تحلیلی بر جنگ نرم

 تحلیلی بر جنگ نرم

چرایی جنگ نرم؟ :

جنگ نرم بي‌گمان از جهات بسيار، ترجيحاتي بر جنگ سخت دارد. موارد زير را مي‌توان به عنوان مهمترين ترجيحات جنگ نرم ذكر كرد:

1ـ خسارت کم

2ـ پنهان بودن

3ـ وسیع تر بودن گستره نتایج

4ـ عمیق بودن اثرگذاری ها

5ـ کاهش امکان مقابله

6ـ پایین بودن تبعات روانی و تبلیغاتی برای نیروی مهاجم

7ـ مساعدتر بودن زمینه عمومی موفقیت

8ـ ماهیت تفرقه انگیز (صدرا..، 1388 : 112-116)

ما در سال های  گذشته شاهد تغييراتي بودیم كه حكومت‌ها و دولت‌هايي بدون وجود تهديد و اجبار ، يا تطميع و هزينه محسوسي، سرنگون شدند كه به نظر مي‌رسد اين تحولات مبتني بر ظهور قدرت و جنگ جديدي است كه از آن به عنوان قدرت نرم و جنگ نرم ياد مي‌شود.

قدرت نرم از طريق توليد و توزيع آموزه‌ها و ارزش‌هاي خاص و جذاب، بنيان‌هاي ارزشي و اركان حمايتي كشور متخاصم را هدف قرار داده و آن را در راستاي وضعيت  مطلوب خويش تغيير مي‌دهد. اين‌گونه تغييرات معمولاً از زير ساخت‌ها وشبكه‌هاي‌ توليد و توزيع انديشه‌ها و هنجار‌ها، خصوصاً حوزه‌هاي آموزشي، فرهنگي و رسانه‌اي آغاز مي‌شود.

قدرت نرم از طريق توليد و توزيع آموزه‌ها و ارزش‌هاي خاص و جذاب، بنيان‌هاي ارزشي و اركان حمايتي كشور متخاصم را هدف قرار داده و آن را در راستاي وضعيت  مطلوب خويش تغيير مي‌دهد. اين‌گونه تغييرات معمولاً از زير ساخت‌ها وشبكه‌هاي‌ توليد و توزيع انديشه‌ها و هنجار‌ها، خصوصاً حوزه‌هاي آموزشي، فرهنگي و رسانه‌اي آغاز مي‌شود.

جوزف ناي قدرت نرم را به منظور نماياندن تاثيرات عوامل موثر بر عملكرد واحدهاي مستقل و حكومت‌ها ابداع نمود كه شامل قدرت سخت و قدرت اقتصادي نبود. در قدرت نرم بر روي «ذهن» و «رفتار» سرمايه‌گذاري مي‌شود تا «عينيت مجازي» توليد كند.

 

دكتر كرلانتزيك، پژوهشگر بنياد كارنگي قدرت نرم را اين گونه تعريف مي‌كند كه:

«قدرت نرم به آن دسته از قابليت‌ها و توانايي‌هاي كشور اطلاق مي‌شود كه با بكارگيري ابزاري چون فرهنگ، آرمان يا ارزش‌هاي اخلاقي به صورت غير مستقيم بر منافع يا رفتار يا موجوديت ديگر كشورها اثر مي‌گذارد.»

به گفته جين شارب، هدف جنگ نرم تغيير دولت‌هاي نامطلوب يا فروپاشي حكومت‌ها و كسب قدرت سياسي است و به صلح طلبي، اعتقادات اخلاقي و مذهبي ربطي ندارد. جنگ نرم گزينه‌اي به جاي جنگ سخت و مسلحانه براي رويارويي با حكومت‌هاي مورد نظر است. (رنجبران،1388 :29 )

ویژگی های جنگ نرم:

1ـ جنگ نرم در پی تغییر قالب های ماهوی جامعه و ساختارسیاسی است.

2ـ آرام، تدریجی و زیرسطحی است.

3ـ جنگ نرم نمادساز است.

4ـ پایدار و با دوام است.

5ـ جنگ نرم پرتحرک و جاذبه دار است.

6ـ جنگ نرم هیجان ساز است.

7ـ جنگ نرم آسیب محور است.

8ـ جنگ نرم چند وجهی است.

9ـ جنگ نرم تضاد آفرین است.

10ـ جنگ نرم تردید آفرین است.

11ـ جنگ نرم از ابزار روز استفاده می کند.

اهداف جنگ نرم:

به گفته جين شارب، هدف جنگ نرم تغيير دولت‌هاي نامطلوب يا فروپاشي حكومت‌ها و كسب قدرت سياسي است و به صلح طلبي، اعتقادات اخلاقي و مذهبي ربطي ندارد.

جنگ نرم گزينه‌اي به جاي جنگ سخت و مسلحانه براي رويارويي با حكومت‌هاي مورد نظر است. (رنجبران،1388 :29 اگر جنگ را يك نوع رويارويي، مقابله و كشمكش بين دو طرف تصور كنيم، در اين جنگ هر يك از طرفين به دنبال اهدافي هستند. هر گاه تهاجمي، جنگ نرم را عليه مجموعه‌اي آغاز نمايد، در جامعه هدف به دنبال دستيابي به چهار هدف عمده مي‌باشد.

1ـ ایجاد تغییر در اعتقادات و باورها

2ـ ایجاد تغییر در افکار و اندیشه ها

3ـ ایجاد تغییر در رفتار

4ـ ایجاد تغییر در ساختار سیاسی

حوزه های تأثیر تهدیدات نرم:

اگر براي يك نظام اجتماعي چهار حوزه سياسي، فرهنگي، اقتصادي و دفاعي قائل شويم، تهديد نرم مي‌تواند در اين چهار حوزه، انديشه، مدل، ارزش‌ها و رفتارهاي نظام سياسي را تحت تأثير قرار دهد.

حوزه فرهنگی:

فرهنگ بيانگر شخصيت و هويت ملي يك كشور است، دستاورد معرفتي و فني انسان و همه جوامع است. فرهنگ هر كشور داراي سه سطح كلي است. مفروضات اساسي و زيرساخت‌هاي فكري يك كشور جهان‌بيني و (باورها) سطح اول فرهنگ تلقي مي‌شود. همچنين فرهنگ يك كشور، داراي مجموعه‌اي از بايدها و نبايدها است كه سطح دوم فرهنگ را تشكيل مي‌دهد (ايدئولوژي و ارزش‌ها) و در نهايت الگوهاي رفتاري و اقدام يك كشور، لايه سوم فرهنگ ملي تلقي مي‌شود با اين توصف مي‌توان گفت تهديد نرم در حوزه فرهنگ، انديشه باور و رفتار فرهنگي يك كشور را در نظام اجتماعي هدف قرار مي‌دهد.

حوزه سیاسی:

دولت‌ها به عنوان يك واحد سياسي در نظام بين‌الملل با مؤلفه‌هاي جمعيت، قلمرو، حكومت و حاكميت و نظام ارزشي مشخص، شكل مي‌گيرند و همواره با تحولاتي از داخل و خارج مواجه مي‌شوند. برخي از تحولات موجب افزايش و برخي موجب تضعيف قدرت سياسي آنها مي‌شود. هر نظام سياسي براي حفظ بقامندي خود، نيازمند ثبات سياسي و انسجام ملي است. بنابراين افزايش مشروعيت سياسي نخبگان و رهبران يك كشور به توانايي‌هاي آنها در ايجاد انسجام سياسي و برخورداري از حمايت، رضايتمندي و قدرت اقناع‌سازي و افكار عمومي است. به طور طبيعي در صورتي كه يك دولت نتواند قدرت سياسي لازم را در حوزه داخلي و خارجي ايجاد نمايد، با بحران‌ها و تهديدات مختلف سياسي مواجه خواهد شد.

ميزان اقتدار و هژموني سياسي يك كشور در جامعه، ميزان انسجام و همزيستي مسالمت‌آميز و حفظ هويت و يكپارچگي ملي، و ميزان توليد و بازتوليد هنجارهاي سياسي و به جريان انداختن گفتمان‌هاي مسلط در درون جامعه و در عرصه بين‌المللي و برخورداري از مقبوليت و مشروعيت لازم را مي‌توان به عنوان شاخص‌هاي قدرت نرم در اين حوزه نام برد.

در مقابل در صورتي كه كشوري داراي بحران‌هاي سياسي باشد، اين كشور در واقع فايد قدرت نرم بوده و به طور طبيعي تهديد نرم در اين حوزه مؤثر واقع خواهد شد. بحران‌هاي سياسي شامل بحران‌هاي پنج‌گانه هويت، مشروعيت، نفوذ، توزيع و مشاركت است.

برانگيختن شكاف‌هاي قومي، نژادي، مذهبي و…  و فقدان عوامل پيوند دهنده هويت‌هاي فروملي، تحريف و تحقير تاريخ و افتخارات ملي در يك كشور، مي‌تواند به بحران‌ هويت منجر شود. ايجاد شكاف بين مردم و رهبران فقدان حمايت مردمي و مشروعيت‌بخشي به تصميمات رهبران، و شكل‌گيري نافرماني‌هاي مدني در يك جامعه بحران مشروعيت به وجود مي‌آورد. انگيزه‌زدايي و دلسرد كردن مردم جهت حضور در عرصه‌هاي تعيين‌كننده كشور، مصاديق بارز بحران مشاركت است. همچنين عدم توزيع مناسب ثروت، شأن اجتماعي و امنيت در ايجاد بحران توزيع مؤثر است. تلاش براي تأثيرگذاري بر اراده و تصميمات نخبگان و رهبران با ارعاب، تطميع از مصاديق بحران نفوذ به شمار مي‌آيد. مجموعه اين موارد قدرت نرم يك نظام سياسي را كاهش مي‌دهد و به طور طبيعي آن نظام را در برابر تهديد نرم آسيب‌پذير مي‌نمايد.

حوزه اقتصادی:

فرهنگ جهت‌دهنده به الگوهاي رفتاري در همه حوزه‌هاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي است.

تهديد نرم و تهاجم به نظام فرهنگي يك كشور (به عنوان جهت‌دهنده به ساير نظام‌ها)، موجب تهديد ساير نظام‌ها از جمله نظام اقتصادي مي‌شود. به عبارت ديگر چيستي و ماهيت تهديد اقتصادي را مي‌توان مترادف با تضعيف يا فروپاشي باورها، ارزش‌ها وو الگوهاي رفتاري يك كشور در حوزه اقتصاد دانست. تهديد نرم در حوزه اقتصاد مي‌تواند بر فرهنگ اقتصادي يك كشور در سه لايه زير اثر گذارد:

1-انديشه و نظريه توليدات اقتصادي كشور

2-ارزش‌ها و الگوي توليدات اقتصادي كشور

3-ارزش‌ها و الگوي توزيع و مصرف اقتصادي كشور

حوزه دفاعی ـ امنیتی:

قدرت و توان رزم نيروهاي مسلح يك كشور، تركيبي از توانايي‌هاي فيزيكي و غير فيزيكي است. بخش غير فيزيكي قدرت رزمي، تحت تأثير قدرت نرم در حوزه دفاعي- امنيتي مي‌باشد. در اين سطح فرهنگ و الگوي دفاعي نظام‌هاي سياسي، تعيين كننده ميزان قدرت نرم در حوزه دفاعي – امنيتي است. هدف از تهديدات نرم در اين حوزه، تأثيرگذاري بر انديشه‌ها، ارزش‌ها و الگوهاي رفتاري در حوزه دفاع و امنيت است. بنابراين هرگونه اقدامي كه منجر به تغيير در فرهنگ و الگوي دفاعي كشور شود و يا به عبارت ديگر انديشه دفاعي و عزم و اراده نبرد را تحت تأثير قرار دهد، در زمره تهديدات نرم در حوزه دفاعي – امنيتي قلمداد مي‌شود.

 




[ جمعه 05 تیر 1394 ] [ ] [ داستانی ]

[ نظرات (0) ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه