متن شایعه: چرا در عربستان حتي يك امامزاده هم وجود ندارد ؟؟؟؟!!!!

چرا در عربستان كه مهداسلام هست ،، حتي يك امامزاده هم وجود ندارد ؟؟؟؟!!!!

ولی در کشور ما که به زور شمشیر مسلمان شده ایم این همه امام زاده هست!!!؟؟؟!!!

.امامزاده ها از کجا آمدند؟؟ 

امامزاده به کسانی اطلاق میشود که از نسل امامان شیعه باشند...
در زمان یورش اعراب به ایران آنها به مناطق زیادی حمله کردند و نواحی گسترده ای از ایران را ویران کردند و به خاک و خون کشیدند...
بخصوص در نواحی گیلان و مازندران ایرانیان مقاومت جانانه ای کردند...
جنگ تا مدت زیادی ادامه داشت تا قسمت های ماورا النهر و خراسان و در این بین از هر دو طرف کشته میشدند...
جالب اینجاست هر گاه از لشگر اعراب فرمانده یا فرماندهانی کشته میشدن اعراب برای آنها مقبره ای میساختند و طبق رسوم اعراب جاهلیت آن مکان را مقدس میشمردند و بعد از فتح منطقه به ایرانیان تحمیل میکردند و چون به اسم اسلام وارد خاک ایران شده بودند این قبور را قبور صحابه رسول الله تفهیم میکردن و ایرانیان را مجبور میکردند که این قبور را مورد عزت و احترام قرار دهند!

دقیقا از این زمان بنیان امامزاده و امامزاده سازی در ایران شروع شد...
برای مثال:
در کجور، حوالی مازندران قبر "مسلم باحلی" هست که این شخص یکی از فرماندهان لشگر اعراب بود که در سراسر مازندران کشتار بیرحمانه ای از ایرانیان رو به اسم خودش در تاریخ ثبت کرده و در طی حمله به گیلان کشته شد و در منطقه کجور مازندران دفن شد و امروزه تعداد زیادی از ایرانیان به زیارت قبر این شخص رفته و از او طلب حاجت و نیاز میکنند!!!
آری...
«نفهمی بد دردیست »
منبع:
-تاریخ اجتماعی ایران
-تاریخ پس از اسلام نوشته استاد مشکور
-تاریخ طبری
-بهرام چوبینه:پژوهشگر تاریخ اجتماعی ایران

مختار ثقفی کیست ؟

زمانی که عمر بن خطاب خلیفه اسلام پیشنهاد حمله به ایران را مطرح نمود سکوت بر حاضرین حاکم شد ، سکوتی ناشی از عظمت و شکوه ایران زمین ، ناشی از ترس و تردید ،
در این میان ابوعبید ثقفی ( پدر مختار) برخاست و گفت نخستین کسی که در این راه قدم خواهد گذاشت منم ! با من همراه شوید که در این نبرد جز رضایت الله و رسول او و غنائم فراوان برای سپاه اسلام چیزی نیست
در این زمان مختار 20 ساله به همراه پدر, عمو و سپاه متجاوزان عرب راهی ایران زمین شد و در نبرد یوم الجسر شرکت نمود

حال ما را چه شده است ؟
فرزند اولین متجاوز به خاک و ناموس ایران زمین را اسطوره کودکان خویش ساخته ، سرمایه ملی خود را صرف تولید سریال زندگینامه و بیان دلاوری های او نموده و در مقابل پیکر صد پاره رستم فرخزاد ، سربازان و مدافعان ایران را در زیر پای اشتران عرب به فراموشی می سپاریم ؟

بر ما چه گذشت ؟
فریاد و شیون دختران و زنان ایران را به هنگام قتل و غارت و تجاوز مختار نامان عرب از یاد برده و غرق تماشای دیالوگ های عاشقانه مختار و زنانش می شویم ؟

بر حالمان باید گریست . . .

جواب شایعه در ادامه مطلب😔😔

 


بودن یا نبودن قبر امام یا امامزاده در عربستان یا هر کشور دیگری، آنقدر حیرت ندارد که ندانسته سخن گفتن، برای انسانی که از عقل، شعور، منطق، علم و بصیرت برخوردار است و باید آنها را به کار گیرد، اما نمی‌گیرد، حیرت دارد! و از آن حیرت‌آورتر آن است که کسی حقیقت یا واقعیتی را بداند، اما از روی حرص، بغض، کینه، لجاجت و عداوت، کتمان و انکار نماید! و حیرت‌آورتر از آن نیز خود الزامی به ضد تبلیغ به نفع کفار، در عین ناآگاهی می‌باشد!

فرض کنید که در عربستان امامزاده‌ای نباشد و در ایران باشد، چه ربطی دارد به این که ایرانیان به زور شمشیر مسلمان شدند و یا با عقل، علم و قلب ایمان آوردند – بالاخره هر غیر مسلمانی نیز می‌داند که اگر ملتی به زور جنگ ایمان آورده باشند، با جنگ بعدی ایمان خود را از دست داده و به دین و آیین دیگری ایمان می‌آورند، مثلاً پس از حمله مغول‌ها، سیصد سال استعمار و استثمار روس‌ها، انگلیس‌ها و امریکایی‌ها، از بیخ و بن بی‌دین می‌شوند، نه این که هم چنان و با علمی بیشتر و ایمانی راسخ‌تر، بر سر ایمان خود بمانند، اگر چه در هر عصری گروه گروه کشته شوند!

*- هر که بگوید ایرانی‌ها به خاطر حمله اعراب اسلام آوردند، خودش ایرانی نیست که ایمان نیاورده است – مضافاً بر این که به شعور یک ملت توهینی می‌کند که فقط مطلوب کفار و صهیونیست‌ها می‌باشد.

الف – هر غیر مسلمانی نیز می‌داند که حمله اعراب به ایران، در زمان خلیفه‌ی دوم رخ داده است، پس در آن زمان، امامزادگان زیادی (از فرزندان، نوه‌ها و نتیجه‌ها) وجود نداشتند که به ایران آمده باشند.

ب – هر غیر مسلمانی می‌داند که زمان حمله اعراب به ایران، اساساً خلافت از امام غصب شده بود و با امام و امامزاده، دشمنی وجود داشت.

ج – هر غیر مسلمانی نیز می‌داند که اگر قرار باشد هر فرمانده‌ی کشته شده‌ای (چنان که در متن سؤال آمده) را امامزاده بخوانند، الان ایران باید سراسر مملو از امامزادگان مغولی، ترک، هندی، انگلیسی، روسی و امریکایی می‌شد.

د – هر غیر مسلمانی نیز می‌داند که امامزاده، یعنی یا خودش مستقیم فرزند امام است و یا نوه و نتیجه است و یا اجداد دورترش به یک امام می‌رسد (مثل همه سادات). پس امامزادگی یک شجره فامیلی می‌باشد. در این نسل، کسانی بودند که به علم، ایمان، جهاد و شهادت مشهور شدند، کسانی هم بودند که به فسق و فجور و ظلم و جنایت مشهور شدند (مثل برخی از جنایتکاران در بن العباس و یا انور سادات در مصر و ...)، برخی دیگر نیز چه مؤمن و چه فاسق، اصلاً مشهور نشدند.

ﮪ – هر غیر مسلمانی که اندکی تاریخ را خوانده یا حتی شنیده باشد، می‌داند که به غیر از قبور انبیای متعدد، قبر 5 معصوم، یعنی پیامبر اکرم، فاطمه زهراء، امام حسن، امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهم السلام، در شهر مدینه قرار دارد.

و – هر غیر مسلمانی که اندکی تاریخ را خوانده یا حتی شنیده باشد می‌داند و اگر نخوانده باشد نیز با کمی فکر به این نتیجه می‌رسد که چون بسیاری از امامان در مدینه زندگی می‌کردند، پس بسیاری از فرزندان، نوادگان و سلاله‌ی آنها نیز در مدینه، مکه و سایر شهرهای سرزمین حجاز (عربستان) زندگی می‌کردند و همانجا یا وفات کرده و یا به شهادت رسیده‌اند. پس چطور می‌گوید در عربستان حتی یک امامزاده وجود ندارد؟! این یعنی مدعی نه مطالعه دارد و نه فکر می‌کند.

1- قبر دو فرزند پسر پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، به نام‌های قاسم و عبدالله، در مکه قرار دارد.

2- قبر دختر بزرگ پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، به نام زینب، در مدینه است. هم چنین دختران دیگر ایشان مانند رقیه و ام‌کلثوم نیز در قبرستان بقیع، واقع در مدینه مدفون شده‌اند.

3- حسن مثنّی، فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام؛ به دستور عبدالملك بن مروان (از خلفای اموی) مسموم گرديده و در 35 سالگی به شهادت رسيد و در نزدیکی قبرستان بقيع مدفون شد.

4- قبور اکثر فرزندان بلافصل ائمه اطهار علیهم السلام، در مدینه می‌باشد.

*** – در تاریخ هر قومی، افراد فرهیخته و متقی و نیز افراد فاسق، فاسد و شرور وجود دارند، برخی شناخته می‌شوند و برخی ناشناس می‌مانند. در این میان، مهم "توجه" مردمان می‌باشد. بدیهی است که قبور امامزادگان، در سرتاسر سرزمین‌های اسلامی، از مصر گرفته تا اردن، از فلسطین و لبنان و سوریه گرفته تا ایران، افغانستان، پاکستان و ...، وجود دارد؛ منتهی برخی از ملل به خاطر بزرگی خودشا؛ن برای این بزرگان ارزش و احترام قایل بودند و هستند، برخی دیگر نبودند و نیستند و برخی حتی دشمن بودند و هستند.

*** – امامان و امامزادگان (فرزندان بلافصل و نسل آنان که همگی امامزاده نامیده می‌شوند)، همیشه‌ی تاریخ مورد محبت و مودت یک عده و بغض و کینه‌ی یک عده‌ی دیگری بودند و دشمنان آنها نیز به دو دسته تقسیم می‌شوند: یکی آنان که دست پلیدشان به ترور و کشتن آنها آلوده شد و دیگری عده‌ای که در "جنگ نرم"، ترور شخصیت می‌کنند.به عنوان مثال: در تاریخ عربستان‌، از همان ابتدای بعثت نیز با پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله دشمنی شد و به رغم آن که آنجا مهد وحی است و آیات تطهیر و مودت به اهل بیت علیهم السلام، صریح کلام وحی در قرآن کریم می‌باشد، همیشه نسبت به این خاندان بغض و کینه داشتند.

امروزه که به امر انگلیس، وهابیت (فراماسونی) با آل سعود جنایتکار متحد شده و پنجه‌ی سلطه را بر سرتاسر این سرزمین فرو برده‌اند، حتی با قبور آنان نیز لجاجت دارند، در حالی که حتی اگر دین نداشته باشند نیز این قبور تاریخ ملی آنان می‌باشد و قبور کسانی است که در طول تاریخ مورد توجه و مهر صدها میلیون‌ مسلمان بوده و هست.

پس اگر آنان قبور را (مانند شعب ابیطالب، بقیع یا بقعه‌ی اسماعیل، فرزند امام صادق علیه السلام در نزدیکی بقیع) تخریب کردند تا تاریخ زدایی کنند، معنایش این نیست که در آنجا امام یا امامزاده‌ای مدفون نمی‌باشد. و اگر در ایران برای مشاهیر و بزرگان دینی خود حرمتی قایل شده‌اند، معنایش این نیست که تمامی اولاد و نسل ائمه اطهار علیهم السلام به ایران هجرت کرده‌اند.

نکته:

یک – سرزمین‌های اسلامی در گذشته، تحت امر یک حکومت بود، پس مردم، بازرگانان، دانشمندان و ...، به سرتاسر این سرزمین‌ها مهاجرت داشتند.

دو – عقل، ایمان و شجاعت ایرانیان و نیز محبت آنان به خاندان اهل بیت علیهم السلام، سبب می‌گردید تا بسیاری از آنان برای تبلیغ و بسیاری دیگر برای فرار از شرّ دشمنان، به ایران مهاجرت کنند.

سه – همان‌طور که مُد شده بود، زیر هر جمله‌ای می‌نوشتند «شریعتی»، اکنون نیز مد شده است که زیر تمامی بیانات غیر مستند و من درآوردی خود می‌نویسند: «تاریخ طبری و ...» و خواننده گمان می‌کند که لابد مستند می‌باشد. هر چند که هر نگارش مستندی نیز باید مستدل به عقل، شعور و علم باشد.


دکتر صادق آئینه‌وند، محقق تاریخ اسلام در این زمینه می‌گوید: «امامزاده به فردی گفته می‌شود که فرزند یکی از ائمه اطهار(علیهم‌السلام) باشد یا نسبش با یک یا چند واسطه از سمت پدری به آنها برسد. در قدم بعدی باید به تاریخ اسلام رجوع شود تا مشخص شود چقدر امکان داشته که امامزاده‌ها وارد ایران شوند.

امامزاده‌ها و سادات علوی در چند مرحله وارد ایران شده‌اند. بار اول در زمان حکومت حجاج بن یوسف بود که شیعیان زیادی ‌همراه گروهی از امامزاده‌ها که از ظلم او فراری بودند وارد ایران شدند. ‌بار دوم در دوران ولایت‌عهدی امام رضا‌(ع) بود که گروهی از شیعیان و امامزاده‌ها همراه حضرت و سپس همراه کاروان حضرت معصومه‌(س) به ایران آمدند.

‌بار سوم در زمان قیام علویون بر ضد بنی‌عباس بود که به‌دلیل آزارهای بنی‌عباس ناگزیر شدند به کشورهای شرقی از جمله ایران پناه ببرند. اما بیشترین تعداد امامزاده‌هایی که در کشور از دنیا رفته و دفن شده‌اند، حدود سال 250 هجری (دوران حسن بن زید) به ایران آمده‌اند».

آن طور که ابن اسفندیار در کتاب «تاریخ طبرستان» نوشته ‌در اواسط سال 253 هجری قمری به عدد برگ درختان، سادات علوی و بنی‌هاشم از حجاز، اطراف شام و عراق خدمت حسن بن زید رسیدند.

ایرانی‌ها؛ ارادتمندان اهل بیت(علیهم‌السلام)

یکی از دلایل بسیار مهم تعداد فراوان امامزاده‌ها در ایران، ارادت شیعیان ایران نسبت به ائمه(علیهم‌السلام) و سادات علوی بوده که باعث می‌شد آن بزرگواران با علاقه و خاطری آسوده وارد کشور شوند. دکتر صادق آئینه‌وند به نمونه‌ای از استقبال پرشور مردم ایران از اهل بیت(علیهم‌السلام) و فرزندانشان اشاره می‌کند و می‌گوید: «یکی از نمونه‌های این اظهار ارادت در استقبال مردم نیشابور از امام رضا‌(ع) نمایان شد که زمینه ورود تعداد دیگری از امامزاده‌ها به ایران را فراهم کرد. این مراسم به‌گونه‌ای بود که محدث قمی روایت کرده 24 هزار نفر با قلمدان‌های مرصع خود حدیث مهم «سلسله‌الذهب» را ثبت کردند».

بنابراین میهمان‌نوازی ایرانیان، در کنار ارادتی که نسبت به پیامبر گرامی اسلام‌(ص)‌، اهل بیت‌(علیهم‌السلام) و فرزندانشان در دل داشتند باعث شد از شعارهای عدالت‌خواهانه و مبارزه با ظلم دشمنان قرآن و اهل بیت پیروی کنند. این طور بود که زمینه برای ورود آنها به کشور فراهم می‌شد.

خرافات ممنوع!

خرافات و خواب‌نما شدن به هیچ‌وجه در معرفی امامزاده‌ها از طرف سازمان اوقاف و امور خیریه راه ندارد. این نکته را مسئولان سازمان اوقاف اعلام کرده‌اند و گفته‌اند: «مخالفت جدی و مبارزه با مسئله ‌خواب‌نما شدن و خرافات جزو سیاست‌های اصلی سازمان اوقاف بوده و ادارات اوقاف در بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌هایی از این‌گونه مسائل بر‌حذر داشته شده‌اند و بارها توسط مسئولان اوقاف با همکاری مسئولان محلی و شورای تامین نسبت به تخریب و امحای بنای اماکنی که بر اثر خواب‌نما شدن و خرافات به‌وجود آمده‌اند، اقدام جدی صورت گرفته و اوقاف در این زمینه پیشتاز بوده است».

در این خصوص باید بدانیم که مسئولان سازمان اوقاف و امور خیریه برای شناختن امامزاده‌ها تنها به شجره‌نامه آنها رجوع نمی‌کنند بلکه روایت‌های مردمی و گزارشات محلی که سینه به سینه نقل شده‌اند، یکی از راه‌های مهم برای شناخت امامزاده‌هاست. البته پیدا کردن شجره‌نامه آنها کار مشکلی است. چون کتاب‌های زیادی درباره علم انساب نوشته شده و از آنجا که فرزندان و نوادگان ائمه(علیهم‌السلام) در غربت زندگی می‌کردند و مدام مورد ظلم و ستم بودند، نوشتن شجره‌نامه آنها مشکل‌تر شده. با این وجود چنین مشکلاتی به معنی راه پیدا کردن خرافات در معرفی امامزاده‌ها نیست.

نسل امام کاظم‌(ع) در ایران

نکته مهمی‌ که از بررسی شجره‌نامه امامزاده‌ها در ایران به‌دست می‌آید این است که بسیاری از آنها از نسل امام کاظم(ع) هستند. سازمان اوقاف و امور خیریه در این خصوص تاکید کرده: «هر امامزاده‌ای که از دنیا می‌رفت ‌بر مزار او لوحه‌ای نصب می‌کردند که نسبش با خط کوفی روی آن نوشته شده بود.

در دوره‌های بعدی، خط کوفی را به خط ثلث یا نسخ تغییر دادند اما در زمان تغییر خط مشکلی که وجود داشت این بود که خط کوفی از نظر اعراب و قرائت مشکل بود و در عین حال فرسوده شدن لوحه‌ها و ریختن بعضی قسمت‌های حروف باعث تحریف در نسب می‌شد. مثلا گاهی «حسین» به‌صورت «حسن» یا «تقی» به‌صورت «نقی» درمی‌آمد. حتی در بسیاری از موارد برای مختصر نوشتن نام پدران امامزاده تا اتصال به امام معصوم نام یک یا چند واسطه حذف شده است. به همین دلیل است که امامزاده‌های زیادی داریم که به‌عنوان فرزندان امام کاظم‌(ع) معرفی شده‌اند اما درواقع از نسل آن حضرت هستند، نه فرزند مستقیم او. چون آن حضرت این تعداد فرزند نداشته است».

دکتر آئینه‌وند نکته قابل توجه دیگر در مورد حضور نسل امام کاظم‌(ع) در ایران را این‌گونه توضیح می‌دهد: «زمانی که امام رضا‌(ع) به ایرانمهاجرت کرد، تعداد زیادی از امامزاده‌ها همراه او به ایران آمدند. بعد از آن سفر حضرت معصومه‌(س) اتفاق افتاد که در کاروان آن حضرت هم امامزاده‌ها و از جمله خواهران و برادران آن حضرت حضور داشتند. بعد از آن دوران هم تعداد زیادی از نوادگان امام کاظم‌(ع) وارد کشور شدند. به همین دلیل تعدد نسل آن حضرت در کشور ما بسیار است».


چرا شمال ایران اینقدر امامزاده دارد؟

اگر به آمار آرامگاه امامزاده‌ها در ایران نگاهی بیندازید، دست‌تان می‌آید که بیشتر این بزرگواران در شهرهای استان مازندران و گیلان زندگی کرده و از دنیا رفته‌اند اما دلیل کثرت آرامگاه امامزاده‌ها در شهرهای شمالی چیست؟ دکتر آئینه‌وند برای پاسخ دادن به این پرسش به مطلبی در کتاب «علویان طبرستان» نوشته دکتر ابوالفتح حکیمیان اشاره می‌کند و می‌گوید: «در این کتاب نوشته شده که خاندان مبارک ملوک باوند مأمن خائف، ملاذ ملهوف و ملجاء سلاطین و ملوک روی زمین بود.

برای همین از اقطار عالم و آفاق گیتی به هر کس ملالی روی می‌آورد، سوی بارگاه ایشان می‌شتافت. حمایت ایشان از پناهندگان به‌‌حدی بود که اگر فرزندان خلفا و ملوک و امرا از بیم گناه به ‌درگاه ایشان می‌رفتند، هرگز مورد بازخواست و بی‌عنایتی قرار نمی‌گرفتند».

سازمان اوقاف و امور خیریه در بیانیه‌ای که مدتی قبل در خصوص تایید آرامگاه امامزاده‌ها در سطح کشور صادر کرده بود این مطلب را تایید کرده و گفته: «این مطلب در فحوای نوشتار اولیاء‌الله آملی در کتاب «تاریخ رویان» مورد تایید و تصدیق واقع شده است».

البته امامزاده‌هایی که در شهرهای شمالی ایران دفن شده‌اند، در دوره‌های مختلفی به کشور ما آمده‌اند. این نکته را سازمان اوقاف و امور خیریه تایید کرده و دکتر آئینه‌وند درباره آن می‌گوید: «در کتاب «مقاتل الطالبین» نوشته شده که سادات علوی و امامزاده‌ها در دوران حکومت متوکل عباسی به سرزمین‌های گوناگون و از جمله به شمال ایران سفر کردند اما در کتاب «تاریخ رویان» متفرق شدن نسل اهل بیت(علیهم‌السلام) را به دوران حکومت مأمون عباسی نسبت داده شده است».

از طرف دیگر سازمان اوقاف و امور خیریه با استناد به رساله دودمان علوی مازندران تاکید کرده: «‌وقتی یحیی بن عمر بن یحیی بن حسین در کوفه شورش کرد ‌و در میان زیدیه ادعای امامت نمود بعضی از ساداتی که در جنگ همراهش بودند، پس از دستگیری به طبرستان و دیلمان فرار کردند و به ریاست حسن بن زید، سادات علوی و بنی‌هاشم از حجاز و سوریه و عراق دسته دسته به طبرستان آمدند و این کار در زمان امرای بعدی خاندان علوی هم ادامه داشت‌.

تشکیل حکومت علویون در طبرستان عامل و انگیزه دیگری بود که به مهاجرت امامزادگان و نوادگان اهل بیت‌(علیهم‌السلام) از حجاز و عراق انجامید؛ آن‌گونه که غلبه نسبی شیعیان در ایران مرکزی عامل دیگر مهاجرت بود. در عین حال تاریخ سیاسی اسلام نشان می‌دهد که مرحله اول مهاجرت بنابر هر دلیلی در طول قرن‌های اول تا چهارم هجری بوده و در مرحله ‌دوم مهاجرت از محل استقرار ثانویه به نقاط دیگر صورت گرفته است.

در همین زمان بود که علویون در شمال ایران که آن زمان طبرستان نام داشت حکومتی تشکیل دادند و فضای امن آن منطقه باعث شد تعداد بسیاری از امامزاده‌ها به آنجا هجرت کنند».




[ سه شنبه 20 مهر 1395 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه