تاكتيكهاي عمليات رواني (2)
تاكتيكهاي عمليات رواني در جنگ نرم(2)
تاكتيك ماساژ پيام Spinning The Message
انواع بيشماري از فريب و خودفريبي در انبوه دادهها و اطلاعات و دانشي كه هر روز از كارخانه كار فكري دولت به بيرون جريان مييابد، ديده شده است كه به ماساژ پيام معروف است. تاكتيك حذف، تاكتيك كلي بافي، تاكتيك زمانبندي، تاكتيك قطرهچكاني، تاكتيك موجي و تاكتيك تبخير از جمله تاكتيكهاي ماساژ پيام به شمار ميآيند.
تاكتيك كلي بافي Generality Tactic
تاكتيك كليبافي تاكتيكي است كه در آن جزئياتي كه ممكن است مخالفت اداري يا سياسي را برانگيزد را با لعابي از مطالب غيرواقعي ميپوشانند. در پخش اين تاكتيك سعي ميشود بدون توجه به مسايل اصلي و عميق در خبر و بدون ريشهيابي به موضوعي كه منعكس ميشود به حواشي آن پرداخته شده، به خبر لعاب بزنند و شاخ و برگ آن را اضافه كنند و خواننده را در سطح نگه دارد. و توجه وي را كمتر معطوف به عمق مطالب نمايند. اين تاكتيك بيشتر در پخش بيانيههاي وزارت امور خارجه و يا دستگاه ديپلماسي خارجي كشورها مورد استفاده قرار ميگيرد، كه در آنها از شيوه بيحسسازي مغزي استفاده شده است.
تاكتيك زمانبندي Timing Tactic
مرسومترين مصداقي را كه ميتوان براي تاكتيك زمانبندي مثال زد، تأخير در پخش خبر ميباشد، به نحوي كه ديگر پيامگير نتواند كاري بكند. اين شيوه در بسياري از موارد التهاب و اشتياق مخاطبين را براي شنيدن خبر از منابع موثق مهيا نموده و در بخشي ديگر زمينه پخش شايعات را نيز فراهم ميكند.
تاكتيك حذف Omission Tactic
براساس اين تاكتيك قسمتهاي مهمي از خبر به دلايلي كه از پيش طراحي شده و به شكلي هدفمند حذف ميگردد تا زمينه را براي پخش تاكتيك شايعه مهيا نمايد. در اين تاكتيك پخشكننده خبر (رسانه) ميداند كه با پخش قسمت ناقصي از خبر سوالاتي، در ذهن مخاطبان ايجاد ميشود كه اين سؤالات چنانچه پاسخ گفته نشود، زمينه پخش شايعات را فراهم ميكند.
تاكتيك قطرهچكاني Dribble Tactic
دادهها، اطلاعات و دانش به جاي آنكه در سندي واحد نوشته شود در اين تاكتيك دستهبندي شده و در زمانهاي گوناگون و به مقدار بسيار كم ارائه ميگردد تا هم مخاطب نسبت به منبع خبر اعتماد پيدا كند و هم نسبت به آن اعتياد پيدا كند و منتظر پخش اخبار از مجراي مورد نظر گردد. در اين شيوه الگوي رخدادها تجزيه ميشود و از ديدگيرنده مخفي ميماند.
تاكتيك دروغ بزرگ يا استفاده از دروغ محض Lie Tactic Big
اين تاكتيك قديمي و سنتي ميباشد، اما هنوز هم مورد استفاده فراواني در رسانهها دارد و عمدتاً براي مرعوب كردن حريف و يا حتي براي مرعوب كردن افكار عمومي مورد استفاده قرار ميگيرد. يعني پيامي را كه به هيچ وجه واقعيت ندارد، بيان ميكنند. معروفترين مورد استفادهاي كه از اين تاكتيك شده، در زمان هيتلر و توسط گوبلز بوده است.
فوريت بخشيدن ساختگي به خبر To Create High Priority For A News
تأكيد بر انتقال سريع و لحظه به لحظه پيام و افزايش كميت آن يكي ديگر از شيوههاي مطبوعاتي است. هدف از اين شيوه ايجاد نوعي طوفان مغزي براي مخاطب نسبت به سوژه مورد نظر و ايجاد نوعي ايزوله كردن خبري مخاطب نسبت به ديگر منابع خبري از طريق ايجاد اين اطمينان در مخاطب است و اين مطلب را ميخواهد القا كند كه اين مطبوعه در سريعترين حالت ممكن، قادر است اطلاعات را به مخاطب برساند.
اين تاكتيك براي كمتر تعمق كردن مخاطب بر اخبار نيز به كار گرفته ميشود.
پيچيده كردن خبر براي عدم كشف حقيقت To Tangle a Canard
امروزه شيوه پنهان كردن حقيقت، محرمانه نگهداشتن آن نيست زيرا كه ذات خبر فرار است و به محض يافتن مجرايي، به داخل جامعه نفوذ پيدا ميكند. اعتقاد بر اينست كه زماني كه يك رسانه قصد دارد يك خبر را پنهان كند لازم است با دادن اطلاعات متنوع و زياد، حقيقت و موضوع را به گونهاي پيچيده كند كه مخاطب از پيگيري آن خبر صرفنظر كند.
براي پنهان ماندن حقيقت، موضوع آنچنان با اخبار و اطلاعات فراوان و گاه ضد و نقيض، پيچيده و مغلق بيان ميشود كه مخاطب نتواند از لابلاي مطالب به حقيقت دست يابد.
افزايش قابليت تصديق خبر از طريق چيدن خبر ساختگي و نادرست در ميان چند خبر درست Proper To Take The News Out Of Its Context
اين خصوصيات مستمر چند موج راديويي مانند بي.بي.سي است كه همواره از اين شگرد استفاده كردهاند. در اين شيوه، نظر مخاطبان به اخباري كاملا صحيح جلب ميشود و پس از ايجاد اطمينان اوليه نسبت به اين منبع، يك خبر نادرست اعلام و القاء ميشود.
استفاده از دو خبر واقعی براي طرح يك خبر ساختگيTo use Two Factual News Items In Order To Legitimize A False News
ارتباط بخشيدن بين دو واقعه، نتيجهگيري غلط و غيرواقعي از آن، از شيوههاي ديگر در مطبوعات و خبرگزاريها و راديوها به شمار ميرود. مثلاً راديو بي.بي.سي اعلام ميكند كه دو هيات سياسي از آمريكا و ايران همزمان در سوريه با مقامات سوري ديدار و گفت و گو كردند. در اين پيام هدف اصلي، القاء خبر ارتباط بين اين دو هيأت سياسي در سوريه و تضعيف دولت جمهوري اسلامي است.
استفاده از عاطفه گيرندگان پيامTo Play On The Emotions Of The Audience
در اين روش تلاش ميشود تعابيري در خبر مورد استفاده قرار گيرد كه به كارگيري آنان احساس عاطفي مخاطبان را به طور ساختگي تحريف و تهييج كند. كلماتي نظير تبعيض، ظلم به زنان، فشار بر كودكان، شكنجه، بازجويي، توطئه، خفقان، نسلسوزي، دولت ستيزي، قانونستيزي، فجايع بشري و مانند آن ميتواند احساسات يك مخاطب را برانگيخته نمايد. موضع زنان و كودكان هميشه ميتواند در اين روش كارآمد باشد. پخش برنامههاي تلويزيون و استفاده از عكسهايي كه كودكان را در وضعيتي بسيار بد نشان ميدهد، همچنين استفاده از زنان به عنوان عناصر زجركشيده در اخبار ميتواند در مسير ايجاد هيجان بسيار مؤثر و پرنفوذ باشد.
استفاده از خبر براي تبليغات Promoting Special Interests Through News
وقتي خبري از رسانهها منتشر ميشود، نيازي به اثبات آن وجود ندارد. چرا كه اولين اصل براي دهنده پيام اينست كه ادعايي كه كرده، اصل ميباشد. منبع خبر زماني كه خبري را ميدهد، هيچگونه تلاشي براي اثبات آن نميكند و مدنظر او اطلاعرساني صرف است. در مورد خبر اگر كسي فكر كند يا ادعا كند كه خبر درست نيست، لازم است براي رد آن مدركي ارائه دهد.
بنابراين در جنگ نرم در دو حوزه، اقدامات اساسي شكل ميگيرد:
1- تصرف قلبها و هدايت محبتها و دوستيهاي مردم و براي اين كار از ابزار مختلف تأثيرگذاري از جمله رسانه و هنر و افرادي كه در قلبهاي مردم نفوذ دارند و ميتوانند در رفتار آنها تأثير بگذارند، استفاده ميشود. به همين خاطر حضور هنرمندان و ورزشكاران و… ستارگان و قهرمانان بسیار مورد توجه قرار می گیرد.
2-وارد كردن شبهات و حمله به باورها و اعتقادات مردم و بر هم ريختن اذهان مخاطبان، بدون هيچ پيشفرضي بايد به مطالعه و بررسي ابعاد مختلف اين هجمه و تأثيرات آن پرداخت. بنابراين از خوانندگان محترم تقاضا دارد به نوع عملكردها و اقوال مطرح- بر فرض صحت داشتن اين نقل قولها توجه- و بيان كنيد در يك جامعه كه مردم بر اساس باورهاي اعتقادي خود زندگي ميكنند و داراي اعتقادات صحيح ميباشند، آيا امكان داد كه اين شبهات در روزنامههاي رسمي كشور مطرح شود؟ در حالي كه كافي بود كه اين مباحث در جايگاه خود ود در محيطهاي علمي و در قالب كرسيهاي آزادانديشي و نظريهپردازي و… مطرح و پاسخ آن داده شود؟!!! هرچند برخي از مباحث حتي در اندازه شبه نيز نميباشد و صرفاً هجو و اهانت و عقدهگشايي است.
4.ترويج و اشاعه دنيا طلبي و ماديگرايي افراطي با تبليغ مظاهر زندگي غربي.
5.تبليغ مستمر و گسترده لائيسم و سكولاريسم.
6.ترويج نظريه وجود قرائتهاي مختلف از اسلام (پلوراليسم).
7.اشاعه و تبليغ نسبي بودن موازين اسلامي و ارزشهاي اعتقادي و ديني.
8.تبليغ ضرورت جدايي دين از سياست و دنيا از آخرت (سكولاريسم).
9.ترويج و تبليغ وجود تضاد ميان علم و توسعه با دين و اخلاق.
10.نفي آرمانگرايي با تبليغ دنياپرستي و تحريك غرائز شهواني.
11.حمله مستمر به مباني ارزشي و پايههاي اعتقادي با حربه تحريف حقايق.
12.اشاعه چهرهاي غيرواقعي، خشن و زشت از اسلام.
13.تبليغ و ترويج مغايرت دين و وحي با عقل.
14.ترويج و اشاعه اومانيسم و مكاتب الحادي غربي.
15.تبليغ و ترويج تضاد ميان اسلام و آزادي.
16.تلاش مستمر و برنامهريزي شده براي سست كردن بنيانهاي مسلم ديني.
17.تلاش براي قراردادن جمهوري اسلامي در مقابل دموكراسي و آزاديهاي مدني.
18.سازماندهي حملات لجام گسيخته به باورهاي ملي- مذهبي و ارزشهاي حياتي.
19.تلاش براي به تمسخر گرفتن مبارزه حق و باطل.
20.سست كردن پايههاي اعتقادي نسل جوان نسبت به معاد و آخرت.
21.تبليغ گسترده مباني نظري فرهنگ غرب و زيرساختهاي تئوريك فرهنگ امريكايي.
22.كوشش براي بيتفاوت و جدا كردن نسل جوان از ارزشهاي اعتقادي و آرمانهاي انقلاب با هدف ايجاد بحران هويت.
23.متهم ساختن اسلام و جمهوري اسلامي به ضديت با حقوق بشر و نقض آزاديهاي مدني.
24.ايجاد روحيه يأس و نااميدي در مردم بويژه در نسل جوان با ترويج و اشاعه غير قابل اجرا بودن ارزشهاي والاي الهي در جامعه.
25.برنامهريزي براي كم اهميت جلوه دادن تهاجم فرهنگي و توهم خواندن آن با هدف كم كردن حساسيتها نسبت به اهداف تهاجم نرم فرهنگي.
26.تبليغ و ترويج ناكارآمدي تئوري حكومت ديني و تضعيف فرهنگ اسلامي و مباني عقيدتي.،
27.القاي وجود مشكلات متعدد بواسطه قطع رابطه با امريكا.
28.ايجاد شبهات متعدد در خصوص اصل مترقي ولايت مطلقه فقيه.
29.تضعيف بسيج و نيروهاي ارزشي انقلاب.
30.امام زدايي از صحنه فرهنگي و اجتماعي.
31.نشر و ترويج مواضع اپوزيسيون داخل و خارج، ملي گراها، ليبرالها و… .
32.ترويج فمنيسم و زنسالاري.
33.ناقص و نيازمند اصلاح معرفي كردن قانون اساسي.،
34.حمايت از چهرهها و جريانهاي فرهنگي وابسته و منفعل نسبت به هويتهاي ملي و ديني.
35.برانگيختن شكافهاي قومي و مذهبي.
36.خريداري دهها هزار نسخه از كتابها و محصولات فرهنگي روشنفكران غربي و توزيع هدفمند در سراسر جهان.
37.حمايت علمي، حقوقي و مالي از عناصر روشنفكر سكولار و دانشگاهي وابسته به جريانهاي منحرف و مهاجم به مباني ديني بعنوان انديشمندان فرهنگي همگرا با غرب.
طي آمار رسمي مستند كه در يك مركز پژوهشي تهيه شده است، واقعيات و مستندات مؤيد اين مطلب است كه مجموع شبهات در هشت سال دولت اصلاحات 2350 مورد است.
اين تعداد در قالب كدبندي و دستهبندي موضوعات شبهات اين گونه ارائه شده است.
مثلاً شبهات حوزه سياسي- اجتماعي 691 عدد (40/29%) و شبهات حوزه دينشناسي 436 عدد (55/18%) از شبهات را به خود اختصاص دادهاند.
لازم به ذكر است، تعداد شبهات استخراج شده (2350) عدد از آن ها مربوط به شبهههاي غيرتكراري است، لكن اگر حجم شبهات تكراري كه گاه يك شبهه با بيانها و قلمهاي متعددي تا صدبار هم تقرير و تبيين شده است، لحاظ گردد، عمق شبيخون فرهنگي آشكارتر ميشود.
عملكردچنین نشرياتي بود كه رهبر معظم انقلاب نيز از اين گونه نشريات بعنوان پايگاه دشمن ياد كردند.
طي بررسيهايي كه در سال 1378روي سايت های اينترنتي قابل دريافت انجام شد،نتایج زیر بدست آمد:
الف) 4 ميليون سايت مروج فساد در امريكا و اروپا طراحي شده بود كه فقط در كشورهاي جهان سوم قابل دريافت است.
ب) امكان دريافت 3 هزار شبكه ماهوارهاي در ايران وجود دارد كه علاوه بر اينها حدود 9 هزار شبكه نيز به صورت كارتي قابل دريافت است و حدود 900 شبكه شبانهروز فساد و فرهنگ منحط غربي را ترويج ميكنند.
ج) 35 شبكه فارسي زبان به طور مستمر و 24 ساعته عليه نظام اسلامي فعاليت ميكنند كه برخي از اين شبكهها متعلق به صهيونيستها بوده و رسماً از سوي اين رژيم پشتيباني ميشوند. اين شبكهها داراي بودجه مشخصي در كنگره آمريكا هستند و غير از امريكا كشور هلند نيز در پشتيباني از شبكههاي مذكور بسيار فعال است.
د) تعداد ماهوارههاي موجود در فضا كه فعاليت هاي نظامي، علمي، خصوصي، ارتباطي، ناوبري و اكتشافي را دنبال ميكنند، هماكنون بالغ بر 359 دستگاه ميباشد.
در سال 1387 حدود 5 ميليون و 400 هزار گيرنده ماهواره غير مجاز در ايران وجود داشته است. از حدود 17 هزار و 666 شبكه ماهوارهاي جهاني بيش از 3 هزار شبكه در ايران قابل دريافت بود كه از اين تعداد 380 شبكه به موسيقيهاي مبتذل، 74 شبكه به تبليغات مد و لباس و لوازم آرايش غربي، 273 شبكه به تبليغ اديان ساختگي و 235 شبكه به برنامههاي مبتذل و غير اخلاقي اختصاص يافته بود و هر ساله نيز از سوي مجلس نمايندگان امريكا رديف بودجهاي به توسعه اين شبكهها اختصاص مييابد كه اولين هدف اين اقدام تداوم جنگ نرم عليه كشورمان ميباشد.
[ جمعه 05 تیر 1394 ] [ ] [ داستانی ]