رنامه های اصلاحات آمریکایی(2)

 برنامه های اصلاحات آمریکایی(2)

 4- بركنارى روحانيّت از مصادر امور و حذف نهاد روحانيّت شيعه
غربى ها و همفكران و وابستگان داخلى آنها يكى از محورهاى اصلاحات را حذف و بركنارى روحانيت از فعاليت ها و امور حكومتى و اساسا تضعيف نهاد روحانيت شيعه ميدانند و اين را به زبانهاى مختلف بيان مى كنند ، گاه از موضع دلسوزى و براى حفظ قداست روحانيت ! خواستار كنار كشيدن آنها از ميدان سياست مى شوند و گاه از سر خشم و كينه توزى مشكلات كشور را بدانها نسبت ميدهند و گاه با به هم بافتن نظريه هاى ضعيف و منسوخ شده اى كه بيشتر بر مسيحيت تحريف شده و روحانيّت كليسايى تطبيق دارد، از حذف نهاد روحانيّت و مرجعيّت دينى سخن مى گويند. فى المثل آنچه كه تحت عنوان ((قرائت هاى مختلف از دين )) گفته مى شود يكى از اين بافته ها است . طبق اين نظريه ، يك تفسير و برداشت واحد و فهم صحيح و بقول آنها رسمى از دين وجود ندارد، هر كس مى تواند به سهولت بسراغ منابع دينى برود ، آنرا بفهمد و به فهم خود نيز عمل كند. فهم دين يك امر تخصصى نيست كه به مقدمات تخصصى و شايستگى هاى ويژه اى نياز داشته باشد، دين چيزى بيش از ايمان و محبّت نسبت به خداوند نيست . اين نيز به هيچ مقدمه و تخصص و صلاحيت علمى و حوزوى نياز ندارد . اين دقيقا همان است كه ((مارتين لوتر)) در جريان رنسانس بعنوان يكى از اركان پروتستانيتزم مطرح مى كرد، او مى گفت بسيارى از آنچه كه به عنوان دين مطرح مى شود، ساخته و پرداخته كليسا و روحانيّت مسيحى است كه خود را واسطه خدا و خلق مى داند. دين به معلم ، مبلغ و مروّج خاصى نياز ندارد زيرا كه اساسا دين براى زندگى دنيوى نيامده است دين مربوط به آخرت است و تعاليم آن براى بعد از مرگ است ، انسانها بايد ايمان بخدا داشته باشند و همين كافى است ، دين براى تنظيم روابط اجتماعى و دنيوى انسانها وظيفه اى ندارد. اين وظيفه عقل است كه براى اداره زندگى بشر تكليف تعيين كند. وقتى دين صرفا يك امر آخرتى تصور شود و به ايمان و گردش شخصى و درونى افراد احاله گردد و تفسير فهم علمى و تخصصى از آن ناديده گرفته شود، وقتى صلاحيت دين براى دخالت در سياست ،اجتماع و حتى امور شخصى انسانها نفى شود، در اين صورت چه نيازى به روحانى و نهاد روحانيّت است ؟ مارتين لوتر با اينكه خود يك روحانى بود شعارش اين بود كه ((مسيحيت آرى ، روحانيّت هرگز!)) و نتيجه آن شد كه در اندك مدّتى هم روحانيت و هم ديانت مسيحى از صحنه جامعه غربى رخت بربست و به زواياى كليساهاى متروك تبعيد گرديد و امروز اين نسخه را براى جامعه دينى و ايمانى ما كه با روحانيت پيوندى عميق و ناگسستنى دارد و مسئوليت هدايت و رهبرى خود را بدست او سپرده است ، تجويز مى كنند!(1)  

 

 
 

 

 

5 – تحديد و حذف ولايت فقيه و رهبرى جامعه
از جمله مواردى كه اصطلاحات آمريكايى در تداوم استراتژى تغيير از درون و استحاله پيگيرى مى كند، محدود كردن ولايت فقيه و اساسا حذف اين عنصر اصلى و تعيين كننده از حاكميت نظام است . از آنجا كه غرب در رويارويى بيست ساله خود با جمهورى اسلامى و پيشينه تاريخى بيش از يك صد ساله مصاف با ملّت ايران ، كارآمدى عنصر رهبرى و مرجعيّت دينى را بكرات آزموده است ، برخورد با ولايت فقيه را كه همان مرجعيّت و امامت دينى است كه اينك زمام امور كشور را بدست گرفته و در مقابل فزون طلبى و باج خواهيهاى غرب مقاوم ايستاده است ، به عنوان مهمترين عنصر در دستور كار خويش قرار داده است و اين هدف چه توسط غربيها و چه عوامل و دست نشاندگان آنها و چه از زبان افراد و جريانات تجديد نظر طلب داخلى به صور مختلف تعقيب مى شود . برابر دانستن ولايت فقيه با ديكتاتورى و استبداد، غير منتخب بودن نهاد رهبرى و ولايت فقيه ، تعارض ولايت فقيه با دموكراسى و مردم سالارى ، غير پاسخگو بودن رهبرى در مقابل ملّت و …! كه طى دوران پس از انقلاب بكرات مستند به دلائل متقن عقلى واقع پاسخ داده شده و در عمل نيز نظام ولايت فقيه بعنوان طرح سياسى اسلام براى اداره امت اسلامى در دوران غيبت ، صلاحيت و كارآمدى خود را در صحنه هاى سخت و دشوار گذشته انقلاب نشان داده است از جمله مواردى است كه مدام تكرار مى شود.
از آنرو كه مشروعيّت حاكميت سياسى در انديشه دينى ، ناشى از صلاحيّت هايى است كه اسلام براى حاكم اسلامى مشخص كرده است حذف ولايت فقيه يعنى حكومت فقيه عادل واجد شرايط، به معنى نفى حاكميّت دينى و سلب مشروعيّت حكومت است و اين آشكارا با نظام جمهورى اسلامى كه ساختار حاكميّت در آن بر اصول و مبانى اسلامى استوار است در تعارض واقع مى شود و نفى نظام پذيرفته شده حاكم بر يك كشور، بمعنى نفى امنيّت ملّى آن كشور است .(2)
 

6 – تغيير قانون اساسى و قوانين موضوعه كشور
قانون اساسى جمهورى اسلامى كه بايد گفت مترقى ترين قانون اساسى است كه بشر تاكنون بخود ديده و به زيباترين صورت بين حاكميت دينى و مردم سالارى حقيقى پيوند برقرار نموده و بهترين الگوى مردم سالارى دينى را عرضه نموده است ، همواره مورد بغض دشمن بوده است و لذا يكى از محورهاى اصلاحات آمريكايى ، تغيير قانون اساسى و به خصوص بخشها و موادى از آن است كه ناظر بر اسلاميّت نظام و استقلال كشور مى باشد. همچنين قوانين موضوعه كشور كه در طول اين مدّت توسط مجلس شوراى اسلامى با الهام از مبانى دينى و انديشه هاى امام براى تثبيت و تحكيم نظام جمهورى اسلامى تدوين و تصويب شده است مورد نفرت آنهاست و آشكارا مجلس فعلى را كه مجلس اصلاحات ناميده اند، به تغيير آن قوانين تشويق مى كنند .
غربى ها ، ضد انقلاب و عناصر تجديد نظرطلب داخلى ، انتظارات و مطالباتى را از مجلس اصلاحات طلب مى كنند، كه آشكارا با امنيّت ملّى در تضاد است . براى مثال مجالس قبل ، قانون مطبوعات را براى جلوگيرى از نفوذ عوامل بيگانه و براى پاسدارى از ايمان ، اعتقادات و امنيّت مردم تدوين و تصويب نمود، لكن از اوّلين طرحهاى جريان تجديد نظر طلب درون مجلس جديد، محدود كردن و تغيير اين قانون بود. تا جائى كه مقام معظّم رهبرى اين اقدام را غيرشرعى و برخلاف مصلحت كشور دانستند. يا از آن رو كه قانون انتخابات موجود حافظ نهادهاى اصلى تصميم گيرنده كشور از نفوذ عناصر نامحرم و بى صلاحيت است ، اصلاحات آمريكائى تاءكيد دارد بر اينكه ، مجلس موجود بايد قانون انتخابات را تغيير داده و نظارت استصوابى شوراى نگهبان را حذف كند و بدين ترتيب راه براى نفوذ عناصر وابسته و ناصالح در دستگاههاى حساس كشور فراهم آيد. و نيز به كرّات گفته اند كه اين مجلس بايد قوانين جزائى كشور را كه منطبق بر حقوق جزائى اسلامى است و آنرا مغاير با آزادى و حقوق بشر ! مى دانند، را اصلاح بكند و… .
بى ترديد تغيير مواد قانون اساسى و قوانين جارى كشور به نفع اصلاحات آمريكايى ، مى تواند مستقيما با امنيّت و حتّى هويّت ملّى ما در تعارض واقع شود. و راه را براى نفوذ و حضور و دخالت دوباره دشمن بر مقدّرات كشور هموار نمايد و دستاوردهاى گذشته انقلاب را مورد تهديد قرار دهد.(3)  

 
 

 

7 – حذف نهادهاى پاسدار حاكميت دينى
اين موضوع نيز يكى از محورهاى اصلاحات آمريكايى است . از آنجا كه هدف اين اصلاحات اساسا برانازى و فروپاشى نظام اسلامى است هر نهادى كه در استوارى و استقرار نظام دينى نقش دارد مورد بغض آنها واقع مى شود و كاركردهايى كه به تثبيت و تقويت نظام منجر مى شوند بايد متوقف شوند. تضعيف شوراى نگهبان و حذف نظارت استصوابى آن ، حذف دادگاه ويژه و دادگاه هاى انقلاب ، كه گاه و بيگاه مورد هجوم تبليغاتى بوده است ، تضعيف سپاه پاسداران و بسيج مستضفان كه در طول اين مدت ناجوانمردانه ترين اتهامات و تهمت ها و اهانت ها را بدان روا داشته اند، تعرض به نهادهاى زيرنظر رهبرى به خصوص صدا و سيما و قوه قضائيه به بهانه هاى واهى و اتهامات بى اساس و… همه در همين چارچوب انجام مى شود. اين نيز با تعريفى كه از امنيّت ملّى صورت گرفت بجد مى تواند به تضعيف آن بيانجامد.(4)
 

8 – توقف اجراى احكام اسلامى
يكى ديگر از موارد اصلاحات آمريكائى توقف اجراء احكام اسلامى بويژه احكام حقوقى و جزايى اسلام است كه تحت عناوين مختلف و به خصوص ‍ ناهمخوانى آنها با حقوق بشر غربى مطرح مى شود. بعنوان مثال ادعا مى شود احكام مربوط به اعدام جنايتكاران ، احكام مربوط به مجازات سارقان ، احكام قصاص ، حدود، ديات ، احكام مربوط به حقوق زنان و فرزندان و … با حقوق بشر غربى ناسازگارند!
هر چند تبليغات در اين خصوص از سال ها قبل آغاز شده و از سال 1374 اوج و گسترش زيادى پيدا كرده است لكن در سالهاى اخير تحت عنوان اصلاحات ، با جديّت بيشترى مطرح و تعقيب مى شود. در روزنامه ها، مطبوعات ، سخنرانيها و توسط بلندگوهاى خارجى و برخى چهره هاى مشخص ، مدام قوانين اسلامى بدليل ناهمخوانى با حقوق بشر اومانيستى غربى يا نا كارآمد بودن و عصرى نبودن ، تخطئه مى شوند. مجلاتى هم چون كيان و زنان بيشترين خط شكنى را در اين خصوص داشته اند بطوريكه احكام اسلامى را ذاتا خشن و ناشى از طبيعت سخت و خشن عربستان و مزاج تند و گرم عربها دانستند ! و قوانين مربوط به حقوق زن در جمهورى اسلامى را فاجعه دانسته و با صراحت از حذف اين قوانين سخن گفتند.
بنابراين توقف اجراى احكام اسلامى يكى از مصاديق اصلاحات آمريكايى است كه با مبحث اصول و ارزشها در امنيّت ملّى در تعارض ‍ است .(5)  

 
 

 

9 – الحاق به فرهنگ جهانى
از جمله برنامه هاى اصلاحات آمريكايى باز كردن دربها و برداشتن حريم هاى فرهنگى در قبال يورش فرهنگ بيگانه است كه تحت عناوين مختلف همچون الحاق به روند جهانى سازى و تبعيت از فرهنگ جهانى ، گردش آزاد اطلاعات و… بيان مى شود. آزادسازى ماهواره ، كه در بدو امر يك وسيله اطّلاع رسانى است ولى بدليل حاكميت كمپانيهاى مخوف صهيونستى بر اين رسانه و ضديّت آشكار آنها با اسلام و ايران اسلامى به شدت مى تواند در ترويج ابتذال و انحطاط اخلاقى و ايمانى جامعه مؤ ثر واقع شود و نسل جوان را از وصول به آرمانها و تحكيم ارزشهايش باز بدارد و آنان را گرفتار دغدغه هاى ديگر كند. بسط بى رويه شبكه اينترنت كه آن نيز در راستاى سپاس ‍ جهانى سازى صهيونيست ها به تخريب فرهنگهاى ملّى و بومى مشغول است و هم چنين توسعه و ترويج نشريات مبتذل ، فيلمهاى مستهجن ، كتابها و رمانهاى فاسد و اراداتى در همين مقوله جا مى گيرند.
ترديدى نيست كه اگر جامعه ، حفاظ و حريم خود را نسبت به اين چنين محصولات باصطلاح فرهنگى كه متناسب با طبيعت و ساختار فرهنگ غربى است و در بسيارى موارد عامدانه براى تخريب فرهنگ ملّى و بومى ما توليد و ارسال مى شوند از دست بدهد، تمامى بنيادهاى اعتقادى ، اخلاقى و انقلابى جامعه بويژه نسل جوان بى دفاع باقى مى ماند و اين از اهمّ تهديدات امنيّت ملّى است .(6)  

 
 

 

10 – احياى ملى گرايى و بازگشت به سنتهاى ماقبل اسلام
وقتى قرار باشد از دين و اسلام فاصله گرفته شود سنّتهاى ما قبل دينى به ارزش تبديل مى شوند. برخى آثار بازگشت به شعائر قديمى و سنتهاى باصطلاح ملّى را در اين سال ها شاهد بوده ايم . مصاديقى مثل بزرگداشت جشنهاى ايران قديم در تخت جمشيد و مدح و منقبت چهارشنبه سورى ، جشن سده ، احترام به آتش و آتش افروزى ، سطح ظاهرى و مبتذل آن است و لايه عميق تر آن ، ترويج انديشه ناسيوناليستى ايرانى در مقابل ميراث گرانقدر فرهنگ و تمدن اسلامى است ، يعنى همان سياست فرهنگى كه رژيم شاه براى مقابله با دين و ايمان مذهبى مردم ايران به آن متوسل شد و روشنفكران وابسته بدربار ماءمور اجراى آن بودند.
اين موضوع نيز ريشه در فرهنگ غرب دارد. غرب جديد مدعى است بارنسانس به فرهنگ و تمدّن درخشان ! روم و يونان باستان و دوران ماقبل مسيحيت بازگشت نمود. آنها همين نسخه را امروزه براى ما مى پيچند و چنين وانمود مى كنند كه دوم خرداد و جريان اصلاحات نوعى رنسانس است كه ما را بدوران ماقبل انقلاب و ماقبل اسلام باز مى گرداند! و روشنفكران وابسته و غربزده نيز با تقليد از حركت روشنفكران عهد رنسانس اروپا و بر مبناى خواست امروز غرب براى تضعيف انقلاب و نظام اسلامى در ايران با پررنگ كردن ايران و ايرانى گرى و كم اهميت جلوه دادن اسلام و نقش آن در هويت تاريخى و موجوديت ملّت ايران . بازگشت به فرهنگ و سنتهاى جاهلى قبل از اسلام را تبليغ و ترويج مى كنند.اين توطئه اگر با پاسخ مناسبى مواجه نشود مى تواند به تضعيف هويت و وحدت ملّى و در نهايت تهديد امنيّت ملّى منجر گردد.(7)  

 
 

 

11 – برقرارى رابطه با آمريكا و همراهى با روند صلح خاورميانه
رابطه با آمريكا و عدم مخالفت با صلح خاورميانه و برقرارى رابطه با اسرائيل ! از جمله محورهاى اصلاحات آمريكايى است . اصلاح طلبان آمريكايى مدعيند علت العلل مشكلات موجود در ايران آن است كه ما با آمريكا و اسرائيل رابطه نداريم ! و از ملتهاى مظلومى مثل فلسطين جانبدارى مى كنيم ! اين موضوع به خصوص مورد توجّه آمريكاييهاست و ترجيع بند همه اظهار نظرهايشان در خصوص اصلاحات در ايران نيز همين است و همه اميدوارى آنان به جريان اصلاحات در ايران بدانست كه اين موج جديد به برقرارى ارتباط منجر شود. وابستگان به آمريكا نيز چنان القاء مى كنند كه اگر با آمريكا رابطه برقرار شود همه مشكلات مملكت يك شبه برطرف و گرفتاريها حل مى شود ! و لذا موضوع مذاكره و رابطه با آمريكا از جمله محورى ترين مباحث اصلاحات است كه به انحاء مختلف آنرا تعقيب مى كنند. اين در حالى است كه تجربه بيش از ربع قرن رابطه و مهم تر از رابطه ، سلطه آمريكا بر اين كشور حاصلى جز فقر و عقب ماندگى براى كشور ما نداشته است .
هر چند آمريكائيها در اين مرحله بدنبال رابطه نيستند، آنها به مذاكره نيز فعلا قانعند و همانطور كه مقام معظّم رهبرى با صراحت بيان كردند آمريكا خواستار آنست كه جمهورى اسلامى ايران را پشت ميز مذاكره بنشاند و طى آن حيثيت و ابهت انقلاب و دستاورد مقاومت تاريخى ملّت ايران را از بين ببرد.
تعارض اين موضوع يعنى رابطه و حتّى مذاكره باآمريكا و دست شستن از پشتيبانى و حمايت از ملت هاى مظلوم و مستضعف جهان بويژه ملت ستمديده فلسطين با امنيّت ملّى و حيثيت بين الملل ، كشور انقلابى ايران كه رهبرى مبارزه جهانى عليه استكبار را بر عهده دارد آشكار است .(8)
 

12 – ورود سرمايه داران و شركتهاى خارجى و باز كردن درهاى اقتصاد كشور بهروى غرب 
غرب همواره به شرق و به خصوص منطقه زرخيز خاورميانه و على الخصوص ‍ ايران ، بدليل برخوردارى از منابع غنى خداداد، جمعيّت زياد و قابليّت هاى فراوان اقتصادى چشم طمع داشته است . انقلاب اسلامى بعد از بيش از يكصد سال روند غارت ثروت و امكانات اين كشور، دست كمپانيها و سرمايه داران غربى را از سرمايه هاى ملّى ايران قطع نمود و اين براى سرمايه دارى حاكم بر غرب قابل تحمل نيست و لذا بازگشت مجدّد شركت ها و سرمايه دارهاى غربى از جمله كارهائى است كه در طول بيست سال گذشته مدام تحت عناوين مختلف پيگيرى شده است و امروز همين هدف تحت عنوان اصلاحات و به بهانه لزوم استفاده از سرمايه و تكنولوژى خارجى براى توسعه اقتصادى كشور، تعقيب مى شود و سرّ اينكه غربيها از مصوبه اخير مجلس در خصوص تسهيلات براى سرمايه گذارى خارجى آنقدر به وجد آمده اند نيز همين است !
اگر با اين موضوع با بصيرت و دورانديشى برخورد نكنيم مى تواند به تكرار فاجعه اى بيانجامد كه از دوران قاجار آغاز شد، دورانى كه از آن بعنوان ((عصر بى خبرى )) ياد مى شود و تا پيروزى انقلاب اسلامى به اشكال مختلف ادامه يافت . غرب بى گمان به دنبال غارت ثروت و دست اندازى بر سرمايه و منافع ملى ماست و اگر با احتياط و دقت عمل نشود، منافع ملّى ما را تهديد مى كند.(9) 

 
13 – اصلاح و رفرم در دين
اين موضوع را پيش از اين غربى ها و برخى گروهكهاى ضدانقلاب و روشنفكران وابسته فرارى مطرح مى كردند و جريانهاى داخلى كمتر از آن سخن مى گفتند. لكن اخيرا ديگران نيز بدان پيوسته اند و اظهار مى دارند كه بايد رفرم و اصلاح در اين انجام شود، يعنى خود دين را بايد اصلاح كرد. دين داراى اشكال است ، براى كارآمد كردن و رفع اشكالات آن بايد رفرم در آن انجام بشود. اين بحث فراتر از اصلاحات اجتماعى است . در اينجا اشكال را روى اصل اسلام كرده و مى گويند اسلام را بايد اصلاح كرد! رفرم دينى به اين معنى است كه البته اين نيز حرف تازه اى نيست اوّلا در دوران رنسانس ‍ مهمترين شعار غرب رفرم دينى بود كه در نهايت منجر به ظهور نهضت پروتستانتيزم و تغييرات اساسى در فرهنگ و انديشه مسيحى گرديد، ثانيا در ايران نيز مقارن نهضت مشروطه ، توسط منورالفكران وابسته به محافل ماسونى ، انديشه اصلاح دين بشدّت رواج يافت . كسانى هم چون ميرزا ملكم خان ارمنى ، سرهنگ فتحعلى آخوندزاده و ميرزا آقاخان كرمانى و ديگران تحت تاءثير پروتستانيزم مسيحى و فرهنگ جديد غرب ، شعار اصلاح دين را مطرح كردند كه نيروهاى مذهبى و جريان روحانيّت و مرجعيّت دينى با روشنگريهاى خود آنها را بجاى خود نشاندند. اين حرف تكرار همان مطالب قديمى است كه بارها بدان پاسخ مستدل داده شده است . تغيير در دين و سلب هويت آن از آنجا كه اسلام مبناى حركت انقلابى ملت ايران و پايه و اساس ‍ نظام حاكم و محور وحدت و هويت ملت ايران است مى تواند در تقابل با مقوله امنيت ملى قرار گيرد.(10)  

 
 

 

14 – اصالت بخشيدن به جريانهاى قومى و اقليّت هاى موجود در كشور
تحريك جريانهاى قومى و اقليّت هاى مذهبى و اصلى كردن و دامن زدن به مسائل آنها، با توجه به وجود اقليّت هاى مختلف و تنوع اقوام بويژه در حاشيه مرزهاى كشور، مى تواند به تهديد امنيّت ملى تبديل شود.اين مطلب كه تحت عناوينى چون حقوق اقليّت ها و مشاركت عمومى انجام مى شود موجب دامن زدن به مسائل قومى و اختلافات مذهبى است كه مقام معظّم رهبرى در فرمايشات خود خطاب به كارگزاران نظام بر خطرات ناشى از آن تاءكيد فرمودند.
از جمله محورهاى طرح فروپاشى شوروى كه توسط غرب مورد بهره بردارى قرار گرفت موضوع قوميّتها و اقليّت ها بود كه در آنجا زمينه گسترده اى نيز داشت و بسرعت آن كشور را دچار تجزيه قومى و سپس سياسى نمود.(11)  

 
 

 

15 – تغيير نگاه و نگرش نسبت به غرب
هرچند اين موضوع را مى شود در بعضى ديگر از مصاديق اصلاحات آمريكائى نيز يافت ، لكن خود يك مقوله مستقلى است كه طى آن گفته مى شود كه بايد نگاه ستيزه گرانه مردم ايران نسبت به غرب تغيير كند و به سمت شناخت غرب و نزديك شدن به آن يعنى ((غرب ستيزى )) جاى خود را به ((غرب ستائى )) بدهد تبديل شود. ايرانيان غرب را نه دشمن كه دوست ، نه جريانى كه همواره درصدد تسلط بر مقدرات آنان بوده است كه بعنوان ياور و پشتيبان خود ببينند! و مخالفت و ستيز با غرب را كنار بگذارند و در نتيجه اجازه دهند كه غرب دوباره در اين كشور اردو بزند و همچون گذشته ، سرمايه هاى مادى و معنوى آنها را به غارت ببرد و اين براى آن است كه زمينه ذهنى در مردم براى پذيرش روابط سلطه و اعاده حاكميت غرب بر اين كشور فراهم شود.(12)
 

16 – پياده كردن الگوهاى غربى
هر چند هر كدام از مقولاتى كه تاكنون ذكر گرديد، وجوهى از الگوى غربى اصلاحاتند، لكن بر تعدادى از آنها بطور مشخص و مكررا تاءكيد مى شود. از جمله آنها، ((دمكراسى )) يا مردم سالارى به شيوه دموكراسيهاى غربى است كه اگر در گذشته روشنفكران غرب زده آن را مطرح و از آن دفاع مى كردند، امروزه جريانهاى تجديد نظرطلب و حتّى برخى از آنان كه بنا حق كسوت مقدّس روحانيت را برتن دارند از دموكراسى با سبك و سياق غربى دفاع مى كنند و در تعارض بين دموكراسى با ولايت فقيه به حذف ولايت فقيه فتوى مى دهد!
اين روشن است كه دموكراسى مورد نظر غرب غير از ((مردم سالارى دينى )) است كه به تعبير مقام معظّم رهبرى بمعنى احترام به راءى ، حقوق و حاكميت مردم است . دموكراسى به مفهوم غربى آن كه در نقطه تقابل با تئوكراسى به معنى دين محورى و خدا مدارى شكل گرفت هيچ نسبتى با دين و حاكميت هاى دينى ندارد. در نظام دمكراتيك ، مشروعيت حكومت از مردم است نه از خدا و اين كاملا با نظام حكومت دينى كه مشروعيت آن از سوى خدا و مبتنى بر احكام و سنّت هاى الهى است ، متفاوت است .
از جمله ساير الگوهايى كه براى اصلاحات در كشور ما تجويز مى شود ((جامعه )) مدنى است كه : در جامعه مدنى با تعريف واضعين غربى آن ، دين و احكام الهى محلى از اعراب ندارند. مفاهيم و الگوهاى ديگرى هم چون ((پلوراليسم ))(تكثرگرائى )، ((تلورانس )) (تسامح و تساهل ) و… كه ريشه در فرهنگ و تمدن غرب داشته و با مبانى انديشه و فرهنگ ملّى و دينى ما در تعارض اند عينا بدون هيچ اصلاح و تغييرى براى جامعه ما تجويز مى شوند. اين مى تواند هويت تاريخى ، اسلامى و انقلابى كشور ما را تهديد نموده و امنيت ملّى را مخدوش سازد.(13)  


با توجه به آنچه گذشت مى توان ادّعا نمود هريك از عناوين اصلاحات آمريكايى اگر به عمل درآيد، مى تواند اخلال جدّى در امنيّت ملّى كشور ما ايجاد كند.
اگر اين جمع بندى پذيرفتنى است ما نمى توانيم به مقوله اصلاحات در كشور به عنوان يك امر ساده و معمولى بنگريم . اصلاحات با تفسير و الگوى غربى و آمريكايى آن ، به شدّت در تقابل با نظام اسلامى قرار دارد و اگر هوشيارى و آمادگى نيروهاى انقلاب نباشد مى تواند منجر به فرو پاشى شود. به همين دليل نيروهاى انقلاب بايد نسبت به اين مقوله حساسيّت داشته باشند؛ موضوع اصلاحات و حساسيت آن را آنگونه كه مقام معظّم رهبرى مطرح فرمودند درك كنند، و توطئه ((اصلاحات آمريكائى )) را شناخته و ماهيت آنرا براى مردم افشا نمايند و در مقابل آن هوشمندانه موضعگيرى كنند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
 

ضميمه (2)
1 – ((گرى سيك )) مشاور پيشين امنيّت ملّى آمريكا درباره انتخابات مجلس ‍ گفت :
انتخاب آقاى خاتمى در سال 1977 ميلادى منجر به تغيير عمده در تصوّر مردم آمريكا از ايران شد. گرى سيك افزود نه فقط معدودى از دانشگاهيان و كسانى كه از نزديك مسايل ايران را دنبال مى كردند بلكه دولت آمريكا نيزبا انتخاب آقاى خاتمى با ديد تازه اى با ايران روبرو شد و بايد گفت كه به نظر مى رسد كه واقعا تحولاتى در حال شكل گرفتن است كه جالب توجه است .
(خبرگزارى جمهورى اسلامى -2/12/78 – راديو بى سى سى )
2 – ((ريچارد مكمن )) مشاور كاخ سفيد و سياست مدار آمريكائى : ((با روى كار آمدن اصلاح طلبان در ايران ظاهرا روزهاى تلخ سرگردانى آمريكا سپرى شده است و از اين پس بايد شاهد فرو ريختن ستونهاى اين نظام سركش و مهارنشدنى (جمهورى اسلامى ايران ) باشيم .))
3 – خانم ((شيرين عبادى )) در همايش ((اصلاحات چيست و اصلاح طلب كيست ))، مى گويد: ما تازه در حال پيدا كردن اسلام هستيم . اين نشان دهنده اين است كه قرائتهاى مختلفى از دين مى توانيم داشته باشيم .
وى اضافه مى كند: اگر اصلاحات را امكانِ داشتنِ قرائتهاى مختلف از دين بدانيم بايد نقش مردم و فقها را در آن مشخص كنيم .
در ادامه مى گويد: نقش رسانه ها و نويسندگان اين است كه مردم را در اين زمينه آگاه سازند و كوتاهى نكنند. امروز هر نشريه اى كه بسته مى شود، ضربه مهلكى است به روند آگاه سازى مردم .
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 20/5/79 – تهران )
4 – بنى صدر در پاسخ به اين پرسش كه در مورد اصلاحات و تغييراتى كه اخيرا در ايران به وجود آمده ، چه نظرى داريد گفت : هيچ تغيير واقعى در كشور به وجود نيامده زيرا اصلاحات به معناى پايان رژيم است .(خبرگزارى جمهورى اسلامى ايران -13/11/77 – شبكه ال . ث .ئى . فرانسه )
5 – ((هاشم آغاجرى )) در حاشيه همايش در اصلاحات چيست و اصلاح طلب كيست ))، با بيان اينكه اصلاحات هم بايد ساختار سياسى را متحول كند و هم فرهنگ و بينش جامعه را، گفت : اصلاح ساختار سياسى ، مقدمه لازم و واجبى است ، امّا كافى نيست .(خبرگزارى جمهورى اسلامى -2/5/79 – تهران )
6 – هوشنگ وزيرى در كيهان سلطنت طلب شماره 767 مورخه 7/5/78: ((حركت لاك پشتى خاتمى و شتاب جامعه به ستوه آمده از استبدادِ حكومت دينى سبب شده است كه جامعه ما با دو سرعت متفاوت به سوى منزلگاهى مشترك حركت كند، زيرا عقيده دارم هدف جامعه مدنى ايران با هدفى كه خاتمى پيش رو دارد، نهايتا ناسازگار است ، زيرا خاتمى جامعه اى مى خواهد كه در آن اسلام و دموكراسى به يك سازش بنيادى برسند كه بتوانند نهادينه شوند، حال آنكه جامعه مدنى روز به روز بيشتر به اين نتيجه مى رسد كه اين سازش زمانى امكان پذير است كه اسلام از عرصه حكومت به آن قلمرويى برود كه شايسته هر دينى است …))
7 – راديو آزادى آمريكا: سپهر ذبيح تحليل گر مسائل ايران و مؤ لف چند اثر درباره جامعه مدنى در مورد امكان استقرار جامعه مدنى در ايران مى گويد: به اعتقاد من در زبان انگليسى و غرب ، ((جامعه مدنى )) را در واقع ((جامعه دمكراسى ))يا ((جامعه چند حزبى )) مى گويند. جامعه اى كه حكومت قانون ، نه حكومت قانون اسلامى ، قانون بشرى باشد.
حسن ماسالى كه راديو آزادى وى را از ((فعالان سياسى )) عنوان كرد. در مورد واقعه دوم خرداد و مفاهيمى كه رئيس جمهورى ايران مطرح كرده است ، ادعا كرد: در حقيقت مردم با انتخاب دوم خرداد مى خواستند نظر خودشان را مبنى بر نفى نظام جمهورى اسلامى و نظام دين سالارى اعلام كنند. آقاى خاتمى نظرات متفاوتى در بسيارى از مسايل سياسى – بينشى با ساير همكارانشان در حكومت جمهورى اسلامى دارند. ولى ما با اين كلى گويى هايى كه آقاى خاتمى در مورد جامعه مدنى مى كنند و بعد آن را تفسير به جامعه مدنى ((مدينه النبى )) مى كنند و مى گويند كه هم خواستار جامعه مدنى ، هم ولايت فقيه و هم حكومت اسلامى هستند، تناقض گويى است و جامعه مدنى بدين ترتيب حاصل نمى شود.
به گفته راديو آزادى ، اسد همايون از اعضاى ارشد مركز مطالعات استراتژيك در واشنگتن به مقايسه تلاش هاى آقاى خاتمى براى اصلاحات با اقدامات ميخائيل گورباچف در اتحاد شوروى سابق مى پردازد و مى گويد: آقاى خاتمى بايد رفرمى در جهت اقتصادى انجام دهد. رفرم اقتصادى نيز امكان ندارد مگر اينكه رفرم سياسى صورت بگيرد. رفرم سياسى هم در ايران موقعى صورت خواهد گرفت كه شوراى نگهبان دخالت در كار نكند، نهادهاى غير دمكراتيك برچيده بشود و اقتصاد ايران در دست مديران لايق باشد!
همايون افزود: آقاى خاتمى از يك طرف مى خواهد دست به رفرم بزند و قولى كه به مردم داده ، انجام بدهد و از طرف ديگر تمام نهادهاى غير قانونى را حفظ بكند. مخصوصا نهاد ولايت فقيه را. اين دو تا با هم متضاد است .
راديو آزادى در ادامه افزود: دريادار سابق دكتر احمد مدنى ، استاندار سابق خوزستان كه زمانى كانديداى مقام رياست جمهورى در ايران نيز بود، معتقد است واقعه دوم خرداد جهشى است كه باعث ورود مردم به صحنه شد و بايد آن را مغتنم دانست .
وى مى گويد: با توجه به امكاناتى كه در اختيار رئيس جمهورى است و كادرى كه انتخاب كرد، مشكل بتواند زود موفق بشود. ولى دارد زمينه ها آماده مى شود به اين كه ملّت گم شده اش را پيدا كند… اين نشان مى دهد كه ملّت ديگر بيدار شده و ملّت ، ملّت بى تفاوت قبل از اين نيست . ما نيز بايد در اينجا دين خودمان را ادا كنيم و مكمل آنها باشيم و بتوانيم هوشيارانه گام هايمان را برداريم تا يك نظام بر بنياد مردم سالارى جلوه گر بشود.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 20/11/77)


(( ضميمه (3) ))
1 – حذف دين از عرصه حيات سياسى و اجتماعى
گرى سيك عنصر برجسته سازمان CIA و مشاور سابق امنيّت ملّى رئيس ‍ جمهور آمريكا پس از سفر به ايران طى مصاحبه اى اعلام مى دارد: ((چگونه خوشحال نباشيم از اينكه موج تازه اى در ايران برپا شده كه مصمم است طومار حكومت اسلامى را درهم بپيچد و حكومتى نظير حكومت ايران در دوران شاه و عربستان سعودى را روى كار مى آورد.
خواست ما و دولت آمريكا اين است كه در دين سياست دخالت نكند. البته هركسى بخواهد مى تواند آزاد باشد و آنقدر نماز بخواند و تسبيح بچرخاند كه پوست انگشت و پيشانى اش ضخيم شود.
(روزنامه جمهورى اسلامى – 13/7/79)
بنى صدر: انتخابات مجلس در روند تدريجى گذر به دمكراسى در ايران نقطه عطف مهمى است و شايد منجر به جدائى دين از سياست شود.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى به نقل از روزنامه ((مليت )) 3/12/78)
سروش : ((جهان مدرن پرده از رازهاى موهوم دينى برداشته و دين را از صحنه اجتماعى به يك حيطه كاملا فردى عقب رانده است .))
(ماهنامه كيان – مرداد 78)
روزنامه فرانكفورتر روند شاو روز دوشنبه 17/12/77 در مقاله اى بقلم احمد طاهرى تحت عنوان ((نسيم جدائى دين از سياست برچهره ملاها مى وزد.)) مى نويسد: در پى پيروزى طرفداران خاتمى در انتخابات شوراها فكر بر كنارى روحانيت از سياست و جامعه نيز در جامعه ايران تقويت شد.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 17/12/77)
هاشم آغاجرى : دين در حكومتهاى دينى نه تنها افيون توده هاست آنچنانكه ماركس گفته است علاوه بر آن افيون حكومتها هم هست زيرا اين افيون به واسطه فاصله انداختن بين واقعيت و ذهن حكومت نه تنها مردم را در ناآگاهى و فريب قرار مى دهد بلكه حكومتها را نيز فريب مى دهد.
(كيهان – 29/5/79 در اخبار ويژه به نقل از نشريه عصر ما)
هاشم آغاجرى : وقت آن رسيده نهاد مذهبى از نهاد حكومتى جدا شود. گزارش گر آمريكايى سخنان ايشان را به عنوان صريح ترن لحن در ابراز اينگونه عقايد براى درخواست رفرم مى داند.
(بن بار گزارش گر روزنامه واشنگتن پست – 13/5/79)
راديو رژيم صهيونيستى : ريشه بسيارى از مشكلات و معضلات ايران در دخالت گسترده دين در امور حكومتى نهفته است و بعيد مى دانند كه حكومت موجود در ايران در ساختار خود بتواند مسائل اساسى كشور را حل كند و ملّت ايران را به سوى آينده درخشانى كه سزاوار آن است رهنمون گردد.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 18/2/78)
اكبر گنجى در مصاحبه با روزنامه تاگس اشپيگل آلمان : دين يك قسمت از فرهنگ است ، حركت اصلاح طلبان ما عاقبت به جدائى دين از سياست خواهد انجاميد.
(كيهان – 24/1/79)
اكبر گنجى در مصاحبه با روزنامه تاگس اشپيگل آلمان : در يك جامعه مدرن جدائى دين از سياست يك امر بديهى است . وقتى شما جامعه را مدرنيزه كنيد اين جدائى بالاخره پيش خواهد آمد. ايران در حال حاضر از فاز قبل از مدرن به فاز مدرن پيش مى رود.
(كيهان – 24/1/79)
2 – آزادى و اباحه گرى
جيمز لادن خبرنگار راديو ملّى آمريكا گفت : مردم همواره براى آزادى بيشتر فشار را آورده اند و در زمان خاتمى فشار بيشتر شده است . اكنون انواعى از موسيقى كه قبلا با مخالفت شديد روبرو بود عموميت يافته و زن ها به تدريج حجاب را تعديل مى كنند. كت هاى آنان كوتاه تر و كوتاه تر مى شود. مطبوعات تحت رياست جمهورى خاتمى آزادتر شده اند و روى هم رفته مردم مرتّب حصارهاى خود را عقب مى زنند. الان در ايران هرگونه نوار ويدئو و نوار موسيقى به طور مخفيانه مبادله مى شود، قهوه خانه هاى اينترنتى رواج دارند و بسيارى از جوانان به من مراجعه كردند و گفتند ما به مردم و حتى دولت آمريكا علاقه داريم و نمى خواهيم از شما و جهان مجزا باشيم .
(نيويورك – خبرگزارى جمهورى اسلامى – 6/12/78)
راديو رژيم صهيونيستى : جوانانى كه در دوران انقلاب زاده شدند و يا هنگام انقلاب كودك خردسالى بيش نبودند و امروز پس از گذشت بيست سال از عمر حكومت اسلامى خود را در بن بست احساس مى كنند، امكان تحصيل ندارند. از معاشرت با جنس مخالف محروم هستند و نمى توانند نيازهاى عاطفى خود را تاءمين كنند، فرهنگى به آنها عرضه مى شود كه جاذبه اى برايشان ندارد آنها چشم به فرهنگ جهانى دوخته اند و مى خواهند مانند جوانان ديگر كشورها از آزادى برخوردار باشند.
اين راديو در ادامه ادعاهاى خود افزود: زنان ايران ، در ظرف بيست سال حكومت اسلامى ، حقوق خويش را پايمال شده مى بينند و احساس مى كنند كه چند قرن به عقب رفتند و در جهانى كه روز به روز به زنان تساوى حقوق بيشترى در همه زمينه ها اعطاء مى شود، زنان ايران بايد با حسرت و اندوه محروميتها را تحمل كنند و دم بر نياورند. ولى زنان ايران آگاه شده اند و حق خود را مى طلبند و حاظر به صبر و انتظار نيستند. دانشجويان كه آنان نيز همانند زنان در به ثمر رساندن انقلاب نقش مهمى داشتند، پس از گذشت بيست سال از عمر حكومت اسلامى احساس مى كنند كه به سوى سراب كشيده شده بودند و اكنون بايد راه خود را تغيير دهند و خواستار اصلاحات اساسى و عميق در ساختار حكومتى مى شوند و شيوه ولايت مطلقه فقيه را در برابر علامت سؤ ال قرار مى دهند و خواهان ملّى شدن بنيادهاى مالى و اقتصادى كلان رژيم مى گردند. آزادى خود را طلب مى كنند و آزادى مطبوعات و انتخابات را مى خواهند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 18/2/78)
راديو آمريكا در گزارشى در مورد تعبيرهاى مختلف نسبت به نتايج انتخابات اخير ايران گفت : پيروزى چشمگير اصلاح طلبان در انتخابات اخير مجلس به تعبير بسيارى از محافل پيام رسا و پرطنين مردم ايران براى برخوردارى از آزادى هاى بيشتر پس از 25 سال حكومت سختگير اسلامى است .
راديو آمريكا افزود: به عقيده برخى صاحب نظران ايرانى و آمريكايى انتخابات جمعه گذشته نشان مى دهد كه يكى از مسائل مبرم و نيازهاى جدى راءى دهندگان در ايران اين است كه از فشار و محدويت هاى قوانين اسلامى كه زندگى را براى مردم ايران سخت و ناهنجار ساخته است كاسته و ايران تدريجا به جامعه اى مبدّل شود كه از جمله حق بيان و حق انتخاب پوشاك شخصى داشته باشد و نيز با جهان غرب مراوده و سر و كار داشته باشد.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 7/12/78)
راديو بى بى سى در گزارشى از نيكوزيا (قبرس ) محل برگزارى كنفرانس ‍ سه روزه اى تحت عنوان ((ايران در آستانه قرن بيست و يكم )) گفت : خانم شهلا شركت سر دبير مجله زنان از تبعيضات حقوقى عليه زنان و آپارتايد جنسى در ايران سخن گفت ولى تاءكيد كرد كه زنان براى احقاق حقوق خود حركت جدّى آغاز كرده اند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 29/3/78)
بهمن نيرومند در مصاحبه با تاگس اشپيگل از فقدان دمكراسى و رعايت حقوق بشر و وجود سانسور در ايران سخن مى گويد و مى افزايد: ابزار قدرت همچون گذشته در اختيار محافظه كاران است و كل نظام بايد اصلاح شود و تساوى حقوق بين زنان و مردان حاكم گردد.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 2/12/78)
راديو آمريكا: دادگاه ويژه روحانيت اخيرا حجت الاسلام محسن كديور را به 18 ماه زندان محكوم كرد. آقاى كديور يك روحانى شيعه و استاد دانشگاه به اين علت زندانى شده كه از سياست هاى رژيم (نظام ) اظهار نارضايتى كرد و خواستار انجام اصلاحات شده بود.
از هنگامى كه آقاى خاتمى خدمت خود را به عنوان رئيس جمهورى ايران آغاز كرد قدم هايى در راه آزادى بيان براى ملت ايران برداشته است ولى كسانى كه با آزادى بيان مخالفت مى كنند به بازداشت هاى بدون رعايت موازين قانون و تعطيل كردن روزنامه هاى خواهان اصلاحات و قتل چند روزنامه نگار دگرانديش دست زدند. زندانى كردن حجت الاسلام كديور يكى ديگر از كوشش هايى است كه براى خاموش كردن صداهاى مخالف در ايران به عمل آمده است .
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 13/2/78)
يك روزنامه نگار كانادايى در گزارش ويژه خود از تهران نوشت : اصلاحات سياسى به ايرانيان اجازه داده است تا طعم فرهنگ غرب را بچشند.
روزنامه ((گلوب اند ميل )) روز پنجشنبه نوشت : بسيارى از صدها فروشگاه ها بعد از ظهرها در ايران كالاهايى را كه زمانى عرضه آنها ممنوع بود، به معرض ‍ نمايش و فروش مى گذارند كه شامل كتابهاى هنرى با تصاويرى از بدنهاى عريان زنان دوران رنسانس ، خود آموزهايى براى راهنمايى طرفداران حقوق زنان و همجنس گرايان و ديسكهاى موسيقى در زمينه اپراهايى از ويوالدى تا موتسارت است . حال مشتريان اجازه دارند درباره فرهنگ غرب كه با روح مذهبيشان مغايرت دارد، بخوانند و تفحص كنند. كشورى كه زمانى از غرب متنفر بود، اكنون مصمّم است با اين نگرش كه جامعه از تقليد در امان خواهد بود، اجازه دهد كه اين مصنوعات وارد شوند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 13/3/78)
3 – ختم انقلاب
روزنامه ايتاليايى ((ايل جور ناله )) : تهران در اين روزها با آن دنياى بسته و بنيادگرايى كه برخى احتمالا تصور مى كنند، بسيار متفاوت است .اين تحول از ماه خرداد آغاز شد يعنى هنگامى كه محمد خاتمى به طور غير منتظره در انتخابات رياست جمهورى پيروز شد.
از آن وقت ((كميته ها))، پليس ماءمور حفظ اخلاق اسلامى از خيابانها ناپديد شدند. زنان كفش هاى ورزشى يا چكمه هاى پاشنه بلند مى پوشند، اينترنت در كامپيوترهاى ادارات و دانشگاه ها طغيان كرده ست . آنتن هاى ممنوعه ماهواره اى ، تصاوير و فيلم هاى غربى را وارد خانه كرده است و… در وراى اين اصلاحات و در پشت جامعه اى كه سرزنده مى شود و سينماها، استاديوم ها و رستوران ها را پر مى كند، يك مسابقه جدى و پرخطر ميان طرفداران تحول و قهقرا گرايان در جريان است .
(رم – خبرگزارى جمهورى اسلامى – 1/11/77)
حبيب اللّ ه پيمان در دانشكده مطالعات شرقى دانشگاه لندن : ((ايران پا در فرهنگ جديدى گذاشته كه دير يا زود گذشته را پشت سر مى گذارد و رنسانسى در ايران آغاز مى شود.))
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 19/8/77)
روزنامه آمريكايى واشنگتن تايمز: اصلاح طلبان ايران علنا خواستار پايان دادن به دو دهه حكومت مذهبى در ايران شدند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 13/5/79)
اكبر گنجى در مصاحبه با تاگس اشپيگل آلمان : ما تلاش مى كنيم (امام ) خمينى را به گونه اى تفسير كنيم كه مخالف با دموكراسى نباشد(!!؟) (امام ) خمينى ديگر وجود ندارد آنچه وجود دارد فقط برداشتهاى ما از سخنان اوست . امّا او به هر حال يك روزى در موزه خواهد رفت و هيچكس نمى تواند جلوگيرى كند اين يك تكامل تاريخى است (!!؟)
(كيهان – 24/1/79)
على افشارى : ما از راه هاى مسالمت آميز، خواهان تغييرات راديكال هستيم … ايران سرانجام آموخت كه هيچگونه تضمينى براى اين طرز تفكر كه با انقلاب ها به آينده بهترى مى توان دست يافت ، وجود ندارد.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 10/6/79)
على افشارى : اين دولت اسلامى يك فرمان تثبيت شده نيست . تفاسير متفاوتى در مورد حكومت اسلامى وجود دارد. اين دولت خود به تنهايى روند تكامل است و ما مى خواهيم تفاسير جديدى را اجرا كنيم كه بشر دوستانه ، عاشق حقوق بشر و مدرن است و مى تواند به جهان عرضه شود و با ديگران ارتباط داشته باشد. نيازهاى نوين اين دولت اسلامى را در نظر بگيريد. ما مى خواهيم در اين دولت تجديد نظر كنيم و آن را در مسير تكامل و توسعه قرار دهيم .
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 30/11/78)
4 – روحانيّت
سعيد ليلاز مقاله نويس روزنامه و تحليل گر سياسيى گفت : ايرانيان كه از كنترل هاى اعمال شده توسط روحانيون اسلامى كه پس از انقلاب به كشور حاكم شده اند، خسته شده اند از اصلاحات خاتمى به طور گسترده استقبال كرده اند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى به نقل از خبرگزارى آسوشيتدپرس – 3/11/78)
محمود دولت آبادى (نويسنده ) به راديو كلن گفت : تصور نمى رود كه پس از انتخابات تغييرات عميق و فورى در ايران صورت گيرد ولى قطعا دوره حكمرانى ملاها گذشته است .
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 27/11/78)
راديو كلن : ابراهيم يزدى در رابطه با انتخابات معتقد است روحانيونى كه تا به حال كشور را اداره مى كردند، كارى كردند كه اعتماد مردم از آنها سلب شده تاكنون اقليتى كوچك بر اكثريت ملت حكمرانى مى كرد و اكنون اين وضع پايان خواهد يافت .
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 27/11/78)
گرى سيك (مشاور امنيت ملّى آمريكا در زمان كارتر و استاد فعلى روابط بين الملل و سياست خارجى آمريكا در خليج فارس در دانشگاه كلمبيا): اين انتخابات نه تنها گامى استوار در جهت دمكراسى بود بلكه به واسطه آن مشاركت آحاد مردم در مديريت كشور بتدريج از قدرت فقها نيز مى كاهد و زمينه را براى اصلاحات فراهم مى سازد.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 13/12/77)
دكتر زونيس (كارشناسى آمريكايى ): روشن است كه فقها در مبارزه براى حفظ قدرت خود عقب رانده شده اند و با تمام نيرو براى حفظ موقعيت خود تلاش مى كنند زيرا اوضاع هم از نظر مالى و از نظر سياسى به نفع آنها است .
زونيس مدعى شد: روحانيان به اين سادگى دست از قدرت و مخالفت با جناح ميانه رو و غير مذهبى بر نخواهند داشت ، زيرا در يك رژيم غير مذهبى ضمانتى براى حراست از منافع آنها وجود ندارد.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 13/12/77)
روزنامه آلمانى دى راين فالز، طى تفسيرى به قلم هانس بارت تحت عنوان ((درسى براى ملاها)) مى نويسد: ديكتاتورى روحانيون كشور را به يك وضع مصيبت بار و ناهنجار اجتماعى و اقتصادى و انزواى سياسى كشاند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 2/12/78)
افشارى : حاكميت مطلق علماى اسلامى به حاكميت مردم خدشه وارد مى كند و بايد از ميان برود.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 10/6/79)
5 – ولايت فقيه و رهبرى جامعه
گرى سيك در مصاحبه اى پس از سفر به ايران : ((من در ايران روشنفكرانى را ديدم كه اشاره هاى ما را دنبال مى كنند. آنها ششلولهائى بالا برده اند تا هر كس و هر چه با آمريكا ناسازگار است را هدف قرار دهند)).
خبرنگار مى پرسد چه چيز را هدف قرار بدهند؟ گرى سيك از پاسخ مى گويد: ((مثلا حتى ولايت فقيه را كه من فكر مى كنم در صحراى طبس ‍ تكنولوژى برتر ما را با اراده خود دفن كرد.))
(روزنامه جمهورى اسلامى – 13/7/79)
مهناز افخمى ((مدير بنياد مطالعات ايران در واشنگتن نيز گفت : اين امر (ولى فقيه ) ميدان كارائى خاتمى را به رغم محبوبيتى كه دارد محدود مى كند. وى افزود: قانون اساسى بگونه اى قالب ريزى شده است كه جاى زيادى براى انعطاف نمى گذارد، درواقع براى نزديكتر كردن كشور به آنچه كه مردم مى خواهند و آنچه كه گروههاى اصلاح گرتر مى طلبند كار زيادى نمى توان كرد مگر آنكه قالب را شكست ، يعنى حاكميت ولايت فقيه را از ميان برداشت زيرا قدرت ولى فقيه ظاهرا از خدا ناشى مى شود نه از مردم و حرف آخر با اوست و در واقع هيچ راهى براى ايجاد تغييراتى چشمگير بدون شكستن ساختار حكومت مذهبى و گماردن حكومت مردم بجاى آن وجود ندارد.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى بنقل از راديو آمريكا – 22/11/77)
راديورژيم صهيونيستى : دانشجويان كه آنان نيز همانند زنان در به ثمر رساندن انقلاب نقش مهمى داشتند پس از گذشت 20 سال از عمر حكومت اسلامى احساس مى كنند كه به سوى سراب كشيده شده بودند و اكنون بايد راه خود را تغيير دهند و خواستار اصلاحات اساسى و عميق در ساختار حكومتى و شيوه ولايت مطلقه فقيه را در برابر علامت سؤ ال قرار مى دهند و خواهان ملّى شدن بنيادهاى مالى و اقتصادى كلان رژيم مى گردند، آزادى خود را طلب مى كنند و آزادى مطبوعات و انتخابات را مى خواهند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 18/2/78)
عباس عبدى در گفتگو با راديو بى بى سى : علت اصلى كشمكش جناحى در ايران دعواى بين حكومت انتصابى و حكومت انتخابى است . وى اصل مربوطه به ولايت فقيه در قانون اساسى را انتصابى دانست و گفت : طرفداران اصلاحات طرفداران حكومت انتخابى هستند و راه حل از بين رفتن دعواهاى جناحى برگزارى يك همه پرسى با هدف ايجاد اصلاحات و تغيير در قانون اساسى است .
(روزنامه جمهورى اسلامى يكشنبه – 4/10/79)
روزنامه آلمانى فرانكفوتر آلگمانيه مى نويسند: كديور فقط به ولايت فقيه حمله نمى كند، بلكه حتّى از رئيس جمهور خاتمى و اصلاح طلبان هوادار وى نيز انتقاد مى كند و مى گويد: ((اگر خواهان دموكراسى هستيم ، [نظام ] ولايت فقيه بايد برچيده شود.)) كديور در اين مصاحبه مى گويد: ولايت فقيه بخشى اسلام شيعى نيست بلكه از عقايد شخصى برخى از روحانيون سرچشمه مى گيرد.
(ابرار 17/6/79 به نقل از هفته نامه رويدادهاى ايران و جهان 7/شهريور/79)
على افشارى در گفتگو با ايسنا گفت : به نظر مى رسد كه مردم از تاريخ انقلاب مشروطه به بعد به دنبال تغيير ساخت مطلقه قدرت به ساختى مشروط و مردم سالار هستند. قرائت خاصى كه امروز اقتدار گرايان از ولايت مطلقه فقيه ارائه مى دهند همان ساخت مطلقه قدرت را تداعى مى كند. از سوى ساخت مطلقه قدرت هم جايى براى جامعه مدنى و پارلمانتاريسم باقى نمى گذارد.
(كار و كارگر 15/6/79)
روزنامه فرانكفورتر الگماينه در شماره 21 اگوست خود در مصاحبه اختصاصى با محسن كديور دگرانديش ايرانى ضمن معرفى وى مى نويسد: محسن كديور يكى از اصلاح گرايان افراطى ايران به شمار مى آيد. وى چهار هفته است كه از زندان آزاد شده ولى با اين وجود بلاانقطاع به انتقاد خود از سيستم و نظام حكومت اسلامى ايران ادامه مى دهد.
اين روحانى و فيلسوف تنها نسبت به ولايت فقيه و اساس قدرت سياسى روحانيون شيعه لب به شكوه و شكايت نگسترده بلكه از محمد خاتمى و اصلاح گرايان پيرامون او نيز به انتقاد پرداخته و مى گويد: اگر ما خواستار دمكراسى و مردم سالارى هستيم ولايت فقيه بايد حذف شود.
كديور معتقد است كه ولايت فقيه جزيى از اسلام شيعه نيست بلكه زاده فكر برخى از روحانيون مى باشد.
فرانكفورتر الگماينه آنگاه به تشريح ديدگاههاى كديور در راستاى حكومت مذهبى مى پردازد و مى نويسد: ((كديور معتقد است در يك نظام مذهبى رهبر براى زمانى معين از سوى مردم انتخاب مى شود و اين رهبر حتما نبايد از فقها و مجتهدين اسلامى باشد، چنين نظامى تنها در شرايطى امكان پذير است كه مردم به دين باور داشته باشند.))
((زمانيكه خواسته و اراده مردم از يكسو و دين از سوى ديگر روياروى يكديگر قرار بگيرند آنگاه است كه راءى مردم مهمّتر است .))
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 1/6/79)
6 – قانون اساسى و قوانين موضوعه كشور
احمد زيدآبادى (روزنامه نگار مقيم تهران )، پيرامون انتظارات مردم از نمايندگان مجلس مى گويد: همه دستگاه قضايى و قوانينى مربوط به دادگاههاى عام ، دادگاه روحانيت و دادگاه انقلاب و در مرحله بعد قوانين احزاب و مطبوعات و مسائل بغرنج اقتصادى ، بايد اصلاح شوند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 3/12/78 – راديو فرانسه )
راديو بى بى سى : پيرسونه (دبير كل سازمان حقوق بشر عضور بين الملل ) در نامه سرگشاده اش (به مجلس شوراى اسلامى درباره پيشبرد اصلاحات در ايران ) يك رشته پيشنهادات به نمايندگان مجلس داده است كه از جمله آنها آزادى كليه زندانيان سياسى منجمله : ماشاءا… شمس الواعظين و عبدا… نورى است . وى هنچنين از بازداشت اكبر گنجى ، شيرين عبادى ، محسن رهامى ابراز نگرانى كرده است .
از جمله ديگر پيشنهادات پيرسونه تجديد نظر در كليه قوانين به ترتيبى است كه در آينده كسى نتواند افرادى را بخاطر اعتقادات مذهبى و يا فعاليتهاى سياسى بدون توسّل به خشونت و يا بخاطر زبان ، جنسيت و يا قوميت زندانى كند. لغو دادگاههاى ويژه ، مانند دادگاههاى انقلاب و دادگاه مطبوعات و دادگاه ويژه روحانيت و تضمين آزادى براى تمام مذاهب و نه تنها مذاهب شناخته شده در قانون اساسى ، از توصيه هاى ديگرى است كه در اين نامه ديده مى شود.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 6/5/79)
راديو آمريكا: ((امير مومبنى )) از سازمان فدائيان خلق ((اكثريت )) (در گردهمايى گروهك هاى ضد انقلاب در دانمارك ) ضمن ردّ اصالت قانون اساسى جمهورى اسلامى گفت ما نمى توانيم از اين قانون حمايت كنيم . وى گفت : وقتى در ايران شعار مى دهند: ((يك مملكت ، يك دولت ، آنهم با راءى ملّت ))، معنا و مفهوم آن ردّ قانون اساسى موجود و درخواست دگرگونى در قدرتى است كه از اين قانون مايه مى گيرد.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 27/8/77)
((مهرانگيز كار)) در گفتگو با گروه زنان و خانواده ايرنا: قوه مقنّنه كماكان تحت سلطه يك نوع نگرشى است كه اين نگرش به هيچ وجه برابرى حقوقى زن و مرد را نپذيرفته و ديده ايد كه حتى در مواقعى كه خواسته شده گام كوچكى براى تغيير قوانين برداشته شود از طرف برخى از افراطيون با آن مقابله شده است .
وى تاءكيد كرد: با توجه به تعهدات جديد زنان در جامعه ، و نقش فعّال آنها در جامعه و همچنين دوره گذر جامعه از سنّت به سمت دوره اى ديگر، نه تنها اين قوانين پاسخگو نيست ، بلكه از لحاظ امنيت و حيثيت ملّى نيز براى ما مشكل سازند و بايد تغيير يابند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 1/10/78 – ايرانا)
روزنامه ساندى تايمز : البتّه هيچ يك از اين تلاشهاى اصلاح طلبانه براى كسانى كه مدافع برقرارى دموكراسى و آزاديهاى فردى هستند، كافى نيست . آنان خواهان برابرى زنان و مردان در قانون طلاق ، برداشتن سنّت شرعى دادن خون بها بجاى مجازات قاتلين زنان و حتى طرفدار برداشتن قانون حجاب اجبارى هستند. مسايلى كه در شرايط كنونى شانس زيادى براى تحقّق آنها وجود ندارد.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 17/12/77 – راديو بى بى سى )
منتظرى در مصاحبه با روزنامه شرق الاوسط: برخى اصول قانون اساسى بايد تغيير يابند.
(كيهان – 10/3/79)
روزنامه هرالد تريبون : دسته اى از اصلاح طلبان خواستار تغيير در چهارچوب حكومت اسلامى هستند، اما دسته هاى ديگر طالب تغييرات از بنياد مى باشند.
(كيهان – 25/8/79)
راديو بى بى سى : صادق صبا با بيان اين مطلب كه عده اى معتقدند بايد جمهوريت نظام هر چه بيشتر تقويت شود و قدرت ارگان هاى انتخابى مستقيم مثل مجلس و رياست جمهورى افزوده و از اختيارات ولايت فقيه كاسته شود گفت : جريانات وابسته به جناح چپ اسلامى عمدتا از اين ديدگاه پيروى مى كنند، اينها كسانى هستند كه زمانى از تندروترين نيروهاى اسلامى بودند و حال با استحاله شگفت انگيز خود را طرفدار دمكراسى مى دانند.
وى افزود: آيت ا… منتظرى نيز كه از تئوريسين هاى مفهوم ولايت فقيه است امروزه به اين نتيجه رسيده كه ولايت فقيه بايد صرفا جنبه نظارتى داشته باشد، معناى اين نظريه اين است كه بايد اختيارات اجرايى گسترده رهبر در قانون اساسى از او گرفته شود.
احمد سلامتيان نماينده پيشين مجلس شوراى اسلامى نيز به بى بى سى گفت : وقتى صحبت از نظارت شود امروزه نه تنها با واقعيت تجربى جمهورى اسلامى در تضاد است بلكه با واقعيت قانونى جمهورى اسلامى هم سازشى ندارد، و براى اينكه به نظارت اكتفا شود براى فقيه بايد متن اصلى قانون اساسى مصوب مجلس خبرگان اول را به خصوص در اصولى كه اختيارات اجرايى مستقيمى به رهبرى داده شده مورد بازبينى قرار داد و و وضعيتى بوجود آورد كه عملا رهبر هيچ نوع اختيار اجرايى نداشته باشد.
صادق صبا گزارشكر راديو بى بى سى در خاتمه گفت : اينكه كدام يك از اين راه حل ها به دوام جمهورى اسلامى كمك كند به موازنه قوا در آينده ، به اوضاع سياسى و اقتصادى داخل كشور و شرايط بين المللى بستگى دارد، البته همه اينها راه حل هاى برخاسته از درون حاكميت است وگرنه نيروهاى مخالف جمهورى اسلامى تنها راه حل منطقى براى تحقق دمكراسى در ايران را كنار نهادن اين نظام مى دانند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 22/11/77)
مهرانگيز كار در كنفرانس برلين : مردم ايران به جبران نقض حقوق بشر در 21 سال گذشته و نقض حقوق مردم توقع دارند كه مجلس ششم با بازنگرى دقيق در قوانين ايران ، موجبات تحقق بخشيدن به شعارهاى اصلاح گرايى را به صورت قوانين مدون و لازم الاجرا فراهم سازد. در حال حاضر قوانين ايران به شعار ايران براى تمام ايرانيان و ارج نهادن برحقوق مخالفان و مشاركت همه مردم ايران ، بخصوص طيف وسيع سكولار در ايران از مشاركت وسيع آنها در حيات سياسى و اجتماعى كشور جلوگيرى مى كند. اين قوانين در حوزه مطبوعات ، در حوزه آزادى بيان و نشر، در حوزه زنان ، در حوزه غيرمسلمانان ، در حوزه دگرانديشان ، در حوزه متهمان سياسى و مطبوعاتى نياز به بازنگرى دقيق دارد.
7 – نهادهاى پاسدار حاكميت دينى
در نامه سرگشاده سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى به سپاه پاسداران : ((سازمان مافيايى قدرت با نفود در نهادهاى گوناگون و پنهان كردن خويش در پشت نام و عناوين مقدس دينى و انقلابى ، مى كوشد تا به قيمت بر باد دادن عزت و قدرت واقعى اين نهاد، قدرت و ثروت غير مردمى و نامشروع خود را حفظ كند.))
اين بيانيه در ادامه مى افزايد: ((آنچه كه نگرانى ما را موجب مى شود بروز علائم و شواهدى است كه حكايت از توجه شيفتگان قدرت به سپاه و استفاده از اين ارتش انقلابى و ملّى در راه مقاصد حقير باندى و قدرت طلبانه دارد.))
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 30/1/79)
راديو فرانسه : هفته نامه ((كيهان )) لندن در تفسيرى زير عنوان ((هر قانونى محترم نيست )) پس از اشاره به تناقض قوانين جمهورى اسلامى با قوانين و ميثاقهاى بين المللى كه تهران پاى آنرا امضاء كرده است به مسئله نظارت استصوابى شوراى نگهبان پرداخته و از آن بعنوان يكى از بارزترين تجاوزات قانونى به حقوق بشر ياد مى كند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 5/11/78)
راديو ملى آمريكا: بختاش در جواب كوئن كه از او پرسيد، بنظر شما نتيجه انتخابات چه تاءثيرى بر ايدلوژى محافظه كاران خواهد گذاشت ، گفت : فكر مى كنم ائتلاف جديد اصلاح طلبان بدنبال تقويت آزادى هاى سياسى و مطبوعاتى و تحت كنترل درآوردن قوه قضائيه و بعضى از سازمانهاى انقلابى توسط دولت و به عبارت ديگر سياست زدايى از آنها مى باشد. بنابراين ، اين به معناى كاهش اقتدار سازمانهاى
انقلابى محافظه كار وسعت بخشيدن به جامعه مدنى در ايران است .
(نيويورك – خبرگزارى جمهورى اسلامى – 6/12/78)
بخش فارسى جمعه شب راديو دولتى لندن ((بى بى سى )) : جرج كنت به كنگره آمريكا گفت كه صحنه سياسى ايران همچنان مغشوش خواهد بود زيرا بنا به گفته او آيت ا…خامنه اى ، رهبر ايران و نهادهاى مهمى مانند سپاه پاسداران در مقابل تغييرات سياسى به شدّت مقاومت خواهند كرد ولى در عين حال پيش بينى مى شود كه ايجاد تغييرات در ايران اجتناب ناپذير است .
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 14/11/78)
احمد منتظرى : آيت ا… منتظرى بارها اعلام كرده اند كه دادگاه ويژه روحانيت با قانون اساسى سازگار نيست .
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 18/12/77)
8 – احكام اسلامى
روزنامه تهران تايمز: حمايت از اصلاح طلبان سرخوردگى ايرانيان از قوانين اسلامى را كه همه چيز را محدود مى كند نمايان مى كند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 30/11/78)
حسين باقرزاده عضو گروهكهاى ضد انقلابى مقيم لندن در اعتراض به اجراى احكام و حدود الهى : منظورم از بكار بردن واژه خشونت دولتى اعتراض به اجراى حكم قطع يد، اعدام و رجم در ايران است .))
(روزنامه كيهان – 14/6/78)
مهرانگيز كار: قوانين شرعى در مورد زنان ظالمانه است .
(روزنامه عصر آزادگان – 7/11/78)
شيرين عبادى : بايد احكام موجود اسلامى به نفع زنان تغيير يابد.
(راديو بى بى سى – 22/4/77)
9 – فرهنگ جهانى
راديو فرانسه : ((وظيفه روشنفكر ايرانى در برهه فعلى بشر مهمترين وظيفه اش ‍ پيدا كردن يك مخرج مشتركى باشد بين اين ارزش هاى جهانى با ارزش هايى كه در جامعه خودش در واقع وجود دارد. يعنى اين روشنفكر مى بايستى كه از طريق ترويج آنها و كار فكرى مدام بتواند آن ارزش ها را در جامعه خودش جا بيندازد.))
(17/3/77)
مرتضى مرديها: ديگر استثمار كشورهاى فقير از طرف كشورهاى غنى معنى ندارد و جهانى شدن مبانى اقتصادى ، سياسى و زيست محيطى … و ادامه دارد اما از نظر مبانى فلسفى مهم اينست كه انسانها دريافته اند اعلام جنگ به همديگر براساس شكافهاى سياسى ، نژادى ، دين ، ايدئولوژيك و حتى طبقاتى بى فايده است . با جهانى شدن فقط فردى كه نيت سوئى داشته باشد مخالفت مى كند مثل آن سرباز ژاپنى كه بعد از آن كه چهل سال از جنگ دوم جهانى گذشته بود، همچنان در جنگل هاى آسياى جنوب شرقى منتظر دشمن بود و حالا شايد برخى از روشنفكران سنتى ما كه خوشبختانه نسل تفكرشان در حال انقراض است مثل آن سرباز ژاپنى بگويند كه در دانشگاه شان هم مى خواهند ما را استثمار كنند. اما بنظر من اينها ولنگارى هايى است كه ارزش ‍ بحث نداد.
10 – ملى گرايى و بازگشت به سنتهاى ماقبل اسلام
جان وآلترمن (كارشناس آمريكايى ) : من معتقدم آنچه كه ما هم اكنون شاهد ظهور آن در ايران هستيم يك ناسيوناليزم ملّى بوده است و ايرانيانى كه خواستار انقلاب اسلامى نه تنها در ايران كه در سراسر كره خاك بوده اند حال از ايرانى بودن خود دفاع مى كنند و از ملّت ايران سخن مى گويند، از منافع ملّى ايرانيان حرف مى زنند و ناسيوناليزم ايرانى ، ديگر به انقلاب اسلامى در سراسر جهان كارى ندارد.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – بنقل از راديو آمريكا – 28/1/79)
محمد حسين دروديان : ما مى خواهيم در رقص ها، پايگوبى هاى محلى ، در كنار و شريك مردم باشيم . ما بعنوان ايرانيان ادامه دهنده راه گذشتگان نه تنها آئين چهارشنبه سورى بلكه تمام آئين ها و رسوم و اعياد گذشته را بايد پاس بداريم اينها با دين و مذهب ما آميختگى دارد.
(روزنامه ايران – 24/12/78)
11 – رابطه با آمريكا و همراهى با روند صلح خاورميانه
راديو فرانسه : ((مادلين آلبرايت )) در يك نطق سياسى مهم ، در تلاشى تازه براى گفتگو با جمهورى اسلامى ايران اعلام كرد: آمريكا مايل است براى بهبود روابط دو كشور يا با صبورى و گام به گام ، و يا با گامهاى سريع در صورتى كه ايران تمايل و تعهد خود را براى انجام چنين كارى نشان دهد، اقدام كند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 22/12/78).
راديو آمريكا: پيروزى خيركننده اصلاح طلبان در انتخابات پارلمانى ايران ، بسيارى از صاحب نظران سياسى را متقاعد كرده است كه زمان مناسب براى احياى روابط ايران و آمريكا فرا رسيده است .
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 28/1/79)
خاوند در خصوص تاءثير بهبود روابط ايران و آمريكا بر وضعيت اقتصادى ايران اظهار داشت : روابط ايران و آمريكا يكى از مسايل بنيادى ، نه فقط سياست خارجى ، بلكه سياست داخلى ايران است .
به گفته وى ، ايران براى بوجود آوردن امنيت خارجى به منظور رشد اقتصادى خود بايد در روابط با آمريكا تجديد نظر كند، حتّى تا زمانى كه دولت ايران روابط عادى با ايالات متحده نداشته باشد، نمى تواند نظر اتحاديه اروپا را نيز جلب كند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 13/6/77)
راديو آمريكا: به گزارش خبرنگار صداى آمريكا با وجودى كه ايران هنوز از ديدگاه وزارت امور خارجه آمريكا در زمره كشورهاى حامى تروريسم شناخته مى شود، در ماههاى اخير نشانه هايى به چشم خورده است كه شايد زمينه براى بهبود روابط بين ايران و آمريكا مساعد باشد.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 7/12/78)
روزنامه ((الوطن )) مى نويسد: برخى از روشنفكران ايرانى و ديگر كشورها در كنفرانسى با عنوان ((ايران در قرن بيست و يكم )) خواستار بهبود روابط بين تهران و واشنگتن و دموكراسى در ايران شدند.
به نوشته اين روزنامه ، ((محسن ميلانى )) يك تحليل گر ايرانى الاصل از دانشگاه فلوريدا گفت كه اگر راه دموكراسى و نزديك شدن به واشنگتن و برقرارى ارتباط سياسى با همسايگان و ايجاد يك بازار مشترك منطقه اى دنبال شود، ايران سالهاى بهترى را در پيش خواهد داشت .
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 1/4/78)
((مادلين آلبرايت ))، وزير امور خارجه آمريكا: ما نسبت به آينده در رابطه با ايران خوشبين هستيم ولى با توجه به تحولات جارى در ايران ، خاتمى از نظر سياسى دوران سختى را مى گذراند و عوامل داخلى فراوانى در حال حاضر در سياست ايران نقش بازى مى كنند.
آلبرايت تصريح كرد: تابستان گذشته من دريك سخنرانى به بحث درباره مسايل موجود بر سر راه رابطه ايران و آمريكا پرداختم و علاقه مقامهاى آمريكا به برقرارى رابطه مجدّد با ايران را ابراز كردم .
وى افزود: بين سخنان من و مصاحبه خاتمى با خبرنگار سى .ان .ان وجوه تشابه زيادى وجود داشت .
(خبرگزارى جمهورى اسلامى -2/11/77 – نيويورك )
مادلين آلبرايت در مصاحبه با خبرنگاران (در مسكو) : ما حاضريم تمام مسايل و اختلافات خود را با ايران را در مذاكره با دولت اين كشور در ميان بگذاريم .
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 11/11/78 – مسكو)
روزنامه ((يو.اس .تودى )) به نقل از يك مقام رسمى آمريكا بدون ذكر نام وى نوشت : ما به اين واقعيت واقفيم كه اصلاح طلبان ايران براى آغاز گفتگوى رسمى با آمريكا احتياج به كمك دارند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى -4/12/78 – نيويورك )
خبرگزارى رويتر: انتخابات رياست جمهورى سال 1997 كه در آن محمّد خاتمى روحانى اصلاح طلب برنده شد، اميدهاى مشابه را مبنى بر آن كه تهران و واشگتن مى توانند به زودى اختلافات قديمى خود را فيصله دهند، ايجاد كرد.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 28/11/78)
هفته نامه اكونوميست چاپ لندن : اگر آمريكاييان با دادن امتيازاتى ايران را تشويق به مذاكره نماينده ايران در مقابل چه چيزى ، براى عرضه دارد؟ ايران مدتى است از ارسال پول براى گروه هاى تروريستى در اطراف و اكناف جهان خوددارى نموده است ، ليكن هنوز از چريكهاى حزب ا…لبنان حمايت مى كند و تا زمانى كه اسرائيل جنوب لبنان را در اشغال خود دارد به اين امر ادامه خواهد داد. ايران مى تواند متعهد شود كه با بيرون رفتن اسرائيل از جنوب لبنان حمايت خود از حزب ا… لبنان را متوقف نمايد. ايران همچنين مى تواند متعهد شود كه از ياسر عرفات در روند صلح حمايت كند و بدين ترتيب از شدّت موضع سنتى ضد اسراييلى خود بكاهد. ايران در آستانه اصلاحات است . ولى هنوز نيروهاى قدرتمند وجود دارند كه مى خواهند آن را در تاريكى قوانين و مقررات محدود و تنگ نظرانه و يك قوه قضائيه خشن روحانى نگه دارند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى ايران – 1/12/78)
عباس عبدى : جوانان ما در مورد رابطه با آمريكا نبايد فريب عملكرد خطاى جناح راست را بخورند.
(حيات نو 19 – آذرماه 79)
صادق زيبا كلام : مذاكره با آمريكا تنها راه حل مشكلات است و تسخير سفارت آمريكا اين راه را بر ما بست .
(هفته نامه پيام هامون – 10/8/78)
روزنامه صبح امروز: امام در قبول قطعنامه يك جام زهر نوشيد و سعادت ملّت را تضمين كرد، مذاكره با آمريكا نيز احتياج به نوشيدن جام زهر ديگر دارد!
(23/8/78)
حاتم قادرى : تاءكيد بر قطع رابطه با آمريكا صرفا در بين بعضى از مسئولين است نه مردم و ثانيا يك امر داخلى و جناحى است نه ملى !
(روزنامه آفتاب امروز- 17/9/78)
عباس عبدى : با تسخير لانه جاسوسى ظلم بيست و پنج ساله آمريكا به ايران تلافى شد و ديگر نبايد دشمنى با او ادامه يابد.
(روزنامه آفتاب امروز – 13/8/78)
خبرگزارى جمهورى اسلامى : عبداللّ ه نورى خواستار رابطه مستقيم با آمريكا شد.
عبداللّ ه نورى : چرا به جاى رابطه مستقيم با آمريكا به قهر كودكانه دست مى زنيم ؟
(16/8/78)
عباس عبدى : دليلى ندارد مردم احساس تنفر گذشته را نسبت به آمريكا داشته باشند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 16/8/78)
12 – سرمايه گذارى خارجى
هفته نامه ((ميدل ايست اكونوميك دايجست ))(ميد) چاپ لندن : دولت ايران و سياست گذاران نفتى كشور براى اصلاحات گسترده از جمله تغيير در قانون اساسى تلاش مى كنند. اين نشريه در مورد انگيزه اين تلاش نوشت : هدف اصلى اين كار راهگشايى براى جذب سرمايه گذارى در صنايع نفت و گاز است ولى در بطن اين تغييرات مساءله مالكيت مستقيم خارجيان وجود دارد كه قرار است در مورد آن تصميم گرفته شود. ((ميد)) با اشاره به اظهارات شخصيتهاى مختلف سياسى كشور در اين مورد نوشته است آنها تلاش مى كنند طرفدارانى جذب كنند تا زمينه براى ايجاد تغيير در قانون اساسى فراهم شود… در زمان حاضر قانون اساسى مالكيت ذخاير نفت و گاز كشور و همين طور تاءسيس بانك را از سوى بخش خصوصى در داخل و خارج كشور مجاز نمى داند. به همين خاطر است كه قراردادهايى كه طى چند سال گذشته براى توسعه صنايع نفت و گاز كشور منعقد شده همه از نوع ((بيع متقابل )) مى باشند كه در برخى موارد بويژه در پروژه هاى اكتشافى انگيزه براى شركت هاى خارجى را محدود مى سازد.
زرين گل رئيس كميته نفت مجلس شوراى اسلامى هفته پيش در اين مورد گفته بود در صورت عدم تغيير قانون اساسى در اين مورد نمى توان شركتهاى خارجى را نسبت به سرمايه گذارى نفتى و گاز در مناطق دست نخورده و دور افتاده نظير كردستان ترغيب كرد.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 24/4/78)
يروان آبراهاميان (استاد كالج باروك در نيويورك ) : جلب سرمايه هاى خارجى يكى از زمينه هاى جدل انگيز است و يكى از طرق بهبود اقتصادى در حال حاضر به اصطلاح ايجاد تحرك در آن است و آسانترين طريق آن البته تزريق سرمايه خارجى است و اين كارى است كه دولت پيشين ((رفسنجانى )) سعى كرد انجام بدهد و دولت كنونى هم مايل است كه انجام بدهد. وى گفت : به نظر من سرمايه خارجى نه تنها به احياى اقتصادى كمك خواهد كرد بلكه بويژه در بخش نفتى كه به ميزان كلانى سرمايه گذارى براى ادامه كار صنعت نفت نياز است بسيار مفيد خواهد بود، اما جلب سرمايه هاى خارجى اساسا به سياست خارجى بستگى دارد، لذا مسئله اقتصاد را نمى توان از مسائل مربوط به سياست خارجى جدا كرد.
على جلالى گزارشگر راديو آمريكا به نقل از كسانى وى آنها را تحليلگران ناميد گفت : جلب سرمايه هاى خارجى مستلزم تصويب يك رشته قوانين جديد به منظور ترغيب و تضمين امنيّت سرمايه گذاران است . بهبود روابط با ايالات متحده آمريكا و اروپا، عوامل كليدى ديگرى در زمينه بهبود وضع اقتصادى ايران به شمار مى آيد.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى به نقل از راديو آمريكا – 15/5/77)
فيگارو : رئيس جمهورى ايران به دو دليل نياز به اروپا دارد، نحست آنكه اقتصاد كشورش در حال ورشكستگى است و لزوم سرمايه گذارى خارجى در ايران ضرورى است و دوّم آنكه در غياب ايالات متحده آمريكا تنها اروپاست كه مى تواند به يارى ايران بشتابد. در مقابل اروپا نيز به ايران نياز دارد تا پس از استحكام اصلاحات آقاى خاتمى در بازسازى كشور شركت كند، كشورى كه از نظر استراتژيك موقعيت استثنايى دارد.
روزنامه ليبراسيون چاپ پاريس نيز نوشته است : نخست وزير ايتاليا در آستانه سفر آقاى خاتمى به خبرنگاران گفت بايد از ميانه روى و اصلاحاتى كه خاتمى در ايران آغاز كرده است پشتيبانى كرد تا ايران بتواند از انزوا خارج شود.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى به نقل از راديو آزادى – 19/12/77)
خبرگزارى رويتر: مجلس اصلاح طلب ايران در جهت حذف موانع قانونى بر سر راه سرمايه گذارى خارجى اقدام كرد، حركتى كه كشور ايران براى مبارزه با چالش هاى فزاينده اقتصادى نوميدانه به دنبال آن است .
(روزنامه ايران – 3/6/79)
13 – اصلاح و رفرم در دين
اشكورى : من حجيت وحى را پذيرفتم ، ولى اين كه آيا وحى همين كتاب است خود محل بحث است ، اين كه آيا در اين كتاب تحريفى حاصل شده است يا نه جاى بحث دارد! چگونگى تدوين كتاب و اين كه آيا واقعا در زمان شما كتاب مزبور دچار كم و زياد نشده است .
(پيام هاجر شماره 290)
تمام تلاش من در ايران براى جدايى دين از سياست است .
احكام اجتماعى دين قابل تغييرند ولو آن بخشى كه در خود قرآن آمده است .
(بنقل از كيهان در كنفرانس برلين )
من طرفدار جدايى دين از دولت و خواهان ريشه كن كردن نظام ولايت فقيه هستم .
(مصاحبه با روزنامه الشرق الاوسط )
بنده اصلا حكومت را از مقوله دين و شرع نمى شناسم و با حكومت فقهى و روحانى مخالفم .
(كيهان – 8/2/79)
حبيب ا… پيمان : قرآن قابل نقد علمى و تجربى است و خود قرآن نيز در آيات بسيارى دعوت به آن نموده است .
(هفته نامه پيام هاجر – 23/9/78)
هفته نامه عصر ما: دغدغه كلى در حال حاضر آن است كه ما چگونه مى توانيم مدرنيته را اسلاميزه و ايرانيزه كنيم و پيش از آنكه با نگاهى درون دينى امر اصلاح دينى به سامان رسد بايد مدرنيته را با شرايط بومى سازگار كرد.
(هفته نامه عصرما – 6/7/79)
مجتهد شبسترى : حقوق جزايى اسلام نه تنها نياز به اصلاح دارد، بلكه خود نيز توان اصلاح را دارد. وى در مجتمع قضايى((يوريديكوم )) وين خواستار اصلاحات عمقى در احكام حقوقى اسلام شد. چرا كه (به گفته وى ) مجازاتهايى كه توسط (حضرت ) محمد((ص )) معرفى شد، در حقيقت براى زمان خود نوعى محدود كردن روشهاى مجازات بى اندازه شديد رايج آن دوره بود. (به گفته شبسترى ) مسلمانان با انجام اصلاحات ضرورى تنها راه محمد((ص )) را ادامه خواهند داد.
امروزه شرايط ديگرگون اجتماعى ، يك خانه تكانى در حقوق اسلامى – شريعت را مى طلبد، تا اعمال مجازاتهاى انسانى را ممكن سازد.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 1/5/79)
راديو آزادى : ((وولفكانگ گونترلش ))، ايران شناس آلمانى طى تحليلى در روزنامه فرانكفورتر آلگمانيه مسئله اصلاحات و اسلام در ايران را مورد ارزيابى قرار داده است .
به گزارش راديو آزادى ، گونترلش در تفسيرى باعنوان ((آيا رفرم در دين امكان پذير است ؟)) مى نويسد جديدترين ضربات عليه جنبش اصلاح طلبى در جمهورى اسلامى ايران اين پرسش را مطرح مى كند كه وقتى عناصر دمكراتيك مانند انتخابات ، مجلس و سازمانهاى غير حكومتى با ساختارهاى برآمده از دين مانند دستگاه روحانيت شيعه و قوانين مذهبى و شوراى نگهبان به هم آميخته اند در اين صورت چگونه مى تواند اصلاحات قابل تحقق باشد.
اكنون در بخشى از جنبش دانشجويى آشكارا اين پرسش مطرح مى شود كه آيا رفرم در دين اجتناب ناپذير است ، آنها و بخش بزرگى از روشنفكران و دگرانديشان با اظهار عقيده خود بر لبه پرتگاهى كه بين تفكر عقلانى آنها و اتهامات موجود در ايران كشيده شده حركت مى كنند.
اين روزنامه آلمانى در ادامه مى نويسد: چه كسى مى توند يك رفرم در دين را واقعيت ببخشد، خاتمى نيت خير دارد اما خود اسير سيستمى است كه به آن تعلق دارد و از آغاز نيز آنرا مى خواسته است .
رويدادهاى اخير نشان داد كه حوزه نفوذ او از مرز سخنانش فراتر نمى رود بنابراين سياستمدار يا روحانى كه آشكارا براى جدايى دين از دولت گام به پيش بگذارد در چشم انداز نيست ، با وجود اين ايده رفرم در دين در سطوح بالاى روحانيون بدون طرفدار نيست .
مى توان از كسانى نام برد كه در موقعيتى قرار دارند كه بتوانند بتدريج مقاومت مؤ ثرى هدايت كنند، براى نمونه آيت ا… منتظرى كه بارها به عنوان يك دگرانديش تحت فشار و مراقبت است و بطور مرتب روحانيون مسلط بر نظام را مورد انتقاد قرار مى دهند اما او نيز احكام خود را از مقام و مرتبه مذهبى خود صادر مى كند.
اين روزنامه در پايان مى نويسد: به نظر مى رسد كه براى ايرانيان اين راه وجود دارد كه اين گروه از روحانيون را مورد حمايت قرار دهند و در عين حال به آنها هشدار دهند كه از دفاع از آزادى و كثرت گرايى در هيچ شرايطى سرباز نزنند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 14/6/79)
كريستين هوفمن (خبرنگار روزنامه فرانكفورتر آلگماينه ): آقاى افشارى از همان نظرى پيروى مى كند كه آقاى كديور و آيت ا… منتظرى درباره اصلاحات ارائه مى دهند و آن اين كه فرم كنونى سيستم دينى در ايران با دمكراسى همخوانى ندارد.
او مى گويد تمام مشكلات ، ناشى از تصويرهاى غلط از دين است و مى افزايد بنابراين قبل از آنكه دمكراسى بتواند در ايران پا بگيرد ما احتياج به يك رفرم دينى داريم .
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 20/5/79)
افشارى : جنبش اطلاح طلبى بايد تكليف خود را در خصوص نفى ساخت قدرت مطلقه روشن سازد. اين امر به يك رفرم دينى نياز دارد به اين معنا كه چگونه ساختار دمكراتيك داشته باشيم و در عين حال از مفاهيم دينى نيز بهره مند گرديم .
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 20/5/79)
14 – جريانهاى قومى واقليّت ها
راديو آمريكا درباره قطعنامه كميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد عليه ايران : مقامات دولت ايران همچنين پيروان مسيحيت ، زرتشتيان ، مسلمانان اهل تسنّن و يهوديان را مورد آزاد و اذيت قرار مى دهند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 13/3/78)
راديو آزادى : هفته وحدت در اوايل حاكميت (امام ) خمينى تاءسيس شده و هدف آن خوابانيدن عصيان هاى تركمن و بلوچ و ترك رژيم بوده است .
(راديو آزادى – 22/4/77)
راديو اسرائيل : مسئولين در حرف از وحدت سخن مى گويند ولى در عمل با توطئه چينى در صدد از بين بردن دومين جمعيت كشور يعنى اهل سنت و شيعه كردن آنها مى باشند. سنّيان ايرانى در عمل از حقوق مدنى و اجتماعى محرومند و هيچ گونه حقوق سياسى ندارد.
(25/4/77)
15 – نگرش نسبت به غرب
روزنامه آمريكايى يو.اس .اى .تودى : اغلب ايرانيان اميدوارند ادامه اصلاحات به روابط بهتر ايران و غرب منجر شود و خاتمى گفته است كه خواستار پايان دادن به خصومت بين ايران و آمريكا مى باشد.
عليرغم استقبال آمريكا از نتايج اوليه انتخابات در ايران ، بعيد بنظر مى رسد ما داميكه تهران از چريكهاى حزب ا… در جنوب لبنان حمايت مى كند واشنگتن به تحريم هاى اقتصادى عليه تهران پايان دهد.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 2/12/78)
راديو ايران : سفير انگليس در تهران به يك مقام وزارت امور خارجه ايران گفت ؛ ((ما نسنجيده عمل نمى كنيم . نشانه هايى از اصلاحات و تمايل به گشايش ‍ به سوى غرب و توسعه يك جامعه مدنى اسلامى وجود دارد، تمام اين چيزها مثبت است و برقرارى روابط مثبت تر با ايران را كه خود نيز خواستار آن است ، آسان تر خواهد كرد.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 19/10/78)
روزنامه الشرق الاوسط در مقاله اى بنام ((مد دمكراسى مرز نمى شناسد)): ((انقلاب ايران با انتخاب شيوه دمكراسى و موافقت دسته جمعى جناح ها با آن ، نشان مى دهند كه انقلاب مفاهيم خود را اصلاح كرده و وارد عمق اصلاحات ، تحولات ، درهاى باز و همزيستى با غرب شده است .))
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 1/2/79)
هنرى پركت مسؤ ول سابق ميز ايران در وزارت خارجه آمريكا: اگر موجى كه در مطبوعات اصلاح طلب ايران با تِز امكان ارتباط با آمريكا شروع شده و به ترديد در اساسى ترين وجوه انقلاب مشغول است ، اگر بتواند از حريم روحانيت عبور كند و از آن طريق ولايت فقيه را به كشتى ترديد سوار كند، اين كار بار سنگينى از دوش آمريكا بر خواهد داشت . اين بار سنگين همان است كه امروز ايران را از غرب دور نگه داشته و امكان صلح با اسرائيل را تا حد زيادى تنزل داده است . اصلاح طلبان ايران راه دشوارى را در پيش دارند. آنان به خوبى دريافته اند كه براى نزديكى به غرب بايد نگاه مردمشان را از زشتى هاى غرب به زيبايى هاى آن معطوف كنند.
16 – الگوهاى غربى
راديو بى بى سى لندن : در ادامه جلسات (كنفرانس سه روزه تحت عنوان ((ايران در آستانه قرن 21))) حسين بشيريه استاد دانشگاه تهران از ديدگاه متفاوتى به اسلام نگاه كرد و اظهار داشت كه شيعه و دموكراسى سازش ‍ ناپذيرند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 29/3/78)
سعيد حجاريان : در دولت آقاى خاتمى توسعه سياسى و نوسازى در راءس ‍ همه امور است و دمكراسى بايد نهادينه شود و تقسيمات كشورى اصلاح گردد. وى افزود: در مجلس ششم سعى ما بر اين است كه نظارت استبدادى را حذف كنيم كه در نتيجه چنانچه مردم از ما حمايت كنند ديگر شوراى نگهبان و ساير ارگانها نمى توانند جلوى اصلاحات را بگيرند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 28/11/78)
راديو آمريكا: گرى سيك ايران شناس آمريكايى كه در زمان بحران گروگانگيرى 20 سال پيش در ايران از اعضاى مهم شوراى امنيت ملى جيمى كارتر بود مى گويد: مردم ايران بايد پيش از هر چيز تصميم بگيرند كه آيا مى خواهند كشورشان تحت يك حكومت مستبد مذهبى باقى بماند و يا به يك جمهورى دمكرات و آزاد مبدل شود. گرى سيك مى افزايد: پرسش اساسى اين است كه قدرت و اختيارات رژيم واقعا از چه منشاء مى گيرند. آيا اين اختيارات را خداوند به اين حكومت داده است ، آيا حق الهى اين رژيم است كه بر ايران حكومت راند يا اينكه نظام حكومتى ايران نظامى است كه از اراده ملّت منشاء گرفته است .
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 7/12/78)
يك روزنامه ايتاليايى : همين نسل جديد كه به عنوان نسل بى تفاوت نسبت به امور سياسى كشور نگريسته مى شد يكباره وارد صحنه شد و دسته جمعى به خاتمى راءى داد. رئيس جمهورى كه قول داده است ماهيت مذهبى محض ‍ رژيم را استحاله كرده و با انجام اصلاحات لازم ((جامعه مدنى )) برپا كند.
(خبرگزارى جمهورى اسلامى – 4/11/77) 

پی نوشت ها :

 

1=ضميمه (3)
2- ضميمه (3)، ص 74.
3- ضميمه (3)، ص 79.
4- ضميمه (3)، ص 76.
5- ضميمه (3)، ص 80.
6- ضميمه (3)، ص 80.
7- ضميمه (3)، ص 81.
8- ضميمه (3)، ص 82.
9- ضميمه (3)، ص 85.
10- ضميمه (3)، ص 86.
11- ضميمه (3)، ص 89.
12- ضميمه (3)، ص 90.
13- ضميمه (3)، ص 90.




[ پنجشنبه 04 تیر 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه