آيا دختر بالغ رشيد مى تواند در صورت مخالفت خانواده اش با كسى كه مايل به ازدواج اوست فرار كند؟
* سفارش من به دختران شرقى اين است كه هرچند برخى از فتاوا نيازى به اذن پدر در امر ازدواج دختر نمى بينند بدون رضايت خانواده و به ويژه پدر، ازدواج نكنند. زيرا چنين ازدواجى زندگى او و شوهر آينده اش را به هم مى زند و به مشكلات خانوادگى و زناشويى فراوانى مى انجامد و ازدواج را به سمت ناآرامى سوق مى دهد، در حالى كه حكمت ازدواج ايجاد آرامش روانى - جسمى و اجتماعى است.
 
اما اگر پدر و مادر بر دختر سخت بگيرند و ازدواج با فرد هم شأن او را نپذيرند، و قصدشان اين باشد كه دختر هم چنان در خدمتشان باشد و يا فرد ديگرى را به دلخواه خود براى او در نظر گرفته باشند و او را برخلاف رغبت و خواستش به ازدواج با آن شخص مجبور كنند و يا اين كه تحت تأثير افكار خرافه آلودى مانند ازدواج دختر عمو و پسر عمو و دختر خاله و پسر خاله و... باشند و مصلحت دختر و پسرشان را در نظر نگيرند و زندگى چنان برآنان سخت شود كه هيچ راهى براى خروج از اين فضاى تنگ و حصار خانوادگى نداشته باشند و چاره كار در ازدواج بدون رضايت خانواده باشد، مانعى از چنين ازدواجى نيست.
 
در اين جا به تناسب بحث، به خانواده ها نصيحت مى كنم كه بايد بدانند دختر و پسرشان كه در كنار پدر و مادر زندگى مى كنند قطعاتى از اثاث منزل نيستند تا اشيايى جامد و خالى از احساس باشند، بلكه خواسته ها و آروزهاى خود را دارند، درست همان گونه كه پدر و مادرشان در دوران نوجوانى و جوانى خواسته ها و آرزوهايى داشتند. از پدران و مادران مى خواهم تا احساسات خود را در برابر فشارهاى پدر و مادر خود به ياد بياورند و به احساسات پسر يا دختر جوانى كه داراى آرزوهايى مشخصى است، برگردند. پدران و مادران بايد به فرزندان خود در جهت نيل به خواسته هايشان كمك كنند تا زندگى اى طبيعى و سرشار از آرامش و اطمينان داشته باشند. پدر كه نمى خواهد ازدواج كند تا صفات دختر طبق سليقه او باشد. مادر هم نمى خواهد ازدواج كند تا صفات پسر مطابق خواست او باشد. جوان مى خواهد ازدواج كند. پس بايد صفات همسر آينده اش خواسته و سليقه او را برآورد زيرا اوست كه مى خواهد زندگى كند و بار زندگى اش را به دوش كشد.
 
بنابراين وارد كردن هر فشار سختى به پسر و دختر در همسرگزينى، كارى غيرانسانى و دور از مهربانى و دلسوزى است. يكى از حقوق فرزندان - دختر يا پسر - بر پدر و مادر اين است كه به نظرهايشان توجه كنند و با آنان بحث كنند و بكوشند تا در موردى كه مصلحت فرزندشان را در چيزى يافتند او را اقناع كنند و اگر تمام كوشش خود را به كار بردند و نتوانستند او را اقناع كنند و دختر يا پسرشان فكر مى كنند سعادتشان در همان چيزى است كه خود برگزيده اند در چنين شرايطى، پدر و مادر بايد مجال تجربه را به فرزندشان بدهند تا او خود مسووليت آينده اش را بر دوش بكشد. در روند تجربه هم پدر و مادر بايد مراقب فرزندشان باشند. زيرا درست نيست كه پدر و مادر در صورت شكست تجربه فرزندشان به او گل بزنند و بر سرش بكوبند، چنان كه برخى پدران و مادران به دختر يا پسرشان مى گويند: اگر از ما سرپيچى كردى ما از تو بيزار مى شويم و مسووليت تو را قبول نخواهيم كرد.
 
ما بايد فرزندانمان را وادار به تجربه كنيم حتى اگر با نپذيرفتن نظر ما اين تجربه به شكست بيانجامد. در صورت شكست هم بايد به آنان كمك كنيم تا با كمترين خسارت از آن وضعيت خارج شوند. قصه زندگى هم همين است. از پدران و مادران مى خواهم تا اين نكته را درك كنند كه فرزندانشان هرچند در آغاز پيدايش جزئى از آنان بوده اند، اما در ادامه زندگى جزيى از وجود آنان نيستند. آنان شخصيت انسانى و افكار و آرزوهاى ديگرى دارند و پدر و مادر حق ندارند در اين ابعاد به آنان ستم روا دارند.



[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

آیا شفاعت خواستن کفر است؟
شفاعت ، واسطه شدن ، انبياء ، امامان و صالحان ببن خدا و خلق در قيامت براي بخشيده شدن گناهاني است كه از مؤمنان سر زده است .
 
شفاعت در قيامت ، با شرائط و خصوصياتي كه در بارۀ آن ذكر شده است ، از ضروريات تمامي مذاهب اسلامي و مورد اجماع تمامي علماي مسلمان است كه آيات بسياري در قرآن كريم آن را تأييد مي‌كند ؛ از جمله :
 
وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى . الضحي / 5 .
 
و بزودى پروردگارت تو را عطاي خواهد داد ، تا خرسند گردى .
 
وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا . الإسراء / 79 .
 
و پاسى از شب را زنده بدار ، تا براى تو  [ به منزله ] نافله اى باشد ، اميد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند .
 
تمامي مفسران شيعه و سني بر اين مطلب اتفاق دارند كه مراد از «مقام محمود» همان مقام شفاعت است كه خداوند آن را به پيامبرش وعده داده است .
 
فخر رازي از علما و مفسرين بزرگ اهل سنت در اين باره مي‌گويد :
 
أجمعت الأمة على أن لمحمد صلى الله عليه وسلم شفاعة في الآخرة وحمل على ذلك قوله تعالى ( عسى أن يبعثك ربك مقاما محمودا ) وقوله تعالى ( ولسوف يعطيك ربك فترضى ) .
 
تفسير الرازي ،  ج 3 ، ص 55  .
 
تمامي امت اسلامي بر اين مطلب اجماع دارند كه پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم در قيامت حق شفاعت دارد و اين دو آيه « اميد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند » و « و بزودى پروردگارت تو را عطاي خواهد داد ، تا خرسند گردى » را به همين معنا حمل كرده‌اند .
 
 



[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

چرا خداوند در قرآن فرموده است ..
 
 هدايت و اضلال الهى بر دو قسم است: ابتدايى و جزايى.
هدايت ابتدايى از اوصاف حضرت حق مى‌باشد، همان طور که مى‌فرمايد: «ما راه را به او (انسان) نشان داديم، خواه شاکر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس». خداوند با فرستادگان پيامبران و با در اختيار گذاشتن چراغ عقل براى هدايت انسانى راه راست و مسير صحيح را به انسان نشان مى‌دهد (1) و به اصطلاح «ارائه طريق» مى‌کند.
اضلال ابتدايى (گمراه کردن بندگان از ابتدا) نمى‌تواند در حق خداوند صحيح باشد، بدين معنا که خدا با وضع قوانين باطل و عدم بيان حقيقت و رها کردن آدمى به حال خود، زمينه گمراهى انسان در طول حياتش را فراهم سازد.
اما قسم دوم از هدايت و ضلالت که آيات مورد سؤال از آن جمله مى‌باشد، هدايت جزايى (پاداش و کيفرى) است.
هدايت پاداشى آن است که بنده بعد از هدايت ابتدايى که از خداوند دريافت کرد، خود با حُسن اختيار، حق را پذيرفته و به آن عمل کرده و ضمن ايمان به خدا، در مسير بندگى قدم بردارد.
در مورد اين شخص خدا هدايتى ويژه با نام «هدايت پاداشى» دارد که به معناى رساندن به هدف و مقصد نهايى مى‌باشد.
با اين توضيح منافاتى بين اين نحوه از هدايت الهى و عدل الهى يافت نمى‌شود. خدا مى‌فرمايد: «کسى که اهل تقوا و پرهيزگارى باشد و جزاى نيک (الهى) را تصديق کند، ما او را در مسير آسانى قرار مى‌دهيم». (2) بنابراين هدايت در اينجا، هدايت خاص است براى کسانى که ايمان آورده و عمل صالح انجام مى‌دهند، اما انسان هاى کافر و منکر حقيقت از چنين هدايتى محرومند واين معناى هدايت و ضلالت الهى است.
اضلال کيفرى آن است که انسان بعد از هدايت ابتدايى الهى و فرستادن کتب آسمانى و پيامبران و امامان، باز کفر ورزيده و در راه الهى قدم برندارد و به حق رهنمون نشود. در اين صورت با اضلال کيفرى الهى از اين شخص سلب توفيق شده و رحمت خاص الهى که ويژه صالحان است، از او منع مى‌شود و اين دقيقاً معناى «يضلّ من يشاء» مى‌باشد.
 
پی نوشته ها :
1. سوره انسان (76) آيه 3
2. سوره ليل، (92) 5 و 7



[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

چرا خوردن و آشامیدن با دست چپ توصیه نمی‌شود؟
 
پرسش
 
چرا خوردن و آشامیدن با دست چپ توصیه نمی‌شود؟
 
پاسخ اجمالی
 
فلسفه همه احکام و جزئیات آنها به طور تفصیلى روشن نیست و آگاهى از آن دانشى فراتر از تنگناهاى معارف عادى بشرى می‌طلبد. ولی به طور اجمال، روشن است که همه احکام الهى تابع مصالح و مفاسد واقعى در متعلق آنها است. بنابراین در صورتى که فلسفه حکمى را به‌طور خاص ندانیم، بنابر قاعده کلى فوق(احکام الهى تابع مصالح و مفاسد واقعى است) باید از آن پیروى کنیم؛ زیرا در آن یقین به وجود مصلحتى هست، هر چند آن مصلحت بر ما ناشناخته باشد.[1]
از سنن اسلامی، توصیه به انجام بیشتر فعالیت‌ها - مانند خوردن و آشامیدن - با دست راست است که شاید نمادی از اصحاب الیمین باشد؛[2] همان‌طور که امام علی(ع) در بخشی از صفات پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «... دست راست را براى خوردن، آشامیدن، دادن و گرفتن به‌کار می‌برد. جز با دست راست چیزى را دریافت نمی‌کرد و جز با دست راست عطا نمی‌کرد و دست چپش براى دیگر کارهاى بدنش بود. در همه کارها [مانند] لباس‌پوشیدن، کفش‌پوشیدن و از مرکب پیاده‌شدن دوست داشت که با دست یا پاى راست آغاز کند....».‏
در روایات؛ از خوردن و آشامیدن با دست چپ نکوهش شده است: 
پیامبر اسلام(ص): «خوردن با دست چپ، از نافرهیختگى است».[3] «هر کس با دست چپ بخورد، شیطان نیز همراه با او می‌خورد و هر کس با دست چپ بنوشد، شیطان نیز همراه با او می‌نوشد».[4]
سَماعة بن مِهران می‌گوید: از امام صادق(ع) درباره این‌که کسى با دست چپ بخورد یا بیاشامد، پرسیدم و آن‌حضرت فرمود: «مباد کسى با دست چپ بخورد یا بیاشامد و یا با آن چیزى را بردارد».[5]
از این‌رو فقها  نیز خوردن و ‌آشامیدن را در حال اختیار و بدون عذر مکروه دانسته‌اند.[6]
البته، طبیعی است افرادی که فاقد دست راست می‌باشند و یا دست راست آنان توانایی‌های لازم را ندارد و حتی چپ‌دست‌ها - در صورت عسر و حرج - مشمول توصیه‌های موجود در این روایات نیستند.
 
 
 
[1]. ر.ک:‌ «فلسفه و حکمت احکام فقهی»، سؤال 8593.
 
[2]. ر.ک: «حقیقی یا اعتباری بودن تأکید بر دست راست»، سؤال 9851.



[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (3) ]

از حضرت علی (ع) سوال کردند:
 
 
1) سنگین‌تر از آسمان چیست؟ فرمود: تهمت به انسان بی‌گناه.
 
2) از زمین پهناورتر چیست؟ فرمود: دامنه حق که خدا همه جا هست و بر همه چیز مسلط است.
 
3) از دریا پهناورتر چیست؟ فرمود: قلب انسان قانع.
 
4) از سنگ سخت‌تر چیست؟ فرمود: قلب مردم منافق.
 
5) از آتش سوزان‌تر چیست؟ فرمود: رؤسای ستمکاری که ملت را به خود وامی‌گذارند و هیچ فکر تربیت آنها نیستند.
 
6) از زمهریر سردتر چیست؟ فرمود: حاجت بردن پیش مردم بخیل.
 
7) از زهر تلخ‌تر چیست؟ فرمود: صبر در برابر نادان‌ها.



[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

آیا خواندن تورات و سایر کتب ادیان آسمانی برای یک مسلمان اشکالی دارد؟
 
پرسش
 
آیا خواندن تورات و سایر کتب ادیان آسمانی برای یک مسلمان اشکالی دارد و حرام است؟
 
پاسخ اجمالی
 
برای کسانی که مطالب حق و باطل آن‌را تشخیص می‌دهند، اشکالی ندارد. در غیر این صورت، اگر احتمال انحراف عقیده داشته باشد، جایز نیست.
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]
حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی):
برای کسانی که مطالب حق و باطل آن را تشخیص می‌دهند، اشکال ندارد. در غیر این صورت اگر خوف خطر مذهب و یا انحراف عقیده برایش داشته باشد جایز نیست.
حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی):
فی حد نفسه اشکال ندارد، مگر خوف انحراف داشته باشد که در این‌صورت جایز نیست.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
چنانچه از عقائد اسلامی خود اطلاع کافی دارد اشکالی ندارد، ولی ما توصیه می‌کنیم ابتدا مبانی اعتقادی خود را تقویت و تکمیل نمایید.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی (مد ظله العالی):
اگر خبره و اهل تشخیص نباشد اشکال دارد.
 
 



[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (1) ]

سکولارها در دانشگاه چه حجابی دارند؟

 سکولارها در دانشگاه چه حجابی دارند؟

سکولاریسم را در لغت به معنای کنار گذاشتن آگاهانه دین از صحنة معیشت و سیاست تعریف می کنند. «ماکس وبر»  سکولاریسم را به معنای «جدا بودن جامعة دینی از جامعة سیاسی» می‌داند به طوری که دولت، حق هیچ گونه اعمال قدرت در امور دینی نداشته باشد و کلیسا نیز نتواند در امور سیاسی مداخله کند. به بیان عامیانه سکولاریسم قائل به جدایی دین از صحنه زندگی اجتماعی است.

10494_336

با توجه به این تعاریف انتظار می رود در جامعه غربی هیچ گونه ضابطه ای بر رفتار و نوع پوشش افراد حاکم نباشد و  هر فرد بنا بر سلیقه خویش نوع پوشش خود را در اجتماع انتخاب کند. اما با جستجویی ساده در برخی از قوانین جامعه غربی به این نتیجه دست می یابیم که قوانینی در این جوامع وضع شده که بر ریزترین نکات در مورد پوشش افراد نظارت دارد. به عنوان نمونه می توان به قوانین پوشش در برخی از دانشگاه های جوامع سکولاری اشاره کرد:

 





ادامه مطلب ...

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (4) ]

تبعات بی توجهی به مساله حجاب
 
ساپورت مساله حجاب
 
رهبرمعظم انقلاب طی چندماه گذشته به دفعات از نگرانی ­ها و دغدغه­ های فرهنگی خود سخن گفته­اند؛ در نام ­گذاری سال 1393 از موضوع فرهنگ در کنار مسائل اقتصاد یاد کردند و حتی فرهنگ را مهمتر از اقتصاد دانستند. در اولین سخنرانی عمومی خود در سال جدید و در حرم رضوی به طور مفصل به کاستی ­های فرهنگی و وظایف نهادهای رسمی کشور پرداختند. ایشان از لزوم مقابله با ترویج اباحه ­گری، وظایف دستگاه ­های مسئول، اقدامات ایجابی و دفاعی و نهراسیدن از هوچی­­گری ­ها سخن گفتند.
مقام معظم رهبری از آزادی­ های بی ­ضابطه و ولنگاری فرهنگی گلایه کردند و فرمودند: «اگر چنانچه کسانی هستند در کشور که برای تیشه به ریشه‌ی ایمان جوانان زدن دارند تلاش می­کنند، نمی­شود این را تماشا کرد به‌ عنوان اینکه این آزادی است. همچنان که اگر هروئین و بقیّه‌ی موادّ مسموم‌ کننده ‌ی بدن و بدبخت ‌کننده‌ ی خانواده‌ ها را کسی بخواهد بین این ‌و آن توزیع کند، نمی‌شود بی‌تفاوت نشست».
اما مسئولین دولت یازدهم چه در نهادهای فرهنگی و چه در نهادهای نظارتی همچنان قرائت فرهنگی خود را دنبال می­کنند. رئیس جمهور روحانی صراحتاً از کناره­ گیری دولت از فرهنگ و آزادی ممنوع ­القلم­ ها می­گوید، وزیر ارشاد با تجلیل از عناصر ضدفرهنگی در مناسبت­های مختلف خواهان رفع همه ممیزی­هاست. گویا دولت روحانی به مدد مشاورانش می­خواهد نشان دهد که فضا فرهنگی کشور عوض شده و به همین دلیل به هیچ مانع و محدودیتی فرهنگی قائل نیست؛ این را می­توان در موج جدید انتشار مقالات ضد اسلامی، فیلم­ های منشوری و بازشدن پای عناصر مسئله دار فرهنگی به برنامه­ های دولت یازدهم دید.
در این میان یکی از مصادیق بارز بی­ توجهی فرهنگی دولت اعتدال­گرایان، تغافل فرهنگی نسبت به مقوله پوشش و حجاب است چه در زنان و چه در مردان؛ هر چند که در جامعه اسلامی ما حجاب زنان بیشتر مطرح می­شود. صرف ­نظر از نگرش خاص فرهنگی حاکم بر دولت یازدهم، مسئولین فرهنگی اولویتی هم برای حل معضل بدحجابی و بی­حجابی قائل نیستند. متأسفانه دولت حسن روحانی با بستن چشمان خود بر واقعیات جامعه از دیدن تمام ابعاد ماجرا غفلت می کند و موضوع بدحجابی را در سطح یک اختلاف سلیقه و دیدگاه فرهنگی تقلیل داده و مقابله با بدپوش­ها را افراطی گری می­داند؛ حال اینکه موج جدید بدحجابی در جامعه تبعات منفی و چندگانه ­ای را به دنبال داشته است.




ادامه مطلب ...

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (1) ]

صنعت مد در خدمت حجاب اسلامی

صنعت مد در خدمت حجاب اسلامی

اخیراً شاهد ظهور موجی از مدهای اسلامی و نمایش‌های مد، هم در کشورهای اسلامی و هم کشورهای غیراسلامی، بوده‌ایم که شرکت‌کنندگانی را از فرهنگ‌های مختلف دنیا گرد هم آورده است؛ نمایش‌هایی همچون مرکز نوآوری و کارآفرینی ال رودحا (قطر)، هفته مد حجاب (27-22 ماه اکتبر سال 2013، لندن) و نمایش مد مسکو (سبک اسلامی) (17-13 ماه ژوئن سال 2013) نمایش‌های مد اسلامی، مباحثات بسیاری را در محافل اسلامی برانگیخته‌اند؛ این سؤال مطرح است که « آیا سادگی و مد با هم جمع می‌شوند »؟

 

طبق آموزه‌ های اسلام، زنان نباید لباس‌ های تنگ یا لباس‌ هایی که سر و گردن را نمی‌ پوشانند به تن کنند. غیر از صورت و دست‌ها، سایر اعضاء بدن زن مسلمان نباید در معرض دید قرار داشته باشد و دستیابی به این هدف در دنیای جدید مد، امری بس دشوار است. به علاوه، لباس و آرایش تحریک‌آمیز (حتی اگر بدن زن پوشیده باشد) امری حرام است.

ada

 

عقاید مختلفی در باب مد اسلامی وجود دارد. مدرسه علوم دینی «دارالعلوم دئو باند» در هندوستان در سال ۲۰۱۰ فتوایی را صادر کرد که استفاده از زنان در صنعت مد را عملی غیراسلامی می‌دانست، زیرا این کار بدن زن را به نمایش می‌گذارد. برخی از مجلات مد در برخی از کشورهای اسلامی، صورت زنان را نشان نمی‌دهند. اما امام طلا لید، یکی از کارشناسان حقوق اسلامی در بوستون و عضو پیشین کمیسیون آزادی مذهبی بین‌الملل در ایالات متحده، می‌گوید: استفاده از زنان در صنعت مد تنها در صورت حفظ سادگی و پوشش قابل قبول است.





ادامه مطلب ...

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (1) ]

حجاب، التهاب‌ آفرين يا آرامش بخش جامعه؟
حجاب
 
يک ايراد ديگر که بر حجاب گرفته‏ اند اين است که، ايجاد حريم ميان زن و مرد بر اشتياق‏ها و التهاب‏ ها مي‏افزايد و طبق اصل “الانسانُ حريصٌ علي ما مُنِع مِنه”، حرص و ولع نسبت به اعمال جنسي را در زن و مرد بيشتر مي‏کند. به علاوه، سرکوب کردن غرايز موجب انواع اختلال‌هاي رواني و بيماري‏ هاي روحي مي‏گردد.در روانشناسي جديد و مخصوصا در مکتب روانکاوي فرويد روي محروميت‏ ها و ناکامي‏ ها بسيار تکيه شده است. فرويد مي‏گويد،ناکامي‏ ها معلول قيود اجتماعي است و پيشنهاد مي‏کند که تا ممکن است بايد غريزه را آزاد گذاشت تا ناکامي و عوارض ناشي از آن پيش نيايد.برتراند راسل در جواب اين سئوال که: آيا شما عقيده داريد انتشار موضوع‏هاي منافي عفت علاقه مردم را به آنها زياد نمي‏کند؟ جواب مي‏دهد: “علاقه مردم نسبت بدان‌ها نقصان مي‏يابد. فرض کنيد چاپ و انتشار کارت پستال هاي منافي عفت مجاز و آزاد گردد، اگر چنين چيزي بشود اين اوراق براي مدت يکسال يا دوسال مورد استقبال واقع شده سپس مردم از آن خسته مي‏شوند و ديگر کسي حتي به آنها نگاه هم نخواهد کرد.”‏
 
پاسخ: اسلام نيز با ناکامي و ناکامي جنسي مخالف است و به داشتن، عوارض وخيم و ناگواري اعتقاد دارند و مبارزه با اقتضاي غرايز در حدودي که مورد نياز طبيعت است غلط است، بنابراين راه ارضاي جنسي را از راه منطق و شرع باز كرده و ارزش و جايگاه خاصي بدان بخشيده است، ولي تأمين غريزه جنسي را از راه غيرمشروع به صلاح فرد و جامعه نمي‌داند و براي ارتكاب آن حدّ قائل شده است.اينکه راسل مي‏گويد:” اگر پخش عکس‌هاي منافي عفت مجاز بشود پس از مدتي مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند کرد، درباره يک عکس بخصوص و يک نوع بي‏عفتي صادق است. ولي در مورد مطلق بي‏ عفتي‏ ها صادق نيست يعني از يک نوع خاص بي‏عفتي خستگي پيدا مي‏شود. ولي نه بدين معني که آتش و عطش روحي زبانه مي‏کشد و نوعي ديگر را تقاضا مي‏کند و اين تقاضا هرگز تمام شدني نيست”.راسل در کتاب زناشويي و اخلاق اعتراف مي‏کند که عطش روحي در مسائل جنسي غير از حرارت جسمي است، آنچه با ارضاء تسکين مي‏يابد حرارت جسمي است نه عطش روحي.
 
حاجت‏هاي طبيعي بر دو قسم است: يک نوع حاجت‏هاي محدود و سطحي است؛ مثل خوردن و خوابيدن. در اين نوع از حاجت‌ها همين‌که ظرفيت غريزه اشباع و حاجت جسماني مرتفع گردد، رغبت انسان هم از بين مي‏ رود و حتي ممکن است به تنفر و انزجار مبدل گردد. ولي يک نوع ديگر از نيازهاي طبيعي، عميق و دريا صفت و هيجان‏ پذير است مانند پول پرستي و جاه‌طلبي.
 
غريزه جنسي داراي دو جنبه است، از نظر حرارت جسمي از نوع اول است ولي از نظر تمايل روحي دو جنس به يکديگر چنين نيست.به‌طور مثال،هر جامعه‏اي از لحاظ خوراک مقدار معيني تقاضا دارد، و تا ميزان معيني اشباع مي‏شود. اما درباره ارضاي حسّ مال پرستي و پول پرستي حدي را نمي‏شناسد و در اين ارتباط اشباعي وجود ندارد.جاه طلبي بشر هم از همين قبيل است، ظرفيت بشر از نظر جاه طلبي پايان ناپذير است، هر فردي هر مقام اجتماعي و هر پست عالي را که به‌دست آورد باز هم طالب مقام بالاتر است.غريزه جنسي دو جنبه دارد. جنبه جسماني و جنبه روحي، از جنبه جسمي محدود است ولي از نظر تنوع طلبي و عطش روحي که در اين ناحيه ممکن است به وجود آيد شکل ديگري دارد. اين نوع از عطش که هوس ناميده مي‏شود ارضاء شدني نيست.به‌طور کلي در طبيعت انساني از نظر خواسته‏هاي روحي، محدوديت در کار نيست، انسان روحاً طالب بي‏نهايت آفريده شده است. وقتي هم که خواسته ‏هاي روحي در مسير ماديات قرار گرفت به هيچ حدي متوقف نمي‏شود.اشتباه کرده‏ اند کساني که طغيان نفس اماره و احساسات شهواني را تنها معلول محروميت‏ها و عقده‏ هاي ناشي از محروميت‌ها دانست ه‏اند.
 

همان‌طور که محروميت‌ها سبب طغيان و شعله‏ ور شدن شهوات مي‏گردد، پيروي و اطاعت و تسليم مطلق نيز سبب طغيان و شعله‏ ور شدن آتش شهوات مي‏گردد.امثال فرويد از يک طرف غافل مانده‏اند.اشتباه فرويد و امثال او در اين است که پنداشته‏ اند تنها راه آرام کردن غرايز، ارضاء و اشباع بي‏ حد و حصر آنها است. اينها فقط متوجه محدوديت‌ها و ممنوعيت‌ها و عواقب سوء آنها شده‏اند و مدعي هستند که قيد و ممنوعيت، غريزه را عاصي و منحرف و سرکش و ناآرام مي ‏سازد، طرحشان اين است که براي ايجاد آرامش اين غريزه، بايد به آن آزادي مطلق داد. آن هم بدين معني که به زن اجازه هر جلوه‏گري و به مرد اجازه هر تماسي داده شود.اينها چون يک طرف قضيه را خوانده‏ اند توجه نکرده‏اند که همان‌طور که محدوديت و ممنوعيت، غريزه را سرکوب و توليد عقده مي‏کند، رها کردن و تسليم محض در برابر تحريکات و تهيجات نيز آنها را ديوانه مي‏سازد. 




[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

عکس‌های یواشکی زنان حربه‌ای دربرابر حجاب

عکس‌های یواشکی زنان حربه‌ای دربرابر حجاب

سایت ضداسلامی «رادیو فرانسه» در مطلبی موهن با تیتر “عکس‌های یواشکی؛ این زنان از حجاب اجباری به تنگ آمده‌اند” نوشته است: «چند روزی است زنان ایرانی که اعتقادی به حجاب ندارند عکس های بی حجاب خود در خارج از خانه در صفحه ای در فیسبوک منتشر می کنند. صفحه ای به نام آزادی های یواشکی. حالا صفحه ای در فیسبوک به ابتکار مسیح علی نژاد، روزنامه نگار، ایجاد شده تا زن های ایرانی که تجربه “آزادی های یواشکی” دارند عکس های خود را از این تجربه به همراه پیام و یا درد دلی ارسال کنند. حاصل بیش از 70 هزار نفر است که طی چند روز به این صفحه پیوسته و روزانه ده ها زن ایرانی که در شهرها و مناطق مختلف ایران عکس های خود را، جایی که فرصت یافته اند روسری از سر بگیرند، ارسال می کنند.»!

 

4204_146
 
 

 





ادامه مطلب ...

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (1) ]

چادر یعنی لبخند شهداء

چادر یعنی لبخند شهداء

چادر

ما برای این چادر داریم می‌رویم!
بیمارستان از مجروحین پر شده بود. حال یکی از آن‌ها خیلی بد بود…

یکی از رزمندگان رگ‌هایش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت.

وقتی دکتر این مجروح را دید، به من گفت بیاورمش داخل اتاق عمل.

من آن زمان چادر به سر داشتم.

دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت‌تر بتوانم مجروح را جابه‌جا کنم…

مجروح که چند دقیقه‌ای بود به هوش آمده بود، به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من دارم می‌روم تا تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می‌رویم…

چادرم در مشتش بود که شهید شد.

از آن به بعد، در بدترین و سخت‌ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم…

راوی: خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس




[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (1) ]

حریم و حرمت حجاب

 حریم و حرمت حجاب

تو ای زن ایرانی، ای فرزند ایران، و ای دخت نو باوه ایرانی، ای جواهری که در ایران و تنها مملکت شیعه جهان به سر می بری، تو مانند دری در صدف هستی، تو گوهر نایابی هستی که فقط در پوشش و حجاب مادری خود می توانی محفوظ و سربلند بمانی، تو تنها پایه و اساس کانون یک خانواده هستی، خانواده ای که كانون عشق و اميد و تحقق آرزوهاى آدمى در معارف الهی است و مهم ‏ترين جايگاه پرورش انسان است و می تواند مركز تولد و پرورش نسل بشر باشد، بدان که هيچ جامعه‏ اى نمى‏تواند بدون خانواده پايدار بماند و از دامان توست که انسانهای بسیار شایسته ای، در خانواده تربیت شده و به جامعه تحویل می دهی و خانواده است که مهم ترین و با اهمیت ‏ترين نهاد اجتماع مردم است.

حجاب

 

بدان که مردانت تنها به نصیحت بسنده نمی کنند و لازم باشد برای حفاظت از حجاب تو خون خود را هم نثارت می کنند، چرا که حجاب تو سلاحی قویتر و برنده تر از سلاح های مادی است، حجابت را که ارزنده ترین زینت و افتخار توست حفظ کن، حجاب تو سنگری برای حفاظت از خون مرد توست و تو بالاتر و والاتر از آن هستي که سفارش به پوشش و حجاب تو بکنم چرا که بهشت زیر پای تو قرار دارد، پس قدر و منزلت حجابت را بدان.

خواهرم اگر حجاب و عفاف تو مورد تهدید و تجاوز قرار گیرد و این دژ مستحکم تو شکسته شود جامعه در مسیر سیلاب‌ های پر خطر قرار می گیرد، چون که حجاب و پوشش صحیح تو، از عوامل بسیار مؤثر در حفظ خانواده است، حجاب تو بوی خوش گل عفاف و به رنگ تقوا است و سپری قوی در برابر شمشیر های تهاجم فرهنگی غربیان است.





ادامه مطلب ...

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

متهم ردیف اول ترویج بی‌حجابی کیست؟

متهم ردیف اول ترویج بی‌حجابی کیست؟

موضوع بی حجابی از معضلاتی است که امروزه نمودهای آن را می توان به وفور در میان زنان و دختران جامعه مشاهده نمود. معضلی که اگرچه به یکی از آسیب های اجتماعی بدل شده اما در مقایسه با سایر این آسیب ها با تساهل بیشتری نسبت به آن برخورد می شود.

هرچند پدیده ی بدحجابی موضوع جدیدی نیست و پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره حضور افرادی  هنجار شکن وبا پوشش نامناسب را در جامعه شاهد بوده ایم، اما گسترش این پدیده ی مذموم طی سال های اخیر و گرایش روز افزون جوانان به آن امری نگران کننده است که نیازمند ریشه یابی و برنامه ریزی برای ارائه ی راه کار های عملی از سوی نهادهای فرهنگی می باشد.

86812_319

* دلایل سرمایه گذاری غرب بر روی شبکه های ماهواره ای

اگرچه بی حجابی علل گوناگونی دارد که هریک در جای خود نیازمند بررسی وتحلیل دقیق می باشند؛ اما مهمترین عاملی که در حال حاضر می توان برای دامن زدن به فرهنگ بدپوششی و بدحجابی به آن اشاره کرد تأثیر مخرب شبکه های ماهواره ای و برنامه های غیر اخلاقی این شبکه ها بر جوانان است که متأسفانه به دلیل عدم برنامه ریزی مناسب برای خنثی کردن آثار مسموم آن و طیف وسیع مخاطبین با سرعت سرسام آوری درحال دگرگون ساختن ساختار های ارزشی جامعه و القای فرهنگ برهنگی به جوانان است.

باز شدن پای ماهواره به خانه های ایرانیان به سال های دور و درازی برنمی گردد؛ با این حال در مقایسه ی  میزان استقبال مخاطبین از تلویزیون با سایر رسانه ها می توان دریافت که چرا دنیای غرب برای ترویج فرهنگ منحط و بی بند و بار خود بیش از هرچیز بر روی شبکه های ماهواره ای سرمایه گذاری می کند. عواملی همچون همگانی بودن و دسترسی آسان، ارسال سریع اطلاعات و تأثیر عمیق روانی برنامه های تلویزیونی موجب گردیده تا ماهواره به عنوان کاربردی ترین سلاح در جنگ نرم دنیای استکبار علیه ملیت ها و فرهنگ های بومی به کار گرفته شود؛ به طوری که این روزها می توان به روشنی آثار سلطه ی این شبکه ها را بر جامعه مشاهده نمود.

 

رواج مد گرایی و استفاده ی افراطی از لوازم آرایشی در میان بانوان از بارزترین نمود های تأثیر مخرب ماهواره بر جامعه است. علاوه براین عادی جلوه دادن روابط خارج از عرف زن و مرد و اشاعه ی بی عفتی از دیگر رسالت هایی است که برنامه ریزان این شبکه ها دنبال می کنند.

نباید فراموش کرد که گسترش قارچ گونه ی شبکه های فارسی زبان که با پخش کلیپ ها و سریال های غیر اخلاقی هدفی جز قطع ریشه های فرهنگی جامعه و تعرض به حریم خانواده ها را ندارند از برنامه ریزی های بلند مدت دشمنان دین و فرهنگ ایران اسلامی است.

* فعالیت شبانه روزی 74 شبکه ماهواره ای فقط برای تبلیغات مُد غربی

در بررسی رویکردهای این شبکه ها می توان به وضوح مشاهده نمود که برنامه های آنها در ابتدا بر روی تخریب حیاء فعالیت می نماید و با ساده انگاری اعمال منافی حیاء و عفت، پای به قدم بعدی یعنی ترویج انواع و اقسام بی حجابی از بد پوششی تا کنارگذاردن حجاب می گذارد.

قابل ذکر است که تعداد شبکه هایی که به طور اختصاصی به تبلیغات مد لباس و لوازم آرایشی می پردازند 74شبکه است که به طور شبانه روزی اقدام به پخش برنامه و تبلیغات لباس هایی می کنند که هیچ تناسبی با پوشش و فرهنگ ایرانی و مسلمانی ندارد. با این اوصاف جای تعجب نیست که چرا ظاهر و رفتار جوانان جامعه با سرعت سرسام آوری به سمت غربی شدن و وارونگی ارزش ها پیش می رود.

86812_319

باید توجه داشت که حجاب یک تکلیف شخصی نیست و دارای ابعاد گوناگون روانی اجتماعی و ارتباطی است و از اهمیت ویژه ای در ایجاد و حفظ امنیت اجتماعی برخوردار است. جای تردید نیست که نادیده گرفتن نقش غیر قابل انکار رسانه ها در تغییرات فرهنگی جامعه آثار غیر قابل جبرانی به جای خواهد گذاشت. بنابراین ضروری است که برنامه سازان داخلی با معرفی و شناساندن الگوهای والا و دوری از تبلیغات کلیشه ای ونشان دادن آثار مثبت روانی-امنیتی حجاب در جامعه افراد را به سمت پیروی از پوشش مناسب یک مسلمان هدایت کنند؛ زیرا تجربه نشان می دهد که گام هایی که تاکنون برای ترویج حجاب در رسانه های داخلی برداشته شده در مقایسه با برنامه های رسانه های بیگانه که به ترویج بی حجابی مبادرت می ورزند بسیار ناچیز بوده و پاسخگوی سوالات مخاطبین در این زمینه نمی باشد به طوری که حتی گاه با ارائه ی تصویر و الگوی نامناسب از زن محجبه در ضربه زدن به فرهنگ حجاب سهیم می گردند.

به هر روی چاره اندیشی برای حل این معضل نیازمند اقدامات فرهنگی و اصلاح نوع نگرش به زن در جامعه است؛ نگرشی که این روزها ما شاهد آن هستیم و با توجهِ بیش از حد به ظاهر در مناسبات اجتماعی به تنزل  مقام زن منتهی گردیده است.

 
 



[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (2) ]

نازنین زخمی من…(عاشقانه‌ای برای حجاب)

نازنین زخمی من…(عاشقانه‌ای برای حجاب)

 

نتیجه تصویری برای حجاب

 

گاهی تو را به دست باد می سپارم تا نوازش کند وجود نازنیت را…

گاهی زیر باران خیس می شوی تا شسته شود نگاه های هرزه مانده بر تو؛ تنت زخمی است، می دانم، و باران مرحم زخم است! و گاهی زیر آفتاب داغ می سوزی و سرخ می شوی از عطش،اما همچنان بر وفاداریت به من استواری…!

گاهی سر به زیر گرمای وجودت می کشم و تو را پناه اشک های خویش می سازم… و چه راز داری که ماجرای اشک هایم را در دلت نگاه می داری، در سکوتی ابدی! وجودت سنگری است ما بین من و آنچه با من در عناد است و تو، چه زیبا دشمنانم را ناامید می کنی، از به دست آوردن غنیمتی حتی ناچیز!

چه خوب است که هستی نازنینم! چه خوب است که تیرگی را به جان می خری تا دنیایی زیر سایه ات روشن بماند! و چه پر ماجرایی، تاریخی برای بودنت خون داده است؛ از قرن ها پیش دغدغه بوده ای …از قرن ها پیش ارزش …!

3452395jamnews_ir-(1)

ای شاهد به جای مانده از کربلا…! ای شاهد به جای مانده از ماجرای در و دیوار و آتش…! چه والا مقامی که آقایم حسین هنگامه‌ی شهادت چشمانش نگران هتک حرمت به تو بود!

چه گوهر مقام، که جوان های بسیار استوار بودنت را با خون خود به معامله گذاشتند، خون دادند و نفس…؛ که تو پای بر جا بمانی… که حفظ شوی! سال هاست تن زخمی تو مرحم زخم است… ای همیشه استوار و جاودان… ای همیشه با صلابت،بمان و باز هم ایستادگی کن…

معنای وجودت مشتی است بر دهان استکبار…مشتی است بر دهان ظلم…مشتی است بر دهان هر نگاه هرزه و از سر بی حیایی! کمتر از نود سال پیش چه بسیار بودند کسانی که از داغ دوری‌ات خانه نشین شدند،به ادعای آزادی تن به اسارت ندادند و آزاده شدند…

این روزها رضا شاه ملعون هم در حیرت چگونگی افتخار بی تو بودن، مانده است!!! چندگاهی است نام تو را تحجر نهاده اند…غافل از آنکه در عصر حجر اصل بر بی تو بودن بوده است و سالها سپری شد تا انسان به کمال “یافتن تو” رسید؛ و حال… مضحک نیست؟هر که این روزها خود را به عصر حجر نزدیک تر می کند نامش می شود روشن فکر و مدرن…مضحک نیست؟!!!

و می دانم …خوب می دانم این روزها وجود نازنیت در تب می سوزد…می دانم مثل همیشه در ماجراهای پر فراز و نشیب می سوزی و ایستادگی می کنی، کاش زبانی برای گفتن داشتی، زبانی برای گفتن آنچه تو را اینچنین گداخته است! دنیایی به تو مدیون است و شرمنده…و من نیز شرمنده! شرمنده ام که تاج تو را به سر می نهم و گناهم را زیر سایه ی تو پناه می دهم، ای چادر خاکی زخمی من! مرا ببخش که حرمتت را گاهی می شکنم…مرا ببخش که گاهی فراموش می کنم داشتن تو را به خون های بسیار مدیونم… همه‌ی ما را ببخش…چه کسانی که بودنت را به سخره می گیرند و چه کسانی که زیر سایه تو…

… بمان و بمان، که تو لباس پسندیده شده از سوی خدا برایم هستی، لباسی که خدای مهربانم، آن را مایه زینتم قرار داد…

پس با عشق به خدای زیبایی ها خواندم:

یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِکَ خَیْرٌ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ

ای فرزندان آدم برای شما، لباس فرو فرستادیم که اندام شما را بپوشاند؛ و مایه زینت شماست؛ و لباس تقوی بهتر است؛ این از آیات خداست، باشد که متذکر شده، پندگیرند.(سوره اعراف/ آیه ۲۶)




[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

از بی‌حجاب‌ها بترسیم یا نترسیم؟

 از بی‌حجاب‌ها بترسیم یا نترسیم؟

index

 

مسأله حجاب و نحوه برخورد با افراد بدحجاب، موردی است که حداقل در میان اهل فن، بیشترین مجادله را سبب شده است. البته امکان بررسی ریشه‌های روانشناسانه، جامعه‌شناختی و استفاده از جملات ثقیل و نامأنوس هم برای بررسی موضوع وجود دارد. آخرالامر هم شنوندگان عزیز یا همان خوانندگان محترم با چشمان گرد و از حدقه بیرون افتاده، نفهمند که چه گفتیم چی شنفتیم!

 

سکانس اول:

خاک سرخ و ابراهیم‌خان حاتمی‌کیا

خدا خیر و رحمت ببارد بر آن کسی که تصمیم گرفت سازندگان یک سریال وطنی را در سالهای دور(احتمالا اوایل دوران اصلاحات)، دور هم جمع کند. منظور نگارنده دقیقاً سریال محترم «خاک‌سرخ» است که «ابراهیم حاتمی‌کیا» گارگردانش بود. ایشان در مراسم مورد اشاره در برابر انتقادات وارده درباره نوع آرایش دخترک نقش اول سر یال، جوابی قریب به همین مضمون داد:

«… در مورد حجاب آنقدر احکام متفاوت است که نمی‌توان حکم قطعی داد چه مدل پوششی مشکل دارد؟…. خوب این خانم عروس بوده، من چطوری او را بدون آرایش نشان بدهم؟»

و به همین راحتی رسالت هنر که نمایش خوبی‌ها و بدی‌ها بدون زیرپا گذاشتن ارزش‌هاست، از سوی کارگردان وطنی زیر سوال رفت و البته قبلش هم فاتحه کل احکام حجاب خوانده شد.





ادامه مطلب ...

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (1) ]

حجاب آسان؛ ارمغان «جلابیب» برای زنان ایرانی

 حجاب آسان؛ ارمغان «جلابیب» برای زنان ایرانی

همیشه کوهپیمایی با چادر برایم سخت ترین کار دنیا بود، شاید بارها با چادرم زمین می خوردم ولی حاضر نبودم مثل خیلی از دوستانم آن را در کیفم گذاشته و به راهم ادامه دهم. بارها با خودم تصمیم گرفتم که دیگر به این کوهپیمایی های ماهانه در کنار دوستان خاتمه دهم ولی نمی شد و نمی توانستم…

99838

این کشمکش ها بین من و چادرم ادامه داشت تا اینکه یکروز جمعه در میانه راه چادرم به زیر پایم رفت و من محکم به زمین خوردم و کمی آنسوتر دختری با حجاب نامتعارف شروع به تمسخر من کرد و همین موضوع باعث شد تا مدتی کوهپیمایی را کنار بگذارم نه چادرم را! ولی تحریم کوهپیمایی در آن روزها باعث آشنایی من با «جلابیب» شد؛ چادری که حالا با آن به راحتی کوهپیمایی می کنم، پشت فرمان می نشینم، پسرم را در آغوش می گیرم و حتی صبح ها به راحتی به پیاده روی می روم و در پارک می دوم.

مینا سرمدی امروز در پارک آنچنان از خاطره آشنایی اش با جلابیب برایم می گوید که دلم می خواهد یکی مثل این چادر داشته باشم!  هم ظاهرش زیباست، هم حجابش کامل است، هم زییپی برای قرار دادن کیف پول و تلفن همراه دارد و ده ها ویژگی دیگر که در ادامه در گفتگو با معصومه کریمی زاده طراح جلابیب بدان اشاره می کنیم.

معصومه کریمی زاده طراح جلابیب، کارشناس الهیات با گرایش ادیان و عرفان و مربی حفظ قرآن است. وی اصلا طراح لباس نبوده و قبل از طراحي جلابيب، چادر ديگري طراحي نكرده بوده ولی تا به امروز توانسته است 40 طرح در طراحی چادر جلابیب ارائه دهد.





ادامه مطلب ...

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (1) ]

حجاب اجباری است یا اختیاری؟

حجاب اجباری است یا اختیاری؟

فکر می‌کنید در اماکن پر رفت و آمد پایتخت، چند خانم با پوشش مناسب و بدون آرایش زننده می‌توان پیدا کرد؟ اگر به یکی از این مکان‌ها نظیر مترو گذرتان افتاد، خودتان بشمارید تا وضعیت حجاب در جامعه را بهتر ارزیابی کنید!

گفتار قبل با عنوان «تأملی در وضعیت فعلی حجاب در ایران/ بدحجابی مبارزه می‌خواهد یا فرهنگ‌سازی» بیش از 30 هزار بار در یک روز کلیک شد که این موضوع نشان می‌دهد مسأله حجاب همچنان برای افراد جامعه از هر طیف و عقیده‌ای مهم و قابل توجه است. این موضوع در کامنت‌های مخاطبان گرامی در انتهای گزارش یا شبکه‌های اجتماعی دیگر نیز به چشم می‌خورد.

در برخی دیدگاه‌ها گفته‌ شده است: «نویسنده این مطلب حتما خودش از مشتریان و طرفداران پر و پا قرص کمپانی ویکتوریا سکرت است که فکر می‌کند دختران ایرانی از آن الگوبرداری می‌کنند!» در پاسخ به این دوستان باید گفت برای درک این موضوع و لمس آن کافی است سری به پاساژهای مشهور شمال شهر بزنید تا مشاهده کنید چه تعداد از دختران ایرانی برای خرید لباس‌های این کمپانی اشتیاق دارند.

مخاطب محترم دیگری نیز خود را خانمی چادری معرفی کرده و با لحن تند و گلایه‌آمیزی نوشته بود: «کی گفته چادری‌ها در اقلیت هستند!؟ شما از کجا به این نتیجه رسیدی؟ با نگاه کردن به خیابون‌ها؟ بله زن باحیا و چادری در خیابان ول نیست، به موقع بیرون میاد. در راهپیمایی و نمازهایی مثل نماز عید فطر نگاه کن ببین که همین تهران چقدر چادری داره. اگه توی خیابون‌ها به نظرتون چادری کمه برای اینه که زن چادری حیا داره و ول نیست که خیابون‌گردی و پاساژ گردی کنه و بخواد خودشو به نمایش بذاره، برای همینه که شما چادری کمتر می‌بینی. در ضمن همیشه کار نادرست بیش از درست جلوه داره و دیده می‌شه.»





ادامه مطلب ...

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

ساپورت پوشان و چشم های بسته مسئولین

ساپورت پوشان و چشم های بسته مسئولین

یکی از بزرگترین مصیبت‌هایی که امت اسلامی به آن دچار شده است سهل انگاری بسیاری از زنان و دختران مسلمان در پوشیدن لباس‌هایی مانند لباس‌های نازک می‌باشد که بدن را نمی‌پوشانند و حجم و رنگ بدن را ظاهر می‌کند، و یا به خاطرکوتاه بودن، یا باز بودن این لباس‌ها، باعث می‌شود که بعضی از اجزاء بدن نمایان شود، و یا تنگی آن‌ها حجم بدن را نمایانمی‌سازد. با نظری گذرا به فروشگاه‌های لباس زنانه حجم مصیبتی را که امت، امروزه به خاطر غریب بودن دین، بدان دچار آن شده‌اند برای ما مشخص می‌شود.

به خدا قسم که اشک در چشمان هر مسلمان با غیرتی خشک می‌شود و به زبان حال می‌گوید: آیا این لباس شرم‌آورشایسته بانوان پاک‌دامن ایران اسلامی است؟ در این میان چیزی که قلب را به درد می‌آورد و جریحه‌دار می‌کند، شدت استقبال بسیاری از زنان مسلمان از این لباس‌های زشتمی‌باشد، و اینکه آن‌ها در مقابل محارمشان و زنان دیگر به پوشیدن این لباس‌ها افتخار می‌کنند!

 ساپورت (Leggings) نوعی لباس چسبنده برای پوشش پاهاست که مردان و زنان از آن استفاده می‌کنند و در ایران بیشتر مورد استفاده‌ی زنان است. ساپورت در اصل به صورت دو تکه بوده و برای هر پا به صورت جداگانه پوشیده می‌شده است. انواع جدید آن، معمولاً از ترکیبی از لای‌کرا (یا همان اسپندکس)، نایلون، پنبه، و یا ترکیب پلی‌استر ساخته می‌شوند. همچنین ممکن است از پشم، ابریشم و یا مواد دیگر ساخته شود. ساپورت در بسیاری از رنگ‌ها و طرح‌های گوناگون به صورت‌های تا زیر کف پا و یا تا بالای قوزک پا در بازار ایران وجود دارد.





ادامه مطلب ...

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (2) ]

این همه گناه،چرا فقط بی حجابی؟!

 این همه گناه،چرا فقط بی حجابی؟! 

 

 

 

 تو اين دور و زمونه گناه کردن خيلي عادي و رايجه. مردم هم هر گناهي که بخوان مي کنند. سؤال من اينه که چرا تو اين همه گناه کبيره توجه همه فقط به سمت بي حجابي خانم هاست که تازه گناه کبيره هم نيست. چرا اهالي سرزمين تقوا چشمشون رو روي قتل، رباخواري، شرابخواري، دزدي، کم فروشي، غيبت، ترک نماز و هزار تا چيز ديگه بستن و فقط به اين موضوع توجه دارند؟

 

خش
یک پاسخ :

يكي از اهداف اصلي تشكيل حكومت اسلامي ، فراهم نمودن زمينه هاي لازم جهت تكامل و سعادت مادي و معنوي انسان مي باشد و در اين جهت موظف است هر آنچه در رشد و هدايت جامعه و انسان موثر است را فراهم و از بروز و ظهور موانع جلوگيري نمايد . البته فرايند رشد و تكامل واقعي انسان امري است اختياري و فرد بايد با اراده و با تقويت ايمان و عقيده خويش و عمل به احكام الهي بدان دست يابد و حكومت در اين زمينه نمي تواند نقش تحميلي داشته باشد؛ چنانكه قرآن كريم مي فرمايد : ‌«لا اكراه في الدين»، اما در عين حال موظف است محيط اجتماعي سالم و بدور از معصيت و گناه و هم چنين ساير لوازم تكامل را فراهم سازد تا فرد در مقابل ارتكاب گناه و باز ماندن از رشد و هدايت هيچ گونه عذر و بهانه اي نداشته باشد. در نگاه قرآن، پرداختن به مسائل اجتماعي، اصلاح امور جامعه و برقراري مناسبات عادلانه، از اهداف نبوت و از تعاليم اساسي دين است.«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ»(حديد ، آيه 25) «به راستي كه پيامبران را با پديده هاي روشن گر فرستاديم و همراه آنان كتاب و ميزان نازل كرديم، تا مردم به دادگري برخيزند و آهن را كه در آن نيروي سخت و سودهاي فراوان براي مردم است، پديد آورديم».«وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ » (نحل ، آيه 36) «و به راستي در هر امتي، پيامبري فرستاديم كه خداوند را بندگي كنيد و از پيروي طاغوت دوري جوييد» .اين قبيل آيات و نمونه هاي متعدد ديگر بيانگر مسئوليت حكومت و جامعه در قبال اصلاح جامعه مي باشد و در اين راه موظف است نهايت سعي و تلاش خود را به كار ببرد به هيچ وجه نمي توان به صرف فراگير شدن برخي گناهان از نظام اسلامي انتظار داشت كه از انجام كارويژه خود در جهت مقابله با مظاهر فساد در جامعه ، خودداري نمايد.
البته موضوع مهم ديگري كه در زمينه برخورد حكومت با مرتكبان گناه مهم است تفكيك ميان گناهاني است كه نمود و اثر كاملا آشكاري در جامعه دارد- و وجود آنان علاوه بر تظاهر آشكار به نفي قوانين و مقررات الهي موجبات ارتكاب ساير معاصي را نيز فراهم مي آورد – با ساير گناهاني كه از چنين ويژگي و آثاري برخوردار نمي باشند. بر اين اساس نظام اسلامي علي رغم اينكه موظف به برخورد با همه گناهاني كه آثار اجتماعي دارند مي باشد اما مواجهه با اين قبيل گناهان (قسم اول) نيازمند توجه و برخورد شديد تر است.
واقعيت اين است كه نظام جمهوري اسلامي ايران به دليل ماهيت اسلامي و انتظاري كه جامعه اسلامي از آن دارد به تناسب امكانات خويش تلاش مي نمايد تا زمينه هاي رشد و ترقي مادي و معنوي جامعه را فراهم و با مظاهر گناه و تجاوز كنندگان به قوانين الهي برخورد نمايد . البته به هيچ وجه مدعي نيستيم در اين زمينه كاملا موفق بوده ، اما اين چنين نيست كه تنها برخورد با گناه را در بدحجابي محدود و از برخورد با مرتكبين ساير گناهان چشم پوشي نموده باشد ؛ كافي است شما سري به محاكم قضايي بزنيد تا با ديدن پرونده هاي متعددي كه مربوط به ساير گناهان است ، واقعيت امر روشن شود و حتي در مقابل برخي معتقدند نظام اسلامي آن گونه كه لازم است در مقابل بدحجابي شدت عمل ندارد ؛ كه البته در پاسخ بايد گفت كه بي حجابي و بدحجابي علاوه بر راهكار فيزيكي ، راهكار فرهنگي و اجتماعي نيز دارد كه توجه جدي به آن مي تواند نقش اساسي در حل اين معضل ايفا نمايد.
در ادامه جهت تبيين دقيق موضوع توضيحاتي در زمينه چرايي برخورد نظام اسلامي با پديده بدحجابي آورده مي شود:

نظام اسلامي و بدحجابي
از آنجا كه انسان موجود اجتماعي است، جامعه بزرگي كه در آن زندگي مي كند، از يك نظر همچون خانه او است و حريم آن همچون حريم خانه او محسوب مي شود. پاكي جامعه به پاكي او كمك مي كند و آلودگي آن، به آلودگي اش مي افزايد! روي همين اصل در اسلام با هر كاري كه جو جامعه را مسموم يا آلوده كند به شدّت مبارزه شده است؛ چرا كه گناه، همانند آتش است. هنگامي كه در نقطه اي از جامعه اين آتش روشن شود، بکوشيم آن را خاموش يا محاصره کنيم. اما اگر به آتش دامن زنيم و آن را از نقطه اي به نقطه ديگر ببريم و يا آن را به حال خود واگذاريم، حريق همه جا را فرا خواهد گرفت و كسي قادر بر كنترل آن نخواهد بود! از اين گذشته عظمت گناه در نظر مردم و حفظ ظاهر جامعه از آلودگي هاي خود سد بزرگي در برابر فساد است. اشاعه فحشا و نشر گناه و تجاهر به فسق و تسامح در اين موضوع، اين سد را مي شكند و گناه را در اذهان كوچك و آلودگي به آن را ساده مي نمايد. بر همين مبنا حكومت اسلامي، موظف است جلوي منكرات را بگيرد. اين به معناي تحميل به حجاب نيست؛ بلكه نوعي واكسينه كردن جامعه در مقابل بيماري هاي رواني و معنوي است. در جامعه اسلامي همه وظيفه دارند به بهداشت رواني و سلامت روحاني توجه كنند. اين همان امر به معروف و نهي از منكر و نظارت ملي است. حاكمان اسلامي موظف اند موانع رشد فضايل انساني را از بين ببرند و اين در حقيقت بستر سازي براي سلامت رواني جامعه است و در زمان پيامبر و امام علي(ع) نيز هرچند زنان بدحجاب وجود داشته؛ اما قرآن با اين پديده برخورد كرده است، به دنبال آن ديگر آنها نمي توانستند هر طور دلشان خواست در اجتماع ظاهر شوند؛ حتي اقليت هاي مذهبي نيز موظف به رعايت مقررات اسلامي در جامعه اسلامي بوده اند.
در آيات 31 سوره «نور» و 34 و 59 سوره «احزاب» كيفيت رفتار اجتماعي زن مورد توجه قرار گرفته است. نيز از آيات امر به معروف و نهي از منكر مي توان استفاده كرد كه جلوي هر گونه منكر و زشت، بايد ايستاد و اجازه ظهور و بروز به آن نداد.
در هر صورت هنجارهاي ديني در جامعه را بايد به اجرا گذاشت و نمي توان تنها به عقيده و ميل مردم اكتفا كرد. فكر كنيد چقدر از مردم حاضرند با ميل و رغبت و از روي اعتقاد، از رشوه گرفتن و اختلاس اجتناب كنند؟ چقدر حاضرند از شراب و زنا با ميل و رغبت احتراز نمايند تا آنها را آزاد گذاشت که در عمل هم با ميل و رغبت وظايف خويش را اجرا كنند!؟ اين موضوع منحصر به كشور ما نيست. در هر كشوري يك سلسله دستوراتي است كه به اجبار آنها را به اجرا مي گذارند. در كشوري مثل فرانسه ـ كه آن را مهد آزادي مي شمارند ـ چگونه به اجبار دختران را وادار به بي حجابي مي كنند تا به مدرسه يا دانشگاه راه يابند! تفاوت در جامعه اسلامي و غيراسلامي در نوع هنجارها است؛ نه چگونگي برخورد با آنها.
بسياري از حكمت ها و فلسفه هاي حجاب امروزه روشن شده است؛ از جمله:
1. پوشش امري غريزي و فطري براي بشر است. كاوش هاي باستان شناسي نشان مي دهد كه از دير زمان بشر در حد امكان نسبت به مسئله پوشش اهتمام ورزيده است و همه صاحبان اديان نيز آن را سرلوحه عمل قرار داده اند.
2. مستور بودن زيبايي ها و جاذبه هاي جنسي زن و مرد، آنها را از معرض ديد و طمع ورزي شهوت پرستان هرزه محافظت مي كند و امنيت و بهداشت رواني جسمي آنان را تأمين مي کند.
3. برهنگي راهبر به سوي بي بند و باري و لجام گسيختگي جنسي است كه عواقب شوم و زيانباري دارد:
3ـ1. گسترش فساد و ناهنجاري هاي اجتماعي،
3ـ2. شيوع بيماري هايي چون سفليس سوزاك ايدز و…،
3ـ3. سست شدن پيمان مقدس خانواده، گسترش آمار طلاق و فزوني عقده هاي روحي در كودكان،
3ـ4. زياد شدن فرزندان نامشروع.
اينها و ده ها مشكل اجتماعي ديگر، عواقب شومي است كه جهان غرب را سخت برآشفته است و ستاره تمدنش را به افول مي كشاند تا آنجا كه حتي فرياد متفكران ماترياليستي چون راسل را برآورده و جهان را سخت بر آنان تنگ كرده است. اما مكتب گران قدر اسلام در پرتو هدايت هاي نوراني اش (همچون حجاب) از اساس با اين جريان ويرانگر به مبارزه برخاسته و حجاب را دژي استوار براي صيانت فرد وجامعه از آسيب هاي بي شمار قرار داده است. از همين رو است كه استعمارگران براي تخدير جوانان و در بند كشيدن آنان و گسترش اهداف ظالمانه خويش، از بي حجابي و برهنگي به عنوان ابزاري قوي سود مي جويند.
در هر صورت، موضوعاتي نظير حفظ نظام اجتماعي، بقاي نسل و خانواده، تأمين سلامت فکري و روحي ـ رواني افراد جامعه و فراهم کردن بستري مناسب و محيطي سالم براي پرورش و تکامل مادي و معنوي انسان و بالآخره پرهيز از عواقب شومي که جوامع ديگر به دليل رعايت نکردن اين قبيل محدوديت ها گرفتار آن شده و يا در آن دست و پا مي زنند و… نظام اسلامي را ملزم به اجراي اين حکم ارزشمند الهي کرده است.  و البته در كنار برخورد موثر و استفاده از راهكارهاي فيزيكي و فرهنگي براي زدودن اين معضل از جامعه اسلاميمان با ساير مظاهر گناه و مرتكبان آن نيز تا انجا كه توانايي داشته باشد برخورد مي نمايد. (نويسنده : علي رضا محمدي)

براي آگاهي بيشتر ر.ك:
مرتضي مطهري، فلسفه حجاب؛
غلامعلي حداد عادل، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگ




[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (2) ]

او چرا سهم بیشتری دارد ....

او چرا سهم بیشتری دارد .... 

در يك رستوران شخصى گوشه ای به انتظار پیش خدمت نشست اما کسی به او توجه نمی کرد,ازهمه بدتر افرادی که بعد از او واردشده بودند همگی مشغول خوردن بودند.پس از چند دقیقه باناراحتی از مردی که برسرمیز مجاور نشسته بودپرسید:
من ۲۰دقیقه است که اینجانشسته ام ,
چرا پیش خدمت به من توجه نمی کند درحالی که همه مشغول خوردن هستند ومن در انتظار نشسته ام؟
مرد پاسخ داد:اینجا سلف سرویس است
به انتهای رستوران بروید هرچه می خواهید در سینی بگذارید پول آن را بپردازید و غذایتان رامیل کنید.
بعد از مدت ها آن شخص عنوان كرد كه "احساس حماقت میکنم " چون؛
وقتی غذا راروی میز گذاشتم ناگهان به ذهنم رسیدکه زندگی هم در حکم سلف سرویس است,
همه نوع رخداد
فرصت
موقعیت
شادی
وغم در برابر ما قرار دارد.
درحالی که اغلب ما بی حرکت روی صندلی خود چسبیده ایم وآنچنان محو این هستیم که دیگران در بشقاب خود چه دارند ودچار شگفتی شده ایم که ؛
او چراسهم بیشتری دارد!
وهرگز به نظر نمی رسدخیلی ساده از جای خود برخیزیم وببینیم چه چیزهایی فراهم است.
سپس آنچه را می خواهیم برگزینیم....
دوست من از قيد و بند باورهاى غلط خود در زندگى رها شو .



[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (1) ]

وجود الگوهای نامناسب سدی بر راه حل مشکل بد حجابی

 وجود الگوهای نامناسب سدی بر راه حل مشکل بد حجابی 

احتمالا هیچ یک از ما بازیگر زن چادری نمی شناسیم و یا دست کم تعداد آنها و یا شاید نمود آنها در جامعه به اندازه ای کم است که هرگز در ذهن ها نمانده است.

موضوع حجاب و نوع پوشش بدون تعارف در سال های اخیر در جامعه ما به چیزی فراتر از یک چالش اجتماعی تبدیل شده که گاه حتی موضوعات سیاسی نیز از آن متاثر می شود.

تا کنون در مورد متناسب نبودن نوع پوشش رایج در شهرهای بزرگ کشور که کم کم به شهرهای کوچک تر نیز سرایت کرده، با آنچه از یک جامعه اسلامی بر اساس آموزه های دینی انتظار می رود، بسیار گفته و نوشته شده است.

مسائلی از قبیل کار فرهنگی زیربنایی، وضعیت آموزش در مدارس و دانشگاه ها، میزان توجه به حجاب در خانواده ها، تاثیر رسانه های گوناگون از جمله شبکه های ماهواره ای، تغییر سبک زندگی و لزوم جهت دادن به آن بر اساس الگوی ایرانی اسلامی، نوع برخورد با بدحجابان از جمله وجود یا عدم وجود گشت ارشاد و.. بارها و بارها سخن گفته و شنیده شده است.

در اینجا قصد تکرار این مباحث را نداریم. صرفا به موضوعی اشاره می کنیم که اگرچه با همه مباحث فوق به نوعی در ارتباط است اما ممکن است در بسیاری نقدها نیز ناخواسته نادیده گرفته شود.

 

 

موضوع گروه های مرجع و الگو در جامعه را هرگز نمی توان از بحث حجاب جدا کرد. بی تردید یکی از این گروه های الگو در جامعه بازیگران هستند.

عده ای از کارشناسان معتقدند هدایت محصولات هنری به سمتی که موفقیت ها توسط افرادی به دست آید که در ضمن زندگی اجتماعی عادی خود از حجاب قابل قبولی برخوردارند می تواند در نگرش جامعه به حجاب موثر باشد.

به عقیده این عده از کارشناسان، در حال حاضر به طور مثال در سریال های تلویزیونی و یا فیلم های سینمایی کشور افرادی که در زندگی به بن بست رسیده‌اند با حجاب و پوشش به مخاطب معرفی می‌شوند و البته عکس این موضوع نیز صادق است.

با این وجود موضوع بحث فراتر از این گفته‌هاست.

حرف اینجاست که حتی مثلا اگر بازیگری با حجاب مورد انتظار در یک فیلم یا سریال به محبوبیتی فوق العاده دست پیدا کند و حتی بتواند به عنوان الگو، نوع پوشش و زندگی مورد نظر کارکتر فیلم را تبلیغ کند، وقتی خود در انظار عمومی با پوششی کاملا متفاوت ظاهر می شود چه بلایی بر سر همان “تاثیرگذاری” و “تبلیغ” می آید؟

 
 
 

واقعا چرا پیدا کردن تصویری از بازیگران زن ایرانی با حجابی که در عرف جامعه پوشیده و مناسب تلقی شود، تقریبا محال است؟!

موضوع تا بدانجا پیش رفته که اگر برخی از بازیگران زن ایرانی در یک پروژه سینمایی یا تلویزیونی با چادر حاضر شوند، به عنوان موضوعی “جالب” تلقی شده و عکس آن در فضای مجازی با همین عنوان منتشر و توزیع می شود!

آیا روند انتخاب بازیگر در سینما، تئاتر و تلویزیون ما مشکل دارد؟

آیا در روند مذکور هیچ بازیگری که حجاب و پوشش عادی او – در جامعه و نه در فیلم‌ها و سریال‌ها – همان حجاب مورد قبول جامعه است، وجود ندارد؟ یا چنین افرادی جذب این هنر نمی شوند؟

موضوع هرچه باشد تردیدی نیست که الگوی بسیاری از جوانان کشور ما صرفا ظاهر بازیگران ایرانی در سریال ها و فیلم‌های سینمایی و به طور کلی محصولات هنری نیست؛ بلکه پوشش، اخلاق و منش آنها در زندگی عادی – که امروزه با وجود رسانه‌های گوناگون و امکان دسترسی آسان به همه آنها، هرگز بر کسی پوشیده نیست –  هم موثر و غیرقابل چشم پوشی است. اما راه حل چیست؟




[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

زیارت مجازی حرم منور آقا امیرالمومنین علیه السلام

[ جمعه 25 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (2) ]

تلقین چیست؟
 
القاء یک حالت, یک رفتار, یک کلام به خود یا کسی دیگر را تلقین گویند. کاشف تلقین, دانشمندی فرانسوی به نام امیل کوئه بوده است.
 
 
امیل کوئه یک روز صبح, جمله ای سرزنش آمیز به پسرش گفت و دید تا پایان شب, هنوز آثار این جمله در پسرش دیده می شود. همین موضوع او را مشتاق پیگیری در این مورد کرد و به این نتیجه رسید که انسانها 10 الی 15 دقیقه در صبح پس از بیدار شدن و 10 الی 15 دقیقه در شب, قبل از خوابیدن, دارای حالتی از سستی و خواب آلودگی هیپنوتیزمی می باشند که اگر در طول این مدت, اندیشه ای, تصویری و یا حرفی را چه در رویا چه در واقعیت ببینند یا بشنوند, به صورت ناخودآگاه, همان را برای خود در طول روز, شبیه سازی می کنند.
 
در حقیقت, هیپنوتیزم هم چیزی نیست جز مجموعه ای از تلقین ها به خود یا فرد دیگر.
 
اگر اندیشه ای برای مدت طولانی و پشت سر هم وارد ذهن شود, در ذهن می ماند و فرد آن را به صورت حقیقتی انکارناپذیر, تلقی می کند و دیگر حاضر نیست هیچ گونه مطلبی را برخلاف آن قبول کند. مثال بارز آن تفکراتی ست که از دوران کودکی در ذهن ما نقش بسته و زندگی ما را ساخته است. روانشناسان هم معتقدند هرگاه فردی تمام ذهنیت خود را بر روی اندیشه یا عقیده ای متمرکز کند و هر روز آن را تقویت نماید, این باور شخص, در جهان بیرون, جنبه واقعیت پیدا می کند.
 
همه انسانها دارای استعداد تلقین پذیری هستند. شاید بتوان گفت هیچ کس در جهان پیدا نمی شود که تلقین پذیر نباشد, ولی درجه تلقین پذیری در افراد متفاوت است.
 
تلقین این قدرت را دارد که زندگی ببخشد یا زندگی را بگیرد. اگر تفکر کسی را عوض کنیم, زندگیش را عوض کرده ایم و کلید تغییر تفکر, کلام (تلقین) است. کلام به مرور زمان و با تکرار, وارد ضمیر ناخودآگاه شده و قسمتی از باور فرد می شود.
 
تلقین هم جنبه مثبت دارد و هم جنبه منفی. گاهی اوقات دیگران با جملات و بیانات منفی خود, حالات منفی و ذهنیت بدی را در ما به وجود می آورند. پس باید هنگام مکالمه با دیگران کاملا آگاه باشیم.
 
بدبینی نیز نوعی تلقین منفی است که اکثر اوقات به واقعیت می پیوندد. فرد آنقدر درباره مسئله مورد نظرش بدبینی به خرج می دهد تا بالاخره اتفاق می افتد در صورتی که شاید از اول اینطور نبوده. از دیگر تلقین های منفی می توان به ترس های بی مورد که در وجودمان است و اعتماد به نفس پایین اشاره کرد.
 
تلقین منفی نافذتر از تلقین مثبت عمل می کند. پس باید مراقب کلامی که بر زبان می آوریم, کسانی که هم صحبت می شویم, جاهایی که میرویم و مطالبی که می خوانیم باشیم.
 
در مقابل تلقین منفی, تلقین مثبت را داریم. تلقین مثبت باعث رهایی فرد از ترس, تنش و اضطراب می شود. خلاقیت را بالا می برد, به زندگی و شغل و هدف و انگیزه می بخشد, اشتیاق را در زندگی بیشتر می کند, عادات عصبی ناراحت کننده را برطرف می نماید, باعث افزایش مهر و محبت به دیگران می شود و در نهایت امیدواری را بهبود می بخشد.
 
تلقین مثبت, شما را به موفقیت می رساند. روانشناسان یکی از مهم ترین ارکان موفقیت را تلقین مثبت می دانند. برای تلقین مثبت باید نکاتی را در نظر داشت:
 
1- تلقین باید به دفعات و کرات انجام شود.
2- هر چه تلقین زیباتر باشد بیشتر تاثیر دارد. میتوانید شعرهای مثبت و امیدبخش بخوانید, جملات زیبا در صحبتها به کار برید.
3-تلقینی که توسط افراد مهم و افرادی که برایمان عزیز هستند بیان می شود اثرش بیشتر خواهد بود.
4- اگر تلقین را باور کنیم, سریع تر اثر می گزارد.
5- تاثیر تلقین در زمان آرامش بیشتر است. (هیپنوتیزم, مراقبه, ریلکسیشن)
6- در پانزده دقیقه شبها قبل خواب و صبح ها بعد بیدار شدن, اثر تلقین سه برابر زمانهای دیگر است. پس صبح را با جملات زیبا و امید بخش شروع کنید و شبها به امید روز بهتر دیگر به خواب روید.
7- برای اینکه جمله تلقینی بهتر و سریعتر اثر کند, می توانید آن جمله را حفظ کنید یا در جایی قرار دهید که چشمتان مدام به آن باشد (در قسمت دوم افکار منفی و جملات تاکیدی به آن اشاره کردم)
8- از جملات مثبت برای تلقین استفاده کنید. مثلا به جای اینکه بگویید نمی ترسم, بگویید من شجاع هستم.
9- جملات را به زبان حال بگویید.
10- در جملات تلقینی (تاکیدی), باید احساس وجود داشته باشد.
 
کلمه درست, عامل نیرومندی ست. اگر کلمات, کاملا بجا استفاده شوند, به سرعت برق هم بر جسم و هم بر روح اثر می گذارند (مارک توان)



[ پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

چوپان بي سواد ولي هوشمند
 
چوپاني در بيابان مشغول چرانيدن گوسفندان بود، دانشمندي در سفر به او رسيد و اندکي با او گفتگو کرد فهميد که او بي سواد است، به او گفت: «چرا دنبال تحصيل سواد نمي روي؟»
چوپان گفت: «من آنچه را که خلاصه و چکيده ي همه ي علوم است، آموخته ام ديگر نيازي به آموزش مجدّد ندارم.»
دانشمند گفت: آنچه آموخته اي براي من بيان کن.
چوپان گفت: خلاصه و چکيده ي همه ي علم ها پنج چيز است:
1- تا راستي تمام نگردد، دروغ نگويم.
2- تا غذاي حلال تمام نشده، غذاي حرام نخورم.
3- تا در خودم عيب هست، عيبجويي از ديگران نکنم.
4- تا روزيِ خدا تمام نشده به در خانه ي هيچکسي براي روزي نروم.
5- تا پاي در بهشت ننهاده ام از مکر و فريب شيطان غافل نگردم.
دانشمند، او را تصديق کرد و گفت: همه ي علوم در وجود تو جمع شده است، و هر کس اين پنج خصلت را بداند و عمل کند (به هدف علوم اسلامي رسيده) و از کتب علم و حکمت، بي نياز شده است.



[ پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

حجاب داشتن مد است !!!

 حجاب داشتن مد است !!!

حجاب داشتن مد است و این بی حجابی است که برای زمان قبل از اسلام است که به این نکته خداوند هم در قرآن اشاره کرده است.  وقتی کتابخانه اش را نگاه می کردم غیر از رمان ها و افسانه های خارجی، چیز دیگری به چشم نمی خورد. موقع خداحافظی یک کتاب با موضوع داستان هایی از حجاب به او دادم؛ شاید یک سوم قطر یکی از رمان هایش را هم نداشت، با اکراه قبول کرد بعد گفت: 

نمی دونم کی می خواهی از این کارات دست برداری؛ و در عصر الان زندگی کنی ما که برای عصر قجر نیستیم تا حجاب داشته باشیم؛ عزیزم در این زمان حجاب معنایی ندارد.

با خنده گفتم:

به قول شهید مدرس زمانی می رسد که مساجد و تکایا و…..به عنوان منع خرافات بسته خواهد شد، اما سیل ها از رمان ها و افسانه های خارجی به این کشور جاری خواهد گشت که افکار غربی را در ذهن آنان پرورش می دهد و به سوی فرار از اسلام آنان را سوق می دهد. (1)

نگاهی به کتابی که در دستش بود انداخت و فکر کنم در ذهن، کتابخانه اش را مرور کرد.

گفتم عزیزم: حجاب داشتن مد است و این بی حجابی است که برای زمان قبل از اسلام است که به این نکته خداوند هم در قرآن اشاره کرده است.

وَ لَا تَبَرَّجنَ تَبَرُّجَ الجَاهِلِیَّهِ الاُولَی وَ….. (2)

و مانند روزگار جاهلیت (قدیم)زینت های خود را آشکار مکنید.

پی نوشت :
(1)برگرفته از سخنان آیت الله مدرس (حکایت کشف حجاب)
(2)سوره احزاب آیه33




[ پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (2) ]

.: تعداد کل صفحات 59 :.     صفحه شماره صفحه قبل 1 2...55 56 57 58 59    

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه