نامه ای خیلی خیلی خیلی خیلی زیبا از سوی پروردگار به همه انسانها❤️
🌹سوگند به روز وقتی نور میگیرد و به شب وقتی آرام میگیرد که من نه تو را رها کردهام و نه با تو دشمنی کردهام(ضحی 1-2).
🌹افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم، او را به سخره گرفتی(یس 30).
🌹و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید و از پیامهایم روی گردانیدی(انعام 4).
🌹و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام. (انبیا 87)
🌹و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم شدی که گمان کردی خودت بر همه چیز قدرت داری(یونس 24).
ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 21 تیر 1400 ] [ ] [ داستانی ]
شب قدر از جمله اموری است که به راحتی نمی توان در شناخت آن سخن گفت و حقیقت آنکه هر کسی بر اساس مقدار معرفتی که در توحید دارد از آن سخن گفته است. از این رو می توان هویت های مختلفی در معرفی و شناخت شناسی این شب نورانی تر از روز ارائه نمود، اما بر اساس شأن نزول سوره مبارکه قدر، می توان یکی از هویت های ذاتی شب قدر را رهایی از رنج روانی دانست.
یعنی خداوند این شب مبارک را آنقدر گسترش داده است تا بهتر از هزار ماه باشد. (علامه طباطبایی، المیزان، ج 20، ص 560) که بتواند هر دردی و رنجی حتی درد و رنج روانی پیامبر گرامی اش صلی الله علیه و آله را به جهت ستم بنی امیه برطرف کند؛ زیرا در روایات مربوط به شأن نزول این سوره آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در خواب دید بنی امیه بر منبر او بالا می روند، و آن حضرت سخت اندوهناک شد و خدای تعالی برای تسلیتش این سوره را نازل کرد و در آن فرمود: شب قدر از هزار ماه حکومت بنی امیه بهتر است. (همان)
ادامه مطلب ...
[ جمعه 26 اردیبهشت 1399 ] [ ] [ داستانی ]
یکی از زمان¬هایی که در منابع دینی، اهمیت فراوانی دارد، شب قدر است. در قرآن کریم، شب قدر، بهتر از هزار ماه خوانده شده است. مفهوم واژه¬ی «قدر» در لغت به معنای بیان مقدار چیزی است.1 در جای دیگری آمده که قدر به معنای اندازه و مقدار هر چیز اعم از زمان، مکان و. .. است.2
در معنای طاقت و توانایی نیز کاربرد دارد،3 چنان که در قرآن آمده: «علی الموسع قدره؛ آن کس که توانایی دارد به اندازه¬ی توانایی¬اش»4 اندازه و مقیاس هر چیز، و نیز به معنای سخت¬گیری و ضیق گرفتن، از دیگر معانی مورد استعمال این واژه است.5
«شهید مطهری» در این باره می¬گوید: «قدر به معنای اندازه و تعیین است. .. حوادث جهان از آن جهت که حدود، اندازه و موقعیت مکانی و زمانی آن¬ها تعیین شده است، مقدور به تقدیر الهی است.»6 پس در یک کلام «قدر» به معنای ویژگی¬های طبیعی و جسمانی چیزهاست که شامل شکل، حدود، طول، عرض و موقعیت-های زمان و مکانی آن¬ها می¬گردد و تمام موجودات مادی و طبیعی را در بر می¬گیرد.7
ادامه مطلب ...
[ جمعه 26 اردیبهشت 1399 ] [ ] [ داستانی ]
آیا این درست است که سرنوشت همه ما در شب قدر تعیین می¬شود؟ آیا این با عدالت خدا سازگار است؟ پس ما چه اختیاری داریم؟
این که گفته می شود در شب قدر همه مقدرات تقدیر می شود، بدین معنا است که قالب معین و اندازة خاص هر پدیده، به طور روشن، اندازه گیری می شود؛ البته این اندازه گیری، بر اساس شرایط و موانعی است که پیش می آید و با ملاحظة اختیار و قابلیت انسان، شکل می گیرد. با توجه به مقدمه یادشده، رابطة شب قدر و تعیین سرنوشت بندگان و کردار اختیاری آنان، روشن می شود.
قدر، یعنی پیوند و شکل گرفتن هر پدیده و هر حادثه با سلسلة علت های خود و در شب قدر، این پیوند، به دقّت اندازه گیری می شود؛ یعنی اولاً، برای امام هر زمان، این پیوند، معلوم و تفسیر می شود و ثانیاً، رابطة این پدیده ها با علت هایش، روشن می شود. از یک سو خداوند متعال، بر اساس نظام حکیمانة جهان، چنان مقدّر کرده که بین اشیا، رابطه ای خاص برقرار باشد؛ برای مثال، بین عزت و دفاع از کیان و ذلّت و پذیرش ستم... هر کس از کیان خود دفاع کند، عزیز می شود و هرکس تسلیم زور و ستم شود، ذلیل می گردد! این، تقدیر الهی است. همچنین بین طول عمر و رعایت بهداشت و ترک بعضی از گناهان (مانند قطع صلة رحم و دادن صدقه)، رابطه وجود دارد.
ادامه مطلب ...
[ جمعه 26 اردیبهشت 1399 ] [ ] [ داستانی ]
می گویند در شب قدر مقدرات بندگان اعم از خیر و شر و ولادت و مرگ و خلاصه هر چه تا شب قدر سال آینده با آن مواجه می شوند، تقدیر و معین می گردد . اگر چنین باشد، هر کس سرنوشتش تا سال آینده مشخص است . بنابراین، در دایره همین سرنوشت معین حرکت می کند و اختیاری از خود ندارد; زیرا با توجه به سرنوشتی که در شب قدر برایش رقم خورده، حرکت کرده است . بنابراین، زندگی جبر مطلق است; مخصوصا با عنایت به این که شب قدر هر سال تکرار می شود، انسان از ولادت تا مرگ در سرنوشتی از پیش تعیین شده حرکت می کند; اختیاری از خود ندارد و مانند عروسک خیمه شب بازی، اختیارش دست کسی است که او را به بازی گرفته است . آیا چنین نیست؟
ادامه مطلب ...
[ جمعه 26 اردیبهشت 1399 ] [ ] [ داستانی ]
با توجه به این که ملائکه بُعد زمانی و مکانی ندارند، نزول آنها در شب قدر ـ که زمان معینی است ـ چگونه تصور می شود؟
واژگان، برای ذات معانی وضع شده اند؛ نه معانی خاص با ویژگی های خاص. «نزول» به معنای فرود آمدن چیزی از بالا به پایین است؛ چه آن چیز از حیث مادی بالا باشد (مثل نزول باران) یا از جهت معنوی بالا باشد (مثل نزول فرشتگان) و یا به صورت طبیعی بالا باشد.1 در مورد قرآن نیز نزول و مشتقات آن بارها به کار رفته است. در این موارد نیز روشن است که قرآن، از مکانی در بالا به زمین فرود نیامده، بلکه حقیقت قرآن است که به عالم طبیعت نازل شده است و این همان نزول معنوی است که از جانب خداوند حکیم بر قلب پیامبر صلی الله علیه وآله فرود آمده است.
ادامه مطلب ...
[ جمعه 26 اردیبهشت 1399 ] [ ] [ داستانی ]
در این مقاله پیرامون شب قدر از دید مفسرانی چون ابن عربی، فیض کاشانی، حسن زادة آملی، آشتیانی، امام خمینی، ابن فارض، ملّا سلطانعلی و بانو امین بحث می شود. در این مقاله حقیقت شب قدر و کسانی که درک این حقیقت را کرده اند، علامات ظاهری شب قدر، زمان آن، حال عبودی و خصایل و علوم کسانی که درک حقیقت این شب را کرده اند، بعضی برکات و ثمرات آن برای اهلش و توصیه های معصومین (علیهم السلام) برای درک آن پرداخته شده است.
ادامه مطلب ...
[ جمعه 26 اردیبهشت 1399 ] [ ] [ داستانی ]
«قدر» در لغت به معنای اندازه و اندازه گیری است . (1) «تقدیر» نیز به معنای اندازه گیری و تعیین است . (2) اما معنای اصطلاحی «قدر» ، عبارت است از ویژگی هستی و وجود هر چیز و چگونگی آفرینش آن (3) به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودی هر چیز، «قدر» نام دارد . (4)
بنابر دیدگاه حکمت الهی، در نظام آفرینش، هر چیزی اندازه ای خاص دارد و هیچ چیزی بی حساب و کتاب نیست . جهان حساب و کتاب دارد و بر اساس نظم ریاضی تنظیم شده، گذشته، حال و آینده آن با هم ارتباط دارند .
استاد مطهری در تعریف قدر می فرماید: «... قدر به معنای اندازه و تعیین است ... حوادث جهان ... از آن جهت که حدود و اندازه و موقعیت مکانی و زمانی آنها تعیین شده است، مقدور به تقدیر الهی است » (5) . پس در یک کلام، «قدر» به معنای ویژگی های طبیعی و جسمانی چیزهاست که شامل شکل حدود، طول، عرض و موقعیت های مکانی و زمانی آنها می گردد و تمام موجودات مادی و طبیعی را در بر می گیرد .
ادامه مطلب ...
[ جمعه 26 اردیبهشت 1399 ] [ ] [ داستانی ]
حقیقت شب قدر
«قدر» در لغت به معنای اندازه و اندازه گیری است و «تقدیر» نیز به معنای اندازه گیری و تعیین است؛ اما معنای اصطلاحی «قدر»، عبارت است از ویژگی هستی و وجود هر چیز و چگونگی آفرینش آن و به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودی هر چیزی «قدر» نام دارد.
بنابر دیدگاه حکمت الهی، در نظام آفرینش، هر چیزی اندازه ای خاص دارد و هیچ چیزی بی حساب و کتاب نیست. جهان حساب و کتاب دارد و بر اساس نظم ریاضی تنظیم شده، گذشته، حال و آینده آن با هم ارتباط دارند.
شب قدر، شبی است که همه مقدرات سالانه انسان با ملاحظه، اراده، اختیار و قابلیت های انسان تقدیر می گردد. شب قدر یکی از شب های نیمه دوم ماه رمضان است که طبق روایات ما، یکی از شب های نوزدهم یا بیست و یکم و به احتمال زیادتر، بیست و سوم ماه مبارک رمضان است. دراین شب - که شب نزول قرآن به شمار می آید - امور خیر و شر مردم، ولادت، مرگ، روزی، حج، طاعت، گناه و خلاصه هر حادثه ای که در طول سال متناسب با اراده، دعا و قابلیت انسان واقع می شود، تقدیر می گردد. شب قدر، همیشه و هر سال تکرار می شود. عبادت در آن شب، فضیلت فراوان دارد و بهره برداری از آن در نیکویی سرنوشت یک ساله، بسیار مؤثر است. در این شب، تمام حوادث سال آینده به امام هر زمان ارائه می شود و وی از سرنوشت خود و دیگران با خبر می گردد.
ادامه مطلب ...
[ جمعه 26 اردیبهشت 1399 ] [ ] [ داستانی ]
امام فخر رازی آیه شریفه مباهله را دلیل قاطع بر این مطلب گرفته که حسن و حسین دو پسر رسول خدا(ص) می باشند؛ زیرا هنگامی که به دستور خدا مأمور شدند که در مباهله پسران شان را دعوت کنند، پیامبر(ص) حسن و حسین را دعوت کرد و با خود آورد.
بدون تردید امام حسین(ع) نواده پیامبر(ص) سید جوانان اهلبهشت است که در قرآن بر محبت آن حضرت تاکید شده است. جایگاه آن حضرت نزد شیعیان بر کسی پوشیده نیست زیرا که آن حضرت را سومین امام منصوب از سوی خدا برای هدایت امت میدانند.
و اهل سنت نیز محبت آن حضرت را بر خود فرض و لازم میشمارند هر چند ناصبیها و وهابیت با ایجاد بدعت در دین بسیاری از معارف آن را دگرگون کردند.
پیش از آنکه نظر اهل سنت در باره حادثه عاشورا بیان شود لازم است جایگاه امام حسین(ع) از دیدگاه اهل سنت مورد بررسی قرار بگیرد.
ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 11 شهریور 1398 ] [ ] [ داستانی ]
فضايل امام حسين (ع ) 1 - آمدن نام حسين از آسمان
شيخ طوسي و راويان ديگر باسندهاي معتبر از امام رضا - عليه السلام - روايت کرده اند که : هنگامي که امام حسين - عليه السلام - به دنيا آمد، پيامبر - صلي الله عليه و آله - به اسماء بنت عميس فرمودند: اي سماء! فرزندم را بياور! اسماء مي گويد: امام حسين - عليه السلام - را در پارچه سفيدي پيچيده و نزد پيامبر بردم ، پيامبر او را گرفته و در دامان خود نهاد، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه را گفت ، در اين هنگام جبرائيل - عليه السلام - نازل شد و خطاب به پيامبر - صلي الله عليه و آله - گفت : خداي تعالي بر تو سلام رسانده و مي فرمايد: از آن جا که علي نسبت به تو به منزله هارون است براي موسي ، پس نام اين فرزند را شبير بگذار، که اين نام پسر کوچک هارون بود؛اما چون زبان تو عربي است او را حسين نام بنه ! (1)
ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 03 مهر 1396 ] [ ] [ داستانی ]
دومين فرزند برومند حضرت علي و(1) در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت فاطمه ، كه درود خدا بر ايشان باد، در خانه وحي و ولايت چشم به جهان گشود.
ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 03 مهر 1396 ] [ ] [ داستانی ]
یکی از مواردی که در تاریخ شیعه بسیار اهمیت دارد، بحث حرکت امام حسین (ع) از مدینه به سمت مکه و سپس حرکت از مکه به سمت کوفه است. قیام امام حسین (ع) به عنوان نقطه عطفی در تاریخ شیعه و اسلام محسوب می شود. زیرا این حرکت باعث حفظ اسلام واقعی از انحرافات ایجاد شده در زمان بعد از رسول خدا (ص) می باشد.
ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 03 مهر 1396 ] [ ] [ داستانی ]
واقعه کربلا یا واقعه عاشورا، نبرد و شهادت امام حسین علیه السلام در کربلا، به همراه یارانش در مقابل لشکری ازکوفه در روز دهم محرم سال ۶۱ق که برای یزید خلیفه دوم اموی میجنگیدند. واقعه کربلا دلخراشترین فاجعه تاریخ اسلام نزد مسلمانان، به ویژه شیعیان است. شیعیان همه ساله در سالروز آن، مراسم سوگواری بسیار گستردهای برگزار میکنند.
ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 03 مهر 1396 ] [ ] [ داستانی ]
فلسفه قيام ابي عبدالله الحسين (عليه السلام) را در سخنان آن حضرت در آغاز حركت از مدينه و موضع گيري هاي ايشان در برابر حوادثي كه در منزلگاه هاي ميان راه روي داده است مي توان يافت .
مدينه
زمان: نيمه دوم ماه رجب سال 60 هجري
حاكم وقت مدينه (وليد بن عتبة) پس از مرگ معاويه دستور يافت تا از امام حسين (عليه السلام) براي يزيد بيعت بگيرد. حضرت فرمود: «... يزيد فردي است شرابخوار و فاسق كه به ناحق خون مي ريزد و اشاعه دهنده فساد است و دستش به خون افراد بي گناه آلوده گرديده و شخصيتي همچون من با چنين مرد فاسدي بيعت نمي كند.»
وقتي مروان بن حكم بيعت با يزيد را از حضرت درخواست كرد امام حسين(عليه السلام) فرمود: اي دشمن خدا! دور شو، من از رسول خدا شنيدم كه فرمود: «خلافت بر فرزندان ابوسفيان حرام است اگر معاويه را بر فراز منبر من ديديد او را بكشيد.» و امت او چنين ديدند و عمل نكردند و اينك خداوند آنان را به يزيد فاسق گرفتار كرده است .
امام حسين(عليه السلام) در شب 28 رجب سال 60 هجري همراه با بيشتر خاندان خويش و بعضي ياران، پس از وداع با جدش پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) از مدينه به طرف مكه حركت كرد.
امام حسين(عليه السلام) هدف خروج از مدينه را در وصيتنامه اش چنين بيان مي كند:
... و جز اين نيست كه براي اصلاح در ميان امت جدم خارج شدم. مي خواهم امر به معروف و نهي از منكر كرده و به راه و روش جدم (رسول خدا) و پدرم علي (عليه السلام) رفتار نمايم .
كسي كه به سوي خدا دعوت كند عمل نيك انجام دهد و بگويد از مسلمانان هستم، از خدا و رسولش جدا نمي شود ... اگر در نوشتن نامه ات خير مرا آرزو كرده اي، خدا پاداش تو را بدهد.
ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 03 مهر 1396 ] [ ] [ داستانی ]
چرا پوشش بانوان در جامعه ما تا این حد متفاوت است؟ برخی، پوشش میانه (دستور شرعی وجه و کفین) را برگزیدهاند، عدهای فراتر از حد عرف شرعی، بر چهره خود «پوشیه» میافکنند و دستهای دیگر، بیمحابا آغوش میگشایند به روی هر گونه مد و فشن که از دیار غرب به سوی این مُلک، سرازیر میشود. گفتمان حجاب در کشور ما چه چیز کم دارد که به سامان نمیرسد؟
نویسنده: شکوری
ادامه مطلب ...
[ جمعه 23 تیر 1396 ] [ ] [ داستانی ]
بزرگانی چون علامه طباطبایی(ره) بر لزوم حفظ تقوا و محاسبه و مراقبه از نفس به عنوان نسخه ای که می تواند تداوم بخش معنویت حاصل از ماه مبارک رمضان باشد، تاکید کرده اند.
ادامه مطلب ...
[ پنجشنبه 08 تیر 1396 ] [ ] [ داستانی ]
ادامه مطلب ...
[ سه شنبه 16 خرداد 1396 ] [ ] [ داستانی ]
• آيا روزه گرفتن بر زن باردارى كه نمىداند روزه براي جنين او ضرر دارد يا خير، واجب است؟
اگر بر اثر روزه، خوف ضرر بر جنين وجود داشته باشد و خوف وى هم داراى منشا عقلايى باشد، افطار بر او واجب است، در غير اين صورت، واجب است روزه بگيرد.• تكليف زنى كه شير مىدهد، در مورد روزه چيست؟
اگر روزه گرفتن باعث كمى شير او و ناراحتى بچه شود يا براى خودش ضرر داشته باشد، روزه بر او واجب نيست و در صورت اول بايد براى هر روز، يك مد طعام (تقريبا 750 گرم گندم يا نان يا برنج يا مانند آن) به فقير بدهد و در فرض دوم، اين امر احتياط واجب است و در هر حال، روزهها را بايد قضا كند.
ادامه مطلب ...
[ جمعه 12 خرداد 1396 ] [ ] [ داستانی ]
حج سال 1394 ه.ش، به واقع "حج خونین" برای زائران بیت الله الحرام بود، از حادثه سقوط جرثقیل در مسجدالحرام گرفته تا کشته شدن زائرین در مراسم رمی جمرات که بیش از ٤٧٠٠٠ نفر کشته در این حادثه خون بار وجود دارد. آنچه در وهله اول به ذهن هر انسانی تداعی می شود، بی کفایتی مسئولان آل سعود در برگزاری حج است، خاندانی که مدعی خادم الحرمین است، به جای تمرکز بر مدیریت حج، به دنبال پرورش و حمایت مالی از جریان های تکفیری همچون داعش است و در اوج مراسم حج و در ماه حرام، به فکر بمباران مردم مظلوم یمن، ظلم به مردم بحرین و کمک تسلیحاتی به جریانهای تکفیری در سوریه است.
ادامه مطلب ...
[ پنجشنبه 04 خرداد 1396 ] [ ] [ داستانی ]
‼️بسم تعالی‼️
ﺍﻣﺎﻡ ﺧﺎﻣﻨﻪ ﺍﯼ:
ﺑﻪ ﻣﺬﺍﮐﺮﺍﺕ ﺑﺪﺑﯿﻨﻢ .
ﺣﺴﻦ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ:
ﺑﻪ ﻣﺬﺍﮐﺮﺍﺕ ﺧﻮﺷﺒﯿﻨﻢ.
ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ:
ﻋﻠﻮﻡ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺷﻮﺩ.
ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ:
ﮐﺠﺎﯼ ﻋﻠﻮﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺷﻮﺩ؟
ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ:
ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻬﯽ ﺍﺯ ﻣﻨﮑﺮ ﮐﺮﺩ
ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ:
ﻣﺮﺩﻡ ﻧﯿﺎﺯﺑﻪ ﺍﺭﺷﺎﺩﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.
ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ:
ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﺎ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻧﺎﺻﺤﯿﺢ ﺩﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﻟﺠﻦ ﻣﺎﻝ ﮐﻨﻨﺪ
ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ:
ﺑﺎﯾﺪ ﺳﺎﻧﺴﻮﺭ ﻭ ﻣﻤﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ،ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﯿﻔﻬﻤﻨﺪ
ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ:
ﮔﺎﻫﻰ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﺴﺎﻧﻰ ﺩﺭﮔﻮﺷﻪﻭﮐﻨﺎﺭ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ، ﺁﻗﺎ،ﻣﮕﺮ ﻣﺎ ﻣﻮﻇّﻔﯿﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮﺳﺎﻧﯿﻢ؟
ﺧﺐ ﺑﻠﻪ؛
ﻓﺮﻕ ﺣﺎﮐﻢﺍﺳﻼﻣﻰ ﺑﺎ ﺣﮑّﺎﻡ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻭﻇﯿﻔﻪﻯ ﻣﺎ ﺍﺳﺖ.
ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ:
ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﻨﺪ،ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺯﻭﺭ ﻭ ﺷﻼﻕ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮﺩ
ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ:
ﺍﻳﻦ ﻣﻨﺒﺮﻫﺎ ﻳﻚ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺍﺳﺖ، ﺍﮔﺮ ﻣﺤﺘﻮﺍ ﻭﻣﻀﻤﻮﻥ ﻣﻨﺒﺮﻫﺎﻱ ﻣﺎ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ،ﻫﻴﭻ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺍﻱ ﻧﻤﻴﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻮﺍﺟﻬﻪ ﻭ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﻜﻨﺪ.
ﺭﻭﺣﺎﻧﻲ:
ﺩﻭﺭﺍﻥ ﭘﻴﺎﻣﻬﺎﻱ ﻳﻜﻄﺮﻓﻪ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺁﻣﺪﻩ، ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪﻥ ﭘﻴﺎﻡ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺑﻠﻨﺪﮔﻮﻫﺎﻱ ﻳﻜﻄﺮﻓﻪ، ﻣﻨﺒﺮﻫﺎﻱ ﻳﻜﻄﺮﻓﻪ ﻭ ﺳﻨﺘﻲ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺁﻣﺪﻩ.
ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ:
ﮐﺴﺎﻧﯿﮑﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺌﻮﺭﯾﺰﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﺎﺯﺵ، ﺗﺴﻠﯿﻢ ﻭ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺯﻭﺭﮔﻮﯾﺎﻥ،ﻧﻈﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﻃﻠﺒﯽ ﻣﺘﻬﻢ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ /
ﻧﻈﺎﻡ ﺍﺳﻼﻣﯽ،ﻧﻈﺎﻡ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ،ﻧﻈﺎﻡ ﺷﺮﻑ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﻭ ﺗﮑﺮﯾﻢ ﺑﺸﺮ ﺍﺳﺖ.
ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ:
ﻣﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﭘﻨﺠﻪ ﺑﮑﺸﯿﻢ ﻭ ﺩﺍﯾﻤﺎ ﺳﺮ ﺟﻨﮓ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ / ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺣﯿﺎﺕ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﺭﮔﯿﺮﯾﻬﺎ ﻭ ﺁﺷﻮﺑﻬﺎﺳﺖ
ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ:
ﻣﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﻟﻔﻆ " ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺴﺘﮑﺒﺮ ﻭ ﺯﻭﺭﮔﻮ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ /
ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺨﺎﻟﻔﻢ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ
ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ:
ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ( 5+1 ) ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻭ ﻣﺬﺍﮐﺮﻩ ﮐﻨﯿﻢ
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 25 اردیبهشت 1396 ] [ ] [ داستانی ]
بنام خدا
با فرا رسیدن فصل بهار و انقلاب طبیعت، عرصه زندگی و حیات مادی طراوت و شادابی خاصی به خود می گیرد. انقلاب طبیعت در خود درس های آموزنده ی فراوانی دارد، درس غلبه بر سرمای یخبندان و خاموش زمستان، درس تغییر و تحول در خود. آدمی می آموزد که همچون بهار به فکر انقلاب و نمایان کردن زیبای های خود باشد، به همین جهت در ابتدای سال، از ایزد منان مدد می طلبد و در جهت اصلاح زندگی خود، دست به دعا و نیایش بر می دارد: «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَالِ؛ ای دگرگون کننده ی قلب ها و چشم هـــــا، ای گرداننده و تنظیم کننده ی روزها و شب ها، ای تغییر دهنده ی حال انسان و طبیعـــــت، حال ما را به بهترین حال دگرگون فرمــــــــــا.»
چند درس آموزنده از دعای تحویل سال:
«یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ؛ ای دگرگون کننده ی قلب ها و چشم هـــــا»
قلبم را بهترین قلب ها قرار ده
در فراز اول دعای تحویل سال، خدای متعال را با ویژگی و خصوصیت «دگرگون کننده ی قلب ها و چشم هـــــا» مورد ندا قرار می دهیم. سؤالی که باید در این فراز از دعا به آن پاسخ داده شود این است که، مراد از قلب چیست و چه جایگاهی در زندگی انسان ایفا می کند؟
در فرهنگ و اصطلاح قرآنی مقصود از قلب همان روح انسانی است که دارای جایگاه خاص و ممتازی در سعادت و شقاوت انسان است. به اذعان محققان و اندیشمندان اسلامی، قلب موجودی است که درک می کند، می اندیشد، مرکز عواطف انسانی، از جمله دوستی و دشمنی است، منشأ و مبدأ صفات و ویژگی های عالی انسانی است، در صورتی که قلب انسان کارکرد و توانایی خود را از دست دهد، می تواند موجب سقوط انسان در دایره شقاوت و هلاکت شود.[1]
ادامه مطلب ...
[ شنبه 05 فروردین 1396 ] [ ] [ داستانی ]
تاثیر محبت در تربیت از منظر امام علی (ع)
استفاده از محبت ، از مؤثرترین و كارآمدترین شیوه هاى تربیتى است . محبت جاذبه مى آفریند ، انگیزه خلق مى كند، انسان هاى پرتلاطم و مضطرب را آرامش مى بخشد و فرزندان نابهنجار و ناسازگار را رام مى كند. محبت ، شیوه اى است كه به مرحله اى خاص از تربیت اختصاص ندارد ، اما كودكان و نونهالان بیشتر به آن نیازمندند. حضرت على علیه السلام مى فرمایند:
هر كه فرزند خود را ببوسد ، براى او پاداش و حسنه خواهد بود و هر كه فرزند خود را شاد كند ، خداوند در روز قیامت او را شاد خواهد فرمود. (1)
اگر انسان ، به ویژه در دوره كودكى از محبت سیراب نشود ، در بزرگ سالى معمولا با ناهنجارى هایى مواجه مى شود ، لذا پیامبر اكرم (صلى الله علیه وآله ) فرموده اند:
به كودكان و نوباوگان محبت نمایید و رحمت خود را شامل حال آن ها گردانید. (2)
ادامه مطلب ...
[ جمعه 13 اسفند 1395 ] [ ] [ داستانی ]
محسن رفیعی
گرچه در هر یک از نعمت های خدا، دنیایی از اعجاب و شگفتی نهفته است؛ امّا شکل اختصاص بعضی رزق ها، شگفتی مضاعف دارد و کاملاً غافلگیر کننده و خارج از محاسبات عادّی، نصیب انسان می شود. آری! روزی های غافلگیرکننده!
ادامه مطلب ...
[ شنبه 30 بهمن 1395 ] [ ] [ داستانی ]
❤️ به نام خدا ❤️
خالدون
سلام علیکم و عرض ادب!
دوستان میخواستم بدون معنی و یا ترجمه اصلی **خالدون**در قرآن چیه؟اگه معنی لغویش به معنای تا ابد بودن در جای هست!خب ما در دنیایی زندگی میکنیم که محدوده!در نتیجه اعمالمون(خوب و بد)محدود هستن.خب این از عدالت خدا دور نیست که بخاطر عمل محدود ما رو تا ابد*خالدون*در جایی قرار بده؟؟؟؟؟؟؟اگه تا خالدون در بهشت باشیم خب میگیم این از رحمت و مهربونیه خداوند هست!اما در مورد جهنم!!؟؟؟؟
با تشکر فراوان
با سلام خدمت شما دوست گرامی
خالد به معنای جاوادن است و خالدون حالت جمع کلمه خالد است.
در مورد عمل محدود انسان ها و جزای نامحدود باید به مطالب زیر توجه کرد:
جرم و جزا در سه حالت قابل تصور هستند:
جرم و جزای اعتباری، مانند اینکه کسی که از چراغ قرمز عبور کند، 20 هزار تومان جریمه خواهد شد. این جزا، قابل تغییر است و می توان آن را عوض کرد مثلا به 30 هزار تومان.
- جزائی که نتیجه عمل است. این نوع جزاء ، اعتباری نیست بلکه نتیجه خود عمل است، به طور مثال اگر فردی دست خود را قطع کند، دیگر دست نخواهد داشت و نمی تواند مدعی شود که من 1 دقیقه دستم را قطع کردم، چرا برای تمام عمر بدون دست باشم؟ بدون دست بودن برای تمام عمر، نتیجه این عمل است و نمی توان آن را تغییر داد.
- در مورد اعمال دنیوی و نتایج اخروی آنها رابطه ی دیگری می توان تصور کرد و آن بازگشت خود عمل است. در این حالت این نتیجه عمل نیست که به ما باز می گردد بلکه خود عمل است. به طور مثال قرآن کریم می فرماید: إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا(1) در حقيقت، كسانى كه اموال يتيمان را به ستم مى خورند، جز اين نيست كه آتشى در شكم خود فرو مى برند، و به زودى در آتشى فروزان درآيند.
در این آیه خداوند خوردن مال حرام را همان خوردن آتش دانسته است نه اینکه نتیجه خوردن مال حرام، خوردن آتش باشد بلکه باطن این عمل (خوردن مال حرام) ، واقعا خوردن آتش است. و در این حالت، این چنین نیست که نتیجه عمل بر ما بازگردد بلکه این خود عمل است که باز می گردد.
در مورد مجرمان در روز قیامت باید به این مطلب نیز توجه کرد که بسیاری از مجرمین، یا مورد شفاعت قرار میگیرند و یا اینکه با عذاب هایی که در جهان برزخ متحمل می شوند، از گناه پاک می شوند و جاودان بودن در جهنم مخصوص کسانی است که با حقیقت علی رغم اینکه می دانند حق است، مخالفت می کنند و ذات آنها آنقدر پلید گشته است که دیگر هیچ امیدی به اصلاح آنها نیست.
موفق باشید.
1. نساء . 10
سایت اسکدین
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
یاعلی
[ شنبه 16 بهمن 1395 ] [ ] [ داستانی ]
قرآندرمانی که امروزه رواج فراوانی یافته است، ریشه در منابع روایی مکتوب دارد. اما سوال این است که آیا یافتههای علمی و تحقیقات مبتنی بر تجربیات میدانی، مهر تایید بر این روایات می زند یا نه؟ نوشتار پیش رو ضمن تبیین مفهوم قرآندرمانی به پارهای از متغیرهای موثر بر قرآندرمانی و نیز یافتههای دانش دنیا مبنی بر نقش قرآن در درمان امراض جسمانی، اشاره کرده است.
نویسنده: حسنرضا رضایى-
ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 11 بهمن 1395 ] [ ] [ داستانی ]
✔️استــــــاد رفیعـــــی✔️
موضوع: چند راه کار براي رضايت مندي در زندگي
نکته ي اول #تدبير است . حديث هم داريم : برنامه ريزي قبل از کار شما را از پشيماني حفظ مي کند . تدبير يعني اينکه من امکاناتم را با داشته هايم را با آرزوهايم با هم منطبق کنم . عمر سعد مي خواست فرماندار ري بشود ، اين آرزو است . سليمان از خدا مي خواست که حاکم علي الاطلاق بشود . اما آيا اين آرزوي عمر سعد ، مسيرش قتل حسين است ؟ مسيرش تشنه نگهداشتن بچه هاي ابا عبدالله است ؟ اين مسير غلط است . اين بي تدبيري است . نکته بعدي بحث #انس است . يکي از واژه هايي که در مورد خدا بکار مي بريم همين است . يا انيس المريدين . انس دو جور داريم يکي اُنس معنوي مثل انس با خدا و قرآن دعا و زيارت . بعضي از عزيزان ما هفته به هفته لاي قرآن را باز نمي کنند . چرا نگران هستن؟ بعضي ها با نماز بيگانه هستند . نماز براي شما آرامش مي آورد. انس بعدي انس با فاميل است که اسلام به آن صله ي رحم مي گويد . در سوره نسا مي فرمايد : در قيامت از توحيد و از ارحام سوال ميشود . خود اين انس باعث ميشود افسردگي ها و نگرانيها کم بشود . بياييد جلسات ماهانه تشکيل بدهيد و يک دعاي توسل هم بخوانيد و يک چايي هم بخوريد . دو تا آيه قرآن خوانده بشود و در اين رفت و آمدها جوانان بهم معرفي ميشوند و ازدواج هم صورت مي گيرد . همدلي هم صورت مي گيرد . جبرئيل به پيامبر خدا گفت : اي رسول الله اگر قرار بود ما به روي زمين مي آمديم سه تا کار را اولويت مي داديم . يکي آبرساني به مسلمانان ، دوم رسيدگي به خانواده هاي عيالوار و سومي عيوب همديگر را پوشاندن . سومين نکته که باعث ميشود شادي بيايد استفاده از #مواهب است . خدا عالم را زيبا آفريده است . مواهب ، منظور دريا ، کوه ، پارک و درخت است . چند خانواده مي توانند با هم به پارک بروند و غذا بخورند .يکي ديگر از مواهب همسر است . همسر باعث آرامش است . يکي ديگر از مواهب اولاد دار شدن است . قرآن مي فرماید : مال و فرزند زينت است . ديگر مزاح و شوخي است . البته نه تمسخر و طعنه و غيبت . مطالب شاد و قصه هاي خوب نقل بشود و اين باعث ميشود شادي به زندگي ما بيايد . ديگري شغل و کار است . جوانان ، از کار عار نداشته باشيد . حالا جوان ليسانس است و شغل مناسب با تحصيلش پيدا نميشود ، خوب فعلا پيش پدر که پارچه فروش است کار کن . مبغوض ترين افراد پيش خدا کساني هستند که در روز بيکار هستند و کسانيکه در شب سجده و عبادت نمي کنند . به پيامبر(ص) گفتند : فلاني خيلي عبادت مي کند ولي کار نمي کند . پيامبر(ص) فرمود : از چشمم افتاد .
[ یکشنبه 10 بهمن 1395 ] [ ] [ داستانی ]
تعبیر من به نماز نسبت به سایر عبادات این است که نماز گذرنامه است . وقتی ما ازاین دنیا می رویم و وارد محشر می شویم درست مثل کسی که میخواهد از کشور خارج بشود . اگر ارز داشته باشد ، وسایل هم داشته باشد ، بلیط هم داشته باشد ، باز می گویند : گذرنامه ات کجاست ؟ و این را می خواهند . نماز اساس است .
استـــاد رفیعی
[ دوشنبه 04 بهمن 1395 ] [ ] [ داستانی ]
🍂
یک من
مدیر یک ادارهام؛ ادارهای که کارمندان بسیار دارد و پرستیژ اجتماعی مدیریتش عجیب حال خوبی به آدم میدهد!
دلم میخواهد هرکس مرا میبیند، از حرکات و پوشش و ابهتم، مدیر بودنم را تشخیص بدهد و از صلابتم لکنت بگیرد و دست و پایش را گم کند...
مدیر باید عظمتش را به رخ کارمند و ارباب رجوع بکشد؛ اگر غیر از این باشد که دیگر فرقی با یک کارمند ساده نخواهد داشت...
🍃یک او
دردانهی آفرینش بود؛ تمام هستی به خاطر او خلق شده بود؛ عزیزترین مخلوق خدا از ازل تا ابد بود...اما
کنار منبرش در مسجد مینشست، سفره میانداخت و بیخانمانهای شهر را که در مسجد بیتوته میکردند، دعوت میکرد تا کنارش بنشینند و با او غذا بخورند!
رفته بودند سفر؛ فرموده بود که گوسفندی ذبح کنند، هرکس داوطلب کاری شد؛ یکی گفت: «ذبح گوسفند به عهده ی من» دیگری گفت: «پوست كندنش با من» سومی هم گفت: «پختن آن با من» رسول مهر فرمود: «جمع كردن هیزم هم با من»!
همه جا خوردند: «یارسول الله! ما هستیم و هیزم جمع میكنیم؛ نیازی به زحمت شما نیست، ما این جا باشیم و شما هیزم جمع کنید؟! هیهات!»
فرمود: «خوش ندارم خود را بر شما امتیازی دهم، خداوند كراهت دارد كه ببیند بندهای خود را بر دوستانش برتری داده است»
ادامه مطلب ...
[ شنبه 27 آذر 1395 ] [ ] [ داستانی ]
به دکتر گفتم :
همه داروهامو میخورم
اما تأثیر نداره...
گفت: سر وقت می خوری؟
تازه فهمیدم چرا نمازهام تاثیر نداره......
[ یکشنبه 21 آذر 1395 ] [ ] [ داستانی ]
ایمان حضرت خدیجه به آقا امیرالمؤمنین:
در ماجرای اسلام آوردن حضرت خدیجه - علیها السلام - واقعهای درخور توجه وجود دارد. از امام کاظم - علیه السلام – چنین نقل شده است که پیامبر - صلی الله علیه و آله و سلم – شروطی از اسلام را برای امیرالمومنین - علیه السلام – و حضرت خدیجه - علیها السلام - بیان فرمودند و ایشان بر این شروط بعیت کردند. سپس پیامبر- صلی الله علیه و آله و سلم – فرمودند:
يَا خَدِيجَةُ هَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاكِ وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ إِمَامُهُمْ بَعْدِي قَالَتْ صَدَقْتَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ بَايَعْتُهُ عَلَى مَا قُلْتَ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُكَ وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً عَلِيماً
سپس پیامبر - صلی الله علیه و آله و سلم – فرمود: «اى خديجه - علیها السلام - اين على - علیه السلام - مولاى تو و همهی مؤمنان و امام پس از من است.» خديجه - علیها السلام - عرض كرد: «راست ميفرمایى اى رسول خدا - صلی الله علیه و آله و سلم –. من هم بر آن چه فرمودى با او بيعت كردم. خدا و شما را بر اين عقيده گواه ميگيرم. تنها گواهى خدا بس است چرا که او گواهى داناست.»
(بحارالانوار، ج 18، ص 232)
[ یکشنبه 21 آذر 1395 ] [ ] [ داستانی ]
به مناسبت سالروز ازدواج پیامبر گرامی اسلام و ام المومنین حضرت خدیجه به شبهه ای که گفته میشود ایشان در سنین میانسالی با نبی گرانقدر (صلی الله علیه و آله) ازدواج کرده اند پاسخ میدهیم :
اثبات ازدواج حضرت امالمومنین خدیجه (علیها السلام) در سن ۲۵ سالگی.
◆ نقل شده که بَلَغَتْ خَدِيجَةُ عَلَیْهَا السَّلَامُ خَمْسِينَ سِنَةَ وَ هُوَ اَصَّحُ. یعنی سن مبارک ایشان هنگام وفات، ۵۰ سال بوده است و قول صحیح همین است.
◆ از طرفی دیگر روایت شده؛ اَنَّ النَّبِي صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ تَزَوَّجَ بِهَا وَ هُوَ خَمْسَ وَ عِشْرِينَ سِنَة قَبْلَ اَنْ يَبْعَثَهُ اللهُ نَبِياً بِخَمْسِ عِشْرَةَ سِنَةٌ. یعنی پیامبر (صلی الله علیه و آله) در سن ۲۵ سالگی و ۱۵ سال قبل از بعثت با حضرت خدیحه (علیها السلام) ازدواج فرمودند.
ء-------------------------------------------------------
☜ نتیجهگیری؛
❶ مشخص شد که سن حضرت خدیجه (علیها السلام) در سال ۱۰ بعثت و هنگام وفات، ۵۰ سال بوده است. پس سن ایشان در سال بعثت پیامبر (۱۰-۵۰) یعنی ٤٠ سال بوده است و چون ۱۵ سال، قبل از بعثت هم ازدواج فرمودهاند، لذا سن مبارک ایشان (۱۵-٤٠) یعنی ۲۵ سال بوده است.
❷ از روایات و متون تاریخیّه اثبات شد؛ سن مبارک آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله) هنگام ازدواج با امالمومنین خدیجه (سلام الله علیها)، ۲۵ سال بوده و هردو هم سن بودند.
√ منابع تحقیق از فریقین؛
اعلام الوری، ص ۹.
بحار الانوار، ج ١٦، ص ١٠.
کشف الغمة، ج ۱، ص ۵۱۰.
عقاید کاشف الغطاء، ص ۲۵.
الصحیح من سیرة النبی ص، ج ۲، ص ۲۰۰.
السيرة الحلبية، ج ١، ص ١٤٠.
دلائل النبوة للبيهقی، ج ٢، ص ٧١.
البداية و النهاية، ج ٢، ص ٢٩۴ و ٢٩۵.
محمد رسول اللّه ص سيرته، ص ٤۵.
السيرة النبوية لابن كثير، ج ١، ص ٢۶۵.
√ اثبات اینکه به رغم نظر مخالفان، آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله) اولین و آخرین همسر حضرت خدیجه (علیها السلام) بودند.
◆ وَ رَوَى أَحْمَدُ اَلْبَلاذِرِيُّ وَ أَبُو اَلْقَاسِمِ اَلْكُوفِيُّ فِي كِتَابَيْهِمَا وَ اَلْمُرْتَضَى فِي اَلشَّافِي وَ أَبُو جَعْفَرٍ فِي اَلتَّلْخِيصِ أَنَّ اَلنَّبِيَّ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ تَزَوَّجَ بِهَا وَ كَانَتْ عَذْرَاءَ. وَ اِنَّ خَدِيجَةُ عَلَیْهَا السَّلَام لَمْ تَتَزَوَّجَ بِغَيْرِ رَسُولِ اللّٰه صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ الِه.
شرح روایت؛
◆ به اسناد متعدد روایت شده؛ هنگامی که رسول الله (صلی الله علیه و آله) با حضرت خديجه (سلام الله عليها) ازدواج فرمودند، این بانوی بزرگوار، دوشیزه و عزراء (باکره) بوده و قبل از ازدواج با رسول الله (صلی الله علیه و آله)، همسر احدی نبودند.
√ منابع روایت از فریقین؛
الاستغاثه، ص ۱۱۵.
الدر النظیم، ص ۱۸۵.
صفوة الصحیح، ص ٦٤.
ادب الطف، ج ۸، ص ۱۰۸.
ابهی المداد، ج ۲، ص ۲۱۲.
بحار الانوار، ج ۲۱، ص ۱۹۱.
مرآة العقول، ج ۵، ص ۱۷۹.
قاموس الرجال، ج ۹، ص ٤۵۰.
الفصول المهمة، ج ۱، ص ٦٧۵.
اعلام النساء المومنات، ص ٤١٣.
مناقب ابن آشوب، ج ۱، ص ۱۵۹.
الاتحاف بحب الاشراف، ص ۲۵۰.
الصحیح من سیرة النبی ص، ج ۲، ص ۲۰۸.
[ یکشنبه 21 آذر 1395 ] [ ] [ داستانی ]
مستحب است مرده را در زميني كه تا حال در آن كاري انجام نشده دفن كنند تا نيروي ميكروب كشي خاك آن بيشتر باشد.
از ديدگاه اسلام حتي اهميت كفن كردن مرده به اندازه اهميت لباس پوشيدن است و در دفن مرده هم دين اسلام اصول اجتماعي، اقتصادي و بهداشتي را به طور كامل مراعات كرده است. جسد را در دو پارچه تميز مي پيچند و پس از آن در يك پارچه سراسري قرار مي دهند و پارچه سراسري را از بالا و پايين مي بندند تا بدن در پارچه متلاشي شود. پارچه اي كه به عنوان كفن انتخاب مي شوند سفيد است زيرا رنگ سفيد خاصيت فرار دهنده ميكروب ها را دارد و اگر ميكروب بخواهد از بدن خارج شود وقتي به پارچه سفيد مي رسد، به جاي خودش بر مي گردد. چند سال قبل در مصر وبا پيدا شد. ارسال مراسلات پستي به اروپا ممنوع شد. يكي از دانشمندان پاريس اعلام كرد كه اگر پاكت ها سفيد باشد اشكال پيش نمي آيد و آلودگي به بار نمي آيد.
مستحب است مرده را در زميني كه تا حال در آن كاري انجام نشده دفن كنند تا نيروي ميكروب كشي خاك آن بيشتر باشد. . قبر بايد عميق باشد تا به آساني ورود و خروج حشرات صورت نگيرد. اگر قبر عميق نباشد حشرات درون قبر به بيرون مي آيند و آلودگي ايجاد مي كنند و حشرات بيروني به درون قبر مي روند و آلودگي بيرون مي آورند.
براي اين كه حشرات داخل قبر نتوانند بيرون بيايند مستحب است روي خاك قبر آب بپاشند تا سوراخ ها مسدود شود و علاوه بر اين آب پاشي باعث مي شود كه گرد و غبار به وجود نيايد و در نتيجه مردم از طريق تنفس مبتلا به بيماري نمي شوند. بنابراين فلسفه آب پاشيدن مي تواند همين باشد كه خاك قبر محكم شود و حشرات نتوانند به داخل قبر نفوذ كنند و يا از داخل قبر به بيرون بيايند. قبرها همه مرتب و منظم و رو به يك جهت هستند تا علاوه بر رعايت نظم، زمين كمتري اشغال و آلوده شود. .
🌹💫قانون قبرسازي در اسلام چنين است كه اول زمين را به اندازه قامت انسان مي كنند. پس از آن در انتهاي گودال رو به قبله به موازات قبر، قسمتي از خاك را بر مي دارند تا مرده را كاملا در آنجا قرار بدهند و با چند خشت جانب حفر شده را مسدود مي سازند تا آن مقدار زمين كه در برابر جسد است سفت و محكم شود و زمين سست برابر سخت ترين اعضا يعني پشت و ستون فقرات، قرار بگيرد و در اين حال بدن فقط از يك طرف با زمين سست سر و كار دارد آن هم طرفي كه كاملا مسدود و پوشيده شده است.
🌹💫بهتر است دو قطعه چوب تر هم با ميت همراه بكنند. در درجه اول از خرما باشد چوب خرما اسانسي دارد كه حشرات از آن گريزانند. در درجه دوم چوب انار است. در چوب درختان و به خصوص خرما و انار موادي وجود دارد كه در برابر تاريكي محفوظ مي ماند و اين دستور يك نوع ضد عفوني كردن فضاي قبر است. قبر را با همان خاكي كه از قبر بيرون آورده اند پر مي كنند و همين مستحب است چون اين خاك احتمال آلودگي ندارد و دست نخورده است.
🌹💫داخل قبر را سفيد كردن و قيراندود كردن ممنوع است و بدن بايد با خاك در تماس باشد نه با موادي كه آتش ديده و قدرت دفاعي خود را از دست داده است. نبش قبر ممنوع است چون احتمال آلودگي زياد است جز در موارد ضروري. بايد مرده پاك و تميز در قبر دفن شود و اگر پس از غسل ها و كفن كردن، جايي از بدن يا كفن آلوده شود بايد شستشو داده شود.
🌹💫 كسي كه با بدن مرده تماس دارد بايد خودش هم غسل مس ميت بكند تا خطر آلودگي برطرف شود. از آنچه گذشت معلوم شد كه فلسفه پاشيدن آب روي قبر مرده مسدود ساختن سوراخ ها و سفت كردن خاك است و فلسفه گذاشتن چوب تر اين است كه ميكروب هاي بدن مرده توسط حشرات به جاهاي ديگر برده نشود چون حشرات از اسانس موجود در خرما مي گريزند و وقتي كه ميكروب هاي مفيد بدن مرده بر ميكروب هاي مضر غلبه يافتند از آن به بعد، خطر برطرف مي گردد ( اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج 11، دكتر پاك نژاد، ص 31 - 42 و نيز در جلد دوم اين كتاب در زمينه اين مسائل بحث كرده است).
🌹💫 همان طور كه مكرر يادآورى كرده ايم , فلسفه قسمتى از احكام فرعى اسلام براى ماروشن نيست ; ولى با گذشت زمان و تكامل عقل بشر و پيشرفت علوم , فلسفه قسمتهاى مهمى روشن شده و در آينده نيز ممكن است اسرار قسمتهاى ديگر واضح و روشن گردد .
منبع:سایت بیتوته
[ چهارشنبه 17 آذر 1395 ] [ ] [ داستانی ]
جواب این سوال در تعریف بدبختی و بیچارگی است. واقعا بدبختی چیست؟
کسی که معاد را باور کرده و زندگی خود را منحصر به این دنیا نکرده و حیات اصلی را در عالمی دیگر می داند، چه چیزی را بدبختی می داند؟
وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ كانُوا یَعْلَمُونَ؛(عنکبوت/۶۴) زندگانى این دنیا چیزى جز لهو و لعب نیست. اگر بدانند، سراى آخرت سراى زندگانى است.
کسی که دنیا را مزرعه آخرت می داند، به نیکی دریافته که این دنیا، محل آسایش و استراحت نیست. بلکه میدانی برای عمل و تلاش است.
فرض کنید که مسابقه ای برگزار شده، و شرکت کنندگان باید مسیری بیست کیلومتری را بدوند، یک نفر با رنج و زحمت زیاد با سرعت به سمت انتهای مسیر می شتابد. در راه می بیند که یک عده نشسته اند و مشغول خوردن غذا هستند، عده دیگری نشسته اند و با یکدیگر گفتگو می کنند و ... آیا این دونده، هرگز خود را بدبخت و بیچاره می خواند؟ یا مسرور است که متوجه بهترین عمل شده و مشغول انجام آن است؟
با این نگاه آنچه در ابتدا اسم بدبختی به آن داده ایم، بستری برای رشد و تعالی می شود، تا آنجا که بدترین محیط ها، عالی ترین ثمرات را به بار می نشاند:
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَكَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ؛(تحریم/۱۱) و نیز خداى تعالى براى كسانى كه ایمان آوردند مثلى مىزند و آن داستان همسر فرعون است كه گفت: پروردگارا نزد خودت برایم خانهاى در بهشت بنا كن و مرا از فرعون و عمل او نجات بده و از مردم ستمكار برهان.
و خدای تعالی نیز بندگان را متفاوت آفریده و هر کدام از آنها را به شکلی مورد آزمایش و امتحان قرار می دهد:
در حدیثی قدسی از قول خدای تعالی آمده است: بعضى را كور و بعضى را بینا، بعضى را كوتاه قد و برخى را بلند قد، بعضى را زیبا و بعضى را زشت، بعضى را عالم و برخى را جاهل، بعضى را فقیر و بعضى را غنى كردم، بعضى را مطیع و برخى را عاصى، برخى را بیمار و عدهاى را سالم، بعضى را زمین گیر و برخى بدون عیب هستند.
همه این كارها لازمه خلقت بود. براى این كه آن شخص سالم و بى عیب به آن شخص معیوب نگاه كند و به خاطر سلامتىاش به من شكر و حمد بگوید. و یا آن كه عیبدار است به شخص سالم نگاه كند به من متوسل شود تا به او هم سلامتى بدهم. و همچنین به بلاى من صبر كند تا به او پاداش خوب بدهم. یا این كه شخص غنى به فقیر نگاه كند به خاطر ثروتى كه به وى دادهام به من حمد نماید، و یا شخص فقیر با دیدن شخص غنى از من ثروت بخواهد و یا این كه مؤمن به كافر نگاه كند به خاطر هدایتى كه دادهام به من حمد و سپاس گوید... (الجواهر السنیة-كلیات حدیث قدسى ص ۱۸.)
[ سه شنبه 25 آبان 1395 ] [ ] [ داستانی ]
[ پنجشنبه 20 آبان 1395 ] [ ] [ داستانی ]
بعضی گیاهان رونده اند یعنی یک گوشه باغچه می کاری، اما خیلی طول نمی کشد که تمام باغچه را پر می کند.کار خوب و صواب درست مثل گیاه رونده است و رشد کرده و پیش می رودکار بد و خلاف و ناصواب هم از همین دست است؛ درست مثل قطره ای از جوهر سیاه که روی صفحه سفید کاغذ و یا پارچه ای فرو می افتد، اما همانجا نمی ماند بلکه پیشروی کرده و جلو می رود.
این یک حقیقتی است که رفتارهای خوب و بد، عوامل و حقایقی ثابت نیستند بلکه درست مثل یک گیاه رونده اند؛ رشد می کنند و پیشروی کرده و جلو می روند؛ حقیقتی که در سورهیوسف به زیبایی تمام می توانی تماشا کنی.
برادرها روزی یوسف را با خود به تفریح بردند و به چاه افکندند و نتیجه آن این شد که امروز برادر دیگر خود بنیامین را از دست دادند، پس این اتفاق ریشه در آن اتفاق ناگوار دارد.
و به همین خاطر بود که تا یعقوب ماجرای بنیامین را شنید همان سخنی را تکرار کرد که در وقت از دست دادن یوسف گفته بود.
آن روز:قَالَ بَل سَوَّلَتْ لَکمْ انفُسَکمْ أَمْراً: نفس شما کاری را در نظرتان بیاراست
و امروز نیز همان را می گوید در حالیکه این بار به ظاهر آنان هیچ تقصیری نداشته اند اما یعقوب می خواهد بگوید: این ماجرا ریشه در همان ماجرا دارد.
ادامه مطلب ...
[ چهارشنبه 12 آبان 1395 ] [ ] [ داستانی ]
روزهایی بدی در زندگی آدم
می رسد
که هیچ کسی حتی نمی پرسد خوبی؟
برای چنین روزهای بدی
نیازبه یگانه مهربانِ دلسوزی داری
به شرطی که درروزهای خوب
فراموشش نکرده باشی
ونامش چه زیباست خدا
[ یکشنبه 09 آبان 1395 ] [ ] [ داستانی ]
در برابر فضائل عظیم اهل بیت(ع) و مقامات فوق العاده آنها در درگاه خداوند، همیشه این دغدغه خاطر برای بعضی از افراد که در متن مسائل نیستند وجود دارد که نکند این همه فضائل نتیجه خوشبینی فوق العاده دوستان، و برداشتهای علاقمندان و عاشقان این مکتب باشد.
آنها چون به اهل بیت(ع) عشق میورزند، و همه چیز را از همین دریچه میبینند، هر کسی هر فضیلتی را بگوید یا احتمال دهد به آن مؤمن میشوند، خواه سند معتبری داشته باشد یا نه، و از قدیم گفتهاند:
اگر بر دیده مجنون نشینی
به غیر از خوبی لیلی نبینی!
اینجاست که برای رفع هر گونه سوء ظن از این دور افتادگان، و اطمینان خاطر بیشتر دوستان و نزدیکان، به منابع دیگران مراجعه میکنیم، و اهل بیت پیامبر(ص) را در آئینه افکار و کتابها و نوشتههای معروف و مشهور و دست اول آنها مشاهده میکنیم.
در مجموع این نوشتار حتی یک روایت از منابع شیعه نقل نشده، و در میان اهل سنت نیز به سراغ کتابهائی رفتهایم که از معروفترین و مهمترین کتب حدیث و تاریخ و تفسیر آنها است.
1. برترین بانوی جهان
در روایات فراوانی که در منابع معروف اهل سنت آمده تصریح شده است که فاطمه زهرا(س) افضل زنان جهان بود، آن سخنی است که پیغمبر اکرم(ص) آن را به تعبیرات مختلف بیان فرموده است:
«اِنَّ اَفْضَلَ نِساءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ خَدیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلِد، وَ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّد، وَ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرانَ، وَ آسِیَةُ بِنْتُ مُزاحِم;(1)
برترین زنان بهشت خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمّد، و مریم دختر عمران، و آسیه دختر مزاحم [همسر فرعون]».
رسوا خدا: هنگامی که مشتاق آن میوههای بهشتی میشوم، فاطمه را میبوسم و از بوی او بوی تمام آن میوهها را که در آن شب خوردم استشمام میکنم
ادامه مطلب ...
[ یکشنبه 02 اسفند 1394 ] [ ] [ داستانی ]
فاطمه(س) دخت پیغمبر اکرم(ص) در بین زنان عالم، معروف ترین و محبوب ترین چهره دینی، اخلاقی، ایمانی، علمی، ادبی و معنوی به شمار می آید. جاذبیت حضرت فاطمه(س) قلمروی بس وسیع دارد که پیش از زندگی او در این جهان شروع می شود و تا مرز ابدیت امتداد می یابد.
حضرت زهرا (س) در عمر کوتاه ولی پر برکت خود، عالی ترین درسهای زندگی را به انسانها آموخت و بهترین سرمشق و نمونه برای زنان جهان گردید.
فاطمه(س) در دوران زندگی بانویی از هر جهت نمونه و کامل بود. او دختری نمونه برای پدرش پیامبر(ص)، و همسری نمونه برای علی(ع) و مادری نمونه برای فرزندانش بود و بالأخره در تمام ابعاد وجود، زن نمونه ای برای عالم بشریت به شمار می آمد.
فاطمه(س) در زندگی خصوصی خویش، نمونه ای در حیا، عفاف، پاکدامنی، مهر، عاطفه، معرفت، ایمان و... بود و در زندگی اجتماعی نیز نمونه و الگویی از شهامت، شجاعت، فداکاری در راه حق و عدالت خواهی محسوب می شد و عاقبت در این راه به شهادت رسید.
ادامه مطلب ...
[ یکشنبه 02 اسفند 1394 ] [ ] [ داستانی ]
خداوند در قران الگوهای فراوانی را به ما معرفی کرده است که هر یک از آنها دنیایی از خوبی ها هستند. از پیامبرانی همچون ابراهیم و اسماعیل و یعقوب و یوسف و موسی و عیسی و یونس و هود و صالح علیهم السلام گرفته تا گل سرسبد آفرینش یعنی پیامبر عظیم الشان اسلام صلّی الله علیه و آله، از زنان قهرمانی همچون هاجر و مریم و آسیه گرفته تا مردان بزرگی همچون طالوت و لقمان همه و همه شخصیت های برجسته تاریخند که ارزش الگو پذیری را خواهند داشت.
الگوهای صبر و استقامت، جوانمردی و ایثار، کار و تلاش، مردانگی و گذشت، تقوی و پرهیزگاری، شهامت و رشادت، صفا و صمیمیت، مهربانی و عطوفت و خلاصه هر آنچه که در زیبایی های انسانی می توان یافت.
اما در میان این همه گل، خداوند دو تن را به خصوص نام برده تا نشان دهد که آنها الگوی تمام عیار انسانیتند. نخست، بت شکن بزرگ تاریخ حضرت ابراهیم علیه السلام است که در مورد او در سوره ممتحنه آیه 4 چنین می فرماید:
«قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ ...» ؛ «به یقین براى شما در (پیروی از) ابراهیم و كسانى كه با او بودند، سرمشق نیکویی است.»
ادامه مطلب ...
[ یکشنبه 02 اسفند 1394 ] [ ] [ داستانی ]
خداوند در قران الگوهای فراوانی را به ما معرفی کرده است که هر یک از آنها دنیایی از خوبی ها هستند. از پیامبرانی همچون ابراهیم و اسماعیل و یعقوب و یوسف و موسی و عیسی و یونس و هود و صالح علیهم السلام گرفته تا گل سرسبد آفرینش یعنی پیامبر عظیم الشان اسلام صلّی الله علیه و آله، از زنان قهرمانی همچون هاجر و مریم و آسیه گرفته تا مردان بزرگی همچون طالوت و لقمان همه و همه شخصیت های برجسته تاریخند که ارزش الگو پذیری را خواهند داشت.
الگوهای صبر و استقامت، جوانمردی و ایثار، کار و تلاش، مردانگی و گذشت، تقوی و پرهیزگاری، شهامت و رشادت، صفا و صمیمیت، مهربانی و عطوفت و خلاصه هر آنچه که در زیبایی های انسانی می توان یافت.
اما در میان این همه گل، خداوند دو تن را به خصوص نام برده تا نشان دهد که آنها الگوی تمام عیار انسانیتند. نخست، بت شکن بزرگ تاریخ حضرت ابراهیم علیه السلام است که در مورد او در سوره ممتحنه آیه 4 چنین می فرماید:
«قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ ...» ؛ «به یقین براى شما در (پیروی از) ابراهیم و كسانى كه با او بودند، سرمشق نیکویی است.»
ادامه مطلب ...
[ یکشنبه 02 اسفند 1394 ] [ ] [ داستانی ]
در هیاهوی روزگار و مشکلاتی که ناخواسته هر روز بر سر راه انسان قرار میگیرند، ممکن است آنچنان که شایسته است به نماز توجه نکنیم لذا خواندن نمازی با توجه و خشوع، یکی از خواستهای قلبی هر فرد مۆمن به شمار میرود.
نمازجایگاه نمازگزار درقرآن و سنّت
مقام ارجمند نمازگزار و جایگاه بلند مرتبه او همواره مورد توجّه و تحسین شارع مقدّس بوده است. قرآن و روایات، مقام و ارزش نمازگزاران را بیان کرده و با اوصاف گوناگون از آنان بخوبى یاد مى کند که چند نمونه آن را در زیر مى خوانید:
ادامه مطلب ...
[ جمعه 16 بهمن 1394 ] [ ] [ داستانی ]
بحث درباره قلمرو معاد، از بحث هاى مهم در زمینه معادشناسى به شمار مى رود، پرسش این است که آیا معاد اختصاص به انسان و جن و ملائکه دارد یاعلاوه بر آن ها شامل موجودات دیگر مانند حیوان و گیاه و جماد، آسمان و زمین و پدیده هاى دیگر نیز مى شود؟
آیت الله سبحانی در نوشتاری با استناد به آیاتى از قرآن وضعیت و سرنوشت جمادات، جانداران و حیوانات را در قیامت بررسی کرده است که در ادامه می خوانید.
ادامه مطلب ...
[ جمعه 16 بهمن 1394 ] [ ] [ داستانی ]
از جمله حکمت آل داوود این بود که: « بر عاقل لازم است که نگاهبان زبان خود باشد و توجهش به انجام وظیفه ی خودش باشد و هر که بسیار یاد مرگ کند، به کمی از دنیا قانع باشد و حوادث و کارهای سخت دنیا بر او آسان شود و هر که کلماتی که می گوید شماره کند، سخن گفتنش کم می شود ( زیرا می بیند بسیاری از آنها لغو و بیهوده و بی منفعت است.)
ادامه مطلب ...
[ جمعه 16 بهمن 1394 ] [ ] [ داستانی ]
در ادیان یهود، مسیحیت و اسلام از روح القُدُس یاد شدهاست.
فرشته بزرگ روح القدس چگونه فرشتهاي است و فرق آن با فرشتگان چیست؟
ابتدا كلام محققين را درباره روحالقدس ميآوريم و سپس نظر صحيح و نهايي را بيان ميكنيم.
مرحوم طبرسي در تفسير مجمع البيان ذيل آيه 87 سوره بقره «وايدناه بروح القدس» مينويسد: مراد از روح القدس جبرئيل ـ عليهالسّلام ـ است (كه نظر قتاده و سدي و ضحاك و ربيع نيز همين است) و ابن زيد ميگويد مراد از روح القدس، انجيل است، همان طور كه قرآن را روح ناميدهاند،«كذلك اوحينا اليك روحاً من امرنا» و ضحاك از ابنعباس نقل ميكند كه «روح» اسمي است كه عيسي ـ عليهالسّلام ـ بوسيله آن مردهها را زنده ميكرد.
ادامه مطلب ...
[ جمعه 16 بهمن 1394 ] [ ] [ داستانی ]
شيعه در لغت كتابهايى چون «القاموس المحيط» «تاج العروس «لسان العرب»و «النهاية ابن اثير» شيعه را داراى معانى زير دانستهاند: 1. پيرو و ياور در اين كتب آمده است: «شيعه الرجل اى اتباعه و انصاره» شيعه كسي، يعنى پيروان و ياورانش» در قرآن كريم نيز اين واژه در اين معنا به كار رفته است ؛ چنان كه در داستان حضرت موسى(ع) میخوانيم: در فوجد فيها رجلين يقتتلان هذا من شيعته و هذا من عدوه ؛«حضرت موسى(ع) در شهر با دو نفر برخورد كرد كه با هم در نزاع بودند يكى از آنها از پيروانش بود و ديگرى از دشمنان او». درباره اين معنا توجه به د و نكته ضرورت دارد: الف) لازم نيست شخصى رهبر مثبت باشد؛ براى مثال پيروان خاندان ابو سفيان «شيعه - آل ابى سفيان» خوانده میشوند. ب) كار برد اين واژه نشان دهنده شدت همبستگى ميان پيرو و رهبر است ؛ همبستگى اى كه در كاربرد واژه هايى چون «اتباع»(پيروان) ديده نمیشوند
ادامه مطلب ...
[ پنجشنبه 26 آذر 1394 ] [ ] [ داستانی ]
مقدس بودن عدد چهل و رازهای اربعین حسینی
40 روز از شهادت آقا امام حسین (ع) در صحرای کربلا می گذرد و همچنان دیوانگان حسین با عزاداری ارادت خودشان را به سرورمان نشان می دهند.
اربعین، سرّی از اسرار خدای تعالی است که هیچ یک از علمای ربّانی به این سرّ ربّانی نرسیده اند، خداوند عزیز قدیر در قرآن کریم فرموده است: (وَ واعَدْنا مُوسی اَربَعینَ لَیْلةً) و آنگاه که با موسی چهل شب قرار گذاشتیم. (سوره بقره 51)
ادامه مطلب ...
[ شنبه 21 آذر 1394 ] [ ] [ داستانی ]
چرا زائران پیاده به اربعین می روند؟
امام صادق(ع) فرموده است:
«من خرج من منزله یرید زیاره قبر الحسین بن علی (ع) کان ماشیا کتبت له بکل خطوه حسنه و محا عنه سیئه…»
هر کس به قصد زیارت امام حسین(علیه السلام) پیاده از خانهاش خارج شود، خداوند در مقابل هر گام، برای او حسنهای مینویسد و گناهی از او میزداید.
فاضل دربندی مینویسد: این پیاده بودن، یا به جهت فقیر بودن زائر است که نشان میدهد این زیارت، برخاسته از شوق و محبت است، یا به جهت آن است که زائر، خود را در برابر سلطان اقلیم جوانمردی و خورشید سپهر عصمت و شهادت، کوچک میشمارد و در راه او، رنج سفر پیاده را بر خود هموار میکند و هر دو ارزشمند است.
ادامه مطلب ...
[ شنبه 21 آذر 1394 ] [ ] [ داستانی ]
پرسمان های مهدوی
در نگاه اول چنين به نظر مي رسد كه اگر برنامه غيبت صغرا ادامه پيدا مي كرد و امام زمان (عج) با توجّه به غيبت آن حضرت در تمام دوران غيبت نائب خاصي داشت كه رتق و فتق كننده امور و راهنماي عموم باشد و به عبارت ديگر شرايط غيبت صغرا امتداد پيدا مي كرد، به نفع مردم بود.
ادامه مطلب ...
[ شنبه 21 آذر 1394 ] [ ] [ داستانی ]
آیا بی حجابی تمدن است؟ تبرج یعنی چه؟ قرآن چه کسی را اُمُّل می داند؟
تبرج یعنی چه؟
حجة الاسلام قرائتی:
گاهي وقتها هم بعضي افراد مثلاً بد حجابي و بيحجابي را تمدن ميدانند و پوشش را املي فكر ميكنند.
قرآن ميفرمايد كه: «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى» (احزاب/33) «تَبَرُّج» از برج است.
ما به چه برج ميگوييم؟ ساختمانهايي كه خودش را نشان ميدهد.
ادامه مطلب ...
[ پنجشنبه 19 آذر 1394 ] [ ] [ داستانی ]