تاریخچه اکنکار و زندگی پال توئیچل
ادیان و فرقه های نوظهور از جمله ویژگی های عصر غیبت و دوران معاصر برشمرده شده است که دور افتادن از تزریق معارف ناب دینی و مهدوی به جامعه و نیز عدم شناخت این آیین های نوظهور، باعث ترویج این گونه اعتقادات انحرافی در بخش وسیعی از جامعه شده است. از این رو، بر آنیم تا با نشر، بازنشر و گردآوری پاره ای از مقالات در توضیح این ادیان و آیین های جدید، محققان و پژوهشگران و علاقه مندان را در شناخت بهتر اوضاع جامعه و افکار نوپدید یاری دهیم.
مشخصات اکنکار
نام: اکنکار (Eckankar)
پایهگذار: پال توئیچل
تاریخ تولد: زمان تولد توئیچل را ۱۹۰۸، ۱۹۱۰، ۱۹۲۰ و تاریخ فوت وی را ۱۹۷۱ ضبط کردهاند.
مکان تولد: پادوکاه کنتوکی ۵٫ سال پایهگذاری: ۱۹۶۵
متون مقدس یا متون مورد احترام: متن مـقـدس اصــلـی ایـن آیین سریعتـکیـســوگماند (Shariyat-ki-Sugmand) است که در کنار آن، آثار پال توئیچل، کلید جهانهای سری و درآمدی بر اکنکار و آثاری از هارولد کلمپ، رهبر نوازنده این آیین، نظیر «هنر رؤیابینی روحانی» نیز از احترام خاصی برخوردار است.
شمار اعضای این آیین: مطابق آنچه در سایت رسمی این آیین آمده، تعداد اعضای آن که در یکصد کشور دنیا پراکندهاند، تقریباً هشتادهزار نفر است.
تاریخچه:
اکنکار در زمان انقلاب فرهنگی در دهه ۱۹۶۰، زمانی که فرهنگ جدید، مشوق حکمت رازورانه باستانی شد، پدید آمد. اکنکار از ریشههای قــوی تــاریـخی برخوردار است. آنچه پال تـوئـیـچـل انجام داد، روزآمد کردن تعالیم باستانی با توجه به جهان جدید بود. دانشمندان معتقدند که اکنکار صورتبندی جدیدی از عــقـــایـــد و اعــمـــال بـــاســتـــانـــی ســنــت راداسوامی (Radhasoami) با واژه جدید اک (Ech) است. این ترکیب جالب حکمت بـاسـتـانـی و واژهپـردازی جـدیـد، مـا را به مـــقـــــایـــســـــه اکـــنـــکــــار بــــا حــکــمــــت الـهــــــــــی (Theosophy) مــــــــــــــادام بــــــــــــلاواتــــــســـــکــــــــــی (Blavatsky) فرامیخواند.
بر اساس گزارشهای گوناگونی که دوستان، خانواده و طرفداران پال توئیچل ارائه دادهاند و نیز آنچه به نظر تلاش آگاهانه پال توئیچل بـرای پـرده بـرداشـتـن از جـزئـیـات زندگی خــصـوصـیاش است، این جزئیات در نظر هواداران اکنکار و همچنین دانشمندان رازآلود پنداشته میشود. حتی رهبر اکنکار، هارولد کمپ نیز با بیان این که «توئیچل عاشق زندگی خصوصیاش بود» تصدیق میکند که توئیچل با بیان زندگی خصوصیاش سعی کرده آنهایی را که به مطالعه زندگی وی میپردازند، به بیراهه ببرد.
توئیچل در دوران جوانی به فعالیتهای گوناگونی پرداخته اما تلاش کرده تا از آن به عنوان ابزاری برای بیان واقعیتهای زندگیاش استفاده کند. از این رو، وی آثاری از خود برجای نهاد که به دلیل ابهامات موجود در آن، سالها طول میکشد تا تاریخدانان از آنها سر درآورند. عمدهترین سردرگمی، مربوط به تعیین زمان، مکان و طبیعت تولد توئیچل و نیز ویژگیهای مربوط به اوایل زندگی وی است. پال توئیچل در سال ۱۹۴۲ وارد نیروی دریایی شد و در همین سال با کامیل بالو (Camil Balloew) ازدواج کرد.
در این ایام، زندگی پربارش را با روزنامهنگاری شروع کرد و با نامهای مختلف برای نشریات دورهای گوناگون قلم میزد. در همین زمان بود که به توضیح و تبیین گروههای گوناگون دینی پرداخت.در سال ۱۹۵۰ به همراه همسرش به عضویت کــلــیــســــای خــــودشــنـــاســـی مـــونــیــســـم مـطلق (Church of Self Monism-Revelation of Absolute) و زیرشاخه دنـبـالـهروی از خـودشـناسی (Self-Realization Fellowship) در واشــنــگــتـــن درآمــد.
رهـبـری ایـن گـروه را سـوامـی پریماناندا (Swami Premananda) به عهده داشت که در نوشتههای آخر توئیچل از او به سودار سینق (Sudar Singh) نیز یاد شده است. به دنبال جدایی از این گروه، در سال ۱۹۵۵، پال توئیچل و همسرش نیز از هم جدا شدند. وی سپس به کیرپال سینق (Kirpal Singh) پـــــــایــــــهگــــــذار روحــــــانــــــی ساتسانگ (Ruhani Satsang) شاخهای از سنت راداسوامی پیوست.
وی علاوه بر شاگردی نزد کیرپال سینق، تحت تأثیر ران هوبارد (L.Ron Hobbard) به جنبش علمشناسی (Scientology) ملحق شد و به مقام «روشن» (Clear) نایل آمد. در ادامه پال توئیچل به سبب نزاعی که روی نسخه خطی کتابش با عنوان دندان نیش ببر، میان او و فرقه ساسانگ کیرپال سینق پدید آمد، پیوندش را با آنها قطع کرد. اندکی پس از قطع روابط با کیرپال سینق به ارایه سمینارهایی در ساندیاگو کالیفرنیا درباره هنر طیالارض (Bilocation) یا آنچه بعدها آن را «سفر روح» نامید، پرداخت.
وی از طرق نوشتههایش در نشریات دورهای گوناگون و نامههایش به مردم، از جمله همسر دومش، گیل آتکینسون (Gail Atkinson) به معرفی اکنکار به دنیا پرداخت و خود را به عنوان نهصد و یکمین استاد اک معرفی کرد. او مدعی شـد کـه تـعـالیمی از اساتید وایراگی اک (Vairagi Exk Masters) دریافت کرده که از جمله آنها یک راهب (Monk) تبتی به نام ربازار تارز (Rebazar Tarz) بود.
اکنکار بهطور رسمی در ۲۲ اکتبر ۱۹۶۵ در ساندیاگو کالیفرنیا به صورت یک سازمان غیرانتفاعی تأسیس شد. در سال ۱۹۷۱ پال توئیچل درگذشت. داروین گـــراس (Darwin Grass) بــه عـنــوان نهصد و هفتاد و دومین استاد اک جانشین او شد.پال توئیچل در زمان حیات بیش از شصت عنوان کتاب نوشت و افراد زیادی را به دین اکنکار درآورد.
گراس باعث نزاعهای زیادی درباره اکنکار شد؛ چراکه بسیاری از طرفداران این آیین، وی را ـبا اینکه از سوی هیئتی از اعضای اکنکار، از جمله همسر پال توئیچل به این سمت انتخاب شده بــودـ شـایـسـتـه جـانـشـیـنـی اسـتـاد پـیـشـیـن نمیدانستند.سرانجام گراس تمامی اختیارات و مسئولیتهایش را که به استاد زنده اک مربوط میشد، از دست داد و هارولد کلمپ به عنوان نهصد و هفتاد و سومین استاد زنده اک جانشین وی شد.
همچنین دعاوی حقوقی چندی میان گراس و اکنکار مبنی بر استفاده گراس از واژههایی که حق تألیف آن با اکنکار بوده است، مطرح شد. هارولد کلمپ با تأکید بر ایدئولوژی غربی به جای سنت راداسوامی شرقی، تغییرات زیادی در اکنکار پدید آورد. این تغییر باعث ایجاد پل ارتباطی میان اکیست و فرهنگ امریکایی شد. او از هواداران اکنکار خواست به جای آنکه همکاران خوب خدا باشند، به جامعه خدمت کنند.
متن مـقـدس عرفان اكنكار، شريعت كي ســوگماد نام دارد. اما مروج اصلي تعاليم اكنكار، آثار پال توئيچل است. در كتابهايي همچون: « اكنكار كليد جهانهاي اسرار» ، «سرزمينهاي دور» و«دفترچه معنوي»، «اك-ويديا دانش باستاني پيامبري» ، «دندان ببر» و آثاري از هارولد كلمپ ـ رهبر و استاد حق در قيد حيات اكنكارـ نظير «هنر رؤيابيني معنوي» ، «نسيم تحول» ، «از استاد بپرسيد». مطابق آنچه در سايت رسمي اكنكار آمده، اعضاي آن –اكيست ها2- در يكصد كشور دنیا پراکندهاند و تعداد انها بيش از هشتادهزارنفراست.
اين فرقه در ايران نيز طرفداراني دارد ضمن اينكه حدود شصت کتاب از اكنكار در بازار نشر ایران به طبع رسيده است. پال توئيچل در معرفی مکتب اكنكار می¬گوید: من رهبر معنوی جهان هستم. قبل از من، 970 استاد دیگر وجود داشته¬اند که در طول تاریخ حیات بشر همواره مردم را به سوی اک3 راهنمایی میکردند. اكنكار بهترين و البته تنهاترين راه رسيدن به خدا و اقاليم بهشتي است.
پیروان و حامیان اکنکار، آیین خود را طريقي عرفاني براي جويندگان و عارفان حقيقي پروردگار میدانند، که حتي ميتوان از آن به عنوان علمي کاملا دقيق براي يافتن ذات برتر در کائنات یاد کرد. اکنکار مدعي است که نزديكترين مسير به سوي خداوند است و مدعي است که ماهانتا4 (استاد زنده اكنكار) توسط سوگماد5 (خداوند) انتخاب ميشود. و هر استاد زنده اک، جانشين خود را تربيت ميکند و ادعاهایی از این قبیل.
عقاید اکنکار
1- عقاید اصلی مــطــــابــــق اعــتــقــــادات اکــیــســـتهـــا یـــا چلاها (Chelas)
اکنکار، طریقی است برای همکارشدن با خدا یا سوگماند (Sugmand) که نه مذکر است نه مؤنث. عقیده بر این است که سوگماند با روح یا توازی افراد از طریق صوت یا نور ارتباط برقرار میکند. از این رو، نام دیگر اکنکار «دین صوت و نور» است. ارتباط را اک یا جریان اک میشناسند.اک طی قرون نامهای گوناگونی گرفت. روح مقدس، شبح مقدس، لوگوس، کلمه، روحالقدس، بانی و وادان، شماری از این اسامی هستند.اکیستها اک را جریان قابل سماع حیات نیز تعبیر میکنند. هـدف اصـلـی چـلا (طـلبه اک) رسیدن به خودشناسی و در نهایت شناخت خداست. وقتی شناخت خدا حاصل شد، آنگاه چلا همکار حقیقی خدا خواهد شد. در عین حال، دارای هویت فردی نیز خواهد بود.این عقیده با آنچه در آیین هندو و بودایی وجود دارد که فرد از راه فانیشدن کامل در خدا و از دست دادن تمامی هویت فردی با خدا یکی میشود، تفاوت دارد.
2- سفر روح
خـودشـنـاسـی و خـداشـنـاسـی، هر دو از راه طیالارض (همزمان در دو مکان بودن) یا آنچه امروزه از سوی اکیستها «سفر روح» نامیده میشود، قابل دستیابی است. پال توئیچل در کتابش با عنوان «اکنکار: کلید جهانهای سری» سفر روح را به «جداشدن روح از بدن» توصیف مـــیکــنـــد.سـفــر روح بــا بـیــرونشــدگــی اختروار (Astral Projection) که صرفاً تشریح روحانی سیاره اختری است، تفاوت دارد. سفر روح عبارت از تشریح هر یک از جهانهای خداست و تنها دوازده سیاره شناختهشده وجود دارد.
3- دین زنده
اکنکار را یک دین زنده که بهطور دایم در حال تغییر و تحول است، میدانند. این تغییرات مدام، موجب میشود که اکیستها اتکای شدیدی بر رهبران دینی خویش داشته باشند.این رهبر، اسـتـاد اک یـا مـاهـانتای زنده (Living Mahanta) نام دارد. همیشه یک استاد اک زنده هست و در زمره کسانی است که به اساتید اک مـعـروفاند، که مجموعه آنها را سلسله وایراگی میگویند.اعضای این سلسله، در معبدهای «حکمت طلایی» که در سـیــارههـای گـونـاگـون واقـع شـدهانـد، ساکناند.هدف ماهانتا، راهـنـمـایـی ارواح چـلاهـا برای بازگشت به خداست. ماهانتا اغلب به عنوان استاد رؤیا که مانند نقطه آبیرنگ نور ظاهر میشود، عمل میکند.ماهانتا در این نقش، هم حضور مطلق و هم علم مطلق است. استاد زنده اک از احترام بـسـیـار بـالایـی برخوردار است، اما پرستش نمیشود.
4- کرمه
اکیستها نیز مانند بوداییان و هندوها، به کرمه یا عقیده بدهی روحانی به گذشته باور دارند. هدف هر فرد، رهایی از بدهی کرمه در زندگانی گذشته و یکی شدن با خداست.«وقتی با رفتار درست به خودشناسی نایل آمدید، از زندگانی گذشته رهایی یافته و باید بقیه حیات را بدون بدهی اضافی سپری کنید. اگر به این مرتبه رسـیـده بـاشـی، بـعد از مرگ به این جهان برنمیگردی.»
5- عمل
بیش از یکصد تمرین روحانی گوناگون در اکنکار هست که از جمله آن، خواندن «HV» است و عقیده بر این است که این واژه نام قدیمی خداست. تمرین دیگر، عبارت است از تمرکز روی نور و صوت یا چیزی که به شکل روحانی ماهانتا معروف است.هارولد کلمپ، فهرستی از تمرینهای روحانی را درباره رؤیاها در کتابش با عنوان «هنر رؤیابینی روحانی» آورده است. رؤیاها در تمرینهای اکنکار تحت رهبری هارولد کلمپ بسیار بااهمیت شدند. از چلای کوشا انتظار میرود که از راه مکاشفه نیز که دارای چهار مرحله است، طی طریق کند.
نزاعها
1- پیش از مرگ توئیچل
مشاجره درباره اکنکار در اوایل دهه ۱۹۷۰، اندکی پیش از مرگ توئیچل شروع شد. برخی افراد در منبع تعالیم وی تردید کردند و او ادعا کرد که دیگران به دلیل عدم موافقت با تعالیم وی، زندگی او را تهدید کردند. توئیچل مدعی شد که هیچ یک از آموزههایش را از منبع بشری قرض نکرده است، بلکه حاصل تجربه شخصی وی از خداشناسی در سال ۱۹۶۵ و برآمده از شهودی است که طی آن تعالیم را از «سلسله اساتید اک» به عنوان استاد زنده اک به دست آورده است. اما این ادعاها به مشاجرات پایان نداد.
2- داروین گراس، نهصد و هفتاد و دومین استاد اک
پس از مرگ توئیچل در سال ۱۹۷۱، نزاع با آمدن استاد زنده اک، داروین گراس ادامه یافت. بعد از یک مبارزه سخت برای کسب قدرت در درون اکنکار بین سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۳، گراس کنار گذاشته شد و به جای او هارولد کلمپ، استاد زنده اک شد. گراس گروه خـاصـی بـا عـنـوان تـعالیم باستانی اساتید (ATOM) تشکیل داد و مدعی شد که تعالیم جدیدی را آغاز نکرده، بلکه به گسترش تعالیم پال توئیچل همت گمارده است. اکنکار او را از استفاده از علایم و اصطلاحات انحصاری خــویــش مـنـع کـرد. گـراس را هــمــچــنــان نـهـصـد و هـفـتاد و دومین استاد اک میدانند اما تصویر او در معبد اک نصب نیست و در بحثهایی که از اساتید گذشته اک میشود از او نامی برده نمیشود.
3- جنبش بیدارباش روحانی (MSIA)
در همین اوضاع و احوال، جان روجر هینکینز (John Roger Hinkins) تـلاشهایی بـرای ایـجاد گروهی مذهبی با نام جنبش بیدارباش روحـــــــانـــــــی (Movement of Spiritual Awareness) در سال ۱۹۷۱ آغاز کرد؛ گروهی که اکنکار را به شدت به صورت سازمان عقاید و اعمال بازسازی کرد.
4- دیوید سی. لین (David C.Lane)
زمانی که لین، استاد مطالعات دینی، پال توئیچل را به سرقت ادبی از اساتید خویش و جـعـل تـمـام تاریخ اکنکار متهم کرد، این مشاجرات و نزاعها به اوج خود رسید. او اساساً خود را وقف اثبات این ادعا کرد که اکنکار و جنبش بیدارباش روحـانـی چـیـزی بـیشتر از سرقت از سنت راداسوامی نیستند. بیشتر تــلاشهــای لـیـن را مــیتـوان در سـایـت وی (The Neural Sutfer) یافت. مطالعات تطبیقی دیگر درباره ایـن سـه آیـیـن را مـیتـوان در سـایـتی با عنوان «The Genealogical Connection» مطالعه کرد.
آیین اِکـَنکار
آیین اِکـَنکار آیینی است که هر چند سه یا چهار دهه است که در آمریکا مطرح شده، ولی خود را به آموزه های قدیمی ای نسبت می دهند، که با شرق فرهنگی مناسبت بیشتری دارد تا غرب. شاید بتوان گفت روح این آیین تأملات وجدانی و توجه به آگاهیهای درونی، همراه با تجربیات معنوی برای کشف حقائق معنوی و ارتقای روح در مراتب کمال است. آنها این را مستقیم ترین و طبیعی ترین راه به سوی خداوند می دانند. این آیین کاری به سیاست و رفتارهای خاص این دنیا ندارد، و به جز بعضی امور مثل خوردن مشروبات الکلی و سیگار، عملی را منع نمی کند، و به تجربه خود انسانها وامی گذارد. آنها علاقمندان را دعوت به ثبت نام در گروهی تحت سرپرستی استادان خاص می کنند. این ثبت نام و تحت سرپرستی قرار گرفتن اگر چه اجباری نیست، ولی آن را برای ارتقا در بعضی مراتبی که برمی شمرند لازم می دانند. آنها کتاب مقدسی دارند به نام “شریعت – کی- سوگماد” که به معنی “راه جاودانی” است، و ظاهرا دوازده جلد دارد. دو جلد نخست منتشر شده است، ولی بقیه در اختیار همه قرار نمی گیرد.
البته آنها ادعای وحیانی بودن این کتاب مقدس را ندارند. اساسا این نوع آیین های شرقی، در عین این که آموزه های صحیحی در میان آن چه می گویند هست، و احیانا تجربیات خوبی را هم نشان می دهند، ولی به سبب عدم ارتباط با وحی ناتمامند.
کتابهای منتشرشده اکنکارها در ایران
در ایران نیز اکنکار و بنیانگذار آن پال توئیچل، نـاشـناخته نیستند. مجموعهای از آثار پال تـوئـیـچـل بـه زبان فارسی ترجمه شده که فـهـرسـتـی از آنـهـا تـقـدیـم میشود. برخی کتابهای هارولد کلمپ استاد زنده اک نیز ترجمه شده است.
پی نوشتها
1- اکنکار کلید جهانهای اسرار، پال توئیچل، تـرجـمـه هـوشـنـگ اهـرپـور، تـهران، زرین: نگارستان کتاب، ۱۳۷۹، ۴۰۴ ص.
2- سرزمینهای دور، پال توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، تهران، زرین، نگارستان کتاب، ۱۳۷۹، ۳۸۰ ص.
3- نینوای الهی، پال توئیچل، ترجمه مهیار جلیالیانی، تهران، امیر قلم، ۱۳۸۱٫
4- اک: عـلـمالاسرار رؤیاها، پال توئیچل، تـرجـمـه هـوشـنـگ اهـرپـور، تـهـران، زرین: نگارستان کتاب، ۱۳۷۹، ۳۴۲ ص.
5- از استاد بپرسید (۲)، مجموعه پرسش و پـاسخهای دهساله از استاد، هارولد کلمپ، ترجمه امینه اخوان تفتی و گیتی بحرینی، تهران، امیرقلم، ۱۳۸۱٫
6- اک ـ ایناری، پال توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، تهران، زرین: نگارستان کتاب، ۱۳۷۹، ۳۴۲ ص.
7- اک ـ ویدیا دانش باستانی پیامبری، پال توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، تهران، زرین، نگارستان کتاب.
8- دفـتـرچـه مـعـنوی، پال توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، تهران، زرین: نگارستان کتاب.
9- نسیمی از بهشت، گوشههایی از زندگی پالجی، براد استایگر، ترجمه هوشنگ اهرپور، تهران، زرین، نگارستان کتاب.
[ دوشنبه 11 خرداد 1394 ] [ ] [ داستانی ]