پیام بران عاشورایی حجاب و عفاف: چادر نیمه ناموس آل الله!


این جمله معروف از حضرت زین العابدین (علیه السلام ) است : اى کاش مادر مرا نمى زائید، وقتى بود که چشمش به همسر جوانش افتاد که فرزندش ‍ حضرت باقرالعلوم (علیه السلام ) را که دو ساله بود در بغل داشت و چادر او آنقدر کوچک بود که اگر مى خواست خود را بپوشاند، آفتاب صورت فرزند را مى سوزاند و اگر مى خواست فرزند را زیر چادر برد،نمى توانست خود را کامل بپوشاند، این بود که حجت خدا و مظهر غیرت پروردگار آهى کشید و فرمود:

ایکاش مادر مرا نمى زائید و این روز را نمى دیدم .

خواهرم بیا از کربلا آن دانشگاه بزرگ جهان ، درس حجاب و عفت و حیا بگیر، بیا از کربلا فقط درس گریه نگیریم بلکه آنچه سیدالشهداء (علیه السلام ) در آن دانشگاه بزرگ ، تدریس ‍ فرموده نیز بیاموزیم!

برادرم غیرت مولایمان حضرت علی ابن الحسین امام زین العابدین (علیه السلام ) کجا و غیرت  ما کجا!!







[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

فلسفه حرمت لواط

در روایات اسلامى در عباراتى کوتاه و پرمعنا اشاره به دلایل حرمت لواط شده است، از جمله در روایتى از امام صادق (ع) مى‏ خوانیم که:

کسى از آن حضرت سؤال کرد، چرا خداوند لواط را حرام کرده است؟ فرمودند:

اگر آمیزش با پسران حلال بود مردان از زن ها بى‏ نیاز (و نسبت به آنان بى‏ میل) مى‏ شدند، و این باعث قطع نسل انسان مى‏شد و باعث از بین رفتن آمیزش طبیعى جنس موافق و مخالف مى‏گشت و این کار مفاسد زیاد اخلاقى و اجتماعى به بار مى‏آورد.[۱]

همچنین در قران کریم علت حرمت لواط این گونه بیان شده است:

حضرت ” لوط”(ع) این پیامبر بزرگ خطاب به قوم خودش می فرماید:« أَإِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ وَ تَقْطَعُونَ السَّبیلَ وَ تَأْتُونَ فی‏ نادیکُمُ الْمُنْکَرَ …».[۲]

آیا شما به طرف مردان مى‏ آئید و راه تناسل را قطع مى‏کنید؟! و در مجلس خود آن عمل ناپسند را مرتکب مى‏شوید.

با این وجود علت حرام بودن مردان بر مردان یعنى لواط و حرام بودن زنان بر زنان یعنى مساحقه کردن آن است که حق تعالى در آفرینش زنان و مردان گویا آنها را با یکدیگر مرکب قرار داده یعنى زنان را از براى مردان خلق کرده و بر طبق طبع مردان مقرر داشته است و در اصل آفرینش و وضع خلقت بنى آدم زنان را به جهت رغبت و میل مردان آفرید و اجزاء آنها را مناسب میل مردان گردانید و جهت دیگر آن که اگر جایز باشد مردان با یک دیگر لواط کنند و یا این که زنان با یک دیگر مساحقه کنند سبب انقطاع نسل و فساد تدبیر در نظم عالم دنیا شود.[۳]



[۱]. حر عاملى، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۳۳۳، مؤسسه آل البیت (ع) قم، ۱۴۰۹ هـ ق. « أَنَّ زِنْدِیقاً قَالَ لَه (ْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏) فَلِمَ حَرَّمَ اللِّوَاطَ؟  قَالَ مِنْ أَجْلِ أَنَّهُ لَوْ کَانَ إِتْیَانُ الْغُلَامِ حَلَالًا لَاسْتَغْنَى الرِّجَالُ عَنِ النِّسَاءِ وَ کَانَ فِیهِ قَطْعُ النَّسْلِ وَ تَعْطِیلُ الْفُرُوجِ وَ کَانَ فِی إِجَازَهِ ذَلِکَ فَسَادٌ کَثِیرٌ.»

[۲]. عنکبوت، ۲۹٫



لطفا با ذکر منبع منتشر کنید ( منبع: گناه شناسی 313fadaii.blog.ir)




[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

مردانی که از مرد بودن خود فراری اند +تصاویر
افزایش مد و مدگرائی و به ویژه پسرانی که خودشون رو دوست دارن شبیه دختران کنند ،تبدیل به یک ناهنجاری اجتماعی برای خانواده ها و جامعه شده که باعث بروز برخی تنش ها و چالش های تربیتی شده است.
گناه شناسی به نقل از شهدای ایران: چند وقتی هست که پیرایشگاه های مردانه در حال تبدیل شدن به آرایشگاه هست. یعنی آقایان دیگر به کاستن مو و اصلاح رضایت نمی دهند و می خواهند با اضافه کردن اقلام آرایشی زیبا شوند.
پسرانی که نمی‌خواهند
پیرایش به معنی کاستن و آقایان با کاستن (کوتاه کردن مو ، اصلاح و….) زیبا میشوند و آرایش به معنی اضافه کردن زیبا میشوند  البته ناگفته نماند که خانم ها همینجوری زیبا هستن و  آرایش برای زیبایی بیشتر است .

 





ادامه مطلب ...

[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

مردانی که خدا لعنتشان کرده است!

در آراسـتـگـی تـشـبـّه مـردان به زنان و عکس آن روا نیست . امیر المومنین امام علی (ع ) شخصی را که با شـکـل و شـمـایـل زنـانـه بـه مـسـجـد پـیـامـبـر(ص ) آمـده بـود، بـیـرون رانـد و فرمود: از رسول خدا(ص ) شنیدم که می فرمود: لَعَنَ اللّهُ الْمُتَشَبِّهینَ مِنَ الرِّجالِ بِالنِّساءِ وَالْمُتَشَبِّهاتِ مِنَ النِّساءِ بِالرِّجالِ.(بحارالانوار ج ۱۷، ص ۲۸۵)

خداوند مردانی را که خود را به شکل زنان و زنانی را که خود را شبیه مردان درمی آورند از رحمت خویش دور کرده است .







[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

چهل حدیث در باره والدین

مقـدمـه

وَقَضى رَبُّکَ اَلاَّ تَعْبُدُوا اِلاَّ اِیّاهُ وَبِالْوالِدَیْنِ اِحْسانا اِمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ اَحَدُهُما، اَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ وَلا تَنْهَرْهُما وَقُلْ لَهُما قَوْلاً کَریما...حدیث 
و خداى تو حکم فرموده که، هیچ کس را جز او نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید اگر هر دو یا یکى از آنها به پیرى برسند (که موجب رنج و زحمت باشند) زنهار کلمه اى که رنجیده خاطر شوند مگو و کمترین آزار به آنان مرسان و با ایشان با احترام و بزرگوارانه سخن بگو.
و همیشه پر و بال تواضع و تکریم را با کمال مهربانى نزدشان بگستران و بگو: پروردگارا، به پدر و مادرم رحمت و مهربانى فرما، آنگونه که آنان مرا در کوچکى تربیت کردند.


گرچه هستى ما از خداست، لیکن سبب زندگى و وجود ما، پدر و مادر است و ما شاخه اى از وجود این دو عزیزیم و میوه اى از بوستان محبّت و تربیت و مهر و عاطفه بى نظیر پدر و مادریم.
انسان فراموشکار، وقتى به قدرت و موقعیتى رسید، دوران عجز و کوچکى خویش را از یاد مى برد و پدر و مادر و زحمات طاقت فرساى آنان را فراموش مى کند، و چه ناسپاسى و کفرانى بدتر از این؟
انسانیّت و اخلاق ایجاب مى کند که پاسدار این دو گوهر باشیم و در حال حیاتشان از نیکى و احسان و پس از مرگشان از صدقات و یاد نیک غفلت نکنیم. ما امتداد وجودى والدین خودیم و فرزندان ما تدوام وجود مایند، چگونگى برخورد ما با پدر و مادر و احترام و نیکى ما به آنان سبب مى شود: که فرزندان ما نیز در نسل آینده، حق شناس و قدردان و نیکوکار به بار آیند. فرزندان ما همانگونه خواهند بود که ما با والدین خویش رفتار مى کنیم.
بارى ... اداى حقّ والدین و انجام سپاس زحمات آنان نیز مانند حقّ خدا و شکر نعمتهایش از عهده توانائى ما خارج است و تنها باید زبان به عجز بگشائیم و بال تواضح و فروتنى به زیر پاى آندو فرشته بگستریم.
با اینحال، توجّه به مقام پدر و مادر و شناخت قدر و منزلت آنان نزد خداوند، زمینه اداى بخشى از حق بزرگ آنان را فراهم مى سازد.
روایاتى که در این مجموعه چهل حدیث والدین مطالعه مى کنید، ما را با گوشه اى از وظایف خود در برابر والدین آشنا مى کند.
توفیق الهى یارمان باد که از نیکو کاران به پدر و مادر خویش به حساب آئیم چرا که رضایت خدا در رضایت آنان است.
خدایا! ما را قدردان زحمات پدر و مادر بگردان.
خدایا! ما را به تربیت نسلى با ایمان و حق شناس و پاکدل و نیکوکار موفق بدار.

 
 







ادامه مطلب ...

[ شنبه 26 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

داستانی در مورد عاقبت خلوت با نامحرم و نگاه آلوده

در روایات از زن به دام شیطان[1] تعبیر شده که به وسیله آن مردان مؤمن را گرفتار می‌کند!

و همچنین در روایات آمده که در جایی که دو نفر نامحرم خلوت کنند نفر سومشان شیطان است و آنقدر وسوسه می‌کند تا به گناه آلوده شوند[2]

و نیز در جایی دیگر آمده است که نگاه آلوده تیری است از تیرهای شیطان[3]!

 





ادامه مطلب ...

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (1) ]

پله پله شیطان شدن
 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حضرت علی ابن ابیطالب (علیه السلام) در معرفی گروهی فرمودند: شیطان، ابتدا از راه مکروهات و آن‏گاه از راه

معاصی صغیره و سپس از راه معاصی کبیره در دل انسان نفوذ می‏ کند و وقتی نفوذ کرد، در حریم دل آشیانه ساخته، لانه می کند و به تدریج تخم‏ گذاری می نماید و این تخم‏ ها تبدیل به جوجه می شود و او جوجه های خود را می پروراند؛ آن‏گاه فضای دل، جای طیور شیطنت می شود و چنین انسانی، مجری دستورهای شیطان می‏ شود؛ به طوری که شیطان با چشم این‏ها نگاه می کند و با زبان این‏ها سخن می‏ گوید و انسان مجبور می شود که زبان را در اختیار ابلیس قرار دهد؛ زیرا زمام فرمان و اراده، در دست دیگری است.(برگرفته از کتاب انتظاربشرازدین،حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی، ص105)

 

قرآن می فرماید: وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبین
 
و از گامهاى شیطان پیروى نکنید زیرا او نسبت به شما دشمنى آشکار است                بقره آیه 168
 
 
خطوات" جمع" خطوة" به معنى گام و قدم است و خطوات شیطان گام‏هایى است که شیطان براى وصول به هدف خود و اغوای مردم بر مى دارد.
 
 
پس ما باید بسیار مواظب باشیم زیرا شیطان قدم به قدم و آرام آرام  سیاست فریبکارانه اش را اجرا می کند. وقتی کاری بصورت تدریجی اتفاق می‏افتد ممکن است ما اصلا متوجه وقوعش نشویم کما اینکه هنگام روشن  هوا ما نمی‏توانیم دقیقا بگوییم کی هوا روشن شد.
 
تمام کسانی که بزهکار هستند ودچار جنایات بزرگ شده اند در بدو تولد اینگونه نبوده اند بلکه در یک سیر تدریجی به این نقطه رسیده اند. به عنوان مثال شخصی که معتاد است طی مراحلی معتاد شده است ککه ممکن است به این شکل بوده باشد:
 
 قدم اول دوست شدن با افراد سیگاری است.
 
گام دوم اصرار دوستان برای استعمال سیگار بصورت امتحانی و تفریح است و بعد از مدتی معتاد شدن به سیگار
 
در گام سوم به صورت تماشاچى در یک جلسه مصرف مواد مخدر شرکت مى کند و انجام اینکار را ساده مى شمارد.
 
گام  چهارم استفاده از مواد مخدر به عنوان رفع خستگى و یا درمان بیمارى و مانند آن است.
 
گام پنجم استفاده از این مواد به صورت کم و به قصد اینکه در مدت کوتاهى از آن صرفنظر کند.
 
سرانجام گامها یکى پس از دیگرى برداشته میشود و شخص به یک معتاد سخت و بینوا در مى آید.

پله پله تا شیطان

 

 
قرآن در مراحل زیر به سیاست های فریبکارنه شیطان اشاره می کند
 
مرحله اول:

 

القاى وسوسه است- چنانکه شیطان برای فریب آدم وحواء اول از القای وسوسه شروع کرد( فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطان)شیطان آدم وحوا را وسوسه کرد( اعراف آیه 20)
 
مرحله دوم:

 

در مرحله دوم تماس مى گیرد. إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطان (زمانی که شیطان با آنها تماس گیرد)اعراف آیه 201
 
مرحله سوم:

 

مرحله سوم در قلب فرو مى رود. «فى صدور الناس» آنکه همواره در سینههاى مردم وسوسه مى کند (ناس آیه 5)
 
مرحله چهارم:

 

مرحله چهارم در روح مى ماند همسایه انسان می شود. «فهو له قرین»شیطان همسایه او می شود    (زخرف آیه 36)
 
مرحله پنجم:

 

انسان را عضو حزب خود قرار مى دهد. «حزب الشیطان» مجادله آیه 19
 
مرحله ششم:

 

  سرپرست انسان مى شود. «و من یتخد الشیطان ولیاً....» کسی که شیطان را به عنوان سرپرست خود قرار داد....«8»نساء آیه 119
 
مرحله هفتم:

  انسان خود یک شیطان مى شود( شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ)  انعام آیه 112

پاتوق بچه شیعه ها







[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

نقش استغفار در گشایش گرفتاری‌ها

 

 

در روزگاری که انواع سختی‌ها زندگی‌ها را درگیر خود ساخته سوالی اساسی ذهن آدمی‌را به خود مشغول می‌سازد که دین برای رهایی از این مشکلات چه راهی را پیش روی مسلمانان قرار داده است؟

در لابه لای آیات قرآن و کلمات معصومین (علیهم السلام) پاسخ‌های گوناگونی برای این سوال وجود دارد که یکی از اصلی‌ترین آن‌ها استغفار است. بدین‌معنا که انسان‌ها می‌توانند با آمرزش خواستن به پیشگاه خداوند متعال درهای رحمت الهی را به سوی خود باز کرده و از نعمات بی‌کران او بهره گیرند.

 

بر اساس آیه ۴۱ از سوره روم: ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون‏ (فساد، در خشکى و دریا به خاطر کارهایى که مردم انجام داده‏اند آشکار شده است خدا مى ‏خواهد نتیجه بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید [به سوى حق] بازگردند!) 

 

آیه ۳۰ سوره شوری: وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُم‏ و یَعفو عَن کَثیر،

 (هر مصیبتى به شما رسد به خاطر اعمالى است که انجام داده‏اید و بسیارى را نیز عفو مى ‏کند!) 

 

سختی‌ها و مشکلاتی که در طول دوران‌ها برای مردم اتفاق می‌افتد نشات ‌گرفته از گناهانی است که آن‌ها در جهان انجام داده‌اند.در نتیجه برای رفع این مشکلات باید علت آن که انجام گناه است را از بین برد و به پیشگاه خداوند متعال توبه نمود.

 در آیه ۶۶ سوره مائده آمده: أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ‏ :

(اگر آن‌ها تورات و انجیل و آنچه از طرف پروردگارشان بر آنان نازل شده است بر پا دارند، از آسمان و زمین روزى مى‏ خورند (و برکات زمین و آسمان آن‌ها را فرا خواهد گرفت)

 

 در آیه ۹۶ سوره اعراف آمده است: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُون ؛

(و اگر اهل شهرها و آبادی‌ها، ایمان مى‏آوردند و تقوا پیشه مى ‏کردند، برکات آسمان و زمین را بر آن‌ها مى‏ گشودیم ولى (آن‌ها حق را) تکذیب کردند ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم).

 

از دیگر شواهدی که بر این مطلب در قرآن می‌توان یافت وعده‌هایی است که خداوند متعال به قوم نوح (علیه‌السلام) می‌دهد که اگر استغفار نمایند درهای رحمت خویش را بر آن‌ها خواهد گشود. این مفاهیم در آیات ۱۰، ۱۱ و ۱۲ سوره نوح (علیه‌السلام) بدین شکل آمده است: فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً. یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً. وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهارا

(به آن‌ها گفتم: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است. تا باران‌هاى پربرکت آسمان را پى در پى بر شما فرستد.و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغ‌هاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار دهد).

 

در نتیجه بر اساس این آیات استغفار نمودن از گناهان علاوه بر داشتن نتایج معنوی که همان بخشش گناهان و رفتن به بهشت است دارای نتایج مادی نیز می‌باشد. چرا که شخص با ارتکاب به گناه خویشتن را از رحمت الهی دور می‌سازد و دور گشتن از خدا که علت العلل می‌باشد سبب خواهد شد بسیاری از برکات و موفقیت‌هایی که ممکن بود در زندگی نصیب افراد گردد از آنان دور شود. زمانی که فرد در پیشگاه خداوند متعال اظهار ندامت و پشیمانی می‌نماید در حقیقت روی به سوی رحمت خداوند آورده و خویشتن را به سرچشمه فیوضات نزدیک ساخته است.

 

در این زمان است که آغوش رحمت الهی دیگر بار به رویش گشوده می‌گردد و خداوند، او را در پناه خویشتن قرار می‌دهد. به این خاطر است که مولای متقیان علی (علیه‌السلام) در توصیه‌ای به جناب کمیل می‌فرمایند: «یَا کُمَیْلُ قُلْ عِنْدَ کُلِّ شِدَّةٍ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ تُکْفَهَا وَ قُلْ عِنْدَ کُلِّ نِعْمَةٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ تَزْدَدْ مِنْهَا وَ إِذَا أَبْطَأَتِ الْأَرْزَاقُ عَلَیْکَ فَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ یُوَسِّعْ عَلَیْکَ فِیهَا»[1]؛ ای کمیل! به هنگام هر سختى بگو: لا حول و لا قوة الا باللَّه، تا خدا آن را کفایت کند و به هنگام هر نعمت بگو: الحمد للَّه، تا زیاد شود و چون روزیت دیر رسد استغفار کن تا خدا گشایش‏ دهد.).

 

از رسول گرامی‌اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که: «من أکثر من الاستغفار جعل اللَّه له من کلّ همّ فرجا و من کلّ ضیق مخرجا و رزقه من حیث لا یحتسب»[2]؛ هر که استغفار کند خدا براى او از هر غمى گشایش‏ و از هر تنگنایى مفرى پدید آرد. و او را از جایى که انتظار ندارد روزى دهد.). و فرموده‌اند: «مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ نِعْمَةً فَلْیَحْمَدِ اللَّهَ وَ مَنِ اسْتَبْطَأَ الرِّزْقَ فَلْیَسْتَغْفِرِ اللَّهَ وَ مَنْ حَزَنَهُ أَمْرٌ فَلْیَقُلْ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»[3] ؛ کسى که خداوند نعمتى به او بخشیده شکر خدا را به‌جا آورد و کسى که روزیش تأخیر کرده از خدا طلب آمرزش کند و کسى که بر اثر حادثه‏اى غمگین گردد بگوید: لا حول و لا قوة الا باللَّه‏).

 

این وعده‌ای است که خداوند متعال و پیشوایان دین به مسلمانان داده‌اند و خلف وعده در سخنانشان راه ندارد. لکن توجه به این مطلب امری ضروری است که توبه و استغفار باید خالصانه، همراه با پشیمانی و تلاش برای جبران گذشته باشد. استغفار در صورتی تأثیرگذار خواهد بود که توجه و حضور قلب را نیز به همراه داشته باشد و زندگی فرد را تغییر دهد.اگر هر کس به نوبه خود تلاش می‌نمود تا از گناه و رذائل اخلاقی دوری گزیند به حتم ظلم، فساد، فقر و بسیاری سختی‌های دیگر که دامن‌گیر زندگی بشر شده است از جوامع دور می‌شد.

 

به همین علت است که در روایات آمده است در دوران حکومت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رحمت الهی بر جهان سرازیر خواهد شد و تمامی‌ثروت‌های نهان در زمین آشکار می‌گردند و هیچ فقر و مشکلی باقی نخواهد ماند. امید است بتوانیم با تمسک جستن به تعالیم اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) و دوری از گناه زمینه‌ساز ظهور هرچه نزدیک‌ترشان گردیم.

 



[1] . (تحف العقول، ۱۷۱)

[2] . نهج الفصاحه، ص ۷۵۵، ح ۲۹۴۱:

[3] . (صحیفة الإمام الرضا علیه‌السلام، ۸۴، ح ۱۹۲)

نویسنده: زینب مجلسی راد

منبع: مجمع عماریون بسیجی رهرو







[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

از رازهای رهایی یوسف از دام شهوت یا نسخه شفابخش قرآنی برای جوانان

 

 

یکی از امتحان های سخت که امروز در فضای جامعه پیش روی جوانان مومن و متدین است ،حفظ نگاه از حرام و حفظ خود از دام های شهوانی است ،ما در اینجا می خواهیم از یوسف پیامبر که الگوی قرآنی در سربلند بیرون آمدن از این امتحان است و نسخه شفا بخش آیات قرآن در این موضوع الهام بگیریم و با ییان چند نکته نسخه ای برای جوانانی که دغدغه سربلند بیرون آمدن از این امتحان الهی در این دوره و زمان دارند ارائه نماییم.

 

خداوند منان و متعال:

سوره عنکبوت آیه  69:

: وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ

«و کسانى که در راه ما مجاهدت کنند، به یقین آنها را به راه‏هاى خود هدایت مى‏ کنیم، و بى ‏تردید خدا با نیکوکاران است»

هر کس با خدا باشد و او را بندگی کند خدا هم در امتحانات سخت از تو دستگیری خواهد کرد! حضرت یوسف بنده بود و مطیع، پس خدا هم دستش را گرفت و هدایتش کرد!

سوره  غافر آیه 60 :

وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ

«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید(دعا کنید) تا شما را اجابت کنم.»

سوره بقره آیه 152:

فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ

«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم »

حضرت هم در آن لحظه حساس خدا را یاد کرده و دعا کرد خدا هم اجابت فرمود!







[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

علائم دعوت‏ هاى شیطان

 

 

ترساندن از فقر 

بقره/ 268: الشیطان یعدکم الفقر و یامرکم بالفحشاء.

 

شیطان شما را از فقر مى ‏ترساند و به کار ناشایسته فرمان مى ‏دهد.

هنگامى که مى‏ خواهد انسان را از انفاق فى سبیل الله بازدارد ، مى‏ گوید: خرج نکن ، خودت فقیر مى ‏شوى! یا براى آنکه آدم ها را از جهاد باز دارد،آنان را مى ‏ترساند.

 

آل عمران / 175: انما ذلکم الشیطان یخوف اولیاءه فلا تخافوهم و خافون ان کنتم مؤمنین.

همانا این شیطان است که پیروان خود را مى ‏ترساند ، شما از آنان نهراسید و اگر مؤمن هستید از من بترسید.

 

فرمان به فساد و فحشاء

از علائم و قرائن وسوسه های شیطانى ، یکى امر به فحشاء است ، هر گاه آدمى احساس کرد که تمایل به فحشاء دارد بداند که وسوسه‏ اى از شیطان است. 

نور/20: و من یتبع خطوات الشیطان فانه یامر بالفحشاء و المنکر.

کسى که از گامهاى شیطان پیروى مى ‏کند، (بدان) که او به کار ناشایسته و ناپسند فرمان مى ‏دهد.

 

فراموشی یاد خدا

انعام/68: و اما ینسینک الشیطان فلا تقعد بعد الذکرى مع القوم الظالمین.

و چون شیطان تو را به فراموشى اندازد (از یاد خدا) ، پس از یاد آوردن (این مطلب یا خدا) دیگر با گروه ستمکاران منشین.

 

اسراف و تبذیر

از دیگر نشانه‏ هاى تبعیت از شیطان، «تبذیر» است:

اسراء/27: ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین.

اهل تبذیر و اسراف برادران شیطانند.







[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

اثرات همنشینی و دوستی با گمراهان

خیلی ها دوستی و همنشینی خود را با افراد منحرف و فاسق اینگونه توجیه میکنند:

ما با استناد به آیه شریفه «فبشر عباد الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ »( زمر/17و18) «بشارت بده به بندگان من که سخن را میشنوند و به بهترین آن عمل می کنند» با همه حتی افراد فاسق و منحرف ارتباط برقرار می کنیم تا از نقاط مثبتی که دارند استفاده کنیم!

نظر: چنین چیزی نه معقول است و نه مشروع !

وَإِمَّا یُنسِیَنَّکَ الشَّیْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ(انعام/68)

و چون شیطان تو را به فراموشى اندازد (از یاد خدا) ، پس از یاد آوردن (این مطلب یا خدا) دیگر با گروه ستمکاران منشین.

در جزء نخستین همین آیه آمده است:

وَإِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى یَخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ (انعام/68)

اگر دیدى کسانى در آیات ما فرو رفته ‏اند (آن را به استهزاء گرفته ‏اند) ، از آنان رو بگردان تا هنگامى که گفتگو را تغییر دهند و مطلب دیگرى بگویند.

خطاب خداوند به پیامبر بزرگوار و ارجمند اسلام است البته از باب‏ «به در مى ‏گویند که دیوار بشنود» یعنی با کسانى که آیات خدا را به استهزاء مى ‏گیرند منشین. همان مضمون آیه دیگر است که مى ‏فرماید:

أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بِها وَ یُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ...(نساء/140)

هنگامى که شنیدید که (اهل مجلسى) به آیات خدا کفر مى ‏ورزند یا آنها را مسخره مى ‏کنند،با آنان منشینید ، و بعد مى ‏افزاید:

إِنَّ اللّهَ جامِعُ الْمُنافِقینَ وَ الْکافِرینَ فی جَهَنَّمَ جَمیعاً.

اشاره به این واقعیت است که نشستن در چنین مجالس،کم‏ کم ایمان را از بین مى ‏برد و آدمى را به نفاق و کفر مى ‏افکند.ما به خاطر داریم که بسیارى از مسلمانان ، بر اثر معاشرت با مارکسیست‏ ها، کارشان به جایى کشید که منافق و کافر شدند. اینها در اصل و ذاتا مخالف اسلام نبودند، کم‏ کم کشیده شدند به سویى که به اینجا ختم مى ‏شد.اگر کسى هم بخواهد به عنوان بحث و مجادله با مارکسیست ‏ها ، با آنان معاشرت کند باید نخست ظرفیت‏ خود را بسنجد ، حتى در مسابقه‏ کشتى نیز «وزن کشى‏» به دقت انجام مى ‏گیرد و دو هموزن کشتى مى ‏گیرند. و اما آیه‏ مشهور:

زمر/18: الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه .

اولا: منظور از قول در این آیه ، «القول‏» قرآن است ،

ثانیا باید بتواند[1]«احسن‏» را تشخیص دهد ، پس هر کس حق ندارد با هر کس بنشیند و در هر بحثى شرکت کند ، اگر معلوماتش کم است ‏یا قدرت تشخیص ندارد و یا ضعف اراده و شخصیت دارد ،حق شرکت در هر بحثى را ندارد.

 


[1] این مساله ‏«ضعیف الاراده بودن‏» و کم شخصیتى و «داشتن عقده حقارت‏» ، خصوصا در این زمینه بسیار مهم است

غالبا اینگونه افراد تحت تاثیرهاى جنبى قرار مى ‏گیرند، خاصه اگر «حریف ‏ها» رند و «وارد» و روانشناس هم باشند که اغلب هستند! بى ‏مناسبت نیست ‏براى تقریب ذهن در اینجا حکایتى نقل شود اگر چه موضوعا با آنچه گفتیم در یک زمینه نیست،اما براى نشان دادن ‏«ضعف‏» ها مفید است. مرحوم آیة الله بروجردى اعلى الله مقامه،کسى را به یکى از کشورهاى غربى براى امر تبلیغ گسیل داشتند،این شخص که در لباس روحانیت‏ بود ، از همان نخست از معظم له خواسته بود که اجازه دهند تا مدتى با لباس معمولى(غیر روحانى) در آن کشور تبلیغ کند و وقتى به اصطلاح ‏«جا افتاد» آن وقت لباس روحانیت ‏خود را آشکار نماید.

ایشان در پاسخ وى فرمودند:من تو را فرستادم که آنان را به شکل خود درآورى ، تو مى ‏خواهى از همان نخست‏ خودت به شکل آنها درآیى؟

آرى، اگر مسلمان ، مؤمنى باشد به تعبیر قرآن: صف/4: ان الله یحب الذین یقاتلون فى سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص .

مثل پایه‏ هاى مستحکم از سرب ریخته ، به اصطلاح امروز «بتون آرمه‏» ،باکى نیست ، با هر کس مى‏ خواهد بحث کند،البته باز بشرط آن که علاوه بر این آمادگى روحى،از جهت علمى نیز آمادگى داشته باشد،همراه با طلاقت لسان و قدرت بیان. در صدر اسلام نمونه ‏هاى عالى این گونه افراد ، طرماح بن عدى فرستاده حضرت امام على بن ابیطالب علیه السلام نزد معاویه و نیز هشام بن حکم شاگرد بزرگ رئیس مذهب حقه جعفرى اثنا عشرى حضرت ابو عبد الله جعفر بن محمد الصادق علیه السلام است.

توصیه مى ‏کنیم زندگینامه این دو شخصیت ‏بزرگ را مسلمانان بویژه جوانان مسلمان بخوانند



[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

چند نکته درباره عمل منفور لواط

حد لواط در قرآن

حکم وضعی لواط بالغ با نابالغ

حکم وضعی لواط دو نابالغ

توبه از لواط

 

حد لواط در قرآن

آیا حد لواط در قرآن آمده است؟ حد لواط چیست؟

در قرآن مجید زشتی این عمل و عظمت این گناه در آیات مربوط به داستان قوم لوط(ع) بیان شده است ونیز به عقیدة بعضی از مفسّران اشارة اجمالی در مورد حدّ آن در آیة 16 نساء دیده می شود, آنجا که می فرماید:  وَ الَّذانِ یَاتِیانِها مِنْکُمْ فَأذُوهُما فَاِنْ تابا وَ اصْلَحا فَاَعْرِضُوا عَنْهُما اِنَّ اللهِ کانَ تَوّاباً رحیماً  و کسانی که به سراغ آن کار زشت (لواط) می روند آنها را آزار دهید و اگر توبه کنند و خود را اصلاح نمایند از آنها در گذارید, زیرا خداوند توبه پذیر مهربان است .
البته این در صورتی است که  الَّذانِ  اشاره به دو مرد, و ضمیر  یَاتیانِها  اشاره به لواط باشد, در حالی که این ضمیر به کلمة  فاحشه  بر می گردد که درآیة قبل آمده و اشاره به  زنا  است
به هر حال حدّ لواط و همجنس گرایی طبق روایات اسلامی, اعدام است در صورتی که دخول واقع شده باشد و اگر واقع نشده تازیانه است و روایات متعددی از پیشوایان معصوم _ علیهم السلام _ در این زمینه نقل شده است.[1] 

 

حکم وضعی لواط بالغ با نابالغ

شخصی پس از بلوغ با پسر بچه ای نابالغ, وطی (لواط ) کرده بعد خواهر او را گرفته است. پس از ازدواج متوجه می شود که ازدواج با او حرام بوده   اکنون تکلیف چیست؟

همه مراجع (به جز تبریزی ): در فرض یاد شده, آن زن بر مرد حرام است و باید از اوجدا شود و نیاز به طلاق هم ندارد.[2]

 آیةاللَّه تبریزی: بنا بر احتیاط واجب زن بر مرد حرام است و باید از او جدا شود و بنا بر احتیاط طلاق هم بدهد. [3]

 

حکم وضعی لواط دو نابالغ 

اگر لواط کننده و لواط دهنده هر دو نابالغ باشند, آیا باز ازدواج با خواهر لواط دهنده حرام می شود؟
آیات عظام امام, بهجت و نوری: آری, ازدواج با خواهر او حرام می شود. [4]
 
آیات عظام تبریزی, صافی, فاضل و مکارم: خیر, ازدواج با خواهر او حرام نمی شود. [5]
 
آیات عظام سیستانی و وحید: بنا بر احتیاط واجب, ازدواج با خواهر او حرام نمی شود. [6]

 

توبه از لواط

اگر کسی مرتکب گناهانی چون لواط و زنا شده باشد چگونه باید توبه کند؟

اگر کسی مرتکب گناهی شود ولی پشیمان شده و به درگاه خداوند حقیقتا توبه نماید خداوند توبه او را می پذیرد. توبه راستین از گناهان آن است کهواقعا قصد بازگشت به آن گناه را نداشته باشد. خداوند متعال بارها در قرآن مجید وعده غفران به تائبان داده است و حتی گناهکاران را فرمان به مأیوس نشدن از رحمت خویش داده است. چنان چه در آیه 53 سوره زمر می فرماید: به آن بندگانم که در گناه کردن بر نفس خویش اسراف کرده اند بگو هرگز از رحمت بی منتهای خدا ناامید مباشید البته خداوند همه گناهان شما را خواهد بخشید که او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است. همچنین می توان آیات 135آل عمران و 48 نسا را به دقت ملاحظه نمایید. البته در مواردی که عملی نیاز به قضا یا پرداخت کفاره و امثال آن دارد, باید به این وظایف نیز عمل شود.

برای توبه از لواط وزنا :همین مقدار که میان خود و خدا توبه کند کافی است مگر اینکه صدمه بدنی پیش آید ویا شکایتی انجام بپذیرد.

 

آیا گناه لواط قابل بخشش است ؟

هیچ گناهی غیر قابل بخشش نیست. إِنَّ اَللَّهَ یَغْفِرُ اَلذُّنُوبَ جَمِیعاً [7] 

خداوند همه گناهان را می بخشد. بنابر این با عزم جدی به ترک گناه و استغفار به درگاه خداوندمطمئن باشید خداوند گناه شما را می بخشد. تقیّد شما به انجام واجبات , کاری ارزنده است  چرا که نیکی ها زمینه را بر بدی ها تنگ خواهد کرد. قرآن می فرماید:  نماز را در دو طرف روز و شبانگاه (نمازهای یومیه) به جای آور, همانا که خوبی ها بدی ها را از بین می برد[8] .ضمناً هرگز گناه خود را برای کسی بازگو نکنید و فقط با خداوند راز و نیاز کرده و از او آمرزش بخواهید که او آمرزنده ای مهربان است.

 

 

[1] . پیام قرآن ج 10, حضرت آیت الله مکارم شیرازی و سایر همکاران

[2] . امام, نوری و مکارم, تعلیقات علی العروة, النکاح, فصل 4, م 21   فاضل, جامع المسائل, ج 1, س 1456   صافی, جامع الاحکام, ج 2, س 1370 و 1388   دفتر: سیستانی, بهجت, وحید و خامنه ای.

[3] . منهاج الصالحین, ج 2, م 1259 و توضیح المسائل, م 2414.

[4] . امام و بهجت, توضیح المسائل مراجع, م 2405   نوری, توضیح المسائل, م 2401.

[5] . مکارم, تبریزی و صافی, توضیح المسائل مراجع, م 2405   فاضل, توضیح المسائل مراجع, م 2405 و جامع المسائل, ج 1 س 1455 و 1456.

[6] . سیستانی, توضیح المسائل مراجع, م 2405   وحید, توضیح المسائل, م 6924.

[7] . (53:39)

[8] . سوره هود, آیه 114







[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

حرمت قمار در قرآن

حرمت خمر و میسر
یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما[1]
درباره شراب و قمار از تو مى ‏پرسند، بگو: در آن دو گناهى بزرگ و سودهایى براى مردم است و [لى‏] گناهشان از سودشان بزرگتر است.

حرمت ازلام و قرعه

حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ ... وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالأَزْلَامِ[2]
بر شما حرام شده است: مردار و خون ... و نیز قسمت کردن شما [چیزى را] به وسیله تیرهاى قرعه(که برای قمار استفاده می شده).

شراب و قمار و بتها و تیرهاى قرعه پلید [و] از عمل شیطانند

یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا إنَّما الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الأَنْصابُ وَ الأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ* إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنِ ذِکْرِ اللّهِ وَ عَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُم مُنْتَهُونَ[3]
«اى کسانى که ایمان آورده‏ اید! شراب و قمار و بتها و تیرهاى قرعه پلید [و] از عمل شیطانند. پس از آنها دورى گزینید، باشد که رستگار شوید. همانا شیطان مى‏ خواهد با شراب و قمار میان شما دشمنى و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا و از نماز باز دارد. پس آیا شما دست بر مى‏ دارید؟»

خوردن مال به باطل

و لا تَأْکُلُوا أموالَکُم بَینَکُم بالباطِلِ[4]»

«و اموالتان را میان خود به ناروا مخورید»

تفسیر میسر

الإمامُ الباقرُ علیه السلام: لمّا أنزلَ اللّهُ عزّ و جلّ على رسولِ اللّه صلى الله علیه و آله: «انّما الخَمرُ و المَیسِرُ» قیلَ: یا رسولَ اللّهِ، مَا المَیسِرُ؟ قال: کُلُّ ما تُقُومِرَ بهِ حتَّى الکِعابُ و الجَوزُ.قیلَفما الأنصابُ؟ قالَ: ما ذَبَحُوهُ لآِلِهَتِهم. قیلَ: فما الأزلامُ؟ قالَ:قِداحُهُم التی یَستَقسِمُونَ بها[5]
هنگامى که خداوند آیه «انّما الخمر و المیسر» را بر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله نازل کرد از ایشان درباره میسر پرسیدند، حضرت فرمود: هر چیزى، حتى تاسهاى تخته نَرد و گردو، که با آن برد و باخت شود. عرض شد: «انصاب» چیست؟ فرمود: آنچه براى خدایانشان ذبح مى‏کردند. عرض شد: «ازلام» چیست؟ فرمودتیرهایى که به وسیله آنها، قرعه مى‏ انداختند.

الإمامُ علیٌّ علیه السلام: کُلَّما ألهى عن ذِکرِ اللّهِ فهُو مِن المَیسِرِ
هر چیزى که از یاد خدا غافل گرداند، آن چیز در شمار مَیْسِر است.[6]

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: إنَّ الشَّطرَنجَ و النَّردَ و أربَعةَ عَشرَ و کُلَّ ما قُومِرَ علَیهِ مِنها فهُو مَیسِرٌ[7]
شطرنج و نرد و سه پر (سه در) و هر چیز دیگرى که با آنها برد و باخت شود، مَیْسِر است.

تفسیر خوردن مال به باطل

الإمامُ الصّادقُ علیه السلام‏ فی قولِهِ تعالى: «و لا تَأْکُلُوا أموالَکُم بَینَکُم بالباطِلِ[8]»: کانَت قُرَیشٌ تُقامِرُ الرجُلَ بأهلِهِ و مالِهِ، فَنَهاهُمُ اللّهُ‏عَزَّ و جلَّ عَن ذلکَ.[9]
 امام صادق علیه السلام‏ درباره آیه «و اموالتان را میان خود به ناروا مخورید» فرمود: قریش بر سر زن و مال خود با یکدیگر قمار مى ‏زدند و خداوند عزّ و جلّ آنها را ازاین کار نهى فرمود.
 

 

[1] . البقرة: 219.

[2] . المائدة: 3.

[3] . المائدة: 90 و 91.

[4] . النساء: 29.

[5] . میزان الحکمه حدیث:17218.

[6] . میزان الحکمه حدیث:17217.

[7] . میزان الحکمه حدیث:17224.

[8] . النساء: 29.

[9] . میزان الحکمه حدیث:17222.




[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

خطوط قرمز روابط خانوادگی

 

 

خانواده در اسلام دارای جایگاه بسیار والایی است، زیرا مرکز رشد و تعالی و محور محبت و مودت و سعادت است. انسان در خانواده است که معنای واقعی آرامش و آسایش را می‌فهمد و در مسیر رشد و بالندگی در همه عرصه‌ها قرار می‌گیرد و فرصت حضور در جامعه بزرگ‌تر و خوشبختی فراگیرتر را به دست می‌آورد.

خانواده در اسلام دارای جایگاه بسیار والایی است، زیرا مرکز رشد و تعالی و محور محبت و مودت و سعادت است. انسان در خانواده است که معنای واقعی آرامش و آسایش را می‌فهمد و در مسیر رشد و بالندگی در همه عرصه‌ها قرار می‌گیرد و فرصت حضور در جامعه بزرگ‌تر و خوشبختی فراگیرتر را به دست می‌آورد.

از آنجایی که انسان موجودی اجتماعی است نمی‌تواند بدون ارتباط با دیگران زندگی کند. همین مسأله موجب می‌شود تا انسان به طور طبیعی با دیگران ارتباط برقرار کرده و رفت ‌و‌آمد داشته باشد، اما به دلایل متعدد و عوامل گوناگون درونی و بیرونی هرگونه ارتباطی بیرون از چارچوب‌ها و معیارهای اصیل اخلاقی می‌تواند این ارتباطات را به عامل ناامنی و ضدآرامش و آسایش تبدیل کند و خانه و خانواده را به صورت جهنمی سوزان و دوزخی بزرگ درآورد.

آنچه در پی می‌آید اشاره به خطراتی است که ارتباطات خانوادگی بیرون از دایره اخلاق و شریعت، به همراه دارد.

مار در آستین

شاید شنیده یا دیده باشید که زن و شوهری از هم طلاق گرفته و به این حلال مبغوض خداوندی عمل کرده باشند، آن هم به دلیل رفت و آمدهای خانوادگی و آمد و شدهای دوستان به خانواده که موجب شده زن و مردی بیرون از دایره روابط شرعی با هم ارتباط نامتعارف برقرار کنند و مرد یا زنی به همسرخود خیانت کند.

وقتی به علل و عوامل شکل‌گیری چنین ارتباطات نامشروع توجه می‌شود این موضوع آشکار می‌شود که رابطه دوستانه و ارتباطات خانوادگی در میان دو خانواده چنان آزادانه و بیرون از مرزهای شرعی و اخلاق اسلامی بوده که فرصت خیانت فراهم آمده و رابطه نادرست میان آنان شکل گرفته است.

بسیاری از مردم ناخواسته و نادانسته به صرف اعتماد به دوستان، دیگرانی را وارد حریم خصوصی خانواده می‌کنند که زندگی آنان را از درون فرو می‌پاشند. آنان ناخواسته ماری را به درون آستین زندگی خود وارد می‌کنند که هر زمانی از سوراخی برآمده و نیش تلخ و زهر‌آگین خود را در درون رابطه شرعی و عاطفی و احساسی خانواده فرو می‌ریزد و موجب تورم و فروپاشی نهاد خانواده می‌شود.

اصولا از نظر روان‌شناسی، ارتباط جنسی در مردان و زنان تفاوت‌هایی دارد که باید به آنها توجه شود. زنان تا به کسی اعتماد نکنند رابطه جنسی برقرار نمی‌کنند. در حقیقت زنان تشنه محبت هستند و محبت زمانی شکل می‌گیرد که ارتباطات به نسبت طولانی وجود داشته باشد. زمانی که زنان از دیگرانی محبت‌های مداوم می‌بینند به آنها اعتماد می‌کنند و این اعتماد تا به جایی می‌رسد که خود را در اختیار آنها قرار می‌دهند، زیرا در این شرایط ارضای خود را از نظر عاطفی و احساسی در چنین شخصی می‌یابند.

انسان‌ها به طور طبیعی در حوزه مسایل خانوادگی اختلافات اخلاقی، اقتصادی، مادی و مانند آن دارند. همین شرایط کمک می‌کند تا دیگرانی که در حوزه حریم خصوصی خانواده وارد می‌شوند، سوء استفاده کرده و چون ماری خفته آهسته برخیزند و در یک زمان مناسب خیانت کنند.

انسان مظهر اسماءالله

 انسان‌ها موجوداتی شگفت‌انگیز هستند که نمی‌توان آنان را به درستی شناخت. انسان‌ها موجوداتی هنرمند و بازیگرانی بسیار چیره‌دست و ماهر هستند. شاید بتوان گفت که همه هنرهای هستی در انسان جمع شده و انسان آینه تمام‌نمای هستی و هنرهای آن است. از این رو گفته‌اند که این انسان است که به ابلیس و شیاطین درس می‌دهد؛ زیرا وقتی بخواهد در مسیر پلشتی و زشتی و شیطانی حرکت کند از ابزارهای پیشرفته‌تر و فن‌آوری مدرن‌تر و فکر و اندیشه برتر از همه موجودات هستی از جمله ابلیس برخوردار است.

از نظر آموزه‌های قرآنی، انسان به سبب دارا بودن همه اسمای الهی دارای همه صفات خداوندی است[1] ؛ زیرا در چنین صورتی است که می‌تواند به عنوان خلیفه خداوندی مسئولیت را بپذیرد.[2] انسان به سبب همین سرمایه است که استاد همه موجودات هستی از جمله فرشتگان است.[3] و همه هستی می‌بایست در کلاس درس انسان شرکت کنند و سجده اطاعت از استاد را به جا آورند. حتی ابلیس که سرکشی و عصیان ورزید نیز خواسته و ناخواسته شاگرد مکتب کلاس انسان است.

 





ادامه مطلب ...

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

هفتاد گناه از زبان !

در روایت آمده بیشترین افرادی که به جهنم می روند به خاطر زبانشان است. هفتاد گناه پای زبان می نویسند. این هفتاد گناه چیست ؟

خداوند در قرآن کریم به نعمت زبان اشاره فرموده و می فرماید: «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خلق الانسان عَلَّمَهُ الْبَیانَ»[1]

زبان عمده ترین وسیله ای است که مردم به کمک آن با یکدیگر ارتباط فکری برقرار می کنند و ایجاد تفاهم و انتقال مفاهیم از طریق زبان صورت می گیرد. در یک جمله زبان ملاک ارزش و معرف شخصیت انسان و ترازوی عقل اوست.

حضرت علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «المرءُ مخبوء تحت لسانه؛[2] شخصیت هر کس در پی زبان اوست» زبان با تمام فوائدی که برایش ذکر می شود مفاسد و آفاتی نیز دارد که باید آنها را شناخت تا با کنترل زبان، از ابتلاء به آن آفات پیشگیری و اجتناب ورزید.

در قرآن کریم آمده است: ای کسانی که ایمان آورده اید نباید قومی قوم دیگر را مسخره کند، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و نباید زنانی زنان دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند.از یکدیگر عیب مگیرید، و به همدیگر لقبهای زشت مدهید، چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان. و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند.»[3]

خداوند در آیه دیگر می فرماید: وای بر هر بدگوی عیبجویی.« وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ.» [4]

 





ادامه مطلب ...

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

هم جنس بازی زنان (سحق یا مساحقه)
  • لعنت رسول خدا بر مردانی که خود را شبیه زنان می کنند و زنانی که خود راشبیه مردان می کنند و مردان و زنان هم جنس باز
  • هم جنس بازی زنان در حکم زنا
  • عاقبتشان در آخرت
  •  حکم خوابیدن دو زن در زیر یک لحاف!!!
  • حکم هم جنس بازی زنان در کجای قرآن آمده است؟؟

·        

لعنت رسول خدا بر مردانی که خود را شبیه زنان می کنند و زنانی که خود راشبیه مردان می کنند و مردان و زنان هم جنس باز

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام)  قَالَ: لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)  الْمُتَشَبِّهِینَ مِنَ الرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ وَ الْمُتَشَبِّهَاتِ مِنَ النِّسَاءِ بِالرِّجَالِ وَ هُمُ الْمُخَنَّثُونَ وَ اللَّاتِی یَنْکِحُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَ إِنَّمَا أَهْلَکَ اللَّهُ قَوْمَ لُوطٍ حِینَ عَمِلَ النِّسَاءُ بِمِثْلِ عَمَلِ الرِّجَالِ وَ رَأَى بَعْضُهُمْ بَعْضاً.
امام صادق 
(علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مردانى را که خود را همانند زنان کنند، و زنانى را که خود را همانند مردان کنند لعنت فرموده است. و فرمود: این گونه مردان زن صفت‏اند، و چنین زنانى با یک دیگر همجنس بازى مى‏کنند. و قوم لوط را خداوند فقط بدین سبب هلاک کرد که زنان مانند مردان با یک دیگر همجنس بازى مى ‏کردند.[1]
(متاسفانه دیده می شود که امروزه مردان مانند زنها ابرو بر میدارند و زنان لباس مردان را می پوشند و موی خود را مردانه اصلاح می کنند!!)

 

هم جنس بازی زنان در حکم زناست

عاقبتشان در آخرت

قَالَ اسحاق بن جریر سَأَلَتْنِی امْرَأَةٌ أَنْ أَسْتَأْذِنَ لَهَا عَلَى أَبِی‏ عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام)  فَأَذِنَ لَهَا فَقَالَتْ أَخْبِرْنِی عَنِ اللَّوَاتِی مَعَ اللَّوَاتِی مَا حَدُّ مَا هُوَ فِیهِ قَالَ حَدُّ الزَّانِیَةِ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ یُؤْتَى بِهِنَّ قَدْ أُلْبِسْنَ بِقِطَاعٍ مِنْ نَارٍ وَ قُنِّعْنَ بِمَقَانِعَ مِنْ نَارٍ وَ سُرْوِلْنَ مِنْ سَوَارٍ مِنْ نَارٍ وَ أُدْخِلَ فِی أَجْوَافِهِنَّ إِلَى رُءُوسِهِنَّ أَعْمِدَةٌ مِنْ نَارٍ وَ قُذِفَ بِهِنَّ فِی النَّارِ أَیَّتُهَا الِامْرَأَةُ أَوَّلُ مَنْ عَمِلَ هَذَا قَوْمُ لُوطٍ فَاسْتَغْنَى الرِّجَالُ بِالرِّجَالِ وَ النِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ وَ بَقِیَ النِّسَاءُ بِغَیْرِ رِجَالٍ فَفَعَلْنَ کَمَا فَعَلَ رِجَالُهُنَّ.
اسحاق بن جریر مى‏گوید: زنى از من درخواست کرد که از امام صادق 
(علیه السلام) براى او اجازه ورود بگیرم. حضرت اجازه داد. زن وارد شد و گفت: مرا از حدّ زنانى که با یک دیگر همجنس بازى مى‏کنند خبر ده.
امام 
(علیه السلام) فرمود: حدّشان مانند حدّ زنان زناکار است. [سپس فرمود:] چون روز قیامت شود، این زنان را در حالى که لباسهایى آتشین بر تن و نقابهایى از آتش بر چهره و شلوارهایى آتشین بر پا دارند مى‏آورند، و در شکمشان تا گلوگاه عمودهایى از آتش داخل مى‏کنند، آن‏گاه آنان را در آتش مى‏افکنند. [بعد فرمود:] اى زن، نخستین کسانى که این عمل از آنان سر زد قوم لوط بودند که مردان به مردان اکتفا کردند و زنانشان بدون مرد ماندند و آنان هم مانند مردانشان به همجنس بازى پرداختند.[2]

 

 حکم خوابیدن دو زن در زیر یک لحاف!!!

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام)  قَالَ: لَیْسَ لِامْرَأَتَیْنِ أَنْ یَبِیتَا فِی لِحَافٍ وَاحِدٍ إِلَّا أَنْ یَکُونَ بَیْنَهُمَا حَاجِزٌ فَإِنْ فَعَلَتَا نُهِیَتَا عَنْ ذَلِکَ وَ إِنْ وُجِدَتَا بَعْدَ النَّهْیِ جُلِدَتْ کُلُّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ حَدّاً حَدّاً فَإِنْ وُجِدَتَا أَیْضاً فِی لِحَافٍ جُلِدَتَا فَإِنْ وُجِدَتَا الثَّالِثَةَ قُتِلَتَا.
امام صادق 
(علیه السلام) فرمود: دو زن برهنه حق ندارند در یک بستر زیر یک لحاف بخوابند مگر اینکه میانشان حایلى باشد. اگر چنین کردند، نخست باید آنها را از این کار نهى کنند، و چنانچه پس از نهى، باز هم زیر یک لحاف دیده شدند باید به هر کدام جداگانه حدّ بزنند، و اگر باز هم آنان را زیر یک لحاف دیدند دوباره بر آنان حدّ جارى کنند، و چنانچه بار چهارم نیز مرتکب این عمل شدند کشته مى‏شوند.[3] 

حکم هم جنس بازی زنان در کجای قرآن آمده است؟؟

عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام)  قَالَ: دَخَلَتْ عَلَیْهِ نِسْوَةٌ فَسَأَلَتْهُ امْرَأَةٌ عَنِ السَّحْقِ فَقَالَ حَدُّهَا حَدُّ الزَّانِی فَقَالَتِ امْرَأَةٌ مَا ذَکَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِکَ فِی الْقُرْآنِ قَالَ بَلَى قال [قَالَتْ‏] وَ أَیْنَ قَالَ هُوَ أَصْحابُ الرَّسِّ.
هشام بن سالم مى‏گوید: زنانى بر امام صادق 
(علیه السلام) وارد شدند. یکى از آنان از امام (علیه السلام) در باره حدّ «سحق» سؤال کرد. امام (علیه السلام) فرمود: حدّ او مانند حدّ زناکار است.
زنى گفت: خداوند این حکم را در قرآن بیان نکرده است. امام 
(علیه السلام) فرمود: چرا، بیان کرده است. گفت: کجاى قرآن است؟ فرمود: در داستان اصحاب رسّ.[4] 

[1] . ثواب الأعمال و عقاب الأعمال / ترجمه انصارى

[2] . همان

[3] . همان

[4] . همان







[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

آیا گناه همجنس بازی قابل بخشش است ؟

هیچ گناهی غیر قابل بخشش نیست.

 إِنَّ اَللَّهَ یَغْفِرُ اَلذُّنُوبَ جَمِیعاً (53:39) خداوند همه گناهان را می بخشد. بنابر این با عزم جدی به ترک گناه و استغفار به درگاه خداوند, مطمئن باشید خداوند گناه شما را می بخشد. تقیّد شما به انجام واجبات , کاری ارزنده است  چرا که نیکی ها زمینه را بر بدی ها تنگ خواهد کرد.

قرآن می فرماید:  نماز را در دو طرف روز و شبانگاه (نمازهای یومیه) به جای آور, همانا که خوبی ها بدی ها را از بین می برد (سوره هود, آیه 114).

ضمناً هرگز گناه خود را برای کسی جز خدا بازگو نکنید که این کار گناهش کمتر از خود گناه نیست!!! و فقط با خداوند راز و نیاز کرده و نزد او به گناه خود اعتراف کنید و از او آمرزش بخواهید که او آمرزنده ای مهربان است.







[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

عرفی نرم افزار مبدل گناه به ثواب

تبدیل گناه به ثواب در اثر توبه!!

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام)«أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ النَّبِیِّ ع یَا دَاوُدُ إِنَّ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً ثُمَّ رَجَعَ وَ تَابَ مِنْ ذَلِکَ الذَّنْبِ وَ اسْتَحْیَا مِنِّی عِنْدَ ذِکْرِهِ غَفَرْتُ لَهُ وَ أَنْسَیْتُهُ الْحَفَظَةَ وَ أَبْدَلْتُهُ الْحَسَنَةَ وَ لَا أُبَالِی وَ أَنَا أَرْحَمُ الرَّاحِمِین»‏[1]

امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: «خداوند عز و جل به داود پیغمبر علیه السّلام وحى کرد که: اى داود! اگر بنده مؤمن من گناه کند و سپس ترک آن گفته و از آن گناه توبه نماید و به خاطر گناهى که کرده است از من شرم کند، من او را بیامرزم و آن را از یاد فرشتگان نویسنده گناه مى‏برم و به ثواب مبدّل مى‏کنم و از این کار پروائى ندارم، و من مهربانترین مهربانانم».

 چشم پوشی از گناهان کوچک در اثر خودداری و ترک گناهان کبیره

عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام)  عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ»[2] قَالَ : مَنِ اجْتَنَبَ مَا أَوْعَدَ اللَّهُ عَلَیْهِ النَّارَ إِذَا کَانَ مُؤْمِناً کَفَّرَ اللَّهُ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَ یُدْخِلُهُ مُدْخَلًا کَرِیماً وَ...[3]

احمد بن عمر حلبى نقل کرده است که معنى آیه «انْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ :اگر از گناهان کبیره‏اى که نهى شده ‏اید، بپرهیزید، از گناهان دیگر شما چشم مى ‏پوشیم»  را از امام صادق علیه السّلام پرسیدم، فرمودند :«اگر کسى از آنچه که خداوند براى آنها وعده آتش داده است بپرهیزد اگر مؤمن باشد (به امامت و ولایت ما معتقد باشد) خداوند از گناهان دیگر او درگذرد، و او را وارد مقامى نیکو و والا مى‏ گرداند....»

 


[1] . پاداش نیکیها و کیفر گناهان / ترجمه ثواب الأعمال و عقاب الاعمال، ص: 340

[2] . سوره نساء/ آیه 31

[3] . پاداش نیکیها و کیفر گناهان / ترجمه ثواب الأعمال و عقاب الاعمال، ص: 339

مطالعه و دانلود کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال







[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

توبه عبدالله مبارک از شراب و موسیقی!

عبدالله مبارک از افراد منحرف بود و همواره با شراب و ساز و آواز سر و کار داشت ، ولى ناگهان عوض شد و به توبه حقیقى کرد و همه گناهان را کنار گذاشت و به راه خدا رفت .
شخصى از او پرسید: تو آدم بسیار منحرف و هتاک و بى دین بودى ، چه باعث شد که این چنین تغییر روش داده و به راه خدا آمدى ؟
عبدالله در پاسخ گفت : من بسیار به شراب و نواختن تار و ساز، علاقمند بودم ، شبى همراه دوستان مثل خودم ، در باغى بسر مى بردیم ، پس از عیش ‍ و نوش ، و بزم شراب و ساز و آواز، وسیله ساز و آوازم را روى شاخه اى از درخت باغ گذاشتم ، و زیر آن درخت خوابیدم ، پس از ساعتى ناگهان بیدار شدم و صداى آوازى کنار درخت شنیدم (شاید آواز وجدانش بوده!) که این آیه را مى خواند:
«أ لَمْ یَأْنِ للذین آمَنُوا أنْ تَخْشَعَ قلوبُهُم لِذِکْرِ اللّهِ» (الحدید: 16) : آیا وقت آن نرسیده : آنانکه ایمان آورده اند، دلهایشان بیاد خدا بیفتد و خاشع و نرم شود؟ 
همین آیه ، آنچنان مرا تکان داد، که تصمیم قاطع گرفتم به دعوت خدا لبیک گویم و دلم را به او رهسپارم ، و در راه خدا گام بردارم !!!







[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

با عروس شیطان آشنا شوید!

توی دیوار کوچه های بعضی از محله ها شاید خیلی دیده باشید که نوشته شده: « زن کوچه نشین عروس شیطان است!»

توی کوچه نشستن و رفت و آمد غیر ضروری تو کوچه و خیابون برای زنان یقینا زشت و ناپسنده! ولی آیا واقعا زنان کوچه نشین عروس شیطانند؟؟

برای دریافت جواب با ما همراه شوید!

خداوند در جهان برای هر موجودی جفتی آفریده و نر و ماده ای قرار داده تا با زناشویی نسل آنها گسترش پیدا کند.

شیطان جفت ندارد و تولید مثل او با سایر موجودات متفاوت است.

در روایتی وارد شده : «شیطان وقتی می خواهد تولید مثل کند ، ران های خود را به هم می مالد و از این راه تولید مثل می کند.»

اما برای ارضای خواهش های نفسانی از چند راه وارد می شود :

1.       نزدیکی با زنان! آن گاه که مردی قصد هم بستری با همسر را دارد ، اگر " بسم الله " و نام خدا را بگوید ، شیطان از او دور می شود ولی اگر فراموش کند یا عمداً نام خدا را نبرد ، او نیز حاضر شود و با مرد شرکت کند .

قرآن در این باره می فرماید : «و شارکهم فی الاموال و الاولاد »

(خداوند خطاب به شیطان ) : « ای شیطان ! در دارایی و فرزنان آن مردم شرکت کن»[1]

2.       لواط با افراد مست! وقتی کسی شراب می خورد عقل و شعور خود را از دست می دهد و مست می شود و دیگر چیزی نمی فهمد، در این حال شیطان ملعون با آنان لواط می کند و شراب خوار مست را عروس خود می کند.

حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) مَنْ‏ بَاتَ‏ سَکْرَانَ بَاتَ عَرُوساً لِلشَّیَاطِین‏![2]

« کسی که شب را به پایان برد ، در حالی که مست شراب باشد ، صبح را به صبح رسانیده در حالی که عروس شیطان بوده است »


آن حضرت در حدیث دیگری می فرماید : «شراب خوار صبح را به شب می رساند وشب را به صبح می رساند در حالی که خداوند بر او غضبناک است». و نیز فرموده : «کسی که در شب شراب بخورد و مست و بی هوش شود ، به طوری که به چیزی توجه نداشته باشد ، عروس شیطان است و آن ملعون با او لواط می کند . از این رو ، وقتی از خواب بیدار شد ، همانطور که از جنابت غسل می کند باید غسل نماید و اگر غسل جنابت نکند ، هیچ عملی از او قبول نخواهد شد و خداوند او را از همه دشمن تر می شمارد».[3]

پس با این وجود  باید بنوسیم:«هر کس شراب خوار است عروس شیطان است!!»

 

[1] . ( بنی اسرائیل / 63 )

[2] جامع الأخبار(للشعیری) ؛ ؛ ص149

[3] ( بحار ج79 ص148 - 150 )







[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

درباره زشتی و قباحت خود ارضائی

سوال :در مورد قباحت عمل زشت استمناء حدیث و روایات و آیه ای مرحمت بفرمایید.

پاسخ :عمل استمنا نوعی انحراف جنسی است و به دلیل آسیب های جبران ناپذیر جسمانی و روانی اسلام آن را حرام و از انجام آن نهی کرده است. خداوند در سوره مؤمنون می فرماید:

«یکی از ویژگی های انسان های مؤمن این است که در مسائل جنسی خودشان را از آلوده شدن به گناه حفظ می کنند و صرفا از طریق ازدواج غریزه جنسی خود را ارضا می کند»

 سپس می فرماید:

«هر کس از غیر مسیر ازدواج غریزه جنسی خودش را ارضا کند از تجاوز کاران است ».

«الذین هم لفروجهم حافظون . الا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیر ملومین . فمن ابتغاء وراء ذلک فاولئک هم العادون » 

و عمل استمنا مشمول آیه 7 سوره مؤمنون می شود که می فرماید

«هر کسی غیر از این طریق را (جهت بهره گیری جنسی) طلب کند تجاوزگر است ».

علاوه بر این در سخنان گهربار معصومین(علیهم السلام) نیز از عمل استمنا به زشتی یاد شده و مورد نهی قرار گرفته است که در اینجا به احادیثی از پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امام صادق(علیه السلام) اشاره می کنیم:

 1. امام صادق(علیه السلام)روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمی کند و از چشم خدا می افتد.[1]

2. رسول خدا(صلی الله علیه و آله): لعنت خدا و ملائکه خداوند و تمام بشر بر شخص خودارضا. [2]

 3. رسول خدا(صلی الله علیه و آله):کسی که خودارضایی می کند, ملعون است.[3]

 4. امام صادق(علیه السلام)خودارضایی گناه بزرگی است که خداوند در قرآن از آن نهی فرموده است.[4]

 5. امام صادق(علیه السلام)برای کسی که خودارضایی کند در قیامت عذاب دردناکی در نظر گرفته شده است.[5]



[1] . (میزان الحکمة, ح 18749)

[2] . (همان, ح 18748)

[3] . (همان, ح 18751)

[4] . (همان, ح 18750)

[5] . (همان, ح 18749)







[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

موسیقی از نظر اهل بیت (علیهم السلام)
توجه: لطفا بعد از خوندن احادیث ، از ما نپرسید؛ پس چرا وزارت ارشاد جمهوری اسلامی!!! مجوز میده و تلویزیون جمهوری اسلامی!! پخش میکنه و....!!!!(حد اقل در مورد مواردی که یقینا به فتوای برخی مراجع حرام هستند)

قابل توجه عزیزانی که ممکن است اشکال کنند:
ما قصد فتوا دادن نداریم و بررسی دقیق این مباحث، در حوزه تخصصی فقه انجام می شود و کسانی که در این زمینه قدرت اجتهاد ندارند باید از مراجع تقلید خودپیروی کنند قصد ما از نقل احادیث ذیل جهت محض اطلاع عزیزان از وجود آیات و احادیث اینچنینی در ذم موسیقی (صدای برخواسته از آلات مخصوص) و غنا (صدای بر آمده از حنجره) است! 





ادامه مطلب ...

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

واژه ‏هاى گناه در قرآن‏ و روایات

از گناه در آیات و روایات به چه تعابیر و واژه هایی یاد شده است؟؟

 معنای گناه

گناه به معنى خلاف است و دراسلام هر کارى که برخلاف فرمان خداوند باشد، گناه محسوب مى‏شود.
 گناه هر چند کوچک باشد چون نافرمانى خداست، بزرگ است.
 رسول اکرم صلى الله علیه وآله در سخنى به ابوذر فرمودند:
 «لاتنظر الى صغر الخطیئة و لکن انظر الى من عصیته»[i]

 «کوچکى گناه را ننگر، بلکه بنگر چه کسى را نافرمانى مى‏کنى!.»

 





ادامه مطلب ...

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

آثار شوم دشنام گویی در خانواده
آثار شوم دشنام گویی در خانواده

یکی از شاگردان رجبعلی خیاط می گوید: روزی با جناب شیخ و چند نفر درکوچه امامزاده یحیی در حال عبور بودیم که یک دوچرخه سوار بایک عابر پیاده برخورد کرد. عابر به دوچرخه سوار اهانت کرد و گفت: خر. جناب شیخ گفت: بلافاصله باطن خود او خر شد.

یکی از نابهنجاری های اجتماعی که در جامعه بسیار رواج یافته و به صورت پدیده ای در همه جا حتی در میان کودکان و نوجوانان و حتی بزرگ خانواده بروز پیدا کرده است، مسأله دشنام و ناسزا با الفاظ رکیک و زشت است که باعث دشمنی و متلاشی شدن بنیان خانواده می شود. در این نوشتار آثار سوء دشنام گویی در خانواده ازدیدگاه قرآن و روایات تحلیل و تبیین شده است.


ناسزاگویی در قرآن

«وَ قُلْ لِعِبادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطانَ کانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوًّا مُبِیناً»(اسرا، 53)

به بندگانم بگو سخنی بگویند که بهترین باشد چرا که شیطان (بوسیله سخنان ناموزون) میان آنها فتنه و فساد می کند، همیشه شیطان برای انسان دشمنی آشکار است.

 





ادامه مطلب ...

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

راهی مطمئن برای درمان بیماری ناسزاگویی و فحاشی
انس با قرآن برکات زیادی را برای ما دارد . با خواندن آن هم خودمان از ناسزا گفتن دور می شویم و هم این که این فرصت را برای دیگران می سوزانیم و اجازه نمی دهیم که آنها در مورد ما بد بگویند.

فحش و ناسزاگویی

فحش و ناسزاگویی از گناهان بزرگ است که در آیه ده سوره حجرات، خداوند آن را نهی نموده است و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود که ورود به بهشت بر هر کسی که فحش و ناسزا گوید، حرام است.( کنزالعمال، ج3، ص598)

امام باقر علیه السلام می فرماید: ناسزاگویی، اسلحه فرومایگان بدکار است.( سفینةالبحار، ج2، ص346)

مقتضای اطلاق روایات، حرام بودن فحش است با هر کس که باشد، خواه مسلمان و مومن، یا کافر و فاسق، کوچک یا بزرگ.( شهید دستغیب، گناهان کبیره، ج2، ص299)

با توجه به حرام و گناه بودن فحش و ناسزاگویی، نمی توان پاسخ کار حرام و معصیتی را با حرام و معصیت داد.

روزی امیرالمومنین(علیه السلام) شنید که مردی به جناب قنبر دشنام می دهد و قنبر خود را آماده کرد او را فحش بدهد، حضرت فریاد زد: قنبر، آرام باش! دشنام گویت را با خواری واگذار که با این کار خدا را خشنود می کنی و شیطان را خشمگین می سازی و دشمنت را کیفر می دهی.

سپس امام سوگند یاد کرد که «هرگز شخص با ایمان، پروردگار خود را از چیزی همانند« حلم و خویشتن داری» راضی نساخته، شیطان را با سکوت خشمگین نکرده، احمق را با خاموشی، مجازات ننموده است.( سفینةالبحار، چاپ قدیم، ج1، ص300، واژه حلم)

 





ادامه مطلب ...

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

گناه تمسخر و استهزا
 یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لَا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى‏  أَن یَکُونُواْ خَیْراً مِّنْهُمْ وَلَا نِسَآءٌ مِّن نِّسَآءٍ عَسَى‏  أَن یَکُنَّ خَیْراً مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُواْ أَنفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُواْ بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ  بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ (سوره حجرات آیه 11)
 اى کسانى‏که ایمان آورده‏اید! مبادا گروهى (از شما) گروهى دیگر را مسخره کند، چه بسا که مسخره‏شدگان بهتر از مسخره‏کنندگان باشند و زنان نیز، زنان دیگر را مسخره نکنند، شاید که آنان بهتر از اینان باشند و در میان خودتان عیب‏جویى نکنید و یکدیگر را با لقب‏هاى بد نخوانید. (زیرا) فسق بعد از ایمان، بد رسمى است، (و سزاوار شما  نیست.) و هر کس (از این اعمال) توبه نکند، پس آنان همان ستمگرانند.
 

استهزا، در ظاهر یک گناه؛ ولى در باطن چند گناه است؛ در مسخره کردن، گناهانِ تحقیر، خوار کردن، کشف 





ادامه مطلب ...

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

ملعونین در قرآن
راهی برای شناخت گناهان بزرگ


در قرآن هیجده گروه بخاطر گناهان مختلف، مورد لعن قرار گرفته اند؛ «لعن» در اصل به معنی طرد و دور ساختن از رحمت، آمیخته با خشم و غضب است، با اینکه رحمت خداوند شامل همه چیز می شود؛ «وَ رَحمَتی وَسعَت کُلّ شَیی»(اعراف / 152) «و رحمت من بر هر چیزی گسترده است. » ولی انسان بخاطر سوء انتخاب خود به جایی می رسد که همچون توپ دربسته در اقیانوس رحمت الهی قرار دارد اما ذره ای آب رحمت را به درون نمی پذیرد.
پس لعنت خداوند یعنی دور ساختن کسی از رحمت خویش و محروم ساختن او از تمام نعمت‌ها و برکات که از طرف او به بندگان می‌رسد.
 




ادامه مطلب ...

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

خزيمة و پادشاه روم
(خزيمة ابرش ) پادشاه عرب بدون مشورت پادشاه روم كه از دوستان صميمي وي بود كاري انجام نمي داد رسول را به نزد او فرستاد ، و از او درباره فرزندانش مشورت و نظر خواست او در نامه اش نوشت : من براي هر يك از دختران و پسران خويش مالي زياد و ثروتي فراوان قرار دادم كه بعد از من درمانده و مستمند نشوند . صلاح شما در اين كار چيست ؟ 
پادشاه روم جواب فرستاد كه : ثروت ، معشوق بي وفاست و دوام ندارد ، بهترين خدمت به فرزندان اين است كه ، آنان را از مكارم اخلاق و خويهاي پسنديده برخوردار كنيد ، تا در دنيا سبب دوام دولت و در آخرت سبب غفران باشد . (11)



[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

علت به دنیا آمدن امام علی (ع) در کعبه چه بود
این عکس محل تولد امیر ...
 
 
شیخ صدوق گفته است: این که حضرت امیر(ع) در کعبه به دنیا آمده است، بزرگداشتی بود از جانب خدای متعال و اکرامی بود که نسبت به مقام شامخ و با عظمتش عنایت فرمود.
یکی از سؤالاتی که درباره ولادت امام علی علیه‌السلام این است که «علت به دنیا آمدن امام علی (ع) در کعبه چه بوده است؟»  مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم، در یادداشتی این مساله را بررسی کرده است. توضیح درباره پاسخ این پرسش را در سه محور مورد اشاره قرار می‌دهیم.
 
 
الف. جریان ولادت امیر مؤمنان علیه‌السّلام
 
در منابع متعدد آمده است که عباس بن عبدالمطّلب و عده‌ای دیگر در مقابل خانه کعبه در مسجد الحرام نشسته بودند که ناگهان فاطمه بنت اسد که درد زایمان فرزند او را ناراحت کرده بود،‌ پدیدار گشت و نزد خانه آمد و گفت: پروردگار من ایمان دارم به تو و به همه پیامبران و کتاب‌هایی که از سوی تو آمده و گفتار جدم ابراهیم خلیل را تصدیق دارم و به او که این خانه کعبه را بنا کرد، پروردگارا به حق همان کسی که این خانه را بنا کرد و به حق این نوزادی که در شکم من است، ولادت او را بر من آسان گردان. ناگهان دیدند قسمت پشت خانه کعبه شکافته شد و فاطمه به داخل خانه رفت و از دیدگاه ما پنهان گردید و دیوار خانه نیز مانند نخست به هم پیوست، ‌ما که چنین دیدیم خواستیم قفل در را باز کنیم، ولی در باز نشد.
 
این مطلب به سرعت در شهر پیچید، سه روز از این ماجرا گذشت و چون روز چهارم شد فاطمه از همان مکان بیرون آمد و علی ـ علیه‌السّلام ـ را در دست داشت و به مردم گفت: خدای تعالی مرا به زنان پیش از خود برتری بخشید، و من در خانه خدا رفتم و از روزی و میوه بهشتی خوردم و چون خواستم از خانه بیرون آیم، ‌هاتفی ندا کرد ای فاطمه نام این مولود را علی بگذار که خدای علیّ اعلی می‌فرماید: من نام او را از نام خود جدا کردم و او کسی است که بت‌‌ها را در خانه من می‌شکند. (محلاتی، سید هاشم، زندگانی حضرت امیرالمؤمنین،ج1،ص28، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه)
 
ب. جریان ولادت حضرت در منابع اهل سنّت
 
1. حاکم نیشابوری در مستدرک، ج 3، ص 550، حکومت 6044 می‌گوید: در اخبار متواتر (اخباری که یقین آور است) آمده که فاطمه بنت اسد، امیر مؤمنان علی ـ علیه‌السّلام ـ را در درون کعبه به دنیا آورد. (الغدیر، نشر مرکز الغدیر، ج6، ص35 للدراسات الاسلامیه، 1416 ق)
 
 



[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

کمترین عذاب جهنم چیست؟
حقانیّت قیامت را باور کنیم :
 
اینک در باب معاد و حقَانیَت روز حساب به آیات قرآن دل بدهیم و ببینیم که قرآن کریم واقعه‌ی قیامت را با چه تأکیدی بیان می‌کند و چگونه دل‌ها را تکان می‌دهد! خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آ له و سلم می‌فرماید: «و یستَنبوئک أحقّ هو …؛ از تو می‌پرسند: آیا راستی، قیامت حقّ است؟» «…قُلْ إِی وَرَبِّی إِنَّهُ لَحَقٌّ …؛ (1) بگو: بله؛ به خدایم قسم، قیامت حقّ است.»
 
کدام گوینده بهتر از خدا می‌تواند دل‌ها را تکان بدهد و با قاطعیّت تمام بگوید: «… قبل إی و ربِّی إنّهُ لَحقٌّ…!؟» باز هم می‌فرماید: «لیجمعنّکم إلی یوم القیامةِ …»
 
هم لام تأکید و هم نون تأکید دارد و با صیغه مضارع* که: «به طور قطع و مسلّم شما را روز قیامت جمع می‌کند.» «لا ریبَ فیه؛ هیچ شکی در آن نیست.» «وَ مَن أصدقُ مِنَ اللهِ حدیثاً؛ (2) چه کسی راستگوتر از خدا سراغ دارید.»
 
آیا اگر آقایان فلاسفه و عرفا بر اساس استدلالات عقلی و کشف و شهود عرفانی خود بگویند، شما می‌پذیرید امّا سخن خدا را با این قاطعیّت نمی‌پذیرید!؟ آیا فارابی و بوعلی سینا و آخوند ملاصدرا از خدا راستگوترند و گفتارشان به واقع نزدیکتر است . «وَ إذا رَأیتَ ثَمَّ رأیت نعیماً و مَُلکاً کبیراً؛ (5) آنجا که رسیدید و دیدِ آنجایی را به دست آوردید، آنگاه می‌فهمید و حقیقت را می‌یابید.»
 
«فَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا؛ شما خیال کردید که شما را لغو و عبث آفریدیم.» این همه نظامات عالم را برای شما خلق کردیم و شما را هم برای اینکه بخورید و بخوابید و با هم بجنگید بعد بمیرید و بپوسید و از بین بروید؛ اینکه کار لغو و بیهوده‌ای خواهد بود. «وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ؛ (3) و [آیا شما گمان کرده‌اید که] بازگشتی به سوی من نخواهید داشت؟»
 
هشدار که عالَم دیگری در انتظارِ ماست « وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاء وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا لَاعِبِینَ »(4)
 
 



[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

.: تعداد کل صفحات 59 :.     صفحه شماره صفحه قبل 1 2...55 56 57 58 59 صفحه بعد    

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه