شیعه از زمان پیامبر تا عصر غیبت
thumbnial
 

گروهی از صحابه در زمان پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ با شنیدن آیات و روایات در امر امامت و ولایت و خلافت امام علی ـ علیه السّلام ـ بعد از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ به او اعتقاد پیدا کرده زعامت و امامت او را پپذیرفتند و از ارادتمندان آن حضرت قرار گرفتند.

این گروه از همان زمان به « شیعه علی ـ علیه السّلام ـ » معروف شدند: ۱. ابوحاتم رازی می گوید: « اولین لقب و کلمه ای که در عهد رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ ظهور کرد کلمه « شیعه » بود.

این کلمه, لقب چهار نفر از صحابه بوده است که عبارت اند از: ابوذر, سلمان, مقداد و عمّار.»[۱]

۲. ابن خلدون می نویسد: « جماعتی از صحابه, شیعه علی بودند و او را سزاوارتر از دیگران به خلافت می دانستند.»[۲]

۳. استاد محمد کرد علی می گوید: « گروهی از بزرگانِ صحابه, معروف به موالیان علی ـ علیه السّلام ـ در عصر رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ بودند از آن جمله سلمان فارسی است که می گفت: ما با رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ بیعت کردیم بر خیر خواهی مسلمانان و اقتدا به علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ و موالیان او.

 

و ابی سعید خدری است که گفت: مردم به پنج کار امر شدند؛ چهار تا را انجام دادند و یکی را ترک نمودند.

از او سؤال شد آنچه را که ترک نمودند چه بود؟ او در جواب گفت: ولایت علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ از او سؤال شد آیا ولایت با چهار عمل دیگر واجب است؟

پاسخ داد: آری.

و ابوذر غفاری, عمار بن یاسر, حذیفه بن یمان, ذی الشهادتین خزیمه بن ثابت, ابی ایوب انصاری, خالد بن سعید بن عاص و قیس بن سعد بن عباد.»[۳]

۴. دکتر صبحی صالح می نویسد: « در میان صحابه حتی در عصر پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ برای علی ـ علیه السّلام ـ پیروان شیعیانی بوده است؛ از آن جمله می توان ابوذر غفاری, مقداد بن اسود, جابر بن عبدالله, ابی بن کعب, ابوالطفیل عامر بن واثله, عباس بن عبد المطلب و تمام فرزندان او, عمار یاسر و ابوایوب انصاری را نام برد.»[۴]

۵. استاد محمد عبد الله عنّان می گوید: « این اشتباه است که بگوییم شیعه برای اولین بار هم هنگام جدایی خوارج ظهور پیدا کرده است بلکه ظهور شیعه در عصر رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ بوده است.»[۵]

برنامه شیعه در زمان رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ شیعیان در زمان رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ بعد از آن که از ولایت و جانشینی امام علی ـ علیه السّلام ـ اطلاع یافتند در صدد تثبیت این مقام و ولایت از راه های مختلف بر آمدند که از ان جمله است:

۱. بیعت با امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ در روز غدیر خم

پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ در روز غدیر خم خطبه ای ایراد کرد و در آن, مقام و منصب علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ را برای خلافت ابلاغ نمود, آنگاه فرمود: « آگاه باشید! بعد از پایان خطبه ام شما را دعوت می کنم که با علی ـ علیه السّلام ـ دست داده و بر امامت او بیعت نمایید.»[۶]

۲. سرودن شعر در دفاع از ولایت

حسان بن ثابت بعد از واقعه غدیر از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ اجازه خواست تا نصب امام علی ـ علیه السّلام ـ به ولایت را به شعر در آورد.

پامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ اجازه داد, آن گاه واقعه غدیر را چنین سرود:

ینادیهم یوم الغدیر نبیّهم بـخمّ و أسمع بـالرسول منادیاً

فقال له قم یا علیّ فـانّنی جعلتک من بعدی اماماً وهادیاً

تا آخر شعر.[۷]

۳. کار عملی در تثبیت ولایت

از جمله کارهایی که پیروان امام علی ـ علیه السّلام ـ در جهت تثبیت امامت و ولایت آن حضرت انجام دادند این بود که شهادت به ولایت او را بعد از شهادت به رسالت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ در اذانشان به عنوان تبرک, نه به قصد جزئیت, می گفتند تا از این راه, هم اعتقادشان را به ولایت محکم کنند و هم به دیگران گوشزد نمایند.

شیخ عبد الله مراغی مصری نقل می کند: « در زمان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ سلمان فارسی در اذان اقامه نمازش شهادت به ولایت را بعد از شهادت به رسالت می گفت.

شخصی بر رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ وارد شد و عرض کرد: ای رسول خدا! چیزی شنیدم که تا کنون نشنیده بودم. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود آن چیست؟ عرض کرد سلمان در اذانش بعد از شهادت به رسالت , شهادت به ولایت می گوید. رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود:

نیکی و خیر شنیده ای.»[۸]

و نیز نقل می کند که شخصی بر رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ وارد شد و عرض کرد: ای رسول خدا! اباذر در اذان, بعد از شهادت به رسالت, شهادت به ولایت علیّ ـ علیه السّلام ـ یعنی :

«أشهد أنّ علیاً ولیّ الله » می گوید.

پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: همین طور است .

آیا فراموش کردید گفتار مرا در روز غدیر خم

«من کنت مولاه فعلیّ مولاه »

پس هر کس پیمان شکی کند بر ضرر خود چنین کرده است.»[۹]

شیعه هنگام وفات پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ شیعیان هنگام وفات پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ با توجه به دستورهای آن حضرت در صدد تثبیت و تنفیذ دستورات بر آمدند, از آن جمله:

۱. با تأکید و اصرار پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ به آوردن دوات و قلم برای نوشتن وصیت, در آن دسته و جماعتی بودند که اصرار به آوردن دوات و قلم داشتند تا پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ وصیت خود را مکتوب دارد, ولی از آنجا که طرف مقابل قوی بود نتوانستند این دستور را عملی سازند.

۲. بعد از آن که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ به جهت عمل نکردن به دستورش جمعیت را از خود دور کرد, افرادی از شیعیانِ امام علی ـ علیه السّلام ـ امثال مقداد و ابوذر را نزد خود نگاه داشت, آنگاه وصیت خود را نسبت به امامان بعد از خود نزد آنان مطرح نمود.[۱۰]

۳. بنابر نقل مظفر در « السقیفه » پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ گروهی از شیعیان و ارادتمندان امام علی ـ علیه السّلام ـ را هنگام فرستادن لشکر اسامه به جنگ و مقابله با لشکر روم نزد خود نگاه داشت, تا چنانچه مرگ او فرا رسید این چند نفر با بیعت با امام علی ـ علیه السّلام ـ خلافت و حکومت را برای آن حضرت تمام کنند, ولی متأسفانه عمر, ابوبکر و برخی دیگر با تخلّف از لشکر اسامه بن زید این نقشه و تدبیر عالی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ را بر هم زدند تا مبادا خلافت از دست آنان گرفته شود.

۴. هنگامی که برخی, به جهت رسیدن به ملک و سلطنت بعد از فوت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ به سقیفه بنی ساعده رفته و مشغول تقسیم قدرت یا تصاحب آن برای خود بودند, در حالی که جنازه رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ هنوز دفن نشده بود, شیعیان به پیروی امامشان علی ـ علیه السّلام ـ مشغول دفن رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ و عزاداری برای آن حضرت بودند.

شیعه در ایام خلافت ابوبکر

شیعیان بعد از وفات رسول خدا ـ صل الله علیه و آله ـ نیز به تلاش خود در راه عملی کردن دستور پیامبر ـ صل الله علیه و آله ـ در رابطه با امام علی ـ علیه السّلام ـ ادامه دادند, و در این راه اقداماتی انجام دادند که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

۱. کاندیدا کردن امام علی ـ علیه السّلام ـ برای بیعت

از آنجا که شیعیان سفارش های پیامبر ـ صل الله علیه و آله ـ را در حقّ امام علی ـ علیه السّلام ـ دیده و شنیده بودند و معتقد به امامت و جانشینی امام علی ـ علیه السّلام ـ بعد از رسول خدا ـ صل الله علیه و آله ـ از جانب خداوند و رسول ـ صل الله علیه و آله ـ بودند, از این رو بعد از وفات پیامبر ـ صل الله علیه و آله ـ فوراً طرح کاندیدا کردن امام را برای بیعت مطرح نمودند.

عباس بن عبدالمطلب به امام علی ـ علیه السّلام ـ می گوید: « أمدد یدک أبایعک یبایعک الناس» ؛

دستانت را به من بده تا با تو بیعت کنم و مردم نیز با تو بیعت خواهند کرد.

۲. تحصّن شیعیان در خانه فاطمه زهرا ـ علیها سلام ـ شیعیان بعد از واقعه سقیفه و تمام شدن خلافت به نفعل ابوبکر, به عنوان اعتراض به خانه حضرت زهرا ـ علیها سلام ـ آمده در آنجا تحصن کردند تا ضمن اعتراض به عمل انجام شده, بر امامت و ولایت به حق امام علی ـ علیه السّلام ـ صحّه بگذارند.

عمر بن خطاب می گوید: « انّه کان من خبرنا حین توفّی الله نبیّه انّ علیّاً و الزبیر و من معهما تخلّفوا عنّا فی بیت فاطمه»,[۱۱] از جمله اتفاقاتی که بعد از وفات رسول خدا ـ صل الله علیه و آله ـ افتاد آن که علی و زبیر و گروهی که با آن دو بودند از بیعت و همکاری با ما سرپیچی کرده در خانه فاطمه تحصن نمودند.

متخلفین از بیعت ابی بکر

۱. سلمان فارسی

۲. عمار یاسر

۳. براء بن عازب

۴. ابان بن سعید

ابن اثیر می گوید: « و کان أبان أحد من تخلّف عن بیعه أبی بکر لینظر ما یصنع بنوهاشم , فلمّا بایعوه بایع»,[۱۲] ابان از جمله کسانی بود که از بیعت با ابوبکر سر باز زد تاببیند بنی هاشم چه می کنند؛ بعد ازآنکه دید بنی هاشم بیعت کردند او نیز بیعت نمود.

پی نوشتها :
[۱] . ابی حاتم رازی, حاضر العالم اسلامی, ج۱, ص ۱۸۸.
[۲] . تاریخ ابن خلدون, ج۳, ص ۳۶۴.
[۳] . خطط الشام, ج۵, ص ۲۵۱.
[۴] . النظم الاسلامیه, ص ۹۶.
[۵] . روح التشیع, ص ۲۰.
[۶] . احتجاج, ج۱, ص ۱۵۵.
[۷] . الغدیر, ج۲, ص ۳۴ .
[۸] . السلافه فی امر الخلافه, شیخ مراغی.
[۹] . همان.
[۱۰] . کتاب سلیم بن قیس هلالی, ج۲, ص ۶۵۸.
[۱۱] . مسند احمد, ج۱, ص ۵۵؛ تاریخ طبری, ج۲, ص ۴۶۶؛ تاریخ ابن اثیر, ج۲, ص ۱۲۴ و … .
[۱۲] . اسد الغابه, ابن اثیر, ج۱, ص ۵۳.



[ سه شنبه 27 مرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه