امیر قلم، قم - ایران، یازدهم، ه ق.
[3] . تبریزى، جواد ، رساله احکام بانوان، ص 239 ، قم - ایران، اول، ه ق.
[4] . شیرازى، ناصر مکارم، رساله توضیح المسائل، ص 486 ، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب علیه السلام، قم ، پنجاه ودوم، 1429 ه ق.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[2]
حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):
افراد یاد شده گرچه حکم مباشر را ندارد ولى به هر حال فروش اینگونه محصولات و یا راهنمایى در حدى که از مصادیق اعانه بر اثم محسوب شود، جایز نیست.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
در فرض سؤال، مباشر نیست ولی اگر سقط مشروع نبوده کار خلافی انجام داده است.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
خیر.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
1. دخیل در مسئله است، ولی مباشر، مصرف کننده قرص است
2. نسبت به صاحب جنین حق الناس هم دارد.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]
حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):
فی نفسه اشکالی ندارد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
برای جلوگیری از انعقاد نطفه، استفاده از هر وسیله مشروعی که بیضرر باشد، و باعث نقص مرد یا زن نشود (یعنی مرد یا زن برای همیشه از قابلیت تولید مثل ساقط نگردد) ذاتاً مجاز است، ولی در حال حاضر کنترل جمعیت جایز نیست، مگر اینکه واقعاً ضرورتی وجود داشته باشد.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
جایز است.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
مانعی ندارد.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
شخصی که در ماه رمضان جنب می شود، دو حالت دارد: یا قبل از اذان صبح جنب شده و یا بعد از اذان صبح و در طول روز جنب می شود (البته جنابت در حال روزه نباید به وسیله جماع و استمناء باشد، بلکه، مثلاً در خواب، منی از او خارج شده باشد).
غسل جنابت قبل از اذان صبح:
حضرت امام خمینی (ره):اگر جنب عمداً تا اذان صبح غسل نکند، یا اگر وظیفه او تیمم است عمداً تیمم ننماید، روزهاش باطل است.[1] و اگر در روزه واجبى که وقتش معیّن است (مانند روزه نذر) تا اذان صبح غسل نکند و تیمم هم ننماید، روزهاش صحیح است.[2]
پس، اگر در ماه رمضان قبل از اذان صبح جنابت حاصل شود، باید غسل جنابت نماید.
غسل جنابت بعد از اذان صبح و در طول روز:
حضرت امام خمینی (ره):اگر روزه دار در روز محتلم شود،(یعنی، در خواب از او منی خارج شود)، واجب نیست فوراً غسل کند؛[3]اما برای خواندن نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشاء واجب است غسل جنابت نماید. و هر گاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بیدار شود و ببیند محتلم شده، اگر چه بداند پیش از اذان محتلم شده، روزه او صحیح است.[4]
پس، در هنگام روزه در طول روز می توان غسل جنابت کرد.
[1] توضیح المسائل (المحشی للامام الخمینی)، ج1، ص 908 – 909، م 1619:مکارم:«...، بنا بر احتیاط واجب روزهاش باطل است ولى اگر توانایى بر غسل ندارد یا وقت تنگ است تیمم نماید، اما اگر از روى عمد نباشد روزهاش صحیح است »؛ فاضل:« کسى که بخواهد روزه ماه مبارک رمضان یا قضاى آن را بگیرد نباید تا اذان صبح عمداً در حال جنابت باقى بماند. بنابراین اگر عمداً غسل نکند و در تنگى وقت تیمم نیز نکند روزهاش باطل است. بقاى عمدى بر جنابت در روزههاى دیگر چه واجب باشد یا مستحب ضررى براى روزه ندارد »؛ گلپایگانى، صافى: «اگر در ماه رمضان تا اذان صبح غسل نکند و تیمم هم ننماید ولى از روى عمد نباشد مثل آن که دیگرى نگذارد غسل و تیمم کند روزهاش صحیح است».
[2] همان، ص 909، م 1620: خوئى، تبریزى: «اگر در روزه غیر ماه رمضان و قضاى آن از روزههاى واجبى که مثل روزه ماه رمضان وقت آن معیّن است جنب عمداً تا اذان صبح غسل نکند أظهر این است که روزهاش صحیح است».
[3] همان، ص 915، م 1632: فاضل: «گر چه احتیاط مستحب آن است که فوراً غسل کند»؛ مکارم: «هر گاه روزه دار در روز محتلم شود بهتر است فوراً غسل کند اما اگر نکند براى روزهاش اشکالى ندارد».
[4] همان، م 1633: مکارم:«روزهاش صحیح است، خواه بداند پیش از اذان محتلم شده یا بعد از آن، و یا شک داشته باشد».
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
توقّف جنب یا حائض در مساجد جایز نیست ولى اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود یا براى برداشتن چیزى برود مانعى ندارد[1]. بنابر این اگر مسجد یک در بیشتر ندارد و او بخواهد چیزی از مسجد بردارد اشکال ندارد که وارد شود ولی اگر بخواهد چیزی در مسجد بگذارد یا توقفی در مسجد داشته باشد، نمی تواند از همان در خارج شود و در فرض مسئله اجازه وارد شدن را ندارد.
[1] غیر از مسجد الحرام و مسجد پیغمبر (ص) و حرم امامان که حتی اگر توقف هم نکنند بلکه اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود یا براى برداشتن چیزى برود باز هم حرام است؛ توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج 1، ص 212، مسأله 355.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
این آیه شریفه، فلسفه حکم اجتناب از آمیزش جنسى با زنان در حالت قاعدگى را بیان میکند؛ زیرا آمیزش در چنین حالتى، علاوه بر اینکه تنفّرآور است، زیانهاى بسیارى به بار میآورد که طبّ امروز نیز آنرا اثبات کرده، از جمله احتمال عقیم شدن مرد و زن، و ایجاد یک محیط مساعد براى پرورش میکرب بیماری هاى آمیزشى (مانند سفلیس و سوزاک) و نیز التهاب اعضای تناسلى زن و وارد شدن خون آلوده به داخل عضو تناسلى مرد و غیر اینها که در کتب طب آمده است، لذا پزشکان، آمیزش جنسى با چنین زنانى را ممنوع اعلام میکنند. از طرف دیگر، جاری شدن و خروج این خون رنج و درد شدیدی را برای زن به همراه دارد.
منشأ پیدایش خون حیض، مربوط به احتقان و پر خون شدن عروق رحم، سپس پوسته پوسته شدن مخاط آن، و جریان خونهاى موجود است. خونى که هنگام عادت ماهیانه دفع میشود، خونى است که هر ماه در عروق داخلى رحم، براى تغذیه جنین احتمالى جمع میگردد؛ زیرا رحم زن در هر ماه تولید یک تخمک میکند، و مقارن آن عروق داخلى رحم به عنوان آماده باش براى تغذیه نطفه مملوّ از خون میشود، اگر در این موقع که تخمک وارد رحم میشود، اسپرم که نطفه مرد است در آنجا موجود باشد، تشکیل نطفه و جنین میدهد و خونهاى موجود در عروق رحم صرف تغذیه آن میشود، در غیر این صورت، بر اثر پوسته پوسته شدن مخاط رحم، و شکافتن جدار رگها، خون موجود خارج میشود و این همان خون حیض است، و از اینجا دلیل دیگرى براى ممنوع بودن آمیزش جنسى در این حال به دست میآید؛ زیرا رحم زن در موقع تخلیه این خونها هیچ گونه آمادگى طبیعى براى پذیرش نطفه ندارد و لذا از آن صدمه میبیند.[2]
بنابر این، وجود خون حیض و عادت زنانگی لازمه ساختمان و عملکرد دستگاههای بدن یک زن سالم است و خارج شدن آن علیرغم دردها و ناراحتیها و زحمتهایی که برای زن دارد یکی از الطاف بزرگ خدای مهربان نسبت به زنان است. خارج شدن این خون به اندازهای در سلامت زن مؤثر است که عدم وجود عادت زنانه در سنین بعد از بلوغ و قبل از یائسگی نشانه از عدم سلامت او دارد که باید مداوا شود؛ زیرا اگر این خون در هر ماه از بدن زن خارج نشود و زن حامله هم نباشد تا به مصرف جنین او برسد، وجودش در عروق زن برای سلامت او بسیار خطرناک خواهد بود، اما همراهی این خروج مفید و حیاتبخش با دردهای شدید و مشکلات دیگری برای زنان، لازمه جهان ماده و طبیعت است؛ زیرا این قانون طبیعت و عالم ماده است که همواره شب با روز، نفع با ضرر، آسایش با سختی، خوشی با ناراحتی، شادی با غم و ... به هم آمیخته باشد و تفکیک آنها از یکدیگر در جهان ماده و طبیعت امکان ندارد و در عالم ماده نباید انتظار منفعت محض، لذت محض (بدون سختی و مشقت و تلخی) را داشته باشیم؛ زیرا چنین انتظاری نه عاقلانه است و نه عملی.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
اگر بعد از زایمان عادت شما به عادت عددیه شش روز برگشت، در این هنگام شش روز را حیض و مابقی را استحاضه قرار می دهی، اما اگر عادت تغییر نکرد و بر عادت عددیه هفت روز باقی ماند، پس هفت روز را حیض و مابقی را استحاضه قرار بده.
شما چون قبل از زایمان هرماه هفت روز خون می دیدید در آن موقع دارای عادت عددیه بودید. الان نیز که هر ماه 12 یا 13 روز خون می بینید باز هم دارای عادت عددیه هستید، ولی چون عدد روزهایی که خون می بینید بیش از ده روز است باید به دستور زیر عمل کنید:
"زنى که عادت عددیه دارد، اگر بیشتر از شماره عادت خود خون ببیند و از ده روز بیشتر شود، چنانچه همه خونهایى که دیده یک جور باشد باید از موقع دیدن خون به شماره روزهاى عادتش حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد، و اگر همه خونهایى که دیده یک جور نباشد، بلکه چند روز از آن، نشانه حیض و چند روز دیگر نشانه استحاضه را داشته باشد اگر روزهایى که خون، نشانه حیض را دارد با شماره روزهاى عادت او یک اندازه است، باید همان روزها را حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد، و اگر روزهایى که خون نشانه حیض دارد، از روزهاى عادت او بیشتر است فقط به اندازه روزهاى عادت او حیض و بقیه استحاضه است و اگر روزهایى که خون نشانه حیض دارد از روزهاى عادت او کمتر است باید آن روزها را با چند روز دیگر که روى هم به اندازه روزهاى عادتش شود، حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد".[1]
پس اگر بعد از زایمان عادت شما به عادت عددیه شش روز برگشت، در این هنگام شش روز را حیض و مابقی را استحاضه قرار می دهی، اما اگر عادت تغییر نکرد و بر عادت عددیه هفت روز باقی ماند، پس هفت روز را حیض و مابقی را استحاضه قرار بده.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
اما خون استحاضه در بیشتر اوقات زرد رنگ و سرد است و بدون فشار و سوزش بیرون مىآید و غلیظ هم نیست، ولى ممکن است گاهى سیاه یا سرخ و گرم و غلیظ باشد و با فشار و سوزش بیرون آید.[2] و زنی را که چنین خونی از رحم او خارج میشود، مستحاضه میگویند.
جهت آگاهی از اقسام و احکام زنان حائض و مستحاضه، میتوانید به نمایههای زیر در همین سایت مراجعه نمایید:
954 (تکلیف حائض در دوران قاعدگی)
2692 (شرائط یائسگی در زنان و احکام مستحاضه)
14359 (محرمات حیض و جنب)
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
مراجع تقلید در این باره می گویند:
1. امام خمینی، خوئی، تبریزی، سیستانی، سبحانی و مکارم شیرازی،خامنهای، اراکی، فاضل: احتیاط واجب این است که زن حائض (مانند شخص جنب) در حرم امامان (ع) توقف نکند.[1]
2. بهجت، گلپایگانی و صافی: احتیاط واجب نرفتن در حرم ائمه (ع) است، اگر چه از یک در وارد و از در دیگر خارج شود.[2]
بنابراین، شما می توانید طبق فتوای مرجع تقلید خود عمل نمایید.
ضمنا لازم به تذکر است که، مراد از حرم؛ همان زیر گنبد مبارک و جائى است که به آن حرم و مشهد شریف گفته مىشود، ولى ساختمانهاى ملحق به آن و شبستانها حکم حرم را ندارند و ورود جنب و حائض به آنجا مکانها اشکال ندارد، مگر جاهائى که عنوان مسجد را داشته باشد.[3]
در هر حال آنچه گذشت مربوط به حرم امامان معصوم(ع) بود و حرم امام زادگان مشمول این حکم نبوده و حایض یا جنب می تواند در این حرمها حضور یابد مگر اینکه حرم امام زاده، عنوان مسجد را نیز داشته باشد.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
فلسفه بسیاری از احکام الاهی برای ما مخفی است اگرچه احکام الاهی دارای مصالح و حکمت هایی است که به آن دلیل تشریع شده است. نماز نخواندن و روزه نگرفتن زنان در ایام حیض و عادت ماهیانه، از جمله احکامی است که راهی برای فهم آن وجود ندارد.[1] تنها چیزی که می دانیم این است که قرآن با زنان در حال حیض همچون انسان هایی که مبتلا به بیماری چند روزه شده اند که طبیعتاً کسالت و رنج را برایشان در پی دارد، برخورد می کند. تعبیر خداوند از حیض، " آن چه که مایه رنج" است، می باشد.[2]
آن چه در قرآن کریم درباره احکام حیض آمده است، فقط حرمت همبستری با زنان در این ایام است و دیگر احکام مخصوص به زنان حائض در سنت و روایات ثابت شده است. خداوند می فرماید: " از تو درباره حیض مىپرسند، بگو: آن [مایه] رنج است، پس [به وقت] حیض از زنان کناره گیرید و تا وقتى که پاک شوند، با آنان نزدیکى مکنید، آن گاه چون [به خوبى] پاک شوند، [غسل کنند] از همان جا که خداوند به شما فرمان داده است با آنان آمیزش کنید. به راستى خداوند توبه کنندگان و پاک شوندگان را دوست مىدارد."[3]
احکام حیض در روایات
در روایات احکام خاصی برای زنان حائض دیده شده است، ترک نماز و روزه در این ایام از جمله این احکام است. امام رضا (ع) در روایتی می فرمایند: زن به مجردی که خون حیضش را دید باید نماز و روزه را ترک کند.[4]
در روایات باب "وُجُوبِ قَضَاءِ الْحَائِضِ وَ النُّفَسَاءِ، الصَّوْمَ دُونَ الصَّلَاةِ = وجوب قضاء روزه و عدم قضاء نماز های حائض"[5] از معصومین (ع) نقل شده است که زن باید قضای روزه ایی را که در ایام حیض نگرفته است، بگیرد اما گرفتن قضای نمازها، واجب نیست و نباید آنها را قضاء کند.[6]
اما درباره فلسفه عدم قضاء نمازها و جوب قضاء روزه های قضا شده، درمناظره ای که بین امام صادق (ع) و ابوحنیفه در روایات ما آمده است، به نکته مهمی در این باب اشاره می شود. ایشان با تأکید بر این که علت و فلسفه احکام با مقایسه و قیاس به دست نمی آید[7]، به ابوحنیفه می فرماید: ای أبو حنیفه نماز أفضل است یا روزه؟ أبو حنیفه گفت: بلکه نماز أفضل است.حضرت امام صادق(ع) فرمود: بنا بر قیاسی که تو انجام می دهی، بایستى بر حائض قضاى نماز های ایّام حیض که از او فوت گشته لازم باشد و قضاء روزه لازم نباشد، با این که پیامبر(ص) قضاء نماز را ساقط گردانید و أمر بقضاء روزه نمود.![8] از این روایات به خوبی فهمیده می شود که در چنین مواردی نمی شود با فلسفه بافی و خلق حکمت هایی که از قیاس و مانند آن سرچشمه می گیرد درباره احکام الاهی سخن گفت.
بنابراین؛ بر طبق روایات و اجماع فقهاء[9]، زنان در ایام حیض نباید نماز اقامه کنند و روزه بگیرند.
نمایه مربوط:
سؤال 1259 (سایت: 1451) (زنان و نقص عقل و مشورت با آنان).
[1] نک: فلسفه احکام.
[2] بقره، 222.
[3] بقره، 222.
[4] عاملی، محمد بن الحسن،وسائل الشیعة، ج2، ص 334، بَابُ تَحْرِیمِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ وَ نَحْوِهِمَا عَلَى الْحَائِضِ،نرم افزار جامع الاحادیث
[5] وسائل الشیعة، ج2، ص 346،بَابُ وُجُوبِ قَضَاءِ الْحَائِضِ وَ النُّفَسَاءِ، الصَّوْمَ دُونَ الصَّلَاةِ إِذَا طَهُرَتْ.
[6] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ السُّنَّةَ لَا تُقَاسُ أَ لَا تَرَى أَنَّ الْمَرْأَةَ تَقْضِی صَوْمَهَا وَ لَا تَقْضِی صَلَاتَهَا الْحَدِیثَ. نک: وسائل الشیعة، ج2،ص 346.
[7] امام صادق(ع) در روایتی دیگر در باب رای و قیاس می فرمایند: دین خداوند با قیاس سنجیده نمی شود. نک : کلینی، کافی،ج1، ص 56.
[8] طبرسی، احتجاج، غفاری مازندرانی، ج3 ، 345 ، ناشر مرتضوی، تهران، بیتا.
[9] نراقی، محمد مهدی، معتمد الشیعة فی أحکام الشریعة، ص 300،نرم افزار جامع فقه اهل بیت.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
همه مراجع متفق اند، خونی که زن پس از گذشت شصت سال قمری می بیند، حیض نیست و خونی که قبل از تمام شدن پنجاه سال قمری می بیند، اگر شرایط و علایم حیض را داشته باشد، حیض است. اما در باره خون هایی که زن پس از تمام شدن پنجاه سال قمری تا شصت سال می بیند برخی از فقها فرموده اند که زن های سیده و غیر سیده مطلقاً در سن شصت سالگی یائسه می شوند اما برخی دیگر فرموده اند که زن های سیده، بعد از تمام شدن شصت سال [قمری] و زن هایی که سیده نیستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال [قمری] یائسه می شوند.
پنجاه سال قمری "معادل "48 سال شمسی و 179 روز" می باشد. بهر حال زنی که 49 سال شمسی دارد یائسه است و باید به وظایف مستحاضه عمل کنید. طبق نظر برخی از فقها بر مستحاضه متوسطه و کثیره قبل از انجام غسل، چیزهایی حرام است همانند داخل شدن در مسجد و توقف در آنجا، قرائت سوره های سجده واجب دار (و به فتوای بعضی قرائت آیه سجده واجب)، مسّ خطوط قرآن و همبستری با همسر.
البته بر مستحاضه موارد زیر واجب است: وارسی و آزمایش کردن، تطهیر خود و تعویض یا تطهیر پنبه بهداشتی برای هر نماز، وضو برای هر نماز و یا هر کاری که نیاز به وضو دارد و غسل برای استحاضه متوسطه و کثیره، جلوگیری از خروج خون و غسل پایانی و...
تفصیل مطلب را در جواب تفصیلی پی گیری نمایید.
ادامه مطلب ...
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
اساساً من می خواهم بدانم که اگر علائم حیض را نبینم آیا می توانم در وسط دوره ام نماز بخوانم ؟
اقسام زن های حائض به ترتیب زیر می باشند:
مبتدئه: زنی است که نخستین بار حیض می شود.[1]
مضطربه: زنی است که چند ماه خون دیده؛ ولی عادت معینی پیدا نکرده، یا عادتش به هم خورده و عادت منظم تازه ای پیدا نکرده است.[2]
ناسیه[3]: زنی که عادت خود را فراموش کرده است[4].
ادامه مطلب ...
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
زنانی که با هر مردی محرم هستند عبارتند از: دختر، دختر دختر، دختر پسر، مادر، مادر بزرگ، خاله، عمه، خواهر ، دختر خواهر ، دختر برادر، مادر زن و.... . [1]
هرگونه لذت جنسی از زنان محرم (به جز همسر) حتی اگر نگاه از روی لذت و شهوت باشد،حرام است [2] اما نگاه و شوخی و بازی اگر بدون قصد لذت جنسی باشد اشکالی ندارد.
اما خواهر زن از محارم انسان نیست و نامحرم است بنا بر این نگاه، لبخند زدن و شوخی هایی با قصد لذت جنسی باشد و یا خوف فتنه و ترس افتادن به گناه در آن باشد، جایز نیست و باید از آن اجتناب کرد.[3]
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
ابو بصیر میگوید: با کنیزکى که همراه داشتم وارد مدینه شدم، و بعد از آمیزش با او بیرون آمدم که به حمام بروم، در راه با شیعیانى برخورد کردم که (برای کسب فیض) به محضر امام صادق(ع) میرفتند، ترسیدم که در صورت تأخیر، فرصت ورود به آن مجلس برایم مقدور نشود. به همین دلیل با ایشان رفتم تا داخل منزل امام(ع) شدم، وقتى در برابر آن بزرگوار قرار گرفتم به من نظرى کرد و فرمود: «اى ابا بصیر! ندانستهاى که کسى به خانههاى پیامبران، و فرزندان آنها، به حالت جُنُب وارد نمیشود؟» من شرمنده شدم و گفتم: اى فرزند رسول خدا! من یارانم را ملاقات کردم و ترسیدم آمدن من به همراه ایشان فوت شود و هرگز این کار را تکرار نخواهم کرد.[1]
البته نمیتوان گفت که زنان و فرزندان ائمه نیز موظف بودند که هنگام حیض و جنابت، از اطراف آن حضرات دور شوند، زیرا چنین الزامی موجب عسر و حرج برایشان میشد.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
1. کارهایی که بر حائض حرام است، بر نفساء هم حرام است و آن چه بر حائض واجب و مستحبّ و مکروه است، بر نفسا هم واجب و مستحبّ و مکروه مىباشد.[2]
2. نمازهایى که زن در زمان نفاس نخوانده قضا ندارد، ولى قضاى روزههاى نگرفته را باید بگیرد.
3. طلاق دادن زنى که در حال نفاس مىباشد باطل است و نزدیکى کردن با او حرام مىباشد و اگر شوهرش با او نزدیکى کند احتیاط واجب[3] آن است به دستورى که در احکام حیض گفته شده کفّاره بدهد.[4]
4. وقتى زن از خون نفاس پاک شد، باید غسل کند و عبادتهاى خود را بهجا آورد. و اگر دوباره خون ببیند چنانچه روزهایى که خون دیده با روزهایى که در وسط پاک بوده، روى هم ده روز یا کمتر از ده روز باشد، تمام آن نفاس است و اگر روزهایى که پاک بوده روزه گرفته باشد، باید قضا نماید.[5]
5. چنانچه زن پس از گذشت ده روز از زایمان باز هم خونى ببیند، محکوم به استحاضه است، و باید به احکام استحاضه عمل نموده و عبادتهاى خود را انجام دهد.[6]
جهت آگاهی از احکام زن حائض، میتوانید به نمایه های زیر مراجعه نمایید:
نمایه 954: (تکلیف حائض در دوران قاعدگی)
نمایه 3983: (ورود به مسجد در حال جنابت یا حیض)
نمایه 5938: (قرائت قرآن جنب و حائض)
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
سقط جنین حرام و از گناهان کبیره است و مرتکب آن باید توبه کند و کفاره (دو ماه روزه متوالی) دارد. دیه آن هم از قرار زیر می باشد:
جنین از وقتى که در رحم قرار مى گیرد، به مدت 40 روز، نطفه است. و دیۀ اسقاط آن در این مدت 20 مثقال شرعى طلاى سکه دار است که هر مثقال، هیجده نخود مى باشد، پس از آن، 40 روز علقه یعنى خون بسته شده است و دیۀ آن 40 مثقال است، بعد، 40 روز مضغه یعنى پارۀ گوشتى است، که دیۀ آن 60 مثقال است. (که مجموع چهار ماه مى شود) پس از آن به صورت استخوان مى شود. و دیۀ آن 80 مثقال است. بعد گوشت روییده و صورتبندى مى شود، و دیۀ آن 100 مثقال است. و همین که روح در آن دمیده شد، چنانچه پسر باشد دیۀ او هزار مثقال و اگر دختر باشد 500 مثقال شرعى طلاى سکه دار است. و در تمام این صور، اگر عوض هر یک مثقال طلا، ده درهم نقره بدهند کافى است و اگر زن حامله از روى عمد کارى کند که جنین او سقط شود باید دیۀ آن را به تفصیلى که بیان شد به وارث جنین بپردازد و خود او از این دیه ارث نمىبرد، بلى چنانچه ورثۀ جنین، او را عفو کنند دیه ساقط مى شود ولى در جنینى که روح دمیده شده، کفاره قتل بر او واجب است.[1]
اما در هر حال تا زنده به دنیا نیامده باشد مطلقاً قصاص ندارد.
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است: [2]
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
سقط جنین شرعاً حرام است و در هیچ حالتى جایز نبوده و توبه جدى از آن لازم است و باید دیه سقط جنین پرداخت شود که اگر علقه باشد دیه آن چهل دینار است و اگر مضغه باشد شصت دینار است و اگر استخوان بدون گوشت باشد هشتاد دینار است و دیه به وارث جنین با رعایت طبقات ارث پرداخت مىشود ولى وارثى که مباشر سقط جنین بوده از آن، سهمى ندارد.دینار شرعى معادل سکه طلا به وزن یک مثقال شرعى (6 /3 گرم) مىباشد و قیمت آن را مىتوان از بازار بدست آورد.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
انداختن حَمْل پس از انعقاد نطفه ، جایز نیست و دیه وکفاره (دو ماه روزه متوالی) دارد ، مگر این که باقى ماندن حمل براى مادر ضرر جانى داشته باشد ، یا مستلزم حرج شدیدى باشد که معمولاً تحمل نمىشود ، که در این صورت قبل از دمیدن روح و جان گرفتن جنین اسقاط آن جایز است ، و بعد از آن مطلقاً جایز نیست . و اگر مادر حمل خود را بیاندازد ، دیه آن بر مادر واجب است ، و باید آن را به پدر یا دیگر ورثه اش بپردازد . و اگر پدر حمل را بیاندازد ، دیهاش بر او واجب است ، و باید آن را به مادر بپردازد . و اگر پزشک این عمل را انجام دهد، دیه بر او واجب است ، مگر اینکه وارث ببخشد، هر چند اسقاط جنین به درخواست پدر و مادر باشد. و کافى است در دیه جنین پس از جان گرفتن آن پرداختن پنج هزار و دویست و پنجاه مثقال نقره ، اگر جنین پسر باشد، و نصف این مقدار اگر دختر باشد. و ـ بنابر احتیاط واجب ـ دیه جنینى که در رحم بمیرد نیز همین مقدار است . و اگر جنین جان نداشته باشد در صورتى که نطفه باشد کافى است در دیه آن یکصد و پنج مثقال نقره و اگر خون بسته باشد دویست و ده مثقال ، و اگر گوشت باشد سیصد و پانزده مثقال ، و اگر استخوان داشته باشد چهارصد و بیست مثقال ، و اگر اعضا و جوارحش کامل باشند پانصد و بیست و پنج مثقال . و ـ بنابر احتیاط واجب ـ فرقى بین پسر و دختر در فرض جان نداشتن نیست .و دمیده شدن روح در نطفه در ماه چهارم است مگر اینکه توسط دستگاه های جدید غیر از آن ثابت گردد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
اسقاط جنین حرام است، ولى هرگاه جنین در مراحل ابتدایى باشد، و به صورت انسان کامل در نیامده باشد، و باقیماندن جنین در آن حالت و سپس تولّد ناقص آن به تصدیق اهل اطّلاع متدیّن باعث عسر و حرج شدید براى پدر و مادر گردد، پایان دادن به حاملگى جایز است، و احتیاطاً باید دیه را بدهند و دیه جنین بر کسانی است که در سقط دست داشته اند، و چنانچه مادر با میل و اختیار، خود را در اختیار طبیب قرار داده که سقط کند نیمی از دیه بر عهدۀ اوست، و باید علاوه بر پرداخت دیه از گناه بزرگی که مرتکب شده اند بطور جدی توبه کنند و با اعمال نیک آینده گذشته را جبران نمایند و توجه داشته باشید جنین قبل از آن که روح در آن دمیده شود دارای پنج مرحله است، نطفه، علقه، مضغه، عظام و لحم، و دیۀ آن بنابر احتیاط واجب به شرح زیر است: در بیست روز اوّل (که نطفه است) 15 مثقال معمولی طلا، و در بیست روز دوّم (که علقه است) 30مثقال، و در بیست روز سوّم (که مضغه است) 45 مثقال، و در بیست روز چهارم (که عظام است) 60 مثقال، و در بیست روز پنجم ( که لحم است) قبل از آن که خلقت جنین کامل شود و در شکم مادر به حرکت درآید 75 مثقال، و پس از دمیدن روح در پسر دیۀ کامل، و در دختر نصف دیۀ کامل تعلّق می گیرد.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
کشتن جنین مطلقا حرام است و دیه دارد که به وارث او در صورتی که سبب سقط نباشند می رسد و چنانچه ولوج روح هم شده باشد(جنین روح داشته باشد) کفاره هم دارد ولی تا زنده به دنیا نیامده باشد مطلقاً قصاص ندارد.
[1]. لنکرانى، محمد فاضل موحدى، جامع المسائل، ج1، ص 515، انتشارات امیر قلم، قم - ایران، یازدهم، ه ق؛ اقتباس از نمایه 16783 (سایت: 16500).
[2]. استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه ای، سیستانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی (مد ظلهم العالی)
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[2]
حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):
هر قطعهای که خارج میشود نفاس مجدد محسوب میشود. و بعد از اتمام دوره نفاس که از زمان بیرونآوردن آخرین جزء محاسبه میشود باید غسل نفاس به جا آورد.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
در فرض سؤال از زمانی که قطعه آخر جنین خارج شده تا ده روز خون محکوم به نفاس است همانطوری که ده روز اول هم محکوم به نفاس بوده است.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
در فرض سوال اگر خلقت بچه کامل شده بوده است خون اول حکم نفاس دارد و در ایام پاکی حکم زنان پاک را دارد و در خونریزی دوم بین اعمال نفاس و مستحاضه احتیاط کند.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
در فرض سؤال خون دوّم نیز نفاس است و بعد از پاکی باید مجدداً غسل نفاس انجام دهد.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
1. یا در دوره حیض، دارای عادت مشخص است؛ در این صورت، به اندازه روزهاى عادت او نفاس است و اگر این خون تا ده روز دیگر هم ادامه داشت، استحاضه است، اگر چه در روزهاى عادت ماهانهاش باشد. مثلاً زنى که عادت حیض او از بیستم هر ماه تا بیست و هفتم آن است، اگر روز دهم ماه زایمان کرد و تا یک ماه یا بیشتر پیدرپى خون دید، تا روز هفدهم نفاس و از روز هفدهم تا ده روز استحاضه است (حتّى خونى که در روزهاى عادت خود که از بیستم تا بیست و هفتم بود). بعد از گذشتن ده روز، اگر همچنان مشاهده خود ادامه پیدا کرد، چنانچه خونى را که میبیند در روزهاى عادتش باشد،[1] حیض است و اگر در روزهاى عادتش نباشد، باید آنرا استحاضه قرار دهد.[2]
2. یا در دوره حیض عادت مشخص ندارد؛ در این صورت، ده روز اول آن نفاس و ده روز دوم آن استحاضه است[3] و خونى که بعد از آن میبیند، اگر نشانه حیض را داشته باشد،[4] حیض و گرنه آن هم استحاضه میباشد.[5]
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
سؤال شما از دو بخش تشکیل شده است. الف: آموختن موسیقی دارای ضوابط خود است که فتاوای مراجع محترم تقلید را برایتان می آوریم.
حکم آموزش و یادگیرى نوازندگى آلات موسیقى چیست؟
همه مراجع (به جز آیات عظام بهجت و صافى): آموزش و یادگیرى نوازندگى با آلات مختص [به لهو] جایز نیست و اگر از آلات مشترک باشد، به منظور استفاده مشروع و حلال، اشکال ندارد. [1]
آیات عظام بهجت و صافى: آموزش و یادگیرى نوازندگى با آلات موسیقى، حرام است. [2]
ب : اما استفاده از استاد مرد در شرایطی که ذکر کرده اید،در صورتی که ترس از ابتلا به گناه نداشته باشد و اختلاط محرم با نامحرم نباشد، اشکالی ندارد.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
بهعلاوه؛ روایاتی وجود دارد که فضیلتهایی را برای زنانی که در حال نفاس(خونریزی بعد از زایمان) میمیرند، بیان میکنند:
1. امام صادق(ع):[2] «هرگاه زنی در نفاس باشد و در همان حال بمیرد، در روز قیامت، پرونده اعمال او بازگشایی نمیشود»؛[3] یعنی در قیامت پرونده او مسکوت میماند و گناهان او بخشیده شده و بدون حساب به بهشت میرود.
2. امام صادق(ع): «زنانی که در نفاس هستند (و در همان حال میمیرند) از قبر خود مبعوث میگردند در حالی که محاسبهای برای آنان وجود نخواهد داشت؛ زیرا در حال درد زایمان از دنیا رفته است)».[4] همین روایت با اندکی تفاوت در کتابهای دیگر نیز نقل شده است.[5]
اما با در نظر گرفتن این روایات، این سؤال پیش میآید که نفاس چه تفاوتی با حیض و استحاضه دارد که چنین فضل و اجری برای آن در نظر گرفته شده است؟ به نظر، نکته در این است که برجسته بودن وفات هنگام نفاس به جهت دنیا آوردن فرزند و سختیهایی است که زنان در زمان وضع حمل متحمل میشوند. این مطلب توسط روایات نیز تأیید شده و مردن در چنین حالتی را به منزله شهادت دانستهاند؛ امام علی(ع) فرمود: «پیامبر(ص) درباره جهاد صحبت میکردند، زنى پرسید: ای رسول خدا! از این جهاد برای زنان نصیبی نیست؟ فرمود چرا، زن از زمانی که حامله میشود تا به دنیا آوردن فرزند و سپس تا زمانی که بچه را از شیر بگیرد، ثواب مجاهد در راه خدا را دارد، و اگر در این بین بمیرد، برای او مقامی بهمانند مقام شهید خواهد بود».[6]
همین نکته سبب شده برخی از علما، در ترجمه روایت اول چنین بیاورند: «هر گاه زنى در زاییدن تا پایان نفاسش بمیرد در روز قیامت نامه عمل او را نگشایند و بیحساب به بهشت رود».[7]
البته روایتی مشابه روایات فوق در مورد اجر کسی که در زمان حیض از دنیا برود، نیز نقل شده است: پیامبر(ص) فرمود: «کسی که در حال حیض بمیرد، بهمانند شهید است».[8] این روایت بنابر جستجویی که انجام گرفت، در هیچ یک از منابع اولیه ذکر نشده است و تنها یک منبع متأخر و آن هم بدون ذکر هیچ سندی، آنرا بیان داشته که مجموع اینها سبب میشود که آن را روایات چندان معتبری ندانیم.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
چنانچه این خون علائم حیض را نداشته و تا سه روز استمرار پیدا نکند، استحاضه است.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
باید علائم خون ملاحظه شود که آیا استحاضه است و یا حیض که اگر نشانههای حیض را داشت و یا در ایام حیض بود، آن را حیض قرار دهد و الا استحاضه است.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
2. در روایات سفارش شده است که برای زنان خوب نیست در وسط خیابان راه بروند، بلکه مستحب است از کنار دیوار و خیابان حرکت کنند؛[2] از جمله اینکه پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «لَیْسَ لِلنِّسَاءِ مِنْ سَرَوَاتِ الطَّرِیقِ شَیْءٌ وَ لَکِنَّهَا تَمْشِی فِی جَانِبِ الْحَائِطِ وَ الطَّرِیقِ»؛[3] خانمها نباید در وسط جاده حرکت کنند، فقط میتوانند در کنار دیوار و حاشیه جاده و خیابان حرکت نمایند.
بدیهی است که پیامبر(ص) در اینجا نمیخواهد بفرماید که راه رفتن خانمها از وسط خیابان حرام است، بلکه اینگونه روایات؛ بیانگر اهمیت دادن دین اسلام به رعایت اکرام و بزرگداشت شخصیت بانوان و سلامت حریم آنها، برای حضور در اجتماع است[4] که رعایت هرچه بیشتر این احکام به نفع بانوان و جامعه اسلامی خواهد بود.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
توجه به این نکته لازم است که، مدّت حیض کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نمى شود و اگر مختصرى هم از سه روز کمتر باشد، حیض نیست.[1] پس اگر لکههای خون قبل از دوران عادت ماهانه در سه روز مستمر نبوده است حکم حیض را ندارد و استحاضه است. که برای آگاهی بیشتر در این زمینه به نمایه 2692 (سایت: 2928)، شرائط یائسگی در زنان و احکام مستحاضه مراجعه نمایید.
با این حال برخی از فقها[2] در فرض سؤال، احتیاط نموده و می گویند در زمان مذکور (چند روز قبل از شروع خونریزی) آنچه که بر حایض حرام است را ترک کند و وظایف مستحاضه را نیز انجام دهد.
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است: [3]
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
اگر لکههای خون قبل از دوران عادت ماهانه در سه روز مستمر نباشد حکم حیض را ندارد و استحاضه است. برای آشنایی با احکام استحاضه به رساله امام خمینی « رضوان الله تعالی علیه» مراجعه کنید؛ و غسل حیض پس از پایان عادت ماهانه انجام می شود.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
اگر لکه های دیده شده خون باشند شما استحاضه بودید و احکام استحاضه بر شما جاری است. و اگر در خون بودن لکه ها شک داشته باشید وظیفه ای ندارید.
در این حالت بعد از اتمام عده باید غسل حیض انجام دهید.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
در صورتی که تا سه روز ادامه پیدا نکند در حکم استحاضه است و باید به وظیفه مستحاضه عمل نماید.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
در آن چهار روز باید عمل به احکام مستحاضه کند و چون استحاضه احکام خاصی دارد و در بعض اقسام آن غسل لازم است می تواند به رساله توضیح المسائل مراجعه و بعد از تشخیص آن قسم که به آن مبتلی شده عمل به وظیفه کند و زمان عادت ماهانه در فرض سؤال از شروع خونریزی است پس اگر تا ده روز یا کمتر ادامه داشت وقتی قطع شد باید غسل حیض بجا آورد و اگر از ده روز گذشت بمقدار همیشگی، حیض قرار دهد و غسل حیض کند و زائد بر آن استحاضه است که حکم آن گفته شد.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
اگر دو یا سه روز زودتر از زمان عادت خون دیده شود به گونه ای که عرفاً گفته شود عادت جلو افتاده، حیض محسوب می شود. در غیر اینصورت بنا بر احتیاط در زمان مذکور بین تروک حیض و افعال استحاضه جمع کند.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) به این شرح است:
خواندن قرآن در حال عادت مستحب است، مگر سوره هایی که آیات سجدهءواجب در آنها وجود دارد، یعنی سوره های فصلّت،نجم،علق و سجده.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[3]
حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):
اگر رحم زنى را در اثر بیمارى و عمل جراحى برداشتند و خون ببیند اگر خون جراحت باشد مثل سایر خونهایى است که از جراحت مىباشد و در غیر این صورت ممکن است خون حیض و یا استحاضه باشد.
حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی):
خون حیض نیست.
حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی (مد ظله العالی):
بنابر احتیاط واجب بین تروک حائض و افعال مستحاضه جمع نماید.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی (مد ظله العالی):
در فرض سؤال حیض محسوب میشود.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
در ضمن، چیزهایی که بر زن حایض حرام است، عبارتند از:
1. عبادت هایى که مانند نماز باید با وضو یا غسل یا تیمّم به جا آورده شود، ولى به جا آوردن عبادت هایى که وضو و غسل و تیمّم براى آنها لازم نیست، مانند نماز میّت، مانعى ندارد.
2. تمام چیزهایى که بر جنب حرام است؛ که عبارت است از: یک. رساندن جایى از بدن به خطّ قرآن یا به اسم خدا، و اسامى مبارکۀ پیامبران و امامان (ع) به احتیاط واجب حکم اسم خدا را دارد؛ دو. رفتن در مسجد الحرام (و مسجد پیغمبر (ص)، اگر چه از یک در، داخل و از در دیگر خارج شود؛ سه. توقّف در مساجد دیگر، ولى اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود یا براى برداشتن چیزى برود مانعى ندارد. و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان (ع) هم توقف نکند. چهار. گذاشتن چیزى در مسجد. پنج. خواندن سورهاى که سجدۀ واجب دارد (النجم، اقرء، الم تنزیل و حم سجده) و اگر یک حرف از این چهار سوره را هم بخواند حرام است.[2]
3. نزدیکی کردن در فرج، که هم براى مرد حرام است و هم براى زن، اگر چه به مقدار ختنهگاه داخل شود و منى هم بیرون نیاید، بلکه احتیاط واجب آن است که مقدار کمتر از ختنهگاه را هم داخل نکند و در دبر زن حائض، وطى کردن، کراهت شدیده دارد.[3]
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
حدیث مطرح شده، در کتب اربعه (کتاب های چهار گانه) حدیثی شیعه وجود ندارد. اما در برخی از منابع بعدی؛ مانند دعائم الاسلام[1] و مناقب ابن شهر آشوب[2] حدیثی با همین مضمون، البته بدون سند و به صورت خلاصه ذکر شده است. بنابر این، از آن جا که این حدیث در متون اولیه روایی نیامده، و در موارد دیگر نیز بدون سند ذکر شده است؛ لذا طبیعی است که از نظر سندی قابل اعتماد نباشد، ولی در عین حال متن آن با آموزه ها و تعالیم معتبر دینی ما سازگار است.
از این روایت، حرمت حضور زنان در اجتماع برداشت نمی شود؛ چرا که آنچه در متن روایت آمده، با سیره و منش خود حضرت زهرا (س) مخالف است؛[3] به این دلیل که آن حضرت در مواقع لزوم و ضروری در اجتماع حاضر می شده، و هم او مردان را می دیده و هم آنان او را می دیدند.[4]
بنابر این، حدیث در مقام بیان این حکم شرعی نیست که به هیچ وجه زنان و مردان مجاز به گفت و گوی با هم نیستند و یا مجاز نیستند همدیگر را ببینند، بلکه در مقام بیان یکی از ارزش های اخلاقی است، و آن این که تا جایی که امکان دارد، باید ارتباط و برخوردهای روز مره میان مردان و زنان نامحرم به حداقل ممکن برسد. دختر رسول خدا –بر فرض صحت این انتساب- می خواهد به زنان مسلمان بگوید که بدون دلیل و برای کارهای جزئی و پیش پا افتاده و بدون جهت راهی مراکز عمومی نشوند، در کوچه و بازار و... در معرض دید نا محرم حضور پیدا نکنند که این در شأن و مقام زنان مسلمان نیست.
[1] تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائمالإسلام، ج 2، ص 215، دار المعارف، مصر، 1385ق. «و عن علی ع أنه قال قال لنا رسول الله (ص) أی شیء خیر للمرأة فلم یجبه أحد منا فذکرت ذلک لفاطمة (ع) فقالت ما من شیء خیر للمرأة من أن لا ترى رجلا و لا یراها فذکرت ذلک لرسول الله (ص) فقال صدقت إنها بضعة منی».
[2] ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب (ع)، ج 3، ص 341، مؤسسه انتشارات علامه، قم، 1379ق.«قال النبی لها أی شیء خیر للمرأة قالت أن لا ترى رجلا و لا یراها رجل فضمها إلیه و قال ذریة بعضها من بعض».
[3] ر. ک: کلینی، کافی، ج 5، ص 528، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش.
[4] همان، ج 1، ص 460، ح 5.
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]
در آغاز نزول حکم روزه، مسلمانان تنها حق داشتند قبل از خواب شبانه غذا بخورند، چنان چه کسى در شب به خواب مىرفت سپس بیدار مىشد، خوردن و آشامیدن بر او حرام بود. نیز در آن زمان آمیزش با همسران در روز و شب ماه رمضان مطلقاً تحریم شده بود، اگرچه هنوز آیه ای در این زمینه نازل نشده و این مقررات، جنبه مقدماتی داشت، اما با نازل شدن این آیه حکم نهایی آمیزش در ماه رمضان اعلام شد.
مفسران دلائل متعددی را برای تغییر حکم مباشرت با زنان در شب های ماه مبارک رمضان بیان کرده اند از جمله؛ این که حکم سابق از همان نخست محدود به زمان بوده که این محدودیت در آن موقع بیان نشده و، با اعلام حکم جدید، پایان حکم قدیم اعلام گردیده است و یا این که خدای متعال در آغاز اسلام چنین حکمی را تشریع کرد تا مردم را امتحان و براى پذیرش حکم اصلى آماده سازد.
در برخی روایات آمده است که در آغاز نزول حکم روزه، مسلمانان تنها حق داشتند قبل از خواب شبانه غذا بخورند، چنان چه کسى در شب به خواب مىرفت و سپس بیدار مىشد خوردن و آشامیدن بر او حرام بود، و نیز در آن زمان آمیزش با همسران در روز و شب ماه رمضان مطلقاً تحریم شده بود.
یکى از یاران پیامبر (ص) به نام«مطعم بن جبیر» [1] که مرد ضعیفى بود با این حال روزه مىداشت، هنگام افطار وارد خانه شد، همسرش رفت براى افطار او غذا حاضر کند به خاطر خستگى، خواب او را ربود، وقتى بیدار شد گفت: من دیگر حق افطار ندارم، با همان حال شب را خوابید و صبح در حالى که روزهدار بود براى حفر خندق (در آستانه جنگ احزاب) در اطراف مدینه حاضر شد، در اثنای تلاش و کوشش به واسطه ضعف و گرسنگى مفرط بیهوش شد، پیامبر بالاى سرش آمد و از مشاهده حال او متأثر گشت. و نیز جمعى از جوانان مسلمان که قدرت کنترل خویشتن را نداشتند شب هاى ماه رمضان با همسران خود آمیزش مىنمودند. در این هنگام آیه نازل شد و به مسلمانان اجازه داد که در تمام طول شب مىتوانند غذا بخورند و با همسران خود آمیزش جنسى داشته باشند. [2]
دلالت آیه شریفه:
آیه شریفه دلالت مىکند بر این که قبل از نزول این آیه علاوه بر روزها، در شب های ماه رمضان نیز عمل زناشویى با همسران حرام بود، هرچند آیه ای از قرآن در این زمینه نازل نشده بود، اما با نازل شدن این آیه حرمتش در شب ها نسخ شد. [3]
ادامه مطلب ...
[ جمعه 29 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]